eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.5هزار دنبال‌کننده
592 عکس
160 ویدیو
29 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌رشد یافتگی جامعه ، رئیس جمهور رشید 📌سفاهت جامعه ، رئیس جمهور سفیه 📍بخش دوم: 🔹استاد مطهری در توضیح رشد می گوید: « 📌رشد یعنی اینکه انسان شایستگی و لیاقت اداره و نگهداری و بهره برداری یکی از سرمایه ها و امکانات مادی و یا معنوی که به او سپرده می شود داشته باشد. یعنی اگر انسان در هر ناحیه از نواحی زندگی که حکم یک شأن و وسیله ای را دارد، شایستگی اداره و نگهداری و بهره برداری از آن را داشته باشد، چنین شخصی در آن کار و در آن شأن، «رشید» است.» 🔹راهبری جامعه و مدیریت کلان مستلزم نوعی از رشد است؛ زیرا رهبری عبارت است از بسیج کردن نیروهای انسان ها و بهره برداری صحیح از نیروهای انسانی در جهت تعالی و ترقی ملت. انسان رشید هم سود و زیان را در آن موضوع درك می كند و هم ارزش موضوعات مربوط را درك می كند و هم قدرت حفظ و مدیریت سرمایه ها و امکانات رادارد.از این رو رشد یعنی درک مصالح ملت و اولویت گذاری آنها، حفظ سرمایه ها و قدرت مدیریت امکانات و سرمایه. و خلاصه یعنی «اینكه انسان شایستگی و لیاقت اداره و نگهداری و بهره برداری یكی از سرمایه ها و امكانات مادّی و یا معنوی كه به او سپرده می شود داشته باشد.» 🔸بنابراین یک رئیس جمهور شایسته و توانمد انسان رشد یافته ای است که بتواند نقطه ی مركزی جامعه ی اسلامی باشد و ذهن ها را آگاه سازد، روح ها را اداره كند و همه امکانات و گروه ها و ظرفیت ها را در مسیر پیشرفت و عدالت بسیج كند. ❇️انتخاب رئیس جمهور رشد یافته در گرو رشدیافتگی اجتماعی است استاد مطهری: 🔹«آن كه رشد مالی ندارد، قیم به جای او در مالش تصرف می كند و آن كه رشد خانوادگی ندارد ولیّ از قبیل حاكم شرعی اگر مصلحت بداند به جای او انتخاب می كند، اما ملتی كه رشد اجتماعی نداشته باشد یا رشد مذهبی نداشته باشد استعمار متولی او می شود و چه متولی ای كه او را برده خود می كند، همه چیزش را از او می گیرد، اسلامش را مسخ شده به او تحویل می دهد. علی هذا لازمه رشد نداشتن این است كه دیگران متولی ما و قیم ما بلكه مالك ما خواهند شد. فرق متولی و قیم با مالك این است كه متولی و قیم اداره می كنند امور مورد قیمومت یا تولیت را، ولی مالك او را از آنِ خود می داند. پس ما اگر نخواهیم برده و مملوك دیگران باشیم و آنها ما را در جهتی كه مایلند سوق بدهند، باید سعی كنیم رشد اجتماعی داشته باشیم.» «از طرفی مسئولیت اداره یك چیز مستلزم رشد است و رشد نیز به نوبه خود مستلزم مسئولیتهایی است. ولی بحث ما فعلاً در بخش اول است. مقصود تنها مسئولیت شرعی نیست، مسئولیت انسانی در خود و در برابر اجتماع نیز نوعی مسئولیت است و لااقل امروز مورد قبول است. انجام این مسئولیتها مستلزم رشد داشتن است. ما باید بدانیم كه دو راه بیشتر در پیش نداریم: یا باید رشید باشیم و خودمان زمام كار خود را در دست بگیریم و یا دیگران خواهند آمد و متولی ما و قیم ما و بلكه مالك ما خواهند شد، و العبد و ما فی یده كان لمولاه. ما یا باید رشید باشیم و آزاد و یا غیر رشید و برده. آزادی را با شعار و زنده باد و مرده باد نمی توان به دست آورد. عمده در آزادی، رشد و لیاقت و به قول نقی زاده در مقدمه كتاب آزادی و حیثیت انسانی كاراكتر شخصی است. ما یا باید رشید باشیم و مدیریت داشته باشیم و رهبری بكنیم و یا باید غیر رشید [باشیم ] و ما را اداره و رهبری بكنند.» ر.ک: مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 313. یاداشت های استاد مطهری جلد چهارم . ج4، ص: 481 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌وظیفه روحانیت در رشید بار آوردن ملت اسلام 📍فیلسوف انقلاب اسلامی آیت الله شهید مطهری: 🔹 روحانیت ما خیال می كند مسئولیتش فقط ابلاغ چند مسأله فرعی است، آنهم مسائلی كه هزارها بار زیر و رو شده و فقط به شكل سنتی و تكرار مكرر است و از باب اینكه تعبداً تقلید میت جایز نیست و مردم تعبداً باید از سلفی به خلفی مراجعه كنند، و حال آنكه اصلی اش ایجاد رشد و لیاقت و اعطای شناخت اسلام و فرهنگ اسلامی و سرمایه های اسلامی و تاریخ اسلام و معرفی مكتب اسلام به صورت یك مكتب و یك ایدئولوژی و جهان بینی اسلام است. یادداشتهای استاد مطهری، جلد چهارم ج4، ص: 481 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
❖ بافتار تاریخی قرآن_1.mp3
31.21M
بافتار تاریخی قرآن درس‌گفتارهای سیر تاریخی نزول قرآن استاد محمدهادی یوسفی‌غروی درس‌گفتار اول جمعه‌، ۱۶ اپریل ۲۰۲۱ شب چهارم ماه رمضان ۱۴۴۲ مباحث مطرح شده: 02:00 - آیا ماه رمضان قرار بود اولین ماه سال اسلامی باشد؟ 12:35 - فاصله بین نبوت و رسالت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) 24:45 - آیا وحی ۲۳ سال طول کشید یا ۲۰ سال؟ 38:50 - شروع نزول وحی با آیاتی از سوره علق بود یا با کل سوره فاتحه‌؟ 47:25 - قرآن در چه زمانی جمع و تدوین شد؟ 55:00 - آیا سوره فاتحه بخشی از قرآن بود؟ 59:00 - کیفیت وحی به چه صورت بود؟ انجمنهای مسلمانان شیعه دانشگاه نورث‌وسترن و موسسه فناوری ماساچوست @Yusufi_Gharawi
📌نیاز جهان به ملاصدرا و شیخ انصاری آیت الله العظمی خامنه ای: 🔹یکی از فضلای برجسته زمان ما که به‏طور کامل با فرهنگ جدید آشنا بود و چند زبان می‏دانست و سالها در دانشگاههای مختلف دنیا تدریس کرده یا تعلیم گرفته بود، پس از سفری که برای یک فرصت مطالعاتی به اروپا رفته و بازگشته بود، نوشته یا گفته بود که امروز ذهنیّت دنیای غرب، دیگر دنبال این زرق و برقها نیست؛ بلکه به دنبال «شیخ انصاری»ها و «آخوند ملّاصدرا»هاست! و این دیگر حرف منِ طلبه نیست. 🔸امروز این انسانهای معنوی هستند که از زیر انبار تهمتها می‏درخشند و مردمی را که در تاریکی مادیّت دست و پا می‏زنند، به خود جذب می‏کنند. و آخوند - یکی فقیه و دیگری حکیمِ عارف - هر دو در دنیای غرب، با خصوصیّت زهد و عبادت فراوان، به یاد ماندنی و تاریخی هستند. بیانات در دیدار جمعی از روحانیون۱۳۷۴/۰۹/۱۶ ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌نیاز جهان به ملاصدرا و شیخ انصاری آیت الله العظمی خامنه ای: 🔹از مرحوم دکتر زریاب که هم دانشگاهی مسلطِ خوبی بود، هم طلبه‏ ی خوبی بود- ایشان دوره‏ی طلبگی خوبی را گذرانده بود و با علوم اسلامی آشنا بود و شاگرد امام بود- یکی از دوستانمان نقل‏ می‏کرد- من خودم از ایشان نشنیدم- که یک فرصت مطالعاتی در اواخر عمرش گرفته بود و رفته بود اروپا، بعد که برگشته بود، گفته بود امروز آن چیزی که من در محیطهای عملیِ دانشگاههای اروپا مشاهده کردم، نیاز به ملّاصدرا و شیخ انصاری است. 🔸شیخ انصاری کارش در حقوق است، فقه است؛ حکمت الهی است. 🔹می‏گوید من می‏بینم امروز این‏ها تشنه‏ی و ‏اند. این برداشتِ یک استاد غرب‏شناسِ زبان‏دانِ مسلط به چند زبان اروپائی است که سالها هم در آنجاها زندگی کرده و درس خوانده بود و با علوم اسلامی هم آشنا بود. این، برداشت اوست، که برداشت درستی است. بیانات در دیدار اساتید و رؤسای دانشگاه‌ها‌۱۳۸۶/۰۷/۰۹ ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌خویشاوندی و اختلاف فلسفه اسلامی با فلسفه یونانی 📌اصول راهنمای تحلیل تاریخی فلسفه اسلامی 📍دکتر رضا داوری اردکانی: ۱. فلسفه یونانی ناظر به کمال وجود انسانی در مدینه و ره‌آموز تربیت اهل مدینه است. ۲. فلسفه موسوم به فلسفه اسلامی با دستکاری در آراء افلاطون و ارسطو و نوافلاطونیان پدید نیامده است بلکه اولین تلاقی بزرگ و مهم میان دو فرهنگ و فلسفه‌ای است که با روح جهان ایرانی- اسلامی پیوند دارد. ۳. فلسفه دوره اسلامی از آغاز استعداد آن را داشته است که به دین نزدیک شود و با این استعداد و تمایل بوده است که در جمع انحاء تفکر دینی با فلسفه سعی و اهتمام کرده است. این فلسفه با جلوه خدا به عنوان وجود مطلق یا مطلق وجود، آغاز می‌شود. درست است که در این آغاز بحثی از خدا نیست اما حضور و وجود و علم و قدرتش در مبادی و احکام مابعدالطبیعه و مثلاً در تعریف ماهیت و امکان و علیت و ضرورت مضمر است و بر اساس این تعاریف و اصول است که وجود خداوند و اسماء و صفات الهی اثبات می‌شود. ۴. فیلسوفان جهان اسلام فلسفه یونانی را با نظر به افقی که با اسلام گشوده شده بود، تفسیر کردند و البته در این تفسیر به حکمت نیاکان خود در ایران قبل از اسلام نیز بی‌اعتنا نبودند. ابن‌سینا از حکمت مشرقی می‌گفت و سهروردی جوهر فلسفه خود را فراگرفته از حکمت خسروانی می‌دانست و بالاخره در قوام فلسفه دوره اسلامی تفکر ایران باستان و تصوف و عرفان از ابتدا دخالت داشته و این دخالت و حضور به تدریج بیشتر شده تا جایی که وقتی آثار فیلسوفان متأخر جهان اسلام را می‌خوانیم نمی‌دانیم آنچه می‌خوانیم فلسفه است یا کتاب عرفان و تصوف. ۵. توجه مسلمانان به فلسفه یونانی و ترجمه و فراگرفتن آن و تأمل و تفکر در معانی و مضامینش یکی از بزرگترین حوادث فرهنگی در اتمام طول تاریخ است. با این حادثه پیوندی که از قدیم میان ایران و یونان وجود داشت در قلمرو فرهنگ و تفکر تثبیت شد و فلسفه قدمی به سوی غایت خود که وحدت جهان انسانی است برداشت. 6. اکنون که تجدد در سراسر روی زمین و در همه جهان گسترش یافته است و همه جهان یکی شده و تقدیر مردم مناطق جهان به هم بسته است، آشنایی با تجدد و اصول آن و درک وضع توسعه‌نیافتگی حتی از جهت اخلاقی نیز ضرورت و اهمیت دارد. این درک شاید مقدمه‌ای برای گشایش افقی در جهان پر از کدورت و تیرگی و دشمنی و هول و خطر باشد و من که خود را گهگاه در زمره ارسطوییان می‌بینم به پیروی از استاد معتقدم که جهان کنونی بیش از هر چیز به کیمیای نایاب دوستی نیاز دارد. ❇️منبع: پیام رضا داوری اردکانی رییس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران با عنوان «فلسفه اسلامی و ارتباط ایران و اروپا» به همایش بین المللی «فلسفه، دین و علم در زیست جهان اسلامی» در دانشگاه وین اتریش 1396 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌دکتر رضاداوری اردکانی: ❇️ فلسفه اسلامی را باید با عشق و علاقه فراگرفت و در آراء و اقوال صاحبان آن تأمل و تحقیق کرد و مخصوصاً به مقام این فلسفه در جهان کنونی و به نسبت آن با فلسفه یونانی و فلسفه جدید اندیشید. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌مگر به دلخواه ماست⁉️ 📌امتداد اجتماعی و سیاسی حکمت و فلسفه 📍دکتر رضا داوری اردکانی: 🔹از فلسفه بهره برداری نمی‌توان کرد و به فکر بهره‌برداری از فلسفه نباید بود. بلکه به آن دل باید سپرد. فلسفه اگر بهره‌ای داشته باشد بهره اش در پی این دل‌سپاری حاصل می شود. فلسفه چیزی نیست که با تدبیر و مصلحت‌بینی بتوان آن را دست‌کاری کرد. 🔸هیچ‌کس نمی تواند تصمیم بگیرد که فلسفه چه صورتی داشته باشد و به چه مسائلی بپردازد و وسیله رسیدن به کدام مقصد باشد. به عبارت دیگر، فلسفه تابع سیاست و حاصل میل و خواست اشخاص و گروه‌¬ها نیست، بلکه به فراهم شدن شرایط یک سیاست استوار و قوام خرد عملی کمک می کند و اگر نباشد، چه بسا که سیاست بی بنیاد می شود. 🔹اما اگر باشد، کار سیاست و اقتصاد و فرهنگ هم رونق می‌ گیرد و اهل تدبیر پیدا می شوند. مردمی که فلسفه دارند (و فلسفه داشتن با آموختن فلسفه و اطلاع داشتن از فلسفه¬‌ها تفاوت دارد) کم و بیش از خرد سیاسی هم بهره مندند و آنها که فلسفه ندارند، معمولاً درک و فهم سیاسیشان ضعیف است. 🔸اکنون جهان ِتوسعه‌نیافته چون فلسفه ندارد، بهره‌¬اش از خرد سیاسی بسیار اندک و گاهی هیچ است. به این جهت نه مستبد این جهان‌واره چندان قدرت استبداد دارد و نه دموکرات‌مآبش معمولاً چیزی از آزادی سیاسی می¬‌فهمد. او هم می تواند خشن، خودرأی و تهمت‌زن باشد. این عیب‌ها همه فرع دوری از تفکر است و نمی دانم چگونه دوران از تفکر می توانند فلسفه را به هر صورت که بخواهند درآورند و وسیله رسیدن به مقاصد خود کنند. 🔹فلسفه ای که همه بتوانند آن را دست‌کاری کنند و در خدمت خود درآورند چیزی در عرض حرف‌های مشهور و اهواء همگانی است. پس به جای اینکه بخواهیم فلسفه را با خواست‌های خود یا با رسوم سیاست و سیاست‌های مقبول میزان کنیم، اگر می توانیم به تفکر فلسفی اقبال کنیم، مسلماً یکی از آثار این اقبال ظهور خرد سیاسی است. 🔸اگر در غرب هم فلسفه به قول شما این‌جهانی شده است، این تحول نتیجه مصلحت‌اندیشی و تدبیر مصلحت‌بینان نبوده است. فیلسوفان جهان غربی، مردمی آزاد از سیاست (و غالباً بنیانگذار سیاست) بوده اند و از فکرشان نمی¬‌گذشته است که فلسفه را تابع مصلحت¬‌های جزئی و کلی کنند. پس من چگونه بگویم که در فلسفه اسلامی چه تغییری باید به‌وجود آورد و که هر تغییری را که بخواهیم در فلسفه پدید آوریم؟ ❇️فلسفه اسلامی را چگونه فرا گیریم که ما را مهیای رفتن به سوی آینده صلح و دوستی و سلامت و معرفت و اخلاق کند؟ 🔸فلسفه اسلامی را باید با و فراگرفت و در آراء و اقوال صاحبان آن و کرد و مخصوصاً به مقام این فلسفه در جهان کنونی و به نسبت آن با فلسفه یونانی و فلسفه جدید . ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
امام خمینی: وقتی شما فلسفه ارسطو که شاید بهترین فلسفه‏ ها قبل از اسلام باشد، ملاحظه کنید می ‏بینید که فلسفه ارسطو با فلسفه ‏ای که بعد از اسلام پیدا شده است فاصله‏ اش زمین تا آسمان است، در عین حالی که بسیار ارزشمند است، در عین حالی که شیخ الرئیس راجع به منطق ارسطو می ‏گوید که تاکنون کسی نتوانسته در او خدشه‏ ای بکند یا اضافه ‏ای بکند، در عین حال فلسفه را وقتی که ملاحظه می ‏کنیم فلسفه اسلامی با آن فلسفه قبل از اسلام زمین تا آسمان فرق دارد. صحیفه امام، ج 18، ص 263 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
امام خمینی: سخنی که زبان زد بعضی است که این فلسفه از یونان اخذ شده، غلط است، کی فلاسفۀ یونان از این حرف¬ها سر در آورده و چه کسی سراغی از این حرف ها در کتب آنها دارد؟ این حرفها در کتب آنها نبوده و نخواهد بود. بهترین کتاب فلسفی آنها اثولوجیا است که دارای مختصری از معارف بوده و بقیه اش طبیعیات است، بلی شفای شیخ، فلسفۀ یونانی است و در آن هم از این حرف ها نیست. تقریرات فلسفه امام خمینی، ج1، ص 88-87) ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
❇️ عقل، فلسفه و پرسش از وضعیت امروز و فردای ما 🔹ضعف عقلانیت اجتماعی و غلبه احساسات بزرگترین خلا جامعه ایرانی است که موجب ضعف در طراحی آینده شده است. البته عقلانیت مدرن و ساختار آهنین (بروکراسی) غربی هم که ریشه در فرهنگ و هویت انسانی اروپایی دارد نتوانسته و نمی تواند این خلا را جبران کند بلکه بر تعمیق بحران افزوده و بیشتر خواهد افزود. 🔸امروز برای جبران این خلا، چاره ای جز تفکر و اندیشه فلسفی_انضمامی در موقعیت امروز و جهان اجتماعی جویای هویت نیست. دلسوزان و دغدغه مندان رسالتی بزرگ بر عهده دارند تا با تفکر فلسفی در تاریخ گذشته و هویت امروزی نظری به آینده کنند و از حرکت و پیشرفت جامعه جهانی و نسبت ما با بنیانهای فلسفی و تکنیک های روبنایی آن، نمایند. 🔹امروز، کسانی می توانند در این عرصه نقش افرین باشند که با فهم مشکل و باور بحران، از مشکل نگری گذر و به پرسش از خود و آینده و مسئله اصلی بار یابند و برای حل مسئله و پاسخ به پرسش های بنیادین تفکر کنند. پرسش دعوت به آغاز کردن راهی جدید و ساخت عالمی نوین است که اگر درست طرح گردد و جدی تلقی شود راهنمای آینده خواهد بود. 🔸تفکر در گرو فلسفه خوانی با عشق و تاریخ فهمی با دقت است تا با ابزار عقل و اندیشه با چشمی باز و ذهنی جستجوگر از کوچه پس کوچه های فرهنگ و زیست بوم داخلی و حرکت جهانی عبور کرده و آینده های ممکن را اندیشیده و نسبت خود را با گذشته و فرهنگ خود و تاریخ جهان انسان روشن سازد. مهمترین محصول این نوع از تفکر و اندیشه، خودآگاهی است که زیربنای علم و فرهنگ و پیشرفت است. 🔹 پرسش از وضع موجود و آینده ممکن، درگرو چشم پوشی از مشهورات و تعارفات موجود در فرهنگ و زبان است بخصوص فرهنگ و زبانی که آمیخته به قبیله گرایی سیاسی و جناحی و منافع حزبی و اقتصادی است. پرسش در ذیل فهمی عمیق از هستی ممکن است چرا در هستی، پیوست ها و گسست ها، اتصال ها و انقطاع ها، تغییرها و تحولها ظهور می یابد و امکان پرسش را فراهم می سازد. 🔸نقش فلسفه و حکمت به عنوان دانش "هستی شناسی برهانی مبتنی بر منطق و یقین" را نمی توان در این میدان انکار کرد. فلسفه برهانی عرصه رخ نمایی هستی و ظهور حقیقت است. "فلسفه یقین محور" ریشه ای برای درخت علم و بنیانی برای فرهنگ و ترسیم افقی برای زیستن است. اما نه فلسفه انتزاعی محض و محصور در کنج مدرسه، بلکه فلسفه ای در متن حیات انسانی که با انسان انضمامی و تاریخ انسانی و آینده جهانی نسبتی برقرار کند تا افقی را آشکار کند و راهی را فرا روی انسان رونده بگشاید. بنابراین آینده نسبتی با فلسفه دارد که گاه آشکار است و گاه در پس حجاب داده ها و معلومات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی. امااین فلسفه است که از هستی آینده و شرایط امکان اشیا و افعال و طرح کلان حرکت بحث می کند. 🔹آنکه هر صورتی از فلسفه و حکمت مبتنی بر عقل، منطق و یقین را انکار می کند در واقع نسبت خود را با هستی و آینده قطع کرده و در کشاکش مکاتب و اندیشه ها خود را بی پناه ساخته و به موج پر تلاطم دریا افکنده است و از خود سلب اختیار و انتخاب کرده است. 🔸حکمت متعالیه یکی از صور تفکر و امکان فلسفی ایرانیان و سازنده تاریخ پنج سده اخیر ماست که می تواند راهنمای آینده ما باشد، به شرط آنکه پرسش آینده را بدان عرضه کرد و طلب پاسخ از آن داشت. آنکه اهل اندیشه و تفکر است خوب می داند که به راحتی نمی توان از کنار حکمت متعالیه گذشت و در تمنای تاسیس فلسفه ای دگر نشست و یا در حاشیه فلسفه های غربی، در آروزی ساخت هویت و افق گشایی آینده ماند. 🔹فلسفه و حکمت، ریشه در جان آدمی دارد که همواره خود را در ذهنها و فرهنگها نمایان کرده است و به میزان تعالی نفوس مشتاقان، پرده از رخ افکنده است و جلوه ای نمایان ساخته است. پس آنکه جویای فلسفه و حکمت است می بایست در جان خود و فرهنگ پیرامون، فلسفه و حکمت را سراغ گیرد و بدو پیوندد و در متن آن از نحوه هستی امروز و مسیر فردای رو به آینده دور دست پرسش کند و افق های ممکن را به نظاره بنشیند. سید مهدی موسوی ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121