#داستان انس
💫انس بن مالك سالها در خانه رسول خدا خدمتكار بود و تا آخرين روز حيات رسول خدا اين افتخار را داشت.
او بيش از هركس ديگر به اخلاق و عادات شخصى #رسول اكرم آشنا بود. آگاه بود كه رسول اكرم در خوراك و پوشاك چقدر ساده و بى تكلف زندگى می كند.
💫در روزهايى كه #روزه می گرفت همه افطارى و سحرى او عبارت بود از مقدارى شير يا شربت و مقدارى تريد ساده.
گاهى براى افطار و سحر، جداگانه، اين غذاى ساده تهيه میشد و گاهى به يك نوبت غذا اكتفا میکرد و با همان روزه میگرفت.
💫يك شب، طبق معمول، انس بن مالك مقدارى شير يا چيز ديگر براى افطارى رسول اكرم آماده كرد. اما رسول اكرم آن روز وقت افطار نيامد، پاسى از شب گذشت و مراجعت نفرمود. انس مطمئن شد كه رسول اكرم خواهش بعضى از اصحاب را اجابت كرده و افطارى را در خانه آنان خورده است. از اين رو آنچه تهيه ديده بود خودش خورد.
💫طولى نكشيد رسول اكرم به خانه برگشت. انس از يك نفر كه همراه حضرت بود پرسيد: «ايشان امشب كجا افطار كردند؟» گفت: «هنوز افطار نكرده اند. بعضى گرفتاريها پيش آمد و آمدنشان دير شد».
💫انس از كار خود يك دنيا پشيمان و شرمسار شد، زيرا شب گذشته بود و تهيه چيزى ممكن نبود. منتظر بود رسول اكرم از او غذا بخواهد و او از كرده خود معذرت خواهى كند. اما از آن سو رسول اكرم از قرائن و احوال فهميد چه شده، نامى از غذا نبرد و گرسنه به بستر رفت. انس گفت: «رسول خدا تا زنده بود موضوع آن شب را بازگو نكرد و به روى من نياورد».
📝 مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، جلد ۱۸، صفحه ۳۸۵.
📚بینش مطهر استان مرکزی
🆔 @hekmatemotahar1
عکس پروفایل به مناسبت ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام⬇️
📚بینش مطهر استان مرکزی
🆔 @hekmatemotahar1