کد پیشواز نهجالبلاغه ویژه ایرانسل
از جان و دل، همه #سرباز_نهج_البلاغه شویم
قسمت دوم خطبه 130 نهج البلاغه : اعتراض ابوذر به حکومت عثمان
و من كلام له (علیه السلام) لأبي ذرّ رَحِمَه الله لمّا أخرِجَ إلى الربذة:
يَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّكَ غَضِبْتَ لِلَّهِ، فَارْجُ مَنْ غَضِبْتَ لَهُ؛ إِنَّ الْقَوْمَ خَافُوكَ عَلَى دُنْيَاهُمْ وَ خِفْتَهُمْ عَلَى دِينِكَ، فَاتْرُكْ فِي أَيْدِيهِمْ مَا خَافُوكَ عَلَيْهِ وَ اهْرُبْ مِنْهُمْ بِمَا خِفْتَهُمْ عَلَيْهِ، فَمَا أَحْوَجَهُمْ إِلَى مَا مَنَعْتَهُمْ وَ مَا أَغْنَاكَ عَمَّا مَنَعُوكَ، وَ سَتَعْلَمُ مَنِ الرَّابِحُ غَداً وَ الْأَكْثَرُ [حَسَداً] حُسَّداً؛ وَ لَوْ أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ كَانَتَا عَلَى عَبْدٍ رَتْقاً ثُمَّ اتَّقَى اللَّهَ، لَجَعَلَ اللَّهُ لَهُ مِنْهُمَا مَخْرَجاً. لَا يُؤْنِسَنَّكَ إِلَّا الْحَقُّ وَ لَا يُوحِشَنَّكَ إِلَّا الْبَاطِلُ، فَلَوْ قَبِلْتَ دُنْيَاهُمْ لَأَحَبُّوكَ وَ لَوْ قَرَضْتَ مِنْهَا لَأَمَّنُوكَ.
سخنى از آن حضرت (ع) در خطاب به ابوذر، رحمه الله، هنگامى كه عثمان او را به ربذه تبعيد كرد:
اى ابوذر، تو براى خدا خشمگين شدى، پس، اميد در كسى بند كه براى او خشمگين شده اى. اينان به خاطر دنياشان از تو ترسيده اند و تو به خاطر دينت از آنان ترسيده اى.
اينك، آنچه را كه به خاطر آن از تو ترسيده اند به ايشان واگذار و آنچه را كه به سبب آن از ايشان ترسيده اى برگير و رو به گريز نه. اينان چقدر نيازمند چيزى هستند كه تو آنها را از آن منع مى كردى و تو چه بى نيازى از آنچه تو را از آن منع كرده اند.
فردا خواهى دانست كه چه كسى سود برده و چه كسى فراوان رشك مى برد. اگر درهاى آسمان و زمين را به روى بنده اى از بندگان خدا بربندند و آن بنده خدا ترس باشد، خداوند برايش راهى خواهد گشود. پس، جز حق تو را مونسى نباشد و چيزى جز باطل تو را به وحشت نيفكند. اگر دنيايشان را مى پذيرفتى، تو را دوست مى گرفتند و اگر از دنيا چيزى بر مى گرفتى تو را در امان مى داشتند.
1402/01/25 جمعه برابر با بيست و سوم رمضان المبارک 1444 ارسال از شهرستان کاشان
@hekmat_nahjolbalaqe
قسمت سوم خطبه 130 نهج البلاغه : اعتراض ابوذر به حکومت عثمان
و من كلام له (علیه السلام) لأبي ذرّ رَحِمَه الله لمّا أخرِجَ إلى الربذة:
يَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّكَ غَضِبْتَ لِلَّهِ، فَارْجُ مَنْ غَضِبْتَ لَهُ؛ إِنَّ الْقَوْمَ خَافُوكَ عَلَى دُنْيَاهُمْ وَ خِفْتَهُمْ عَلَى دِينِكَ، فَاتْرُكْ فِي أَيْدِيهِمْ مَا خَافُوكَ عَلَيْهِ وَ اهْرُبْ مِنْهُمْ بِمَا خِفْتَهُمْ عَلَيْهِ، فَمَا أَحْوَجَهُمْ إِلَى مَا مَنَعْتَهُمْ وَ مَا أَغْنَاكَ عَمَّا مَنَعُوكَ، وَ سَتَعْلَمُ مَنِ الرَّابِحُ غَداً وَ الْأَكْثَرُ [حَسَداً] حُسَّداً؛ وَ لَوْ أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ كَانَتَا عَلَى عَبْدٍ رَتْقاً ثُمَّ اتَّقَى اللَّهَ، لَجَعَلَ اللَّهُ لَهُ مِنْهُمَا مَخْرَجاً. لَا يُؤْنِسَنَّكَ إِلَّا الْحَقُّ وَ لَا يُوحِشَنَّكَ إِلَّا الْبَاطِلُ، فَلَوْ قَبِلْتَ دُنْيَاهُمْ لَأَحَبُّوكَ وَ لَوْ قَرَضْتَ مِنْهَا لَأَمَّنُوكَ.
سخنى از آن حضرت (ع) در خطاب به ابوذر، رحمه الله، هنگامى كه عثمان او را به ربذه تبعيد كرد:
اى ابوذر، تو براى خدا خشمگين شدى، پس، اميد در كسى بند كه براى او خشمگين شده اى. اينان به خاطر دنياشان از تو ترسيده اند و تو به خاطر دينت از آنان ترسيده اى.
اينك، آنچه را كه به خاطر آن از تو ترسيده اند به ايشان واگذار و آنچه را كه به سبب آن از ايشان ترسيده اى برگير و رو به گريز نه. اينان چقدر نيازمند چيزى هستند كه تو آنها را از آن منع مى كردى و تو چه بى نيازى از آنچه تو را از آن منع كرده اند.
فردا خواهى دانست كه چه كسى سود برده و چه كسى فراوان رشك مى برد. اگر درهاى آسمان و زمين را به روى بنده اى از بندگان خدا بربندند و آن بنده خدا ترس باشد، خداوند برايش راهى خواهد گشود. پس، جز حق تو را مونسى نباشد و چيزى جز باطل تو را به وحشت نيفكند. اگر دنيايشان را مى پذيرفتى، تو را دوست مى گرفتند و اگر از دنيا چيزى بر مى گرفتى تو را در امان مى داشتند.
1402/01/27 شنبه برابر با بیست و چهارم رمضان المبارک 1444 ارسال از اصفهان
@hekmat_nahjolbalaqe
قسمت چهارم خطبه 130 نهج البلاغه : اعتراض ابوذر به حکومت عثمان
و من كلام له (علیه السلام) لأبي ذرّ رَحِمَه الله لمّا أخرِجَ إلى الربذة:
يَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّكَ غَضِبْتَ لِلَّهِ، فَارْجُ مَنْ غَضِبْتَ لَهُ؛ إِنَّ الْقَوْمَ خَافُوكَ عَلَى دُنْيَاهُمْ وَ خِفْتَهُمْ عَلَى دِينِكَ، فَاتْرُكْ فِي أَيْدِيهِمْ مَا خَافُوكَ عَلَيْهِ وَ اهْرُبْ مِنْهُمْ بِمَا خِفْتَهُمْ عَلَيْهِ، فَمَا أَحْوَجَهُمْ إِلَى مَا مَنَعْتَهُمْ وَ مَا أَغْنَاكَ عَمَّا مَنَعُوكَ، وَ سَتَعْلَمُ مَنِ الرَّابِحُ غَداً وَ الْأَكْثَرُ [حَسَداً] حُسَّداً؛ وَ لَوْ أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ كَانَتَا عَلَى عَبْدٍ رَتْقاً ثُمَّ اتَّقَى اللَّهَ، لَجَعَلَ اللَّهُ لَهُ مِنْهُمَا مَخْرَجاً. لَا يُؤْنِسَنَّكَ إِلَّا الْحَقُّ وَ لَا يُوحِشَنَّكَ إِلَّا الْبَاطِلُ، فَلَوْ قَبِلْتَ دُنْيَاهُمْ لَأَحَبُّوكَ وَ لَوْ قَرَضْتَ مِنْهَا لَأَمَّنُوكَ.
سخنى از آن حضرت (ع) در خطاب به ابوذر، رحمه الله، هنگامى كه عثمان او را به ربذه تبعيد كرد:
اى ابوذر، تو براى خدا خشمگين شدى، پس، اميد در كسى بند كه براى او خشمگين شده اى. اينان به خاطر دنياشان از تو ترسيده اند و تو به خاطر دينت از آنان ترسيده اى.
اينك، آنچه را كه به خاطر آن از تو ترسيده اند به ايشان واگذار و آنچه را كه به سبب آن از ايشان ترسيده اى برگير و رو به گريز نه. اينان چقدر نيازمند چيزى هستند كه تو آنها را از آن منع مى كردى و تو چه بى نيازى از آنچه تو را از آن منع كرده اند.
فردا خواهى دانست كه چه كسى سود برده و چه كسى فراوان رشك مى برد. اگر درهاى آسمان و زمين را به روى بنده اى از بندگان خدا بربندند و آن بنده خدا ترس باشد، خداوند برايش راهى خواهد گشود. پس، جز حق تو را مونسى نباشد و چيزى جز باطل تو را به وحشت نيفكند. اگر دنيايشان را مى پذيرفتى، تو را دوست مى گرفتند و اگر از دنيا چيزى بر مى گرفتى تو را در امان مى داشتند.
1402/01/27 یکشنبه برابر با بیست و پنجم رمضان 1444 ارسال از یزد
@hekmat_nahjolbalaqe
قسمت پنجم خطبه 130 نهج البلاغه : اعتراض ابوذر به حکومت عثمان
و من كلام له (علیه السلام) لأبي ذرّ رَحِمَه الله لمّا أخرِجَ إلى الربذة:
يَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّكَ غَضِبْتَ لِلَّهِ، فَارْجُ مَنْ غَضِبْتَ لَهُ؛ إِنَّ الْقَوْمَ خَافُوكَ عَلَى دُنْيَاهُمْ وَ خِفْتَهُمْ عَلَى دِينِكَ، فَاتْرُكْ فِي أَيْدِيهِمْ مَا خَافُوكَ عَلَيْهِ وَ اهْرُبْ مِنْهُمْ بِمَا خِفْتَهُمْ عَلَيْهِ، فَمَا أَحْوَجَهُمْ إِلَى مَا مَنَعْتَهُمْ وَ مَا أَغْنَاكَ عَمَّا مَنَعُوكَ، وَ سَتَعْلَمُ مَنِ الرَّابِحُ غَداً وَ الْأَكْثَرُ [حَسَداً] حُسَّداً؛ وَ لَوْ أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ كَانَتَا عَلَى عَبْدٍ رَتْقاً ثُمَّ اتَّقَى اللَّهَ، لَجَعَلَ اللَّهُ لَهُ مِنْهُمَا مَخْرَجاً. لَا يُؤْنِسَنَّكَ إِلَّا الْحَقُّ وَ لَا يُوحِشَنَّكَ إِلَّا الْبَاطِلُ، فَلَوْ قَبِلْتَ دُنْيَاهُمْ لَأَحَبُّوكَ وَ لَوْ قَرَضْتَ مِنْهَا لَأَمَّنُوكَ.
سخنى از آن حضرت (ع) در خطاب به ابوذر، رحمه الله، هنگامى كه عثمان او را به ربذه تبعيد كرد:
اى ابوذر، تو براى خدا خشمگين شدى، پس، اميد در كسى بند كه براى او خشمگين شده اى. اينان به خاطر دنياشان از تو ترسيده اند و تو به خاطر دينت از آنان ترسيده اى.
اينك، آنچه را كه به خاطر آن از تو ترسيده اند به ايشان واگذار و آنچه را كه به سبب آن از ايشان ترسيده اى برگير و رو به گريز نه. اينان چقدر نيازمند چيزى هستند كه تو آنها را از آن منع مى كردى و تو چه بى نيازى از آنچه تو را از آن منع كرده اند.
فردا خواهى دانست كه چه كسى سود برده و چه كسى فراوان رشك مى برد. اگر درهاى آسمان و زمين را به روى بنده اى از بندگان خدا بربندند و آن بنده خدا ترس باشد، خداوند برايش راهى خواهد گشود. پس، جز حق تو را مونسى نباشد و چيزى جز باطل تو را به وحشت نيفكند. اگر دنيايشان را مى پذيرفتى، تو را دوست مى گرفتند و اگر از دنيا چيزى بر مى گرفتى تو را در امان مى داشتند.
1402/01/27 دو شنبه برابر با بیست و ششم رمضان المبارک 1444 ارسال از یزد
@hekmat_nahjolbalaqe
قسمت ششم خطبه 130 نهج البلاغه : اعتراض ابوذر به حکومت عثمان
و من كلام له (علیه السلام) لأبي ذرّ رَحِمَه الله لمّا أخرِجَ إلى الربذة:
يَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّكَ غَضِبْتَ لِلَّهِ، فَارْجُ مَنْ غَضِبْتَ لَهُ؛ إِنَّ الْقَوْمَ خَافُوكَ عَلَى دُنْيَاهُمْ وَ خِفْتَهُمْ عَلَى دِينِكَ، فَاتْرُكْ فِي أَيْدِيهِمْ مَا خَافُوكَ عَلَيْهِ وَ اهْرُبْ مِنْهُمْ بِمَا خِفْتَهُمْ عَلَيْهِ، فَمَا أَحْوَجَهُمْ إِلَى مَا مَنَعْتَهُمْ وَ مَا أَغْنَاكَ عَمَّا مَنَعُوكَ، وَ سَتَعْلَمُ مَنِ الرَّابِحُ غَداً وَ الْأَكْثَرُ [حَسَداً] حُسَّداً؛ وَ لَوْ أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ كَانَتَا عَلَى عَبْدٍ رَتْقاً ثُمَّ اتَّقَى اللَّهَ، لَجَعَلَ اللَّهُ لَهُ مِنْهُمَا مَخْرَجاً. لَا يُؤْنِسَنَّكَ إِلَّا الْحَقُّ وَ لَا يُوحِشَنَّكَ إِلَّا الْبَاطِلُ، فَلَوْ قَبِلْتَ دُنْيَاهُمْ لَأَحَبُّوكَ وَ لَوْ قَرَضْتَ مِنْهَا لَأَمَّنُوكَ.
سخنى از آن حضرت (ع) در خطاب به ابوذر، رحمه الله، هنگامى كه عثمان او را به ربذه تبعيد كرد:
اى ابوذر، تو براى خدا خشمگين شدى، پس، اميد در كسى بند كه براى او خشمگين شده اى. اينان به خاطر دنياشان از تو ترسيده اند و تو به خاطر دينت از آنان ترسيده اى.
اينك، آنچه را كه به خاطر آن از تو ترسيده اند به ايشان واگذار و آنچه را كه به سبب آن از ايشان ترسيده اى برگير و رو به گريز نه. اينان چقدر نيازمند چيزى هستند كه تو آنها را از آن منع مى كردى و تو چه بى نيازى از آنچه تو را از آن منع كرده اند.
فردا خواهى دانست كه چه كسى سود برده و چه كسى فراوان رشك مى برد. اگر درهاى آسمان و زمين را به روى بنده اى از بندگان خدا بربندند و آن بنده خدا ترس باشد، خداوند برايش راهى خواهد گشود. پس، جز حق تو را مونسى نباشد و چيزى جز باطل تو را به وحشت نيفكند. اگر دنيايشان را مى پذيرفتى، تو را دوست مى گرفتند و اگر از دنيا چيزى بر مى گرفتى تو را در امان مى داشتند.
1402/01/29 سه شنبه برابر با بیست و هفتم رمضان المبارک 1444 ارسال از شهرستان کوهپایه استان اصفهان
@hekmat_nahjolbalaqe
همیشه فهم از فهمیدن مولا عقب بوده
کسی که پهنهٔ عالم برایش یک وجب بوده
غذای روزهای عید او نان و رطب بوده
فرار از دست او در جنگها، فخر عرب بوده
علی رازیست که فهمیدنش یک سادهٔ سخت است
علی نوریست که هر کس به سمتش رفت خوشبخت است
علی نور است، نوری که به عالم سایه افکنده
دلیلش خطبههایی که خبر داده از آینده
شمایانِ علی نشناس! ای جمع پراکنده
امیرالمومنین تنها به او باشد برازنده
تعجب نیست تحریف علی از ابتدا بوده
همیشه زخم از سمت نمک پروردهها بوده
علی یک لا شریک له بدون مثل و تکرار است
علی ماهیتی ثابت شده بیشک و انکار است
اگر بین من و فهمیدنش تا هست دیوار است
برای گفتن از او تا ابد ناگفته بسیار است
علی دریاست در ظرف من و تو جا نخواهد شد
تمام عمر ما به لحظهٔ مولا نخواهد شد
اگر علم علی را ذرّهای تفهیم میکردند
تمام مردم دنیا به اون تعظیم میکردند
تمام زخمهای کهنه را ترمیم میکردند
اگر این علم را بین همه تقسیم میکردند
زمین از عالم و از شیخ و از علامه سر میرفت
و قطعا مابقیِّ حکمت مولا هدر میرفت
کسی که در نمازش زخم پا را میبرد از یاد
یقینا از خدا لبریز بوده از خودش آزاد
عدالت بارها پیش قدمهایش به خاک افتاد
مثالش اینکه گفتند اسب تو پیر است، پاسخ داد:
نه حقّ پیریِ این اسب را پامال خواهم کرد
نه اینکه دشمنِ ترسیده را دنبال خواهم کرد
علی ایرادهای مردمش را با تبسّم گفت
زمانی که همه از کینه گفتند، از ترحم گفت
قلم برداشت، بر منبر از اعجاز تکلّم گفت
میان آبِ چشمه دست کرد و رو به مردم گفت:
اگر میخواستید اینک به او دستور میدادم
و از این آب جاری خانهها را نور میدادم
سَلونی گفت و غیر از موی سر چیزی نپرسیدند
سَلونی گفت و بعد از گفتنش گفتند و خندیدند
خلاصه، گفت و خندیدند آنها که نفهمیدند
اگر مولا غضب میکرد، روز خوش نمیدیدند
اگر چه ظلم این قوم بنی نَسناس بیحد بود
خبرها زود میپیچید او صبرش زبانزد بود
میان حرفهای این و آن بیهوده میگردیم
میان جاهلان خوش بیان بیهوده میگردیم
میان دورِ باطل بیامان بیهوده میگردیم
علی اینجاست! ما گرد جهان بیهوده میگردیم
تمام راه حلها در کلام اوست باور کن
هر آنکس اهل حق باشد غلام اوست باور کن
نوید اسماعیلزاده
@hekmat_nahjolbalaqe
قسمت هفتم خطبه 130 نهج البلاغه : اعتراض ابوذر به حکومت عثمان
و من كلام له (علیه السلام) لأبي ذرّ رَحِمَه الله لمّا أخرِجَ إلى الربذة:
يَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّكَ غَضِبْتَ لِلَّهِ، فَارْجُ مَنْ غَضِبْتَ لَهُ؛ إِنَّ الْقَوْمَ خَافُوكَ عَلَى دُنْيَاهُمْ وَ خِفْتَهُمْ عَلَى دِينِكَ، فَاتْرُكْ فِي أَيْدِيهِمْ مَا خَافُوكَ عَلَيْهِ وَ اهْرُبْ مِنْهُمْ بِمَا خِفْتَهُمْ عَلَيْهِ، فَمَا أَحْوَجَهُمْ إِلَى مَا مَنَعْتَهُمْ وَ مَا أَغْنَاكَ عَمَّا مَنَعُوكَ، وَ سَتَعْلَمُ مَنِ الرَّابِحُ غَداً وَ الْأَكْثَرُ [حَسَداً] حُسَّداً؛ وَ لَوْ أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ كَانَتَا عَلَى عَبْدٍ رَتْقاً ثُمَّ اتَّقَى اللَّهَ، لَجَعَلَ اللَّهُ لَهُ مِنْهُمَا مَخْرَجاً. لَا يُؤْنِسَنَّكَ إِلَّا الْحَقُّ وَ لَا يُوحِشَنَّكَ إِلَّا الْبَاطِلُ، فَلَوْ قَبِلْتَ دُنْيَاهُمْ لَأَحَبُّوكَ وَ لَوْ قَرَضْتَ مِنْهَا لَأَمَّنُوكَ.
سخنى از آن حضرت (ع) در خطاب به ابوذر، رحمه الله، هنگامى كه عثمان او را به ربذه تبعيد كرد:
اى ابوذر، تو براى خدا خشمگين شدى، پس، اميد در كسى بند كه براى او خشمگين شده اى. اينان به خاطر دنياشان از تو ترسيده اند و تو به خاطر دينت از آنان ترسيده اى.
اينك، آنچه را كه به خاطر آن از تو ترسيده اند به ايشان واگذار و آنچه را كه به سبب آن از ايشان ترسيده اى برگير و رو به گريز نه. اينان چقدر نيازمند چيزى هستند كه تو آنها را از آن منع مى كردى و تو چه بى نيازى از آنچه تو را از آن منع كرده اند.
فردا خواهى دانست كه چه كسى سود برده و چه كسى فراوان رشك مى برد. اگر درهاى آسمان و زمين را به روى بنده اى از بندگان خدا بربندند و آن بنده خدا ترس باشد، خداوند برايش راهى خواهد گشود. پس، جز حق تو را مونسى نباشد و چيزى جز باطل تو را به وحشت نيفكند. اگر دنيايشان را مى پذيرفتى، تو را دوست مى گرفتند و اگر از دنيا چيزى بر مى گرفتى تو را در امان مى داشتند.
1402/01/30 چهار شنبه برابر با بیست و هفتم رمضان المبارک 1444 ارسالی از اصفهان
@hekmat_nahjolbalaqe
2023_04_20_19_02_05.mp3
4.69M
اقیانوس نهج البلاغه:
💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج💠
🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺
💐💐💐
قسمت اول حکمت 428 نهج البلاغه: روز عید واقعی
وَ قَالَ (عليه السلام) فِي بَعْضِ الْأَعْيَادِ: إِنَّمَا هُوَ عِيدٌ لِمَنْ قَبِلَ اللَّهُ صِيَامَهُ وَ شَكَرَ قِيَامَهُ؛ وَ كُلُّ يَوْمٍ لَا يُعْصَى اللَّهُ فِيهِ فَهُوَ عِيدٌ.
شناخت روز عيد (اجتماعى، اخلاقى):
و درود خدا بر او، فرمود: (در يكى از روزهاى عيد) اين عيد كسى است كه خدا روزه اش را پذيرفته، و نماز او را ستوده است، و هر روز كه خدا را نافرمانى نكنند، آن روز عيد است.
1402/01/31 پنچشنبه برابر با بیست و نهم رمضان المبارک 1444 ارسال از اصفهان
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
✅لينك كانال حكمت هاي نهج البلاغه در ایتا
@hekmat_nahjolbalaqe
0428-02.mp3
3.82M
💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج💠
🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺
💐💐💐
قسمت دوم حکمت 428 نهج البلاغه: روز عید واقعی
وَ قَالَ (عليه السلام) فِي بَعْضِ الْأَعْيَادِ: إِنَّمَا هُوَ عِيدٌ لِمَنْ قَبِلَ اللَّهُ صِيَامَهُ وَ شَكَرَ قِيَامَهُ؛ وَ كُلُّ يَوْمٍ لَا يُعْصَى اللَّهُ فِيهِ فَهُوَ عِيدٌ.
شناخت روز عيد (اجتماعى، اخلاقى):
و درود خدا بر او، فرمود: (در يكى از روزهاى عيد) اين عيد كسى است كه خدا روزه اش را پذيرفته، و نماز او را ستوده است، و هر روز كه خدا را نافرمانى نكنند، آن روز عيد است.
@hekmat_nahjolbalaqe
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
✅
0428-03.mp3
4.73M
💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج💠
🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺
💐💐💐
قسمت سوم حکمت 428 نهج البلاغه: روز عید واقعی
وَ قَالَ (عليه السلام) فِي بَعْضِ الْأَعْيَادِ: إِنَّمَا هُوَ عِيدٌ لِمَنْ قَبِلَ اللَّهُ صِيَامَهُ وَ شَكَرَ قِيَامَهُ؛ وَ كُلُّ يَوْمٍ لَا يُعْصَى اللَّهُ فِيهِ فَهُوَ عِيدٌ.
شناخت روز عيد (اجتماعى، اخلاقى):
و درود خدا بر او، فرمود: (در يكى از روزهاى عيد) اين عيد كسى است كه خدا روزه اش را پذيرفته، و نماز او را ستوده است، و هر روز كه خدا را نافرمانى نكنند، آن روز عيد است.
1402/02/02 شنبه ارسال از اصفهان
@hekmat_nahjolbalaqe
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
✅
0511-001.mp3
4.59M
🌹 ﷽ 🌹
💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج💠
🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘
اولین قسمت نامه ۳۱ نهج البلاغه
و من وصية له عليه السلام للحسن بن علي عليهما السلام كتبها إليه بحاضرين منصرفا من صفين
سفارش حضرت مولی صلوات الله علیه به امام مجتبی علیه السلام است، که در بازگشت از جنگ صفین در منطقه «حاضرین» برای ایشان مرقوم فرمودند.
مِنَ الْوَالِدِ الْفَانِ،
از پدری که فانی شدنی
۱. این وصیت نامه منشوراخلاقی و تربیتی بی نظیر است
۲. بعد از نامه ۵۳، طولانیترین نامهٔ حضرت است.
۳. نامهٔ ۵۳ پیرامون سیاست و حکومت داری است ولی این نامه پیرامون اخلاق و تعلیم و تربیت اجتماعی است.
۴. پیامبر و حضرت علی (ع) پدر امت و ما فرزندان آن بزرگواران میباشیم.
۵. بیاییم همه باهم به سخنان عالمانه و حکیمانه آن بزرگوار گوش فرا داده و آن را سر لوحه زندگی خود قرار دهیم.
ادامه در جلسات بعد ...
1402/02/03 یکشنبه ارسال از اصفهان
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
✅لينك كانال حكمت هاي نهج البلاغه در ایتا
@hekmat_nahjolbalaqe
0511-002.mp3
4.78M
🌹 ﷽ 🌹
💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج💠
🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺
قسمت دوم نامه ۳۱ نهج البلاغه
مِنَ الْوَالِدِ الْفَانِ،
از پدری که فانی شدنی است،
المُقِرِّ لِلزَّمَانِ
اعتراف کننده به گذشت زمان است
۱. نامههای حضرت یا سیاسی یا اداری است که به معاویه یا کارگزاران حکومت مینوشتند ولی این نامه استثنائی، اخلاقی و تربیتی است.
۲. حضرت پس از جنگ صفین و شهادت یارانشان در شرایطی بسیار سخت، این وصیت نامه را مرقوم فرمودند.
۳. والدین محترم نیز باید تربیت فرزندانشان را در اولویت قرار دهند.
۴. در بسیاری از موارد دست نوشته از ملاقات حضوری تاثیر پذیرتر است و ماندگار خواهد بود.
۵. این وصیت نامه بینظیر، پر است از معارف و نکات اخلاقی برای همه نسلها و عصرها
۶. وصیت سفارش قرآن کریم است که باید در دوران حیاطمان نگاشته شود
خداوند یار و نگهدارتان 🌹
1402/02/04 دوشنبه ارسال از اصفهان
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
✅لينك كانال حكمت هاي نهج البلاغه در ایتا
@hekmat_nahjolbalaqe
0511-003.mp3
4.85M
💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج💠
🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺
قسمت سوم نامه ۳۱ نهج البلاغه
توصیه های درس امروز:
۱. موضوع تعلیم و تربیت، اخلاق و ادب فردی و اجتماعی و فرهنگ در این نامه حائز اهمیت است.
۲. مهمترین ماموریت انبیا عظام الهی، شکوفایی استعدادهای مردم جهت تعلیم و تربیت، ترقی و تکامل جهت رسیدن به بلندترین قلههای عظمت و کمال است.
۳. حضرت در ادامه می فرمایند: الْمُدْبِرِ الْعُمُرِ پشت به عمر کرده است، ... نگاهش به فردا است، طمع ندارد، منافع خودش را لحاظ نمیکند، آفتاب عمرش رو به غروب است
۴. حضرت بعد از ضربت خوردن به فرزندانشان وصیت فرمودند:
أَنَا بِالْأَمْسِ صَاحِبُكُمْ وَ أَنَا الْيَوْمَ عِبْرَةٌ لَكُمْ وَ غَداً مُفَارِقُكُمْ
من دیروز یار شما و در کنارتان بودم و امروز مورد عبرت شما قرار گرفتم (در بستر بیماری هستم) و فردا از شما جدا گشته و بدنم را ب خاک خواهید سپرد
1402/02/5 سه شنبه ارسال از اصفهان
خداوند یار و نگهدارتان 🌹
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
✅لينك كانال حكمتهای نهج البلاغه در ایتا
@hekmat_nahjolbalaqe
0511-004.mp3
4.4M
اقیانوس نهج البلاغه:
🌹 ﷽ 🌹
💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج💠
🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺
قسمت چهارم نامه 31 نهج البلاغه
گزیده ای از درس امروز
الْمُسْتَسْلِمِ للدَّهر،
پدری دلسوز و مهربان که تسلیم مشکلات و حوادث روزگار است
۱. ما باید بپذیریم که در دنیا خوشی و ناخوشی، بیماری و سلامتی، بلا و عافیت، شیطان یا فرشته است.
۲. باور کنیم که دنیا فراز و نشیب دارد و جنس دنیا را خوب بشناسیم.
۳. تسلیم رضای خدا و حوادث باشیم ولی تسلیم دنیای فریبنده نباشیم.
۴. باید بدانیم ما چه بخواهیم و چه نخواهیم هر روز یک برگی از عمر ما کنده میشود و به مرگمان نزدیکتر میشویم.
۵. پیامبر «صلیالله علیه و آله و سلم» به ابوذر فرمودند:
«یا اَباذَرٍّ، اِغْتَنِمْ خَمْساً قَبْلَ خَمْس، شَبابَكَ قَبْلَ هِرَمِكَ، وَ صِحَتَكَ قَبْلَ سُقْمِكَ، وَ غِناكَ قَبْلَ فَقْرِكَ، وَ فَراغَكَ قَبْلَ شُغْلِكَ، وَ حیوٰتَكَ قَبْلَ مَوْتِكَ»
اى ابوذر؛ پیش از آنكه پنج چیز به تو روى آورد پنج چیز را غنیمت شمار: جوانى را پیش از پیرى، تندرستى را پیش از بیمارى، توانگرى و ثروت را پیش از فقر و تهی دستی، فراغت را پیش از گرفتارى و زندگى را پیش از مرگ.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
1402/02/06 چهارشنبه ارسال از مشهد مقدس
خداوند یار و نگهدارتان 🌹
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
@hekmat_nahjolbalaqe
0511-005.mp3
4.63M
🌹 ﷽ 🌹
💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج💠
🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺
قسمت پنجم نامه 31 نهج البلاغه
گزیدهای از درس امروز
1. ... الذَّامِ لِلدُّنْيَا
حضرت دنیای حرام را نکوهش و سرزنش میفرماید
2. کسی دنیا را سرزنش میکند که وابستگی به دنیا ندارد
3. حضرت میفرماید، شیفتگی و دوست داشتن بیحدِ هر چیز، انسان را کر و کور میکند
4. کسی نقد دنیا میکند که حکومت برایش از بینی بزغاله و از یک لنگه کفش بیارزشتر است مگر اینکه عدالت را برقرار و حق مظلوم را از ظالم بستاند
5. امام علی میفرمایند: از کسانی نباشید که مانند زاهدان سخن میگویند ولی همچون دنیا پرستان عمل میکنند
خداوند یار و نگهدارتان 🌹
1402/2/7 پنجشنبه ارسال از مشهد مقدس
@hekmat_nahjolbalaqe
0511-006.mp3
3.87M
🌹 ﷽ 🌹
💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج💠
🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺
قسمت ششم نامه 31 نهج البلاغه
گزیدهای از درس امروز؛
1. السَّاكِنِ مَسَاكِنَ الْمَوْتَى،
کسی وصیت میفرماید که هم اکنون در خانهٔ مردگان زندگی میکند و خودش را در قبرستان میبیند
2. وصیت نامه حضرت برای همهٔ مردم در همهٔ اعصار جنبهٔ پیشگیری و درمان دارد
3. اگر پستها، قصرها و خانهها به مردم قبل از ما وفا میکردند که به دست ما نمیرسید
4. باید به یقین برسیم که دنیا چون کاروانسرا است، پلی برای رسیدن به آخرت است، ماندگار نیست، برای دنیا به اندازه احتیاجمان و برای آخرت نیز به اندازه نیازمان تلاش نماییم
5. پروین اعتصامی میگوید:
صاحب این همه گفتار امروز ،
سائل فاتحه و یس است ،
هر که باشی و به هر جا برسی ،
آخرین منزل هستی این است .
خداوند یار و نگهدارتان
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
@hekmat_nahjolbalaqe
0511-007.mp3
4.28M
Gxz
🌹 ﷽ 🌹
💠اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج💠
🌺☘️🌺☘️🌺☘️🌺☘️🌺
قسمت هفتم نامه 31 نهج البلاغه
گزیدهای از درس امروز:
1. الظَّاعِنِ عَنْهَا غَداً
کسی به شما توصیه میفرماید که، فردا از این دنیا کوچ میکند، بنابر این همه اسباب و لوازم را برای سفر آخرت مهیا کرده است، ...
2. ضرار در توصیف علی(ع) به معاویه میگوید: آن حضرت، شبها از خواب بیدار میشود، در محراب میایستد، اشک از چشمان مبارکش جاری میشود و می فرماید:
«آه من قلّه الزّاد و طول الطّریق و بعد السّفر و عظیم المورد؛ »
آه از کمی توشه و طولانی بودن راه و دوری سفر (آخرت) و عظمت مقصد».(حکمت ۷۷)
3. کسی که خودش الگوی اخلاق وعمل صالح است ، حرفش به دل مردم مینشیند،
امام صادق علیه السلام میفرماید :
... فإنّ مثل الواعظ والمتعظ كاليقظان والراقد ،
... کسی که موعظه میکند ، و کسی که موعظه را می شنود، مانند فردی می ماند که بیداراست و کسی که در خواب است را بیدار کند وکسی که خودش در خواب غفلت باشد،
چطوری می تواند، فردی که در خواب غفلت است را بیدار کند،
خداوند یار و نگهدارتان 🌹
1402/02/09 شنبه ارسال از اتوبان اصفهان قم
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
@hekmat_nahjolbalaqe
0511-008.mp3
5.17M
🌹 ﷽ 🌹
💠اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج💠
🌺☘️🌺☘️🌺☘️🌺☘️🌺
قسمت هشتم نامه 31 نهج البلاغه
گزیده ای از درس امروز
1. مِنَ الْوَالِدِ الْفَانِ
حضرت مشفقانه میفرماید، از پدری که فانی است و در حال از دنیا رفتن است.
به چه کسی نامه مینویسد؟
إِلَى الْمَوْلُودِ الْمُؤَمِّلِ مَا لَا يُدْرک
به فرزندی که آرزو دارد ولی به همه آرزو هایش نمیرسد ...
2. حضرت 7 ویژگی برای نویسنده نامه، عنوان فرمودند که ما را از بیوفایی و ناپایداری دنیا، گذشت زمان، گرفتاریها و حوادث روزگار و نهایتاً از مرگ آگاهمان فرمایند ...
و 14 ویژگی را برای مخاطبین بیان نموده، که ما را نسبت به آینده بینا فرمایند
3. حضرت امام علی (ع)
امام حسن را مورد خطاب قرار میدهند تا برای جوانان عزیز پذیرشش آسانتر باشد ...
باید به جوانان فرصتها و چالشهای زندگی را آموزش دهیم،
خوبی و بدی ها را مشخص کنیم
هم امید دهنده و هم ترساننده باشیم
و اگر بخواهیم فقط با قربان صدقه رفتن یا روی درواسی کردن، سهل انگاری کردن، دنیا را گُل و بلبل جلوه دادن و واکنش نشان ندادن در برابر خطاهای فرزندان و جوانان خود، و نهایتا تعریف و تمجید کردن از عزیزانمان، زندگی خود و بقیه را به سر ببریم، فرزندان خوب تربیت نمیشوند و مسئولیت سنگینی داریم
وظیفه خود را خوب انجام نداده ایم.
🌹 خداوند یار و نگهدارتان 🌹
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
✅لينك كانال نهج البلاغه در کلیه شبکههای اجتماعی
سروش، بله، ایتا، تلگرام، روبیکا، گپ، آی گپ و فیسبوک
@hekmat_nahjolbalaqe