eitaa logo
حکایت و داستان قرآنی روایت پند حدیث آموزنده زیبا خواندنی معجزه کلیپ صوتی مذهبی اسلامی
17.9هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
4.7هزار ویدیو
14 فایل
﷽ 💚منبع انواع حکایات و روایات‌ جذاب مذهبی،داستان وپندزیبا 💚🌹حضورشما باعث دلگرمی ماست🌹💚 . 💚لطفا کپی باذکرصلوات🙏🌹 . . ❌تبلیغات و تبادلاتی که درکانال قرار میگیرند نه‌ تایید و نه‌ رد می‌شوند . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺تقدیم به دوستان زیباتر از گل 🌱ارزو دارم زندگیتون 🌺 پر باشه از اتفاقات خوب 🌱دلتون سرشار بشه 🌺 از شادی اونقدر که 🌱 سرریزش تموم دنیا رو سیراب کنه 🌺روزتون بخیر و شادی 🆔
‌ دوستی گربه🐈 و طوطی🦜 تاجری یک طوطی و یک گربه داشت، و هر دو را خیلی دوست داشت، ولی دلش می خواست، این دو نیز با هم باشند و به همدیگر آسیب نرسانند، ولی نمی دانست که دوستی بین این دو، ممکن نیست. او روزی از منزل خارج شد، دید جمعی دور شخصی را گرفته اند، نزدیک آنها رفت، دید شخصی می گوید: «من و هستم، می باشم و چه و چه می کنم؟» و کارهای به ظاهر عجیبی را انجام می داد. نزد او رفت و گفت: من مشکلی دارم، مشکلش را که ایجاد دوستی بین گربه و طوطی باشد بیان کرد. رمال گفت: این کار از دست من ساخته است، ولی خیلی خرج دارد، تاجر گفت: «هرچه بخواهی، می دهم». رمال گفت: «برو گربه و طوطی را به اینجا بیاور». تاجر رفت و گربه و طوطی را آورد، و به رمال داد. رمال گربه و طوطی را به داخل منزل برد و تاجر را ساعتها پشت در انتظار گذاشت، و بعد گربه و طوطی را آورد، و کنار هم نهاد، تاجر دید هر دو آرام هستند و مثل دو دوست صمیی کنار هم هستند و هیچ گونه آسیبی به همدیگر نمی رسانند، بسیار خوشحال شد و هنگفتی به رمال داد و طوطی و گربه را به منزل آورد، و آنها را در اطاقی گذاشت، و به بازار به مغازه اش رفت. هنگام غروب وقتی به منزل آمد و به اطاق رفت، ناگهان با منظره بدی روبرو شد، دید که گربه، طوطی را خورده است. بسیار ناراحت شد، در جستجوی رمال بود، پس از چند روز، رمال را دید و پس از گفتگو، گفت: «هر چه بود گذشته، هر چه پول به تو دادم نوش جانت، فقط به من بگو که تو چه کردی که در آن ساعت که طوطی و گربه را به من دادی، کنار هم بودند و آرام بنظر می رسیدند، و گربه آسیبی به طوطی نمی رساند؟!». رمال گفت: از ابلهی تو استفاده کردم، گربه و طوطی را به منزل برده، آنها را درمیان گونی گذاردم، آنقدر آن گونی را به گردش درآوردم که گربه و طوطی، گیج شدند، و چون گیج بودند، نمی توانستند کاری کنند، و پس از آنکه به خانه ات بردی ، و از گی چی بیرون آمدند، گربه، طوطی را خورد. 📚منبع : داستان دوستان جلد 1 ❥↬ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✨﷽✨ ✅رجبیون کجایند؟ ✍حضرت امام صادق علیه السلام فرموده است: روز رستاخیز سروشى از درون عرش ندا می ‏دهد《 این الرجبیون؟》 رجبی‏ون کجایند؟ 💥گروهى برمی ‏خیزند که چهره‏ شان براى مردم محشر می ‏درخشد، بر سرشان تاج پادشاهى آکنده از مروارید و یاقوت است. همراه هر یک از ایشان هزار فرشته از سوى راست و هزار فرشته از سوى چپ ایستاده ‏اند و به او می ‏گویند اى بنده خدا! کرامت خداى بر تو گوارا باد! از عرش هم ندا می ‏آید که اى بندگان من! سوگند به عزت و جلال خودم جایگاه شما را گرامى و عطاى شما را جزیل قرار می دهم و غرفه ‏هایى از بهشت به شما ارزانى می ‏دارم که از زیر آن جوی ‏ها جارى است و جاودانه در آن خواهید بود و پاداش عمل ‏کنندگان چه نیکوست ، شما براى من در ماهى، روزه ‏ی مستحبى گرفتید که حرمت آن ماه را بزرگ و حق آن را واجب کرده ‏ام. اى فرشتگان من! این بندگان و کنیزکان مرا به بهشت درآورید. 👌امام صادق علیه السلام اضافه فرموده که این پاداش کسى است که چیزى از ماه رجب را روزه بگیرد، هر چند یک روز از دهه اول یا دوم یا آخر آن باشد. 📚روضة‌الواعظین، ج۲، ص۴۰۲ ✨ولادت امام محمد باقر (ع) و حلول ماه رجب مبارک باد✨ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ________________________ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍سخنرانی استاد فاطمی نیا موضوع: ترك گناه ، نوعي ذكر است. ↶【به ما بپیوندید 】↷ _______________________ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✨﷽✨ ✍استاد فاطمي نيا مي گويد :علامه جعفری از پدر آیت الله خویی، مرحوم آسید علی اکبر خویی، نقل می کند در قدیم در شهر خوی یک زنی بسیار زیبا بوده. چون شهر کوچک بود همه هم را می شناختند این دختر زیبا نصیب جوانی شد. مکه ای برای این جوان واجب شد. این جوان ذهنش بد جوری مشغول شد که در این مدت طولانی که باید با شتر و...سفر کنم این زن را به چه کسی بسپارم. نزد مقدسی رفت که زنش به او بسپارد او قبول نمی کند و می گوید نامحرم است، چشممان به او می افتد به گناه می افتیم. داشی در خوی بوده مشهور بوده به علی باباخان. به او گفت: می خواهم بروم مکه می خواهم زنم را به شما بسپارم. دخترهایش را صدا زد و گفت: او را ببرید داخل. خیالت تخت برو مکه. جوان رفت مکه بعد از شش هفت ماه با اشتیاق رفت در خونه علی باباخان زنش را تحویل بگیرد. در زد گفت: آمده ام زنم را ببرم. گفتند: بابا علی خان نیست ما نمی توانیم او را تحویل دهیم. 💭 گفت: بابا علی خان کجاست؟ گفتند: تبریز.راه زیادی بود و ماشینی نبود بالاخره خودش را رساند به تبریز. علی باباخان را پیدا کرد. گفت: اینجا چه می کنی؟ گفت: تو این زن را سپرده بودی به من. شنیده بودم که این زن زیبا است. ترسیدم حتی در این حد که بیاد به ذهنم که ببینم این چه شکلی است. به همین دلیل تو که رفتی من تمام مدت را رفتم تبریز تا تو برگردی.» ↶【به ما بپیوندید 】↷ _______________ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞میلاد حسین (ع) 🌸نوگل زهرا (س) شده امشب 🎊گیتى ز رخش 🌸طور تجلا شده امشب 💞ده مژده ى جانبخش 🌸بعالم ز قدومش 🎊زیرا که در رحمت حق 🌸واشده امشب میلاد عزیز دل زهرا بر شما مبارک🎊💐 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✨﷽✨ ☘ چه کنیم که از خدا راضی شویم ☘ ✍ ابوذر صحابهٔ خوب پیامبر خدا صلےالله علیه وآله بود، او مےگوید: پیامبر خدا صلےالله علیه وآله به من سفارش فرمود کہ: «اَنْ أَنظُر اِلیٰ مَنْ هُوَ دونٖی» ← همیشه به کسی نگاه کن که زندگی اش از تو پایین تر است ـــ «وَلا أَنظُرَ اِلیٰ مَنْ هُوَ فَوقٖی»← بہ آن کسی کہ زندگی اش از تو بالاتر است به او نگاه نکن. دو باجناق دارید یکی از آنها خانه اش این طرف تهران در بی سیم چهل متر است، آن یکی باجناقت خانه اش در شمران دو هزار متر است، به باجناقت که پایین تهران است نگاه کن. اگر هم خانه با جناق ثروتمندت مهمان شدی، سرت را پایین بینداز به در و دیوار خانه اش نگاه نکن که بعد اه بکشی و از خدا ناراضی شوی. برو خانه آن باجناقت که چهل متر خانه دارد، به اون نگاه کن. در کارهای دنیای همیشه بہ آن کسی که زندگی اش از شما سطحش پایین‌تر است نگاه کن. اما اگر به آن کسی که سطحش بالاتر است نگاه کردی، از زندگیت راضی نمی شوی. 📚از بیانات آیت الله مجتهدی (ره) ↶【به ما بپیوندید 】↷ _______________________ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هشام بن سالم گفت امام صادق علیه السلام فرمودند : دوست دارم من و اصحابم در بیابان خشکی باشیم و در چنین شرایطی یا بمیریم یا خدا فرج را برساند 😭😭😭😭😭 امالی شیخ طوسی: ۵۸ [۳]: ۳. تنبیه الخواطر ص ۴۹۰. [۴]: ۴. أمالی ابن الشیخ الطوسیّ ص ۵۸ 🟨به تأسی از قوم حضرت یونس در آخرین جمعه قرن به بیابانهای شهرهای خود می رویم و یکدل و یکصدا برای بازگشت منجی عالم دعا و تضرع می کنیم🤲🏻 گروه های مهدوی تا فرصت هست میتونن تو شهرهاشون اطلاع رسانی و برنامه ریزی کنن. بالغیرة العباسیه اللهم عجل فرجه و سهل مخرجه ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✍🍷زن و مرد شرابخوار ✨ 🔸می گویند یکی از حاکمان در زمان خلافت خود، شب‌ها در شهر می‌گردید و از احوال مردم مطلع می‌شد. شبی از خانه ای آوازی شنید. چون از دیوار خانه بالا رفت، دید زن و مردی نشسته اند و شراب می‌خورند. حاکم به مرد گفت: "ای مرد آیا فکر می‌کنی خدای تعالی اعمال شنیع و گناهان تو را پنهان می‌کند؟" 🔹مرد گفت: "ای حاکم! اگر از من یک گناه سر زده باشد، تو از سه جهت مرتکب گناه شده ای: اول آنکه خدای گفته است تجسس در احوال مردم نکنید و تو تجسس کردی؛ و دوم آنکه گفته است: «وَأْتُواْ الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا» (بقره: ۱۸۹)و حال آنکه تو از دیوار خانه ما داخل شدی؛ و سوم آنکه خدا فرموده است: «إِذَا دَخَلْتُم بُیُوتًا فَسَلِّمُوا» (نور: ۶۱) ؛ یعنی هرگاه داخل خانه‌ها شدید، سلام کنید، و تو سلام نکردی. ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✍امـام علی علیه السلام: شفاى دردهاى خود را از قــــرآن بجوييد و در سختیها و گــــرفتاری هايتان از آن كمك بخواهيد؛ چرا كه در آن، درمان بزرگ‏ترين دردهاست و آن درد کفر و نفاق و انحـــراف و گـــم‏راهى است. هر کس که قرآن در روز قـــيامت برايش شفاعت كند، شفاعت میشود و هر كس كه قرآن در روز قيـامت از او شکایت کند محکوم می‌گردد. 📗 از خطبه ۱۷۶ نهج البلاغه : 🌷 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🌺درویش تهیدست 📚درویشی تهیدست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره‌ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: این اشاره‌‌های تو برای چه بود؟ درویش گفت: نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟ کریم خان در حال کشیدن قلیان بود؛ گفت چه می‌خواهی؟ درویش گفت: همین قلیان مرا بس است! چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. روزگاری سپری شد. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشاره‌ای به کریم خان زند کرد و گفت: نه من کریمم نه تو؛ کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست. (پیامبر اکرم (ص)می فرمایند:خداوند کریم است و کرامت را دوست دارد.) ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌═══‌‌‌‌♥️ ♥️═══ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🌼از سفارش های لقمان ✍حضرت امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند : حضرت لقمان (رض) فرزندش را چنین سفارش نمود : اى پسرم! سرور اخلاق حكيمانه ، دين خداى متعال است. مَثَل دين ، مانند درخت استوار است ؛ ايمان به خدا ، آب آن است و نماز ريشه‌هاى آن ، و زكات تنۀ آن ، و برادرى در راه خدا شاخه‌هاى آن ، و اخلاق نيكْ برگ‌هاى آن، و بيرون آمدن از گناهان ، ميوۀ آن ؛ و همان‌گونه كه درخت، جز با ميوۀ پاكيزه به كمال نمى‌رسد، دين نيز جز با بيرون آمدن از گناهان كامل نمى‌گردد. 👌 اى پسرم! هر چيزى نشانه‌اى دارد كه بدان شناخته مى‌شود. دين نيز سه نشانه دارد : 1️⃣ پاك‌دامنى 2️⃣ دانش 3️⃣ و بردبارى 📚 بحار‌ الأنوار ، ج 13 ، ص 420 . : 🌷 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🌱🕊 ⭕️✍حکایتی زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁 🍃 رجبعلی خیاط مستاجری داشت.که زن وشوهربودندبا 20 ریال اجاره بعدازچندوقت این زن وشوهرصاحب فرزندشدن رجبعلی به دیدنشون رفت و به مرد گفت: " داداش جون فرزند دار شدی خرجت بالاتر رفته، از این ماه به جای ۲۰ ریال ۱۸ ریال اجاره بده، ۲ ریالشم واسه فرزندت خرج کن، این ۲۰ریال رو هم بگیر اجاره ی ماه گذشته ایه که بهم دادی، هدیه ی من باشه برای قدم نوزادت " تو این دوره زمونه الان کرایه هارو با فرزنددار شدن مردم بالا میبرن چندتای ما مثل رجبعلی خیاط هستیم!!!!!! ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
📚رزقی که حرام شد عليه السلام در رهگذر به مسجدي رسيد. از پياده شد كه به داخل برود، مردي در آن جا بود، قاطر را به او سپرد و وارد مسجد گرديد. آن مرد لجام قاطر را درآورد و با خود برد. امام عليه السلام در مسجد نماز گذارد، دو درهم در دست گرفته بود تا آن مرد را بدهد. موقعي كه آمد، ديد كه قاطر بدون نگهبان و بي لجام است . دو درهم را به يك شخصي داد كه برود و يك بخرد. او در آمد، قاطر را در دكاني ديد كه مرد آن را به دو درهم فروخته بود. فرستاده علي عليه السلام آن را به دو درهم خريد و نزد مولاي خود برگشت و جريان را به عرض حضرت رساند. امام عليه السلام فرمود: آدمي با بي صبري ، خود را از محروم مي نمايد و چيزي بيشتر از آن چه مقرر است ، به وي نمي رسد. 📚منبع : میزان الحکمه ج ۴ص۱۲۳ ❥↬ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
💖زندگى بسيار طعنه آميز است. غمی خواهد داشت تا بدانى شادى چيست،👌 صداهاى ازار دهنده دارد تا از سكوت قدردانى كنى و نبودن ها هستند تا ارزش حضور و بودن ها را بدانى.👌👏 شبتون بخیر یا علی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖 ســـــلام ☕️صبحتون بخیر و نیکی 💖امیدوارم امروزتون ☕️پر از زیبایی و امیـد 💖و دلتون سرشار از ☕️مهـر و شـور زندگی باشه 💖امیـدوارم روزتون ☕️همراه با بهترین و زیباترین 💖اتفاقات و موفقیت ها‌ باشه 🆔
📚بابا مگر اربابت باب الحوائج نيست؟! سلالة السادات جناب آقاي سيدعلي صفوي كاشاني، مداحل اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام از جناب آقاي هاروني نقل كرد كه گفتند: يكي از عزيزان سقاي هيئتي كه در ايام محرم (عاشورا) دور مي‌زد و آب به دست بچه‌ها مي‌داد، نقل مي‌كند خدا يك پسر به من داد كه يازده سال فلج بود. يكي از شبها كه مقارن با شب تاسوعا بود وقتي مي‌خواستم از خانه بيرون بيايم، مشك آب روي دوشم بود؛ يكدفعه ديدم پسرم صدا زد: بابا كجا مي‌رودي؟ گفتم: عزيزم، امشب شب تاسوعاست و من در هيئت سمت سقايي دارم؛ بايد بروم آب به دست هيئتيها بدهم. گفت: بابا، در اين مدت عمري كه از خدا گرفتم، يك بار مرا با خودت به هيئت نبرده‌اي. بابا، مگر اربابت باب الحوائج نيست؟ مرا با خودت امشب بين هيئتيها ببر و شفاي مرا از خدا بخواه و شفاي مرا از اربابت بگيرد. مي‌گويد: خيلي پريشان شدم. مشك آب را روي يك دوشم، و عزيز فلجم را هم روي دوش ديگرم گذاشتم و از خانه بيرون آمدم. زماني كه هيئت مي‌خواست حركت كند، جلوي هيئت ايستادم و گفتم هيئتها بايستيد! امشب پسرم جمله‌اي را به من گفته كه دلم را سوزانده است اگر امشب اربابم بچه‌ام را شفا داد كه داد، والا فردا مي‌آيم وسط هيئتها اين مشك آب را پاره مي‌كنم و سمت سقايي حضرت ابالفضل العباس عليه السلام را كنار مي‌گذارم اين را گفتم و هيئت حركت كرد. نيمه‌هاي شب بود هيئت عزاداريشان تمام شد، ديدم خبري نشد. پريشان و منقلب بودم، گفتم: خدايا، اين چه حرفي بود كه من زدم؟ شايد خودشان دوست دارند بچه‌ام را به اين حال ببينم، شايد مصلحت خدا بر اين است. با خود گفتم: ديگر حرفي است كه زده‌ام، اگر عملي نشد فردا مشك را پاره مي‌كنم. آمدم منزل وارد حجره شديم و نشستيم. هم من گريه مي‌كردم و هم پسرم گريه مي‌كرد. مي‌گويد: گريه بسيار كردم، يكدفعه پسرم صدا زد : بابا، بس از ديگر، بلند شو بابا! بابا، اگر دلت را سوزاندم من را ببخش بابا! بابا، هر چه رضاي خدا باشد من هم راضيم! من از حجره بلند شده، بيرون آمدم و رفتم اتاق بقلي نشستم. ولي مگر آرام داشتم؟! مستمرا گريه مي‌كردم تا اينكه خواب چشمان من را فرا گرفت در آن هنگام ناگهان شنيدم كه پسرم مرا صدا مي‌زند و مي‌گويد: بابا، بيا اربابت كمكم كرد. بابا، بيا اربابت مرا شفا داد. بابا. آمدم در را باز كردم، ديدم پسرم با پاي خودش آمده است. گفتم : عزيزم، چه شد؟! صدا زد: بابا، وقتي تو از اتاق بيرون رفتي، داشتم گريه ميكردم كه يك دفعه اتاق روشن شد ديدم يك نفر كنار من ايستاده به من مي‌گويد بلند شود! گفتم : نمي‌توانم برخيزم. گفت: يك بار بگو يا اباالفضل و بلند شو! بابا، يك بار گفتم يا اباالفضل و بلند شدم،‌ بابا. بابا، ببين اربابت نااميدم نكرد و شفايم داد! ناقل داستان مي‌گويد: پسرم را بلند كرده، به دوش گرفتم و از خانه بيرون آمدم، در حاليكه با صداي بلند مي‌گفتم : اي هيئتها بياييد ببينيد عباس عليه السلام بي‌وفا نيست، بچه‌ام را شفا داد! ❥↬ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌹امام حسین(ع)🌹🍃 هرگاه دو نفر قهر باشند، آنکه برای آشتی پیشقدم شود، زودتر از دیگری وارد بهشت می شود. 📚محجه البیضاج۴ص۲۲۸ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🧚‍♀ فطرس ملک 🤴آقا امام صادق سلام الله علیه فرمود: فطرس فرشته‏ ای بود که وقتی که ولایت آقا و مولانا امیرالمومنین علی صلوات الله علیه به ملائکه عرضه شد همه پذیرفتند جز او. به همین دلیل سر باز زدن از پذیرفتن ولایت خداوند بالش را شکست. هنگامی که امام حسین علیه السلام متولد شد، خداوند جبرئیل را برای عرض تبریک به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم با هفتاد هزار ملک به سوی زمین فرستاد که در راه با فطرس دیدار کرد. فطرس گفت: جبرئیل به کجا می روی؟ جبرئیل گفت: خداوند مرا فرستاده تا به آنها تبریک بگویم به سبب فرزندی که امشب متولد شده است. فطرس گفت: مرا هم با خود ببر و از حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم بخواه برای من دعا کند. سپس جبرئیل به او گفت: بر بال من سوار شو پس او هم سوار شد و نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آمدند. وقتی به نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم رسیدند جبرئیل به ایشان تبریک گفت و گفت: یا رسول الله! بین من و بین فطرس برادری هست و او از من خواسته که از شما درخواست کنم که از خدا بخواهید بالش را به او بازگرداند. سپس آقا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند؛ ای فطرس آیا انجام می دهی؟ فطرس گفت : بلی سپس آقا رسول الله ولایت مولا امیرالمومنین صلوات الله علیهما را بر فطرس عرضه کرد و او پذیرفت. به امر پیامبر بالش را به بدن پاک امام حسین علیه السلام مالید و سلامتش را باز یافت... منابع: بصائر الدرجات جلد‏۱، صفحه ۶۸؛ مدينة معاجز الأئمة الإثني عشر، جلد‏۳، ‌ ‌ ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 واکنش آیت الله خوانساری به کلمه زنا ┄┅═✾•••✾═┅┄┈ استاد مسعود عالی ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🌹زندگی نامه حضرت ابوالفضل(ع)🌹 🔸حضرت باب الحوائج ابوالفضل العبّاس (علیه السلام) فرزند برومند اول پیشوای شیعیان حضرت امام علی (ع) و امّ‌البنین (س)، در روز چهارم شعبان سال ۲۶ هجری قمری در مدینه منوره چشم به جهان گشود. مادرش فاطمه دختر حزام بن خالد از قبیله کلاب بود که نیاکانش همه از دلیرمردان عرب، و در شجاعت و دلیری مشهور بودند. امام علی (ع)، ۱۰ سال پس از وفات حضرت فاطمه زهرا (س) با امّ البنین ازدواج کرد. این بانوی مکرمه، سرپرستى فرزندان حضرت زهرا (س) را بر عهده گرفت و آنان را حتی بیشتر از فرزندان خود دوست مى‎داشت. امّ البنین اجازه نمی‌داد که او را فاطمه صدا کنند و می‌گفت: مرا فاطمه صدا نکنید زیرا فرزندان حضرت فاطمه زهرا (س) با شنیدن این نام، به یاد غم‎هاى مادرشان مى افتند و ناراحت مى‌شوند. بنابراین، فاطمه بنت حزام را «امُّ البنین» به معنای «مادر پسران» نامیدند و به این نام شهرت یافت چرا که ثمره ازدواج امام علی (ع) با وی، چهار پسر به نام‌های عباس، عون، جعفر و عثمان بود. هر چهار فرزند ام البنین (س) در روز عاشورای سال ۶۱ هجری در رکاب برادر و سرور خود حضرت سیدالشهداء (ع) در کربلا، شربت شهادت نوشیدند. حضرت ابوالفضل نخستین فرزند از چنین بانوى با معرفت و حق شناسى بود. تولد وى، خانه امام على (ع) و دل مولا را غرق نور و سرور ساخت. حضرت على (ع) در گوش این نوزاد بسیار خوش منظر و زیبا، اذان و اقامه گفت و او را عبّاس نام نهاد. عبّاس هم به معناى شیر نیرومند و خشمگین، و هم به معناى عبوس و چهره گرفته است زیرا که ایشان نسبت به ظالمان، چهره‌اى خشمگین داشتند. در روز هفتم ولادت حضرت عباس (ع) هم گوسفندى را به عنوان عقیقه ذبح و گوشت آن را در بین فقرا تقسیم کردند. گفته می‌شود؛ پدر ارجمندش امام علی (ع)، گاهى قنداقه عباس خردسال را در آغوش مى گرفت و بر بازوان او بوسه مى زد و اشک مى ریخت چرا که این دست‌ها روزی براى کمک و یارى برادرش حسین (ع) قطع خواهد شد. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✍امام رضا(علیه السلام): هر گاه برای شما پیشامد سختی روی داد، به وسیله ما اهل بیت از خدا یاری بجویید. 📚مستدرک؛ ج ۵ ص۲۲۸ : 🌷 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🔴 «یا لثارات الحسین» شعار سپاه حضرت مهدی علیه‌السلام... 🌕 در یکی از «زیارات جامعه» در قسمت سلام به حضرت مهدی علیه‌السلام آمده است: «السَّلَامُ عَلَى الْإِمَامِ الْعَالِمِ الْغَائِبِ عَنِ الْأَبْصَارِ وَ الْحَاضِرِ فِی الْأَمْصَارِ وَ الْغَائِبِ عَنِ الْعُیُونِ وَ الْحَاضِرِ فِی الْأَفْکَارِ بَقِیَّةِ الْأَخْیَارِ الْوَارِثِ ذَا الْفَقَارِ الَّذِی یَظْهَرُ فِی بَیْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ ذِی الْأَسْتَارِ وَ یُنَادِی بِشِعَارِ یَا ثَارَاتِ الْحُسَیْنِ أَنَا الطَّالِبُ بِالْأَوْتَارِ أَنَا قَاصِمُ کُلِّ جَبَّارٍ الْقَائِمُ» سلام و درود بر امامی که از دیده‌ها پنهان است و در شهرها حاضر؛ آن که از دیده ها نهان است و در دلها حاضر، باقی مانده اخیار و خوبان، و وارث شمشیر «ذوالفقار»، آن بزرگواری که در بیت‌الله الحرام ظاهر می‌شود و به شعار «یا لثارات الحسین» ندا می‌کند و می‌فرماید: منم مطالبه کننده خون‌های به ناحق ریخته؛ منم شکننده هر ستمگر جفا پیشه» و یاران حضرت مهدی علیه‌السلام نیز به پیروی از امامشان، شعار «یا لثارات الحسین» سر می‌دهند. 🌕 آقا امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «إِنَّ شِعَارُ أَصْحَابُ اَلْمَهْدِيِّ يَا لَثَارَاتِ اَلْحُسَيْنِ» «شعار یاران حضرت مهدی علیه‌السلام «یا لثارات الحسین» است» 📗بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷ 📗مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۱۱۴ ❥↬ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✅گدایی خدا ، عزت است ✍همیشه دعا کنید، نگویید خدا قضا و قدرش را مشخص کرده است، اگر بخواهد می دهد و نخواهد نمی دهد، نه این جور نیست … بنده ای که دهان خود را بسته و گدایی نمی کند خدا به او چیزی نمی دهد، باید خدا خدا کنید. خدا را صدا کنید. خدا هم دوست دارد بنده اش بگوید یا الله. مسلماً هیچ یا الله بی جواب نمی ماند، پس دعا کنید و خدا هم اجابت می کند. اگر اعتنا نکنید به شما نمی دهد، پس دعا لازم است. ما مخلوق هستیم باید عرض حاجت کنیم. گدایی خدا عزت است. اصلاً این گدایی فن خاصی دارد، یک آدابی دارد، دل سوخته، چشم گریان و مضطر می خواهد، و این ها شرط دارد باید غذایت و کارت پاک باشد تا دعایت مستجاب شود. بعدش هم باید امر به معروف و نهی از منکر نمود. باید این دو رکن اساسی نیز در زندگی یتان باشد تا دعاهایتان به اجابت برسد. 📗 آیت الله ضیاء آبادی ، بانک تقوا ، ص ۲۲ : 🌷 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🌺عنايت امام حسين (ع) 🔸شنيدم از زاهد عابد و واعظ متّعظ مرحوم "حاج شيخ غلامرضاى طبسى" كه تقريبا در 35 سال قبل به شيراز تشريف آورده و چند ماهى در مدرسه آقا باباخان توقف داشتند و بنده هم به فيض ملاقاتشان رسيدم، که فرمود: 🔸با چند نفر از دوستان با قافله به عتبات عاليات مشرف شديم هنگام مراجعت براى ايران، شب آخر كه در سحر آن بايد حركت كنيم متذكر شدم كه در اين سفر مَشاهد مُشرّفه و مواضع متبرّكه را زيارت كردم جز "مسجد براثا" و حيف است از درك فيض آن مكان مقدس محروم باشيم 🔸به رفقا گفتم بياييد به مسجد براثا برويم، گفتند مَجال نيست و خلاصه نيامدند 🔸خودم تنها از كاظمين بيرون آمدم تا به مسجد رسيدم ، ديدم در بسته است و معلوم شد در را از داخل بسته و رفته اند و كسى هم نيست، حيران شدم كه چه كنم؟ اين همه راه به اميدى آمدم... ✍ ادامه داستان در لینک زیر👇 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✅برکات خدمت به مردم ✍امام حسین (علیه السلام) : هرکس برای رضای خدا به برادر دینی اش خدمت کند، خداوند در هنگام نیازش او را عوض خواهد داد و از گرفتاری های دنیا بیشتر از خدمت وی از او رفع خواهد کرد و هرکس غمی را از دل مؤمنی بزداید، خداوند غصه های دنیا و آخرتش را بر طرف می کند و هرکس نیکی کند، خداوند به او نیکی می کند و خداوند نیکوکاران را دوست می دارد. 📚بحارالأنوار ، ج ۷۵، ص۱۲۱ كشف الغمه،ج۲،ص۲۹ : 🌷 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
هنگامی که یونس علیه السلام از هدایت قومش نا امید شد و آنها را رها کرد و در دریا سوار کشتی شد، خدای متعال وی را امتحان نمود؛ دریا طوفانی شد و کشتی بانان تصمیم گرفتند برای نجات جان سرنشینان قرعه کشی کنند تا یکی از افراد سوار بر کشتی را به دریا بیاندازند تا کشتی سبک تر شود، آنها سه بار قرعه کشی کردند و هر سه بار نام یونس علیه السلام درآمد، بناچار تصمیم گرفتند یونس علیه السلام را به دریا بیاندازند، یونس را به دریا انداختند اما به امر الله متعال یک نهنگ بزرگ یونس را بلعید و او را در شکم خود جایی داد، آنگاه یونس در شکم آن نهنگ توبه کرد و دعای زیر را خواند: «لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» (انبیاء ۸۷). خدای متعال نیز توبه اش را پذیرفت و به نهنگ دستور داد که یونس را به سلامت به ساحل ببرد ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🐚🌊 💥 عمر باورنکردنی موجودات دریایی !! ⚅⚀ قسمت هفتم : کوآهوگ اقیانوسی 🔶 کوآهوگ اقیانوسی بیشتر در اقیانوس آتلانتیک شمالی یافت میشود و صدف دو کفه ای ست. این موجود یکی از آهسته رشد کننده ترین حیوانات روی زمین است که یکی از دلائل اصلی عمر طولانی آنهاست و ممکن است ۵۰ سال طول بکشد تا آنها به اندازه مناسب خود برسند و ممکن است پس از آن تا ۴۰۰ سال زندگی کنند. 🍃 الله اکبر 💛 🌐 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫خدایا🙏 💫دراین شب 🌸 دلهای دوستانم را 💫سرشاراز نور وشادی کن وآنچه را که 🍂🌸 💫به بهترین بندگانت عطا میفرمایی به آنها نیز عطا فرما🙏🍂🌸 💫شبــتون بخیروشادی✨💫 یا علی