eitaa logo
حلیة المتقین
258 دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
5هزار ویدیو
64 فایل
اينستاگرام پيج: Instagram.com/helyat_almotaghin این کانال دارای احادیث و پیام های قرآنی و مطالب اسلامی هست: https://eitaa.com/joinchat/2353397780C983ce3a0dd جهت تبادل https://eitaa.com/fatemehfatem
مشاهده در ایتا
دانلود
حلیة المتقین
جفت لگدش که دقیقاً وسط بدن ماهدخت فرود آمده بود، سبب تنگی نفس و احتمال شکستگی در بدن ماهدخت شد. به‌خ
بسم الله الرحمن الرحیم 🔥 🔥 ✍️نویسنده: محمدرضا حدادپور جهرمی 💥 قسمت شانزدهم 💥 🔺طبقه آخر... سلّول آخر...! تا آن روز، هیچ‌وقت این‌قدر نترسیده بودم و خون و مظلومیّت خودمان را با گوشت و پوست درک نکرده بودم. آن روز، از هر روز بیش‌تر سخت گذشت و ترسیدم. این‌قدر ترسیده بودم که فکر می‌کردم قلبم دارد از جا کنده می‌شود! ماهر و جلیل را بردند، به قصد کشت هم بردند. فقط با لبم ... آرام و پر بغض به آن‌ها نگاه کردم و یواشکی گفتم: «برید خدا به همراتون... فَاللّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ!» در همان آشفتگی حواسم به‌طرف ماهدخت رفت. خودم را زیر دست و پای آن وحشی‌ها انداختم و به زور به ماهدخت رساندم. از بس جا کوچک بود و با وجود آن تعداد زیاد، نمی‌توانستم از ماهدخت مراقبت بکنم. ماهدخت هم بی‌حال روی زمین افتاده بود و به زور و با صدا تلاش می‌کرد نفس بکشد. هر چقدر کتکم زدند، خودم را از ماهدخت جدا نکردم. دو سه بار تنفّس دهان به دهان به او دادم و ماساژش دادم تا کمی اوضاعش بهتر شد. وقتی کمی اوضاعش بهتر شد، احساس کردم که نظرشان به‌طور کلّی به‌طرف ما دو تا جلب شده است. هر چهار نفرمان را با خودشان بردند، امّا نه با حالت عادّی بلکه موهایمان را می‌کشیدند و با توحّش هر چه تمام‌تر ما را یکی دو طبقه پایین‌تر بردند. من کلّاً به هوای زیر زمین حسّاسم و احساس خفگی می‌کنم، حالا چه برسد به اینکه در آن شرایط حدّاقل سه چهار طبقه، شاید هم بیش‌تر زیرِ زمین بودیم. از فشار کمبود اکسیژن، به زور نفس کشیدن، وزن سنگین ماهدخت و... داشتم کم می‌آوردم. ماهدخت کم‌کم داشت چشمانش را باز کرد. خودش را که در پناه من دید، محکم‌تر به من چسبید. من هم دستم را محکم‌تر گرفتم و نگهش داشتم. باید از خودم و خودش، دو جسم به هم چسبیده می‌ساختم، باید پوست تنش می‌شدم، باید سایه بدنش می‌شدم، این سفارش ماهر بود. با خودم می‌گفتم از دو حال خارج نیست: یا ماهدخت آدم خوبی هست یا نیست! اگر خوب نباشد خودم به حسابش می‌رسم، اگر هم آدم خوبی باشد که ضرر نکردم. فقط می‌دانستم که اتّفاقات مهمّ و سختی قرار است بین من و او و یا با هم بیفتد. حالا چه اتّفاقاتی؟ این را دیگر حتّی حدس هم نمی‌توانستم بزنم! ما را به جایی شبیه سالن بردند. رو‌به‌روی ما سلّول‌هایی بود که به غیر از یک سلّول، اسرای دیگر از بقیّه سلّول‌ها بیرون آمده بودند و به ما نگاه می‌کردند. با اینکه دلیلی برای شکنجه ما وجود نداشت، امّا باز هم با این حال برای خالی نبودن عریضه، سی چهل بار با کمربند هر کدام از ما را زدند و تار و مار و کبودمان کردند! چهار تا زن، بی‌پناه، بی‌یاور، خُرد و خسته و خونی‌ روی زمین رها شده بودیم. چشمان ما بعداز یک فصل کتک حسابی داشت یکی یکی باز می‌شد. داشتیم مثل کرم‌هایی که یواش‌یواش از زیر خاک بیرون می‌زنند، لول می‌خوردیم و بدنمان را تکان می‌دادیم. ماهدخت با صدای گرفته و بعداز کلّی سرفه گفت: «زنده‌ها دستا بالا!» ادامه...👇
سه نفرمان با زور و زحمت دستانمان را کمی بالا بردیم، حتّی توان حرف زدن اضافه نداشتیم. از بین ما سه نفر، حال هایده خیلی بدتر از بقیّه به نظر می‌رسید، خیلی به خودش می‌پیچید و اظهار درد و پیچیدگی خاصّی در شکم و بدنش داشت. خودمان را جمع‌و‌جورتر کردیم و کم‌کم به‌طرف هایده کشاندیم. امّا من نمی‌دانم چرا حواسم به‌طرف بقیّه زندانی‌ها بود که با دلسوزی و ناراحتی به ما نگاه می‌کردند، زندانی‌هایی سیاه‌پوست، سفید‌پوست، حتّی اروپایی و... تا حالا برایتان اتّفاق افتاده است که حواستان به یک سمتی جلب شود، امّا هر چه به آن سمت نگاه می‌کنید، باز هم سیر نمی‌شوید و حس می‌کنید یک چیزی در ورای آن سمت هست که باید کشفش کنید؟! دقیقاً همین حس سراغم آمده بود. تا اینکه کشفش کردم! فهمیدم چرا چشم و ضمیر ناخودآگاهم هر چه به آن طرف نگاه می‌کند سیر نمی‌شود. در بین آن همه سلّولی که آدم‌هایش به‌طرف درهای سلّولشان فشار می‌آوردند تا بتوانند دقیق‌تر به ما نگاه کنند، حتّی سر و دستانشان بیرون زده بود و با دقّت به ما نگاه می‌کردند، حواسم به‌طرف آن سلّول کوچکی جلب شد که هیچکس از آنجا به ما نگاه نمی‌کرد و یک جورهایی برای من جاذبه داشت. به خدا قسم وقتی یاد آن لحظه می‌افتم تپش قلب و هیجان عجیبی می‌گیرم. رویم را به‌طرف بچّه¬ها گرداندم و از آن‌ها پرسیدم: «این طبقه کجاست؟ اینا کین؟ شماها تا حالا این طبقه بودین؟!» لیلما گفت: «اینجا تقریباً طبقه آخر اینجاست... اکثرا آسیایی هستن... تک و توک اروپایی اینجا می‌بینی!» گفتم : «لیلما اون سلّول...» گفت: «کدوم؟!» گفتم: «اون، اوناش! آخری... سلّول آخری! کجاست؟ مال کیاست؟» لیلما چیزی گفت که دلم هُری پایین ریخت، طوری که دیگر نشد جمعش کنم. لیلما گفت: «نمی‌دونم! امّا می‌گن... مطمئن نیستما، قط شنیدم که میگن اون‌جا ایرانین! می‌گن دو نفرن، دو تا مرد ایرانی! من تا حالا نه صداشونو شنیدم و نه قیافه‌شونو دقیق دیدم! امّا می‌گن دو تا پیرمرد ایرانی اون‌جان.» رمان ادامه دارد... @helyat_almotaghin
خبر آنقدر تلخ است که باورپذیر نیست، آنقدر فاجعه، بزرگ و سنگین است که آدم‌ها به وادی انکار افتاده‌اند، گویی خبرگزاری‌ها مثلا بازگشته‌اند به قرن پنجم میلادی و دارند دوران آتیلای خونخوار را روایت می‌کنند! بله درست همین ساعات اخیر، در همین عصری که هزاران سال از دوره انسانهای بدوی گذشته و تمدن‌های انسانی شکل گرفته و شعار حقوق بشر و هزار زهرمار دیگر گوش دنیا را کر کرده، که در همه جای تاریخ، ردّ کشتار و ترور و دسیسه و تعدی و اشغال و تجاوز از خود باقی گذاشته‌اند، به یک بیمارستان حمله کرده‌اند، زنان را مقابل چشمان مردانشان به خاک سیاه نشانده‌اند، مردان را مجبور کرده‌اند که نگاه کنند و چشمانشان را نبندند و حتی به زنی که فریاد زده باردار است رحم نکرده‌اند و در نهایت همه را جلوی فرزندانشان کشته‌اند! و ما همچنان زنده‌ایم و داریم نفس می‌کشیم و هنوز بر سر تشخیص حق و باطل در گِل مانده‌ایم...! به میدان مبارزه نمی‌توانیم برویم، قبول! حق‌طلب که می‌توانیم باشیم! مطالبه جهانی که می‌شود داشت! اعلام انزجار که می‌شود کرد! هشتگ که می‌شود زد! کاش بیاید آن روزی که بیش از این در دفاع از مظلوم، خدا حسابمان کند... ف. حاجی وثوق @helyat_almotaghin
سلام علیکم طاعات قبول، عیدتون مبارک جهت ترخیص خانمی از بیمارستان نیاز فوری به مبلغ دومیلیون وپانصد میباشد منتظر کمک‌های شما هستیم ۵٨۵٩٨٣١٠١٢٣٨٨٠۵٣
📿 اَللّهُمَّ لَکَ صُمْنا وَ عَلى رِزْقِکَ اَفْطَرْنا فَتَقَبَّلْ مِنّا اِنَّکَ اَنْتَ السَّمیعُ الْعَلیمُ التماس دعا 🤲 @helyat_almotaghin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند «اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ الْنِّجاة» 🌹روبه شش گوشه ترین قبله ی عالم هر صبح 🌹بردن نام حسین بن علی میچسبد 🌹اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ 🌹وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ 🌹وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ 🌹وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ و عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، و فی کُلّ ساعَة وَلیّا و حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً و تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ إِلٰهِی عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ، وَانْکَشَفَ الْغِطاءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ، وَضاقَتِ الْأَرْضُ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ، وَأَنْتَ الْمُسْتَعانُ، وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکیٰ، وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ، وَعَرَّفْتَنا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَرِیباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُیَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ، یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیانِی فَإِنَّکُما کافِیانِ، وَانْصُرانِی فَإِنَّکُما ناصِرانِ یَا مَوْلانا یَا صاحِبَ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ. 🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹 @helyat_almotaghin
🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 💠 *وَ أُفَوِّضُ أَمْری إِلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ* دو دعایی که در زمان غیبت امام زمان (عج) هر روز خوانده میشود 💠 *دعای معرفت* *اللهُمَّ عَرِّفنیِ نَفْسَکَ،* *فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ،* *اَللهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ،* *فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ،* *اللهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَْم* *تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ .* *💠دعای غریق* دعای تثبیت ایمان در آخر الزمان : *یا اَللَّهُ یا رَحْمن* *یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوب*ِ *ثَبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینک* *إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً.* 💠 *اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ*(سه مرتبه) 💠 *ذکر یونسیه؛* *لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَک إِنِّی کنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ*» 💠 *حرز امام جواد(ع)* "بسم الله الرحمن الرحیم" *یا نُورُ یا بُرْهانُ یا مُبینُ یا مُنیرُ یا رَبِّ اِکْفِنی الْشُّرُورَ وَ افاتِ الدُّهُورِ وَ اَسْئَلُکَ النَّجاةَ یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ* 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
💠 *دعای شگفت عارفان* *وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا*  💠 *دعای ازدیاد روزی* *صلوات(اللّهُمَ اَغنِنِی بِحلالِکَ عَن حَرامِک و بِفَضِلکَ عَمَّن سِواک)صلوات* 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 💠 *دعای حفظ انسان از بلا ودعای رستگاری دنیا وآخرت* *(يَا مَنْ‏ أَظْهَرَ الْجَمِيلَ‏ وَسَتَرَ الْقَبِيحَ‏ يَا مَنْ لَمْ يُؤَاخِذبِالْجَرِيرَةِ وَلَمْ يَهْتِكِ السِّتْرَ يَا عَظِيمَ الْعَفْوِ يَاحَسَنَ التَّجَاوُزِ يَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِيَابَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالرَّحْمَةِ يا صَاحِبَ كُلِّ نَجْوَى وَ يَا مُنْتَهَى كُلِّ شَكْوَى يَا كَرِيمَ الصَّفْحِ يَا عَظِيمَ الْمَنِّ يَا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبْلَ اسْتِحْقَاقِهَا يَا رَبَّنَا وَ يَا سَيِّدَنَا وَ يَا مَوْلَانَا وَ يَا غَايَةَ رَغْبَتِنَاأَسْأَلُكَ يَا اللَّهُ أَنْ لَا تُشَوِّهَ خَلْقِي بالنَّار)* 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌙 دعای روز چهاردهم ماه مبارک 🤲 التماس دعا @helyat_almotaghin