💌 #پیامک های آسمانی ⬇️
😔چه ناسپاس و نمک نشناس است این آدمیزاد! به محض اینکه شکمش پر شد و بی نیاز گشت، یاغی شده و فراموش میکند دین و قرآن را! 👈 «وَإِنَّا إِذَا أَذَقْنَا الْإِنسَانَ مِنَّا رَحْمَةً فَرِحَ بِهَا ۖ وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَإِنَّ الْإِنسَانَ كَفُورٌ»👉ولی خدا نکند وجبی از شکم این عالیجناب خالی باشد! یا کوچکترین بلایی در زندگی اش پیش آید! زمین و زمان را کن فیکون کرده و از خدا و آسمان ها شاکی میشود!
🤔گویا غافل است که هربلایی سرش بیاید، سزای عملکرد اشتباه خود اوست!
🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳
🕋 @hemmat_channel 🕋
✨﷽✨
✍ارزش تا آخر خوندن و داره
✅ پادشاهي تصمیم گرفت پسرش را جای خود بر تخت بنشاند، اما بر اساس قوانین کشور پادشاه می بایست متاهل باشد. پدر دستور داد یکصد دختر زیبا جمع کنند تا برای پسرش همسری انتخاب کند. آنگاه همه دخترها را در سالنی جمع کرد و به هر کدام از آنها بذر کوچکی داد و گفت: طی سه ماه آینده که بهار است، هر کس با این بذر زیباترین گل را پرورش دهد عروس من خواهد شد. دختران از روز بعد دست به کار شدند و در میان آنها دختر فقیری بود که در روستا زندگی می کرد. او با مشورت کشاورزان روستایش بذر را در گلدان کاشت، اما در پایان 90 روز هیچ گلی سبز نشد. خیلی ها گفتند که دیگر به جلسه نهایی نرو، اما او گفت: نمی خواهم که هم ناموفق محسوب شوم و هم ترسو! روز موعود پادشاه دید که 99 دختر هر کدام با گلهایی زیبا آمدند، سپس از دختر روستایی دلیل را پرسید و جواب را عیناً شنید. آنگاه رو به همه گفت عروس من این دختر روستایی است! قصد من این بود که صادق ترین دختر بيابم! تمام بذر گل هایی که به شما داده بودم عقیم و نابارور بود، اما همه شما نیرنگ زدید و گلهایی دیگر آوردید، جز این دختر که حقیقت را آورد.
✅ زیباترین منش انسان راستگویی است💯
@hemmat_channel
بیسیمچی گردان حنظله حاج همت رو خواست
حاجی اومد پای بیسیم و گوشی رو به دست گرفت صدای ضعیف و پر از خشخش رو از اون طرف خط شنیدم که میگه: "احمد رفت، حسین هم رفت، باطری بیسیم داره تموم میشه عراقیها عنقریب میان تا ما رو خلاص کنن من هم خداحافظی می کنم..."
حاج همت همانطور که به پهنای صورت اشک می ریخت، گفت: "بیسیم رو قطع نکن… حرف بزن هر چی دوست داری بگو، اما تماس خودت رو قطع نکن"
صدای بیسیمچی رو شنیدم که میگفت: "سلام ما رو به امام برسونید از قول ما به امام بگید همانطور که فرموده بودید حسینوار مقاومت کردیم، ﻣﺎﻧﺪﻳﻢ و ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺟﻨﮕﻴﺪﻳﻢ..."
و صدای بیسیم قطع شد...
#شهید_حسینعلی_یاری_نسب ❤️
پ.ن تکمیلی:
این مکالمه جانسوز مربوط به عملیات #والفجر_مقدماتی است که بچه ها از فرط تشنگی در ریگزارهای #فکه جان می دادند...
بعد از انجام عملیات فرماندهان گزارش عملیات را پیش امام بردند و امام بعد از شنیدن مقاومت بچه ها در فکه فرمودند: رزمندگانی که آنجا بودند جزء ملائک هستند...
ناله ی شعله ورم شعله زده پرها را
زده آتش جگرم بال کبوترها را
روزگاریست که از دوریشان می چینم
از سر شاخه ی غم تلخی نوبرها را...
راوی:
#حاج_محمد_نیکنفس
#غواص_لشکر_عاشورا
#روایتگر_انجمن_راویان_دفاعمقدس
🆔 @hemmat_channel
:
زمان بازرگان بہ ما بر چسب #چریڪ زدند، زمان بنےصدر هم برچسب #منافق!
الان هم بر چسب خشڪ مقدسے و #تحجر... هر قدمے ڪه در راه #خدا و بندگان مستضعف او برداشتیم، برچسب بارامان ڪردند.
حالا روزی دَه برچسب دشت مےکنیم،
اما بسیجیان #دلسرد نباشید.
حاشا ڪه بچه بسیجے میدان را #خالے ڪند...
#شهيد_ابراهیم_همت🌷
🍃🌹🍃🌹
@hemmat_channel
📸 شاهدانی که خودی هستند!⬇️⬇️
📖«إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلا »[اسراء/36]👉یقینا گوش و چشم و دل شما، تک تک مورد بازخواست و سوال قرار می گیرند؛ اعضا و جوارح ما ،ابزاری است عاریه و موقت، که چند صباحی جهت تجارتِ خیرات و زراعت آخرت، دراختیار ما قرار داده است خداوند، به لطف و کرمش،رایگانِ رایگان؛⌛وروزی میرسد که صاحب و مولایمان، تمام این اعضا و جوارح را به صف می کند👂👀❤️، یکی یکی ، جهت ارائه گزارش و بیلان کاری اعمالمان در دنیا📜؛⬅️گزارشی مفصّل از معاصی و خیرات هر عضو ، تقدیم میگردد به محضر پرورگار، بدون کم و کاست!
🙇از امروز حواسمان را بیشتر ازاینها جمع کنیم که با هر کدام از این اعضایی که به امانت در اختیارمان است جهت بندگی، چه عملی مرتکب میشویم؟!
قرار است فردا روزی، همین عضوِ امانتی،همین به ظاهر خودی! بر علیه خودمان شهادت دهد در محکمه قیامت، با نُطق و زبانی که خداوند به آنها عطا می کند جهت ارائه گزارش کامل معاصی و خیرات:👈« أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْء»📖[فصلت/21]
📮نشر دهید، رسانه قرآن و عترت باشید 📡
🕋 @hemmat_channel🕋
1_36043554.mp3
4.04M
🎸حامد زمانی ( #عید)
🎭 " « پیامبر » 🎶"
•♡ @hemmat_channel ♡•
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌷 #هر_روز_با_شهدا_٢٢ #بوى_پتو_يا_بوى_شيميايى! 🌷در عمليات خيبر يه روز شيميايى زدند. يكى از بچهها گ
🌷 #هر_روز_با_شهدا_٢٣
#قربانی_برای_عروس_خانم
🌷مرسوم است به میمنت ازدواج، جلوی پای عروس و داماد قربانی می کنند. این رسوم را کومله نیز اجرا می کرد، با این تفاوت که قربانی ها در آنجا جوانان اسیر ایرانی بودند.
🌷یک بار چند نفر از ما را برای دیدن عروسی دختر یکی از سر کردگان کومله بردند. پس از مراسم، آن عفریته گفت: "باید برام قربانی کنین تا به خونه شوهر برم". دستور داده شد قربانی ها را بیاورند. شش نفر از مقاوم ترین بچه های بسیج اصفهان که شاید حداکثر سن آنها ١٤ سال نمی شد را آوردند و تک تک از پشت، سر بریدند.
🌷شهدای نوجوان مانند مرغ سر بریده پر پر می زدند و آنها شادی و هلهله می کردند. اما این پایان ماجرا نبود. آن دختر دوباره تقاضای قربانی کرد و این بار شش نفر سپاهی، چهار نفر ارتشی و دو نفر روحانی را آوردند و این دوازده نفر را نیز سر بریدند.
🌷من و عده ى دیگری از برادران را که برای تماشا برده بودند، به حالت بی هوشی و اِغما افتاده بودیم و در این وضعیت، مجدداً ما را روانه ی زندان کردند.
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
@hemmat_channel
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌷 #هر_روز_با_شهدا_٢٣ #قربانی_برای_عروس_خانم 🌷مرسوم است به میمنت ازدواج، جلوی پای عروس و داماد قربا
🌷 #هر_روز_با_شهدا_٢٤
#نمى_خواهم_عکسش_را_ببینم!
🌷چند روز پیش بچه دار شده بود. دم سنگر که دیدمش، لبه ی پاکت نامه از جیب کنار شلوارش زده بود بیرون. گفتم: "هان، آقا مهدی خبری رسیده؟" چشم هایش برق زد.
🌷گفت: "خبر که .... راستش عکسش رو فرستادن". خیلی دوست داشتم عکس بچه اش را ببینم. با عجله گفتم: "خب بده، ببینم". گفت: "خودم هنوز ندیدمش". خورد توی ذوقم.
🌷قیافه ام را که دید، گفت: "راستش می ترسم؛ می ترسم توی این بحبوحه ی عملیات، اگه عکسش رو ببینم، محبت پدر و فرزندی کار دستم بده و حواسم بره پیشش". نگاهش کردم. چه می توانستم بگویم؟ گفتم: "خیلی خب، پس باشه هر وقت خودت دیدی، من هم می بینم".
📚 خاطره ى شهید محمدرضا عسگری از كتاب
پرواز در قلاویزان، ص ١٣٢
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
@hemmat_channel