توصیف مجله فرانسوی اکسپرس از امام خمینی: مردی که غرب را به لرزه درآورده است
🖊یادداشت روزانه مورخ خبیر انقلاب اسلامی؛ حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی
1357.11.5
🔹آخر شب دیشب به دفتر امام در #نوفللوشاتو تلفنی شد. چون گوینده با زبان عربی سخن میگفت گوشی را به من دادند تا با او گفتگو کنم. گوینده خود را عراقی معرفی کرد لیکن لهجه لبنانی داشت. او ادعا کرد که نقشه ترور امام و لیست کسانی از همراهان او را که بنا است ترور شوند در نامهای دربسته در دستشویی رستورانی در پاریس گذاشتهام (نام رستوران یادم نماند) میتوانید بروید بردارید. جریان به پلیس #فرانسه اطلاع داده شد.
🔸امروز هزاران نفر از ایرانیان مقیم اروپا و دانشجویان که خبردار شدهاند امام بهزودی عازم ایران هستند در نوفللوشاتو اجتماع کردند و به تظاهرات خیابانی دست زدند و نسبت به امام اعلام پشتیبانی کردند.
🔹یکی از مجلات فرانسه به نام #اکسپرس عکس امام را در پشت جلد چاپ کرده و ایشان را مرد سال 1979 معرفی کرده و نوشته است: مردی که غرب را به لرزه درآورده است.
منبع: فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره6، زمستان 1384، ص293-292.
@hekayathayetarikh
🇮🇷
📝 کشتار وحشیانه رضاخانی
❄️🌹❄️
🔻عشایر مظلوم این کشور با جان و دل، جلوی قاچاق جنسهای باستانی و عتیقه این کشور توسط انگلیسی های خبیث رو می گرفتن، تا اینکه رضا پالان اومد و عشایر رو قلع و قمع کرد و همه جوره به اونها حمله کرد و خلع سلاح کرد و چند نفر از بزرگان عشایر ایران را اعدام کرد.
🔸حالا دیگه راه برای انگلیس باز شده بود و نتیجه اش این هست که بسیاری از آثار باستانی ما در موزه های انگلیس پیدا میشه!!!
🔺آقایون باستان پرست نمیخوان داد و فریاد کنن احیانا؟؟؟
@hekayathayetarikh
داستان کوتاه!
یک مرد سگی داشت که در حال مردن بود . او در میان راه نشسته بود و برای سگ خود گریه می کرد .
گدایی از آنجا می گذشت، پرسید : چرا گریه می کنی؟
گفت : این سگ وفادار من ، پیش چشمم جان می دهد . این سگ روزها برایم شکار می کرد و شب ها نگهبان من بود و دزدان را فراری می داد . گدا پرسید : بیماری سگ چیست ؟ آیا زخم دارد ؟ مرد گفت : نه از گرسنگی می میرد . گدا گفت : صبر کن ، خداوند به صابران پاداش می دهد .
گدا یک کیسه پر در دست مرد دید . پرسید در این کیسه چه داری؟ پاسخ داد: نان و غذا برای خوردن . گدا گفت : چرا به سگ نمی دهی تا از مرگ نجات پیدا کند؟
گفت : نان ها را از سگم بیشتر دوست دارم . برای نان و غذا باید پول بدهم ، ولی اشک مفت و مجانی است . برای سگم هر چه بخواهد گریه می کنم .
گدا گفت : خاک بر سر تو ! اشک خون دل است و به قیمت غم به آب زلال تبدیل شده است ، ارزش اشک از نان بیشتر است . نان از خاک است ولی اشک از خون دل .
🗞 @hekayathayetarikh
دو برادر به نام اسماعیل و ابراهیم در یکی از روستاها، ارث پدرشان یک تپه کوچکی بود که یکی در یک سمت و دیگری در سمت دیگر تپه گندم دیم می کاشتند.
اسماعیل همیشه زمین اش باران کافی داشت و محصول برداشت می کرد ولی ابراهیم قبل از پر شدن خوشه ها گندم هایش از تشنگی می سوختند و یا دچار آفت شده و خوراک دام می شدند و یا خوشه های خالی داشتند.
ابراهیم گفت: بیا زمین هایمان را عوض کنیم، زمین تو مرغوب است. اسماعیل عوض کرد، ولی ابراهیم باز محصول اش همان شد.
زمان گندم پاشی زمین در آذرماه، ابراهیم کنار اسماعیل بود و دید که اسماعیل کار خاصی نمی کند و همان کاری می کند که او می کرد و همان بذری را می پاشد که او می پاشید.
در راز این کار حیرت ماند. اسماعیل گفت: من زمانی که گندم بر زمین می ریزم در دلم در این فصل سرما ،پرندگان گرسنه راکه چیزی نیست بخورند، آنها را هم نیت می کنم و گندم بر زمین می ریزم که از این گندم ها بخورند و لی تو دعا می کنی پرنده ای از آن نخورد تا محصولت زیاد تر شود. دوم این که تو آرزو می کنی محصول من کمتر از حاصل تو شود در حالی که من آرزو دارم محصول تو از من بیشتر شود. پس بدان انسان ها نان و میوه دل خود را می خورند. نه نان بازو و قدرت فکرشان را .برو قلب و نیت خود را درست کن و یقین بدان در این حالت ، همه هستی و جهان دست به دست هم خواهند داد تا امورات و کارهای تو را درست کنند.
🗞 @hekayathayetarikh
اگر اجازه تقلب به علم اموزان بدهیم چه اتفاقی خواهد افتاد:
مریض به دست پزشکی که بتواند تقلب کند خواهد مرد ..!
خانه ها بدست مهندسی که موفق به تقلب شده ویران خواهند شد..!
منابع مالی را بدست حسابداری که موفق به تقلب شده از دست خواهیم داد..!
و انسانیت بدست عالم دینی که موفق به تقلب شده می میرد ..!
و عدالت بدست قاضی که موفق به تقلب شده ضایع می شود ..! و جهل در کله فرزندانمان که موفق به تقلب شده فرو می رود ..!
سقوط آموزش = سقوط ملت
🗞 @hekayathayetarikh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قدیمیترین آهنگ جهان که تاکنون وجودش با تحقیقات علمی به اثبات رسیده، این موسیقی سومری است. این لوحهها که متن یک موسیقی باستانی است، در دهه ١٩۵٠ میلادی در شهر اوگاریت (سوریه کنونی) کشف شد.
الفبا: میخی هوریانی
قدمت: ۴ هزار سال
آنا کلیمر، استاد آشوریشناسی دانشگاه کالیفرنیا، در سال ١٩٧٢ ترجمهای از این متن ارائه داد، و آن را به نتهای امروزی موسیقی ترجمه کرد.
🗞 @hekayathayetarikh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فناوری پارک کردن خودرو در پاریس، سال ۱۹۲۷
🗞 @hekayathayetarikh
قدیما یه شاگرد کفاشی بود، هر روز میرفت لب رودخونه برای درست کردن کفش، چرم میشست؛
اوستاش هر روز قبل رفتن بهش سیلی میزد، میگفت اینو میزنم تا چرم رو آب نبره! یه روز شاگرد داشت میشُست که چرم رو آب برد، با خودش گفت اوستا هر روز به من چَک میزد که آب نبره چرم رو، الان بفهمه قطعا زنده م نمیذاره!
با ترس و لرز رفت و هرجوری بود به اوستاش گفت جریان رو، ولی اوستاش گفت باشه عیب نداره. شاگرد با تعجب پرسید نمیزنیم؟ اوستاش گفت من میزدم که چرم رو آب نبره! الان که آب برده دیگه فایده ای نداره...
زندگیم همینه، تمام تلاشتون رو بکنید چرم رو آب نبره، وقتی چرمتون رو آب برد دیگه فایده نداره، حرص نخورید👏
🗞 @hekayathayetarikh
غم چشمان پدر را نه تو دیدی ونه من
بغض عریان پدر را نه تو دیدی ونه من
سالها رفته ولی زخم دلم خوب نشد
زخم دستان پدر را نه تو دیدی ونه من
دلش آتشکده ای بود که دایم می سوخت
آه سوزان پدر را نه تو دیدی ونه من
شعر دلبند نگاهش شده سودای دلم
درد پنهان پدر را نه تو دیدی ونه من
شرمسارم که نشد همدم دردش بشوم
که غم نان پدر را نه تودیدی ونه من
کاش می شد بزنم بوسه به دستش شب وروز
پای لرزان پدر را نه تو دیدی ونه من
روی خاکش بنویسیم پدر تنها بود
آتش جان پدر را نه تو دیدی ونه من
"خنده ی تلخ من ازگریه غم انگیز تراست"
چشم گریان پدر را نه تو دیدی ونه من
زهرا ضیایی
🗞 @hekayathayetarikh
5.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆 ماجرای 8 بهمنماه 1357
و دستور عجیب ژنرال هایزر
#ببینید
@hekayathayetarikh
"اریش هونکر" ، رهبر آلمان شرقی میبیند که مردم در صف ایستادهاند.
او هم در صف میایستد و از فرد جلویی میپرسد که این صف برای چیست؟
جلویی جواب میدهد که مردم میخواهند اجازه سفر بگیرند و از کشور بروند.
هونکر متوجه میشود که با ایستادن او در صف مردم پراکنده شدند .
از یک نفر میپرسد که حالا چرا یک دفعه صف به هم خورد .
او هم میگوید :
وقتی که تو بروی دیگر لازم نیست ما برویم .
فقط یک نفر کافی است تا یک شهر آباد یا ویران شود!
🗞 @hekayathayetarikh
شخصی از ملانصرالدین پرسید مسلمان به چه کسی میتوان گفت ؟
فرمود: مسلمان کسی است که مردم از شر دست و زبان او در امان باشند.
آن شخص گفت: والله کور شوم اگر تا بحال چنین مسلمانی دیده باشم ...!
🗞 @hekayathayetarikh