eitaa logo
حکایت و داستان قرآنی روایت پند حدیث آموزنده زیبا خواندنی معجزه کلیپ صوتی مذهبی اسلامی
17.8هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
4.7هزار ویدیو
15 فایل
﷽ 💚منبع انواع حکایات و روایات‌ جذاب مذهبی،داستان وپندزیبا 💚🌹حضورشما باعث دلگرمی ماست🌹💚 . 💚لطفا کپی باذکرصلوات🙏🌹 . . ❌تبلیغات و تبادلاتی که درکانال قرار میگیرند نه‌ تایید و نه‌ رد می‌شوند . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
😌با این کانال به آقام چادری شدم♥️👆🏻👆🏻👆🏻 از وقتی این‌کانال رو پیدا کردم فامیل شدم🌸🙆🏻‍♀ 💥حجاب و عفاف الزهرا💥 👌انواع چادر و و... برای تمام سنین💕 🚛ارسال به سراسر کشور🚛 💯تضمین و 🤩 🔻 از همه جــــــا 👌 https://eitaa.com/joinchat/3519086613C7dae38f0e7
هدایت شده از نمونه تخفیفات | تبادل‌وتبلیغ
🎊سورپرایز برای خاص 👑 📍👇لطفا همه و همه👇📍 😍بزنن رو ببینن چی براشون میاره👇 🔴 🔴 🔴 🔴 🔴 🔴🔴 🔴 🔴 🔴 🔴 🔴 🔴 🔴 🔴🔴 🔴🔴 🔴🔴🔴🔴🔴 ⬛️ ⬛️ ⬛️ ➕کلی ویژه و نفیس🎁
به نام یگانہ معبود مهربان پنجشنبہ ۲۲ خرداد ماه را آغاز میکنیم خدایا امروز چتر رحمتت را بر سر دوستانم همیشه باز نگهدار و بهترین تقدیرها را برایشان رقم بزن پنجشنبه تون🌷 سرشار از آرامش الهی ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani
📔 🔻مردی صبح از خواب بیدار شد ، با همسرش صبحانه خورد ، لباسش را پوشید و برای رفتن به ڪار آماده شد . هنگامیڪه میخواست ڪلیدهایش را بردارد ، گرد و غباری زیاد روی میز و صفحه تلویزیون را دید ..! خارج شد و به همسرش گفت : دلبنـدم ، ڪلیدهایم را از روی میز بیاور. زن خواست تا ڪلیدها را بیاورد دید همسرش با انگشتانش وسط غبارهای روی میز نوشته: " یادت باشه دوستت دارم " و خواست از اتاق خارج شود صفحه تلویزیون را دید ڪه میان غبار نوشته شده بود: " امشب شام مهمون من " زن از اتاق خارج شد و ڪلید را به همسرش داد ... و به رویش لبخند زد ، انگار خبر میداد ڪه نامه‌اش به او رسیده ! * این همان همسر عاقلیست ڪه اگر در زندگی مشڪلی هم بود ، مشڪل را از ناراحتی و عصبانیت به خوشحالی و لبخند تبدیل می ڪند ... ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani
فردی پیش بهلول آمد و گفت:راهی بگو که گناه کمتر کنم. بهلول گفت:بدان وقتی گناه می‌کنی، یا نمی‌بینی که خدا تو را می‌بیند،پس کافری. یا می‌بینی که تو را می‌بیند و گناه می‌کنی،پس او را نشناخته‌ای و او را نزد خود حقیر و کوچک می‌شماری. پس بدان شهادت به الله‌اکبر،زمانی واقعی است که گناه نمی‌کنی.چون کسی که خدا را بزرگ ببیند نزد بزرگ مؤدب می‌نشیند و دست از پا خطا نمی‌کند. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani
🍏اگه ازخوراکی‌های ناسالم و تراریخته خسته شدید و دنبال موادغذایی سالم و ارگانیک هستید، با هرذائقه‌ای به کانال ما یکسری بزنید مطمئنا پشیمون نمیشید 😍👌 بهترین وباکیفیت‌ترین خشکبار و آجیل باقیمت مناسب دراین کانال جمع شدن تاشمامستقیم وبی واسطه ازتولیدکننده خریدکنید 🍯 پخش عمده و خرده 🍯 عسل(مستقیم از کندو دار)، 🍃کشک و روغن گوسفندی 🍃محصولی(از عشایر بختیاری)، 🍑انــواع آلــــــــو و آلوچــــــــه، 🥜انــواع خشکبار با قیمت عمده، 🍅انــواع رب‌گوجه و رب‌ میوه 🧡لیــــــنڪ در ايتاااااااا🧡👇 https://eitaa.com/joinchat/3011117075C3311c0abf3 ✈️ ارسال به سراسر کشور 💯
هدایت شده از نمونه تخفیفات | تبادل‌وتبلیغ
🔴اطلاعیه فوری حکیم حسین روازاده 📢اعلام میکنم که ما درمان همه بیماری‌ها را کشف کرده‌ایم. درمان انواع سرطان، سنگ کلیه ،زخم معده،کبد چرب،ایدز،MS، چاقی ،لاغری،مشکلات جنسی و… لذا برای کم کردن هزینه‌های درمان و خاتمه دادن به مصرف مداوم داروها از همه‌ی هموطنان عزیز دعوت میکنم تا در کانال《طب الرضا (ع)》 عضو شوند. 🔴چرا وزارت بهداشت از این کانال هراس دارد⁉️ خودتون ببینید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1634861069Cf4cda6b84e
🔥 شیطان به حضور حضرت موسی علیه السلام آمد و گفت: میخواهی تو را هزار و سه پند بیاموزم؟ فرمود:آنچه که میدانی من بیشتر میدانم، نیازی به پند تو ندارم. جبرئیل امین، نازل شد و عرض کرد: یا موسی خداوند میفرماید: هزار پند او فریب است اما سه پند او را بشنو. حضرت موسی به شیطان فرمود: سه پند از هزار و سه پندت را بگو. 🔥 شیطان گفت: ⭐️چنانچه در خاطرت انجام دادن کار نیکی را گذراندی، زود شتاب کن وگرنه تو را پشیمان میکنم. ⭐️ اگر با زن بیگانه و نامحرم نشستی، غافل از من مباش! که تو را به زنا وادار میکنم. ⭐️چون غضب بر تو مستولی شد، جای خود را عوض کن وگرنه فتنه به پا میکنم. اکنون که تو را سه پند دادم تو هم از خدا بخواه تا مورد آمرزش و رحمتش قرار گیرم. موسی بن عمران خواسته وی را به عرض خداوند رسانید، ندا رسید : یا موسی! شرط آمرزش شیطان این است که برود روی قبر آدم و او را سجده کند. حضرت موسی امر پروردگار را به وی فرمود. شیطان گفت: یا موسی من موقع زنده بودن آدم وی را سجده نکردم، چگونه حالا حاضر میشوم، خاک قبر او را سجده کنم!؟ 📙کتاب قصص الله، جلد ۱ ✍ ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani
نفسِ انسان مثل میمونه🦈 ⚛تا نشه کاریت نداره😋 به محض گرسنگی حمله میکنه⚔ ✅هرکس بتونه تو این شرایط👇🏻 چند بار کنه 🛡 میتونه برای همیشه 😳 💡به مسلط بشه👏 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani
💕 داستان کوتاه روزی "جوانی" نزد پدرش رفت و گفت: دختری را دیده ام و "شیفته زیبایی" و جادوی چشمانش شدم، می‌خواهم با او ازدواج کنم. پدر با خوشحالی گفت: این دختر کجاست تا برایت خواستگاری کنم؟ پس به اتفاق رفتند تا دختر را ببینند، اما پدر به محض دیدن دختر دلباخته او شد و به پسرش گفت: ببین پسرم این دختر هم تراز تو نیست وتو نمیتوانی "خوشبختش" کنی، او باید به مردی مثل من تکیه کند، پسر حیرت زده جواب داد: امکان ندارد پدر کسیکه با این دختر "ازدواج" میکند من هستم نه شما! پدر و پسر با هم درگیر شدند و کارشان به "قاضی" کشید، ماجرا را برای قاضی تعریف کردند. قاضی دستور داد دختر را احضار کنند تا از خودش بپرسند که میخواهد با که ازدواج کند. قاضی با دیدن دختر شیفته جمال و محو دلربایی او شد و گفت: این دختر مناسب شما نیست بلکه شایسته شخص صاحب منصبی چون من است! پس این بار سه نفری با هم درگیر شدند و برای حل مشکل نزد وزیر رفتند. "وزیر" با دیدن دختر گفت: او باید با وزیری مثل من ازدواج کند و قضیه ادامه پیدا کرد تا رسید به شخص امیر، امیر نیز مانند بقیه گفت: این دختر فقط با من ازدواج میکند! بحث و مشاجره بالا گرفت تا اینکه دختر جلو آمد و گفت: راه حل مسئله نزد من است، من میدوم و شما نیز پشت سر من بدوید، اولین کسیکه بتواند مرا بگیرد با او ازدواج خواهم کرد! بلافاصله شروع به دویدن کرد و پنج نفری پسر، پدر، قاضی، وزیر و امیر به دنبال او... ناگهان هر پنج نفر با هم به داخل چاله عمیقی سقوط کردند. دختر از بالای گودال به آنها نگاهی کرد و گفت آیا میدانید من کیستم؟!! من "دنیا" هستم!! "من کسی هستم که اغلب مردم به دنبالم می‌دوند و برای بدست آوردنم با هم رقابت میکنند و در راه رسیدن به من ازخانواده، دین، ایمان و معرفتشان می‌گذرند و حرص و طمع آنها تمامی ندارد تا زمانیکه در قبر گذاشته میشوند در حالیکه هرگز به من نمی‌رسند..." ارسالی اعضا کانال ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 🌺🌿🌺🌿🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بدون حضورِخدا جایی نرو به خيالت ڪه به آبادی میرسی؟ نه رفیق چراغی ڪه در سیاهی میدرخشد چشم گرگ است هر ڪجا لرزیدی ، از سفر ترسیدی فقط آهسته بگو من خــدا را دارم ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani
✍عیب کاخ 🔱یکى از پادشاهان کاخى ساخت که از حیث وسعت و معمارى، استحکام، زیبایى و دکوراسیون بى نظیر بود. روزى فرمان داد بزرگان قوم را دعوت کنند تا از آنان نظرخواهى شود آیا این کاخ عیبى دارد یا نه؟ هیچ کس عیبى به نظرش نرسید تا اینکه عارف زاهدى گفت این کاخ دو عیب بزرگ دارد. یکى اینکه سرانجام خراب مى شود، دیگر اینکه صاحبش خواهد مرد. پادشاه گفت مگر خانه اى یافت مى شود که این دو عیب را نداشته باشد؟ زاهد گفت آرى، خانه آخرت. ✍ ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani