eitaa logo
حکایت و داستان قرآنی روایت پند حدیث آموزنده زیبا خواندنی معجزه کلیپ صوتی مذهبی اسلامی
17.8هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
4.7هزار ویدیو
15 فایل
﷽ 💚منبع انواع حکایات و روایات‌ جذاب مذهبی،داستان وپندزیبا 💚🌹حضورشما باعث دلگرمی ماست🌹💚 . 💚لطفا کپی باذکرصلوات🙏🌹 . . ❌تبلیغات و تبادلاتی که درکانال قرار میگیرند نه‌ تایید و نه‌ رد می‌شوند . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
💚 براي خوردن هر غذا بسم الله بگو در کتاب لئالي الاخبار نقل شده است که روزي حضرت اميرالمومنين علي(ع) بالاي منبر فرمودند: هر کس هنگام غذا خوردن بسم الله الرحمن الرحيم را ترک نکند من ضامن مي شوم که آن غذا به او ضرري نرساند. ابن کوا که فردي منافق و دو رو بود، خواست سخن امام را لوث و بي رنگ جلوه دهد به اين خاطر گفت: من ديشب چون خواستم غذا بخورم، بسم الله گفتم ولي آن غذا حال مرا دگرگون ساخت. حضرت علي(ع) در پاسخ او فرمودند: شايد شب گذشته از يک نوع غذا بيشتر خورده اي و اگر بخواهي که غذاها به تو ضرر نرسانند، بايد براي خوردن هر کدام (برنج، خورشت،ماست ،سالاد ، )بسم الله الرحمن الرحيم بگويي. تا از هیچکدام آنها به تو ضرر و آسیبی نرسد 💠 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
(يكى از بانوان خانواده مبتلا به بيمارى كبدى شد) و نظر پزشكان اين بود كه بايد جراحى شود. زيارت كربلا نصيبم شد، در حرم مطّهر (حضرت عباس (ع )) متوسل به حضرتش شدم و عرض كردم : (يا حضرت عباس شما جوانمرد هستيد، هر كس به شما متوسل شود خداى متعال حاجتش را روا مى كند و من هم شفاى بيمارم را از شما مى خواهم .) وقتى كه به تهران مراجعت كردم ديدم آن بانو را مرخص كرده اند، در روز عمل ، جراحش اظهار داشته بود: (نمى دانم چطور شده كه كيسه صفراى اين بيمار خالى شده است ؟ بحمدلله از توسل به حضرت عباس (ع ) نتيجه كامل گرفتم و آن بانو هنوز حالش خوب است . بهترين مرتبه حضرت عباس على (ع ) اينكه سالار و علمدار شه كرببلاست دردهائى كه نباشد بجهان درمانش بخدا نام ابوالفضل بر آن درد دواست يا ابوالفضل توئى آنكه بفرداى جزا فخر زهرا بتو و دست تو در نزد خداست هر كه امروز بود چاكرش از جان (صابر) ياورش لطف ابوالفضل بفرداى جزاست 💠 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✨خداوند عهده دار کار حضرت یوسف شد. پس قافله ای را نیازمند آب نمود تا او را از چاه بیرون آورد سپس عزیز مصر را نیازمند فرزند نمود تا او را به فرزندی بپذیرد سپس پادشاه را محتاج تعبیر خواب کرد تا او را از زندان خارج کند سپس همه مصریان را نیازمند غذا نمود تا او عزیز مصر شود. 💫 اگر خدا عهده دار کارت شود همه عوامل خوشبختی را بدون اینکه احساس کنی برایت آماده میکند فقط با صداقت بگو کارم را به خدا می سپارم. 🌟 خدایا فقط تو ما را کفایت است. ✍ ❌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
شیطانی چاق روزی با شیطانی لاغر برخورد نمود شیطان چاق از شیطان لاغر پرسید: عزیزم! چرا تو چنین لاغر و ضعیف شده ای؟ شیطان لاغر در پاسخ گفت: من بر شخصی مسلط و مأمور گمراه کردن او هستم ولی او در اول هر کاری از قبیل خوردن، آشامیدن و موارد دیگر زبانش به ذکر بسم الله گویا است بدین جهت از نفوذ در او و شرکت نمون در کارهایش محروم هستم و همین سبب لاغری من است. حال توای عزیز بگو بدانم چرا چاق شده ای؟ شیطان چاق پاسخ داد: چاقی من به خاطر آن است که شاد هستم زیرا برشخصی غافل و بی خبر و بی تفاوت مسلط شده ام که در هیچ کاری بسم الله نمی گوید مثلاً به هنگام ورود و خروج و خوردن و آشامیدن و سایر موارد، او در هرکاری آنچنان غافل و سرگرم است که اصلاً به یاد خدا نیست و همین سبب چاقی من است. 📙داستان هایی از بسم الله الرحمن الرحیم، 1، 96 ✍ ❌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🍀 رﻭﯼ ﺩﯾــﻮﺍﺭ ﺩﻝ ﺧﻮﺩ ﺑﻨـــﻮﯾﺴﯿﺪ: خـــــ🌸ــــﺪﺍ ﻫﺴـــﺖ .... 🍀 ﻧﻪ ﯾـــک ﺑــﺎﺭ ﻭ ﻧـﻪ ﺩﻩ ﺑـاﺭ ... که ﺻـــﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺍﯾـــﻤﺎﻥ ﻭ ﺗﻮﺍﺿــﻊ ﺑﻨــﻮﯾﺴﯿــﺪ 🍀 " ﺧـــــ🌸ــــﺪﺍ ﻫﺴﺖ " ســـﺮ ﺁﻥ ﺳــﻔﺮﻩ ی ﺧــﺎﻟﯽ ﮐــﻪ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺍﺷــﮏ ﯾﺘﯿﻢ ﺍﺳﺖ ‌🍀 ﺧـــــ🌸ـــــﺪﺍ ﻫﺴﺖ " پشــﺖ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﮔــﻠﯽ ﭘﯿـﺮﺯﻧﯽ ﮔﻔــﺖ : 🍀 " ﺧـــــ🌸ـــــﺪﺍ ﻫﺴﺖ " ﺁﻥ ﺟـــﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﻫﻤــﻪی ﺧﺴﺘــﮕﯽ ﻭ ﺩﺭ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﻬــﺎ ، 🍀 ﺳﺮ ﺗﻌــﻈﯿﻢ ﻓﺮﻭ ﺑــﺮﺩ ﻭ ﭼﻨــﯿﻦ ﮔﻔﺖ: ﺧـــــ🌸ـــــﺪﺍ ﻫﺴﺖ " 🍀 ﮐﻮﺩﮐـــﯽ ﺭﻓــﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﺗــﺨﺘﻪ .....! گوﺷﻪ ﺗﯿﺮﻩ آن ﺗﺨﺘﻪ ﻧﻮﺷﺖ : ﺩﺭ ﺩﻝ ﮐــﻮﭼﮏ ﻣﻦ ﺩﺭﺩ ﺯﯾـﺎﺩ ﺍﺳــﺖ ﻭﻟـﯽ ﯾﺎﺩ ﺧــــــ🌸ــــــﺪﺍ ﻫﺴﺖ ... شب بخیر💚 .
❖ "امروز" را 🍃🌼 به اطرافت نگاه کن ! شاید ما فقط زشتی ها را دیده ایم ..... "زندگی" زیباس ولی نیاز به دیدن دارد🍃🌼 روزتون در پناه امن الهی💚 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌ 🦋🧚‍♀🧚‍♀🦋
📚 در زمان قدیم مردی ازدواج کرد در روز اول ازدواج جمع شدن جهت خوردن نهار با خانواده شوهر . و مرد سهم بیشتری از غذا با احترام خاص به همسرش داد ، و به مادر خودش سهم ناچیزی از غذا ،بدون هیچ احترامی ... در این لحظه عروس که شخصیتی اصیل و با حکمت داشت، وقتی این صحنه را دید درخواست طلاق کرد. و گفت شخصیت اصیل در ذات هست و نمی خواهم از تو فرزندی داشته باشم که بعدها فرزندانم رفتاری چون تو با مادرت، با من داشته باشند و مورد اهانت قرار بگیرم . متاسفانه بعضی از زنان وقتی شوهرانشان آنها را ترجیح می دهند ،فکر می کنند ، بر مادر شوهر پیروز شدند. عروس با تدبیر همان روز طلاق گرفت. و با همسری که به مادر خودش احترام می گذاشت ازدواج کرد و بعد از سالها صاحب فرزندانی شد و در یک روز با فرزندانش عزم مسافرت کرد، با فرزندانی که بزرگ شده بودند، و مادر را بسیار احترام می گذاشتند، در مسیر به کاروانی برخوردند، پیرمردی پابرهنه پشت سر کاروان راه می رفت ،و هیچ کس به او اعتنایی نمی کرد. مادر به فرزندانش گفت آن پیرمرد را بیاورید وقتی او را آوردند مادر همسر سابقش را شناخت، گفت: چرا هیچ کس اعتنایی و کمکت نمی کند؟ آنها کی هستند؟ گفت: فرزندانم هستند ، گفت : من رامی شناسی؟ پیرمرد گفت: نه زن با حکمت گفت: من همان همسر سابقت هستم و قبلا گفتم که اصالت در ذات هست ، همانگونه که می کاری درو خواهی کرد به فرزندان من نگاه کن چقدر به من احترام می گذارند و حالا به خودت و فرزندانت نگاه کن، چون تو به مادرت اهانت کردی، و این جزای کارهای خودت هست، و زن با تدبیر به فرزندانش گفت: کمکش کنید برای خدا . هر مرد و زنی خوب بیاد داشته باشد، فرزندان شما همانگونه با شما رفتار خواهند کرد ، که شما با پدر و مادر خود رفتارمی کنید. . ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛵️⛵️ 🌊دنیا دریایی ژرف است ڪه بسیاری از جهانیان در آن غرق می شونـد. ⛵️ڪشتی تو در این دریا، باید تقـوای الهی باشد. 🛳سوخت آن ایمان، بادبانش توڪل، ناخدایش عقـل، راهنمایش علـم، و لنگرش صبـر باشد 🦋🧚‍♀🧚‍♀🦋 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرازهای زیبای قرآن مقطع جاودانه وعاشقانه از مرحوم استاد عبدالباسط رحمه الله نیکی پدر و مادر ❤️🌸 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
. در «سفینه‌البحار» و «نفس‌المهموم» نقل شده است: روزى، میثم در مجلس «بنى‌اسد» دیداری با حبیب‌بن‌مظاهر داشت. مدتى گفت‌وگو کردند. در پایان حبیب گفت: «گویا پیرمرد خربزه‌‏فروشى را مى‌‏بینم که در راه دوستى خاندان پیامبر (ص)، او را به دار مى‌‏آویزند و بر چوبه دار، شکمش را مى‌‏درند.» میثم هم در پاسخ گفت: «من هم گویا مرد سرخ‌‏رویى را مى‏‌بینم و مى‏‌شناسم که براى یارى فرزند دختر پیامبرش قیام مى‏‌کند و کشته مى‌‏شود و سرش در کوفه گردانده مى‌‏شود.» سپس از هم جدا شدند و رفتند. اهل مجلس که آن دو را به دروغ متهم مى‏‌کردند، هنوز متفرق نشده بودند که «رشید هجرى‏» (از یاران حضرت امیرالمؤمنین، علی صلوات الله علیه) فرا رسید و سراغ آن دو را گرفت. گفتند: این جا بودند و شنیدیم که چنین و چنان گفتند. گفت: «خدا میثم را رحمت کند! فراموش کرد این را هم بگوید که به آن کسی که سر بریده حبیب را به کوفه مى‏‌آورد، صد درهم بیشتر داده مى‏‌شود» و رفت. آنان گفتند: «این شخص از آن دو هم دروغ‌گوتر است.» روزهایى چند نگذشت که تمام ماجرا معلوم شد. 📚سفینه البحار، ج‏۱، ص‏۲۰۵؛ نفس المهموم، ص‏۶۰ . ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi