📌مسئولیت اجتماعی حلقه مفقوده انتقاد و اعتراض در جامعه ایرانی است.
امام علی (ع) فرمودند:
اتَّقُوا اللهَ فِی عِبَادِهِ وَ بِلاَدِهِ، فَإِنَّکُمْ مَسْؤُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهائِمِ
از خدا بترسيد درباره بندگان او و سرزمينهايش ؛ زيرا شما حتى نسبت به قطعه هاى زمين ها و چارپايان نيز بايد پاسخگو باشيد .
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 غم مخور
یوسفِ گُم گشته بازآید به کنعان، غم مَخُور
کلبهٔ احزان شَوَد روزی گلستان، غم مخور
ای دل غمدیده، حالت بِه شود، دل بَد مکن
وین سرِ شوریده باز آید به سامان غم مخور
گر بهارِ عمر باشد باز بر تختِ چمن
چتر گل در سر کَشی، ای مرغِ خوشخوان غم مخور
دورِ گردون گر دو روزی بر مرادِ ما نرفت
دائماً یکسان نباشد حالِ دوران غم مخور
هان مَشو نومید چون واقِف نِهای از سِرِّ غیب
باشد اندر پرده بازیهایِ پنهان غم مخور
ای دل اَر سیلِ فنا بنیادِ هستی بَر کَنَد
چون تو را نوح است کشتیبان، ز طوفان غم مخور
در بیابان گر به شوقِ کعبه خواهی زد قدم
سرزنشها گر کُنَد خارِ مُغیلان غم مخور
گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
هیچ راهی نیست، کان را نیست پایان، غم مخور
حال ما در فِرقت جانان و اِبرامِ رقیب
جمله میداند خدایِ حالْ گردان غم مخور
حافظا در کُنجِ فقر و خلوتِ شبهایِ تار
تا بُوَد وِردَت دعا و درسِ قرآن غم مخور
#فتنه
#دشمنیها
#بشارتها
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌عناصر بیرونی ساخت شاکله
🔹عناصر مختلفی در شکلگیری و ساخت شاکلهی انسان دخیلند که برخی درونی و برخی بیرونی اند و برخی علت حقیقی و برخی علت معدّه و زمینهسازند.
🔸 از جمله علل معدّه و زمینه ساز در ساخت شاکلهی انسان موارد زیر است:
۱. طبیعت جسم، تواناییها و محدودیتهای جسمانی
🔹براساس حرکت جوهری و نظریه(جسمانیة الحدوث و روحانیة البقا) زندگی، رشد و حرکت هر انسانی در این جهان منوط به جسم و قوای جسمانی است و بدون جسم امکان زندگی و حرکت در این کره خاکی وجود ندارد. البته هر جسمی از ظرفیتها ، تواناییها و محدودیتهایی برخوردار است که اقتضائات و امکاناتی را برای انسان ایجاد میکند و البته برخی از امکانات و اقتضائات را سلب میکند. از جمله بحثهای مهم در باب نقش جسم در نوع کنش و حرکت انسان، بحث طبایع چهارگانه دماغی در طب سنتی است چرا که هر طبعی اقتضای خاصی در فهم، گرایش، کنش، حرکت انسان دارد برخی از طبایع اقتضای سرعت و نشاط دارد برخی اقتضای سکون و آرامش. برخی میا به فکر و اندیشه دارد و برخی به حرکت و عمل.
🔸البته در پزشکی جدید هم به تنوع استعدادها و تمایز تواناییها اذعان شده است و هر دستگاه بدنی را به طور طبیعی، مناسب برای برخی از کنشها و اقدامات میدانند. مگر آنکه با تغییرات فیزیکی و افزایش نیرو و توان جسمی مستعد کارها و اقدامات دیگری شد.
🔹خلاصه هر دستگاه جسمی و با تواناییها و محدودیتهایی که دارد نوع خاصی از تاثیر را در ساخت شاکله انسانی دارد. به طور مثال اقتضای اولیه انسان لاغر اندام ضعیف، غلبهی خوف و ترس است و انسان درشت هیکل ورزیده غلبه شجاعت است.
🔸البته همواره امکان تغییر این حالات طبیعی بواسطه فعلیت و افزایش قدرت ارادهی انسان وجود دارد و میتوان خلاف طبیعت اولیه شاکلهی متفاوتی را به وجود آورد.
۲. جغرافیا و محیط زیست پیرامونی
🔹از دیگر عوامل تأثيرگذار در ساخت و کیفیت شاکلهی انسان، جغرافیا و محیط زیست است که انسان در آن متولد و پرورش مییابد. آب و هوا، نوع محصولات کشاورزی و غذایی، از جمله عوامل موثر در ساخت جسم و امور جسمانی انسان است و علاوه بر آن بر روحیات و خلقیات افراد تاثیر میگذارد.
🔸فرزند کوهستان اقتضای روحیات و خلقیات خاصی دارد و فرزند کویر یا مناطق مرطوب جنگلی اقتضائات دیگری در امور خُلقی و روحی دارد. چرا که هر کدام در بستر تاریخ با مسائل و مشکلات خاصی همراه بوده اند که در منطقه دیگری نبوده است. فرزند کویر همواره با بحران آب و محصولات کشاورزی روبرو بوده است لذا قدر آب را میداند و به ذخیره درست و مصرف تدریجی و بهینه از آن عادت کرده است، علاوه بر آن او همواره افقهای دور دست نگریسته و کمتر پایانی برای فرض کرده است چرا که هیچگاه کوهها نگاه او را سد نکرده است. به همین جهات، اقتضای اولیهی انسان کویر، پر حوصلهگی و اهل مدرا است. اما فرزند کوهستان همواره در دامنهی کوه بوده و به افق کوه مینگرد و برای زندگی باید برای رویارویی با سختیهای کوهستان و حمله حیوانات وحشی در فصل زمستان آماده باشد او رقیب خود را حیوانات وحشی و کوهستان محکم و استوار میداند و با آن شاکلهی خود را تنظیم میکند.
🔹در جغرافیا روستا، اقتضای نوع خاصی از فکر و دانش و افقی از اندیشه و گرایشات وجود دارد در جغرافیای شهر اقتضای دیگری، روستا و شهر کوچک و کوهستانی اقتضایی و کویری و جنگی اقتضای دیگر. البته این به معنای نفی اشتراکات نیست بلکه علاوه بر اشتراکات برآمده از اقتضائات فطری و انسانی، میبایست به تمایزات و افتراقات هم توجه شود.
🔸در فرهنگ اسلامی ابنسینا در کتاب قانون و ابن خلدون در کتاب مقدمهی تاریخ خود به این مهم پرداختهاند و در فرهنگ غربی، منتسکیو در روح القوانین توجه زیادی به این مقوله دارد و حتی آنرا موتور محرک تاریخ قلمداد کرده است.
۳. فرهنگ و معانی مستقر در زیست بوم انسانی
🔹 از دیگر عوامل موثر در فرایند ساخت شخصیت و شاکلهی انسان، فرهنگ عمومی و معانی مستقر در زیست بوم انسانی است. هر فردی در محدودهی زندگی خود با مجموعهای از ساختارهای فرهنگی مواجه است که در قالب مذهب، زبان، علم، هنر، صنعت و آداب و رسوم به زندگی او سامان بخشیده است. هر انسانی از بدو تولد در درون این ساختارها تکون مییابد و در نسبت با آنها شاکلهی خود را میسازد. مجموع این ساختارها حاوی شبکهای از معانی و پیامهاست که نوع نگرش و گرایشهای انسان را به عالم و آدم میسازد.
🔸هر جامعه و نژادی به لحاظ کوچکی و بزرگی و به لحاظ تاریخی و فرهنگی، دارای یک سلسله معانی، استعدادها هستند که نوع خاصی از آرمانها و سبک زندگی را اقتضا دارد با ورود هر فردی به درون یک فرهنگ و تحمیل یا پذیرش آگاهانه و یا غیراگاهانهی هنجارها و ساختارهای آن در واقع به ساخت شخصیت و شاکلهی خود میپردازد و تحت سلطهی نرم فرهنگ، جهت و نوع شاکلهی خود را تعیّن بخشیده است.
#حکمت_عملی
🔹 #یادداشت وارده
بسم الله
🔴 حضور فعال
🔸در نحوه مواجهه با فضای مجازی ما قرار نیست که توی فضای مجازی باشیم که باشیم بلکه باید برای تاثیر گذاری باشیم.
🔸در نحوه مواجهه با ابزار و مدرنیته, باید به صورت مدیریت شده با ابزار و مدرنیته رو به رو بشویم و نگاه ما باید از سنخ نگاه باغبانی و #مراقبت باشد ؛ مراقبت از پایه های اصلی که چقدر با آرمان های ما تطبیق دارد نه اینکه من آرمان هایم را با ابزار و مدرنیته تطبیق دهم؛ نظریه مراقبت در برابر ابزار و مدرنیته میگوید که به عنوان باغبان پایه ای داریم به نام درختان و کنار این درختان چیز های دیگری هم هست آن چیز هایی که به درد درخت یا چیز دیگری میخورد از آنها استفاده میکنیم و هر کدام که به درد نمیخورد دور میریزیم .
🔸برای مواجهه با ابزار و مدرنیته باید یک الگو نظری و مدل مفهومی داشته باشیم و بدون الگوی نظری و پیشینی نمیتوانیم با آن مواجههای صحیح و فعال داشته باشیم.
🔸در عرصه های مختلفی نظیر فرهنگ، سینما، هنر ، صنعت و ابزار قبل از نقد و نفی و یا تایید و اثبات، نیاز داریم که دارای یک نظریه باشیم و نسبت خود را با هرکدام از این عرصه ها مشخص کنیم؛ در مرحله بعد صاحب نظریهها را شناسایی کنیم و به حرفها و تحلیلهای توجه جدی کنیم حالا چه هم حزبی و هم گروهی من باشد یا نباشد. سخنان آنها با گوش باز بشنوم و سپس بهترینها را انتخاب کنیم.
🔸برای ورود به هر کدام از عرصههای مذکور به سه عنصر نیازمندیم:
🔹تخصص؛
به این معنا که یک رشته ای را کار کرده باشیم و از منظر رشته خودمان به هر عرصه ای نگاه کنیم و تظر بدهیم ؛ مثلا کسی که رشته اش علوم اجتماعی است وقتی می خواهد در مورد یک فیلم نظر بدهد و نقد بکند ،از منظر رشته خود این کار را انجام بدهد.
🔹مهارت
به دست آوردن مهارتها و تکنیکهای ارتباطی برای انتقال صحیح مطالب و نظریات خود بر اساس اخلاق اسلامی و عقلانیت اجتماعی از دیگر لوازم حضور اجتماعی است.
🔹تیم و گروه هم فکر
کار و ورود به هر عرصهای باید به نحو گروهی و تشکیلاتی باشد.
در این زمینه چهار سبک وجود دارد:
🔺اول:اینکه یک تفکر را محور تشخیص دهیم و بر اساس آن تفکر شروع به کار و تحلیل کنیم.
🔺دوم: اینکه یک کار گروهی و جمعی را راه بیندازیم و بگوییم که هر کدام از ما صاحب نظر هستیم و رای و نظر را به مشورت بگذاریم و بعد به هر نظری که رسیدیم آن را پایه قرار دهیم و طبق آن عمل کنیم.
🔺سوم: اینکه در کار تشکیلاتی یک بار باشیم , یک بار نباشیم , هر جا که حرفم شنیده شد باشیم و هر جا شنیده نمیشد نباشیم .
🔺چهارم: اینکه اصلا کار تشکیلاتی نکنیم.
🔸در مورد نحوه مواجهه با شرایط روز و گروه های فکری و فعالیتهای جهادی و عملیاتی، نباید از حرف زدن و مواجهه با گروه های مختلف بترسیم و یا شرکت نکنیم. باید با گروه ها و مجموعه های مختلف باشیم و کار کنیم تا از نزدیک با آنها آشنا بشویم و از این طریق بتوانیم نقد عالمانه و جدی و مفید داشته باشیم. برای نقد عالمانه و مفید تا از نزدیک یک مجموعه را رصد نکنیم نمیتوانیم ورود صحیح داشته باشیم.
💭 اهم نکاتی از کلاس حضرت استاد موسوی (زید عزه)
نگارش: محمد چیتساز زاده
#نظام_جامع_اندیشه_اسلامی
8.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 شعارنویسی دهه هشتادی ها!!!
#سربازان_دهه_هشتادی دست به کار شدن درود به بصیرت و مرادن میدان 🇮🇷ایران_قوی💪
#دوباره_می_سازمت_وطن
#همه_با_هم
یا صاحب الزمان:
شیعه از روزی که داده باتو دست
میکشد بار بلا را هر چه هست
📌رسالت اجتماعی تفکر
بخش اول:
🔹 ۱. جامعه مجموعهای از اجزا و عناصری است که یک حلقه وصل دارند و به موجب آن ترکیب حقیقی میان آن عناصر متفرق ایجاد میشود و هویتی جدید به آنها اعطا میشود.
🔸 ۲. حلقه اتصال دهنده این عناصر، فکر و اندیشه است. به این معنا که انسان از طریق فکر و اندیشه افقهای دور دست را مییابد و آرمانهای بلند را انتخاب میکند و در نسبت با آن افقها و آرمانها، همهی واقعیتهای پیرامونی خود را معنا و نظم میدهد و به کنشهای خود جهت و سامان میببخشد.
تفکر عبور از ظواهر پدیدهها و امور روزمره و نگریستن از یک افق بلند معنایی و آرمانی به واقعیات و پدیدهها است. نگرشی که از سطحینگری، تقلیل گرایی و کوتهبینی عاری باشد و با پویایی مستمر به عمق روابط و نسبت میان پدیدهها نفوذ کند و با ملاحظه گذشته و آینده از غایت و سرانجام خود و پدیدهها پرسش کند.
خلاصه تفکر، تعالی و پویایی نگاهها و از يک افق متعالی و فرازمانی_مکانی به پدیدهها و روابط میان آنها نگریستن است به نحوی که منتهی به جنبش و حرکت در مسیر آن آرمانها و افقهای متعالی بشود.
🔹 ۳. تفکر و اندیشه را نباید با علم و دانش خلط کرد و آنها را یکی دانست. علم و دانش برونداد و ظهورات نظامیافته مستقر در فرهنگ عمومی و مجامع علمی است. اما فکر و اندیشه، نوع خاصی از فعالیت ذهنی و عقلي آدمی است که در پی کشف حقایق و افقهای معنایی متعالی و انتخاب آرمانهایی است که بینشها و نگرشهای کلان آدمی را به هستی، جهان و انسان تعین ببخشد.
انسان فکور برخلاف انسان عالم بیش از آنکه به دنبال حرکت در ساختارهای تعین یافته علمی و دانشگاهی باشد به دنبال کشف حقایق و افقهای دور دستی است که حتی ممکن است در علم و دانش جایابی نشده باشد. هر چند یافتههای فکر و اندیشه در متن فرهنگ بهصورت تدریجی استقرار مییابد و در ساختارهای علمی و دانشی راه پیدا میکند.
🔸 ۴. قوام جامعه به فکر و اندیشه ای است که در فرهنگ عمومی استقرار یافته باشد و به زندگی آدمیان معنا و به حرکت و کنش آنها جهت و نظام بدهد و راهی برای خروج از فروبستها بگشاید. یافتههای فکری به تدریج در متن فرهنگ استقرار یافته و در قالب ساختارهایی همچون علم، زبان، اخلاق، هنر و صنعت آشکار و تعین میبابد. اما بعد از استقرار این تعینات و ساختارها، همچنان باب فکر و اندیشه بسته نمیشود بلکه میبایست باب بحثها و گفتگوها در جهت افقگشایی برای تفکر و اندیشه گشوده باشد تا موجبات ارتقا یا اصلاح ساختارهای تعین یافته و خروج از فروبستهای آینده فراهم شود.
🔹 ۵. اگر فکر و اندیشه عنصر اتصال دهندهی اجزا و قوام بخش جامعه است پس متفکران و اندیشهورزان میبایست محور و نماد جامعه باشند نه حاکمان و دولتمردان و یا تاجران و مهندسان و پزشکان مگر از حیث متفکر بودن آنها. در حقیقت هر جامعه و تمدنی بواسطه متفکران افقنما و افقگشا و آرمانساز شناخته میشود. هر چند تاریخ را پادشاهان و حاکمان نوشته اند اما این متفکران هستند که جاودانه شده اند. امروز یونان باستان با متفکران آن همچون سقراط و افلاطون و ارسطو شناخته میشود نه صدها حاکم و دولتشهرهای آن. آنچه از قرون وسطای مسیحی به یادگار مانده متفکران و الهیدانان متفکر آن است. شرق جهان را به کنفوسیوس و بودا و امثال آنها معرفی میکنند. غرب جدید را هم با ماکیاولی، بیکن، دکارت، روسو، کانت و هگل میشناسیم. در فرهنگ و تمدن اسلامی هم این متفکران و انذیشهورزان هستند که از قرون نخستین تا به امروز، راهنما و افقگشا بودهاند. همهی اینها نشان میدهد که این متفکران و اندیشهورزان هستند که معلمان جامعه و راهنمایان به سمت آرمانها و افقها هستند و باقی کنشگران اجتماعی همچون عالمان و ادیبان و هنرمندان و دولتمردان و کاسبان و صنعتگران را جهت داده اند و با تفکر و اندیشهورزی افقهایی جدیدی را گشودهاند و در آن افق همهی ساختارها همچون علم، هنر، زبان، صنعت و مانند آن را به جنبش و حرکت در آوردهاند.
🔸 ۶. از اینرو در فرهنگ اسلامی، حاکمان و مسئولان جامعه میبایست اهل تفکر و اندیشهورزی باشند که مدیریت آنها مدیریت تفکر بنیان و تدبّرمحور باشد تا پیش و بیش از هر کاری به اگاهیبخشی و #رشد_عقلانی مردمان جامعه اهتمام بورزند. چرا که جامعهی متفکر و رشد یافته میتواند افقهای دوردست را به درستی بنگرد و به جنبش و حرکت درآید و در آن مسیر به چپ و راست منحرف نشود. از این منظر، امر حکومت در درجهی اول از جنس #سیاست و تدبیر است نه از جنس پلیتیک و ساختارهای تعین یافتهی حاکمیتی. در سیاست تدبیر و خردمندی و خروج از سفاهت و حماقت نهفته است.
🔴 ادامه دارد ...
#حکمت_عملی
#تفکر
#اندیشه
#سیاست
#جامعه
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/925
📌 فرمان عمومی پایان مماشات در برخورد با هتک حرمت به مقدسات
🏴 پیام حضرت آیتالله العظمي خامنهای در پی حادثهی تروریستی در حرم حضرت احمد بن موسی (شاهچراغ) شیراز و هتک حرمت مقدسات و اهلبیت (علیهم السلام)
🔻 بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
جنایت شقاوتآمیز در حرم مطهّر حضرت احمد بن موسی علیهماالسلام که به شهادت و مجروح شدن دهها مرد و زن و کودک بیگناه انجامید، دلها را اندوهگین و داغدار کرد. عامل یا عاملان این جنایت اندوهبار یقیناً مجازات خواهند شد ولی داغ عزیزان و نیز هتک حرمت حرم اهل بیت علیهمالسلام جز با جستجو از سررشتهی این فاجعهآفرینیها و اقدام قاطع و خردمندانه دربارهی آن، جبران نخواهد شد.
♦️همه در مقابله با دست دشمن آتشافروز و عوامل خائن یا جاهل و غافل او #وظائفی برعهده داریم؛ از دستگاههای حافظ امنیت و قوهی قضائیه تا فعالان عرصهی فکر و تبلیغ و تا آحاد مردم عزیز باید ید واحدهئی باشند در مقابل #جریانی که به جان مردم و امنیت آنان و مقدسات آنان بیاعتنائی و بیاحترامی روا میدارد. ملت عزیز و دستگاههای مسئول یقیناً بر توطئهی خباثتآمیز دشمنان فائق خواهند آمد، انشاءالله.
🔺 اینجانب به خانوادههای عزادار این حادثه و به مردم شیراز و به همهی ملت ایران تسلیت میگویم و شفای مجروحان را از خداوند متعال مسألت میکنم.
سید علی خامنهای
۵ آبان ۱۴۰۱
#لبیک_یا_خامنه_ای
#شاهچراغ
#امنیت
#برای_ایران
📌رسالت اجتماعی تفکر
بخش دوم
🔹۷. اگر متفکران در جای خود قرار گیرند و نقش اصلی در هدایت و برانگیختن عقول و اصلاح جامعه و ساختارهای آن را بر عهده داشته باشند و در فرهنگ عمومی و رسانهها این مهم به رسمیت شناخته شود به نحوی که از مرجعیت فرهنگی و اجتماعی برخوردار باشند و دیگر کنشگران در ادامه آنها نقش خود را تعریف کنند چنین جامعهای رو به صلاح و پیشرفت خواهد داشت. چرا که افقها و آرمانها را متفکران و اندیشهورزان تعیین میکنند و مسیر فکری و نظری جنبش و حرکت را هموار میسازند و به علم و زبان، هنر و سیاست، صنعت و قانون خلاصه به همه مطالبات و ساختارها معنا و جهت میدهند. از این مهمتر اینکه اهل فکر و اندیشهاند که میتوانند در راه طی شده به درستی تأمل کنند و مسیر آینده را پیشبینی و تدبیر کنند.
🔸 ۸. در چنین جامعهای، اتحاد و همبستگی، اتصال و هماهنگی، انسجام و همکاری، حکمفرما میشود. همگان در جایگاه خود ایستاده و به نقش خود واقفند و بر پایه درک عمیق از منافع عمومی، مسئولیتهای اخلاقی و اجتماعی در جهت آرمانها و افقهای متعالی حرکت میکنند.
تعالی هر جامعهای به رشد تفکر و اندیشهورزی کنشگران آن جامعه وابسته است هر چقدر تفکر و اندیشهورزی در جامعهای عمیقتر و در فرهنگ عمومی گستردهتر باشد تقاضاها و مطالبات از افق بالاتری برخوردار است و ارزش سرمایههای مادی و معنوی، اخلاقی و اجتماعی بیشتر شناخته میشود، منافع عمومی بر منافع شخصی،حزبی و قومی ترجیح مییابد، تصیمگیریها و برنامهریزیها در جهت حفاظت بهتر و بهرهبرداری مسئولانه از همهی سرمایهها در جهت منافع عمومی و تعالی و پیشرفت همه جانبه جامعه خواهد بود.
🔹 ۹. در جامعهای که تفکر کردن و اندیشهورزی در آن ارزش معيار و فرهنگ عمومی و گفتمان رایج باشد امکان گفت و گو و تحمل یکدیگر و شنیدن حرف مخالف وجود دارد و همچنین امکان رشد علمی، هنری، فناوری فراهم است. و الا در جامعهای که تفکر کردن ارزش عمومی و همگانی نباشد، داد و بیداد، جنجال و هیاهو، تقلید و تحجر، قبیلهگرایی سیاسی و فساد اجتماعی حکمران است.
🔸۱۰. لاجرم هر جامعهای آرمانی، تمایزی و مرزی با سایر جوامع دارد و هر آرمان و مرزی دوستی دارد و دشمنی. نمیتوان جامعهی انسانی در این کره خاکی را تصور کرد بدون آنکه مخالفان و دشمنانی داشته باشد که باید با دشمنان مرزبندی کرد و با احتیاط با آنها تعامل داشت، لکن گاه این مرزها و تمایزها، دوستیها و دشمنیها خلط میشود و جای دوست و دشمن عوض میشود و به تبع منافع عمومی و مسیر پیشرفت و تعالی جامعه مختل میشود. اما بواسطه تفکر و اندیشهورزی است که مرزها و تمایزهای حقیقی از تمایزهای وهمی شناخته میشود، دوست از دشمن، رفیق از نارفیق، خیرخواه از بدخواه مشخص میشوند.
🔹۱۱. بازخوانی دوباره هویت در جهان پيچيدهی پساحقیقت و طرحوارهی دهکدهی جهانی و جهانیشدن از دیگر رسالتهای تفکر و اتخاذ تفکر پیچیده در مواجهه با موقعیتهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است. چرا که جهان پیچیدهی امروز را نمیتوان همانند جهان ساده گذشته دانست و هویت را مقولهای ارتکازی و طبیعی قلمداد کرد. بلکه در جهان معنایی امروز، حجم کثیری از معانی و طرحها در فرهنگ عمومی تکثیر شده است وهویتهای سنتی و مرزبندی های هویتی به چالش کشیده شده و هویت مدرن وپسامدرن جایگزین آنها شده است ویا اینکه همهی هویتهای پیشین را درنظم معنایی جدیدی به کار گرفته است. فهم این تمایز هویتی پیچیده هجمههای هویت مدرن غرب عليه نظام هویتی و ارزشی سایر جهانهای اجتماعی و جانمایی هویت درروایت ما ازواقعیت اجتماعی نیازمند بهرهگیری ازتفکر واندیشهورزی بنیادین دربنیادهای هویت وفرهنگ است.
🔸 ۱۲. اگرمتفکران اصیل جامعه به هربهانهای گوشه نشین شوند واز حوزهی عمومی کنار گذاشته شوند ویا مورد اقبال مردم و رسانهها واقع نشوند، #شبهمتفکران بر اریکه منبر ورسانهها واجتماعات تکیه میزنند وباحرفهای شبهفکری وشبهاندیشهای افراد راجذب، ذهن آنها رادرگیر وجان آنان رابیمار میکنند. به تعبیر دیگر وقتی تفکر وخرد ازجامعهای رخت میبندد داعیه تفکر و خردمندی باقی هست.
شبهمتفکران، چهرههای مشهوری هستند که نه به جهت عمق فکر ویا اندیشهورزی حکیمانه بلکه به جهت جذابیتهای شخصیتی همچون زیبایی سخن، جذابی چهره، بازیگری تردستانه مورد توجه برنامهسازان سیاسی، اجتماعی وفرهنگی قرار میگیرند وبه استخدام آنها در میآیند تا درجهت تأمین منافع آنها نقش بازی کنند. لذا دریک فرابند پرهزینهی رسانهای وبا شگردهای جذاب تبلیغاتی نامدار و نشانه میشوند وبا اعتماد به نفس درنقش متفکر واندیشهورز ظاهر میشوند وجذب طرفدار مرید میپردازند.
🔴 ادامه دارد
#حکمت_عملی
#تفکر
#اندیشه
#عقلانیت
#سیاست
#هویت
#جامعه
#مسئولیت_اجتماعی
#شبهمتفکران
#جامعه_احساسی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌رسالت اجتماعی تفکر
بخش سوم
🔸 ۱۳. عموم شبهمتفکران نه اهل تخصصاند و نه اهل تعمق؛ نه ریشه در سنت عمیق معارف و علوم اسلامی دارند و نه تلمذ و بهرهگیری واقعی از استادان و متفکران و متخصصان. بلکه بیشتر بر مهارت خطابه و بازیگری تکیه دارند و از ترجمه مقالات مجلات خارجی توسط مریدان و گروههای پیرامونی بهره میگیرند و همانها را با آب و تاب به خورد جامعه میدهند. شبهمتفکران با القابی پر لعاب و اصطلاحاتی دهنپر کن در اجتماعات عمومی ظاهر میشوند و در هر خطابهای کل زمین و آسمان را به هم پیوند میزنند و هر امر بیربطی را به هم ربط میدهند و روایتی ماجراجویانه از وقایع تاریخی میسازند و وضع امروز را ساخته و پرداختهی شیاطین و انجمنهای سری و نیروهای نظامی و امثالهم معرفی میکنند و نهایتا به تجویز نسخههای درمانی میپردازند.
🔹۱۴. رمز موفقیت شبهمتفکران در پرگویی، کلیگویی، دمیدن در اتش تضادهای اجتماعی و دوقطبی سازی جامعه است یک طرف را سفید و طرف دیگر را سیاه مطلق و شر غالب جلوه میدهد. آنها با بهرهگیری از احساسات افراد در جامعهی احساسی، اساس جامعه را تضاد و تقابل معرفی میکنند و همواره به دنبال مقصر جلوهدادن دیگران و ویژه نشان دادن خود هستند.
🔸 ۱۵. این افراد با پرگویی، کلیگویی، بیربط گویی، تضادپروری نه تنها مخاطبان خود را به تفکر و اندیشهورزی دعوت نمیکنند و بر کتابخوانی و مطالعهی آنان اصراری ندارند بلکه بر تعطیلی عقل و اندیشه اصرار میورزند و مخاطبان و جامعه را در وضعیت جنگی، تضاد و احساسی نگه میدارند و به سطحینگری و ظاهربینی و باورمندی مقلدانه و احساسی افراد جامعه دل خوش دارند و از آنها در جهت منافع حزبی و سیاسی، اقتصادی و شخصی بهرهبرداری میکنند. هر چند با شگردهای جذّاب تبلیغاتی و ابزار متنوع رسانهای چنین جلوه میدهند که این خیر و صلاح آنهاست و آنها هم تنها خیرخواهان و اصلاحگران جامعه هستند.
🔹 ۱۶. بنابراین جامعهی احساسی محصول غلبه شبهمتفکران درجامعه وفرهنگ عمومی و کنار زدن متفکران واندیشهورزان حقیقی ازعرصههای عمومی ورسانهای است که به تضعیف یا تعطیلی اندیشهورزی، عاقبت بینی و تدبیر امور و مسئولیتپذیری و همچنین گسترش احساسات، هیجانات و سطحینگری و ظاهر بینی ومسئولیتگریزی منجر میشود. با غلبهی احساسات، پشتوانهی فرهنگ، اقتصاد و سیاست هم کنار میرود
🔸 ۱۷. مهمترین ابزار شبهمتفکران بهرهگیری حداکثری ازرسانهها و شگردهای تبلیغاتی وارتباطی است. درحقیقت بزرگترین رقیب تفکر و اندیشهورزی درجهان پساحقیقت وعصرارتباطات، رسانهها وفناوریهای پیچیدهی نوین هستند که به تعطیلی عقل عمومی وتضعیف حافظهی انسانی وواگذاری همه محفوظات انسانی ومحاسبات زندگی به رایانهها وفناوریهای برآمده ازهوش مصنوعی تمرکز دارند.
🔹 ۱۸. براین اساس نیاز به تفکر ورسالت اندیشهورزی بیش ازهر دورانی مهم و پیچیده است تابدین واسطه انسانها بتواند ازاسارتهای شناختی واحساسی رهایی یابند وبر حاکمیت مطلق العنان رسانهها وفناوریهای شناختی غلبه کنند و آنها را تحت ارادهی عاقلانه واندیشهی حکیمانه درجهت گفتمانسازی، اقناعگری، و حرکت درمسیر افقهای متعالی وزندگی بهتر رام وتسخیر سازند.
🔸 ۱۹. برای پیروزی دراین میدان پیچیده و معرکهی پر آسیب جنگ شناختی، بیش از هر زمانی به تفکر عمیق افقگشا واندیشهورزی اصیل وراهنما نیازمندیم. فقط یا تفکر و اندیشهورزی و خردمندی است شرایط ولوازم سفر فراهم میشود وموانع شناخته و میتوان مهیای برای رفع موانع وهمواره ساخت راه حرکت شد. بدون تفکر نمیتوان شرایط ماتقدم تعالی و موانع پیشرفت را وامکانات وسرمایهها واقتضائات فعلیت آنها دربستر زمان ومکان راشناخت.
🔹 ۲۰. بدون تردید راه تفکر واندیشهورزی نیزمراجعه به اندیشهورزان اصیل واستادان ومعلمان تفکری است که ریشه درتراث فکری و فرهنگی خود دارند وبا غور در تاریخ فکر و اصول اندیشه و نظرگاههای مختلف فکری و نظری راهنمای آینده هستند. تفکر و اندیشهورزی قوام بخش جامعه و پشتوانهی فرهنگ، سیاست و اقتصاد است.
🔸 ۲۱. ۱. شناخت این متفکران، ۲. انس با آثار و میراث فکری و معرفتی آنان، ۳. فهم نسبت آنها با عقل، علم و جامعه و همچنین ۴. کشف روشهای اندیشهورزی، مسئله یابی و پاسخ گویی آنها مقدمهی متفکر شدن امروز ماست.
🔹 ۲۲. و ۱. آزاد سازی فرهنگ عمومی و رسانهها از سلطهی فکری وفرهنگی شبهمتفکران ونشاندن آنها درجایگاه خود، ۲. بازگشت جامعه به متفکران اصیل واستقبال از معلمان اندیشه و تفکر، ۳. بازیابی هویت اجتماعی برپایه تفکرات عمیق افقگشا واندیشههای اصیل راهنما، ازجمله مقدمات گفتمانسازی تفکر واندیشهورزی درجامعه است.
🔴 ادامه دارد...
#حکمت_عملی
#تفکر
#اندیشه
#عقلانیت
#سیاست
#جامعه
#مسئولیت_اجتماعی
#شبهمتفکران
#جامعه_احساسی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121