eitaa logo
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
982 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
491 ویدیو
55 فایل
•[ بـِـسْمِ رَبِّ الشُّهَدا ]• •{ڪانال شہید محمد ابراهیم همت}• 🌹|وَقتے عِشْق عاقل مےشود،عَقْل عاشق مے شود،آنگاہ شہید مےشوید|🌹 🌷شهید مصطفی چمران🌷 @deltange_hemmat68 @shahidhemmat68 انِتقاد،پیشْنَهاد،پروفایلِ سفارشی
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5924654694726107692.mp3
حجم: 2.91M
🎼 نگاش به سمت آسمون😭 ستاره ها رو می شمرد😭 خسته می شد بلند میشد😭 زخمای پاشومیشمرد😭😭 🎤 حاج محمود کریمی محرم😭😭 خیلی قشنگه😭😭 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
بسم ربــ الحســ♥️ـین 🌷🌹🍂🌷🌹🍂🌷🌹🍂🌷🌹🍂 ما ها چون شیعه ایم باید یه کارهایی انجام بدیم که اگه سال بعد محرم اگه نبودیم حسرت نخوریم 💔😔😢 میگم یه وقت دستمون جلوی سید الشهدا خالی نباشه؟! 😢😐 یه وقت کم کاری نکنیم اونقدر که دیگه رومون نشه بریم سراغ سید الشهدا و علمدارش؟! 😢 برای تسلی دل عزادار آقا امام زمان یه ختم صلواتی گذاشتیم📿 تا هر چند کوچیک و کم ؛ کاری براشون کرده باشیم 👌 اگر یک نفر را به او وصل کردی برای سپاهش تو سردار یاری ! 😍🌹 برای ختم صلواتی که در نظر گرفتیم به نیت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) هر چند تا در نظرتون هست به پی وی بنده ارسال کنین💚 شیعه های علی باید دست به کار شن دیگه😍☺️ پی وی اینجانب بی صبرانه منتظره : 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 @deltange_hemmat68
#شهید_همت به روایت همسرش 1 #قسمت_دوم اولین نگاه اولین بار او را در کردستان دیدم😌؛ در کانون مشترک فرهنگی جهاد و سپاه در پاوه. محل کانون در ساختمان کهنه و قدیمی بود؛ با حیاطی خاکی که دور تا دور آن اتاقهایی با در و پنجره چوبی قرار داشت. محل استقرار من و خواهران در اتاق طبقه پایین بود🍃. همان روز اول، جلسه‌ای تشکیل شد که من هم در آن شرکت داشتم. در این جلسه بود که برای اولین‌بار با نام و چهره #ابراهیم آشنا شدم🙂. البته در آن زمان به « #برادرهمت» معروف بود. جوانی با قدی متوسط، محاسنی سیاه و بلند، چهره‌ای کشیده و بسیار جدی.😐 با پیراهن و شلوار کردی آمد و در جلسه نشست. موهای سرش خیلی بلند بود. چون صورتش نیز در اثر تابش آفتاب☀️ سوخته بود، در نگاه اول فکر کردم که یکی از نیروهای بومی منطقه است. ولی وقتی شروع به صحبت کرد، از لهجه‌اش فهمیدم که بایستی از اطراف اصفهان باشد.😊 محل کار و استراحت او اتاق کوچکی بود که تمام امکانات مربوط به ماشین ‌نویسی📇 و تکثیر اوراق در آن قرار داشت. گاهی اوقات که نیمه‌های شب🌓 از خواب بیدار می‌شدم و نگاه به حیاط می‌انداختم، ☝️تنها اتاقی بود که چراغش تا نیمه‌های شب روشن بود. شبها تا دیروقت کار می‌کرد و هر روز صبح هم پیش از بیدار شدن بقیه، ایوان و راهروها را آب و جارو می‌کرد🙂.روزهای اول نمی‌دانستیم که قضیه از چه قرار است؛ فقط وقتی بیدار می‌شدیم، می‌دیدیم که همه‌جا تمیز و مرتب است. بعدها فهمیدیم که این کار هر روز اوست.☺️ راوی:همسرشهید #محمد_ابراهیم_همت #ادامه_دارد....🌹 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
2.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صوت شنـــیده نشده از شہـــید همت👌 🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷 ڪاری در تاریخ دنیا از نگاه مومن نشد ندارد!👌🌹 خیلے قشنگه👌👌 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
#شهیدهمت به روایت همسرش 1 #قسمت_سوم خواستگاری مهمترین واقعه‌ای که در زندگی من رخ داد، ازدواجم😌 با #همت در سال ۱۳۶۰ بود. در سال ۱۳۵۹، همراه عده‌ای دیگر از خواهران که همگی دانشجو بودیم، به صورت داوطلب به پاوه اعزام شدیم. در آن‌جا، همراه خواهران دیگری که در کانون فرهنگی سپاه و جهاد مستقر بودند، به کار معلمی و امداد رسانی در روستاهای اطراف پاوه پرداختیم🍃. #حاجی هم آن زمان در سپاه پاوه بود.مهرماه همان سال، پس از این ‌که مأموریتم تمام شد، به اصفهان برگشتم و اواخر تابستان سال ۱۳۶۰، بار دیگر به منطقه اعزام شدم. ابتدا با یکی، دو نفر از دوستان خود به کرمانشاه رفتیم🙂 و آموزش و پروش آن‌جا، ما را به شهرستان پاوه فرستاد. وقتی وارد شهر شدیم، هوا تاریک شده بود🌘. باران همه‌جا را خیس کرده بود و همچنان می‌بارید. یکراست به ساختمان روابط عمومی سپاه رفتیم.وقتی رسیدیم، دیدیم #همت در آن‌جا نیست. سؤال کردیم. گفتند که به سفر #حج رفته است.آن شب در اتاقی که برای خواهران در نظر گرفته شده بود، مستقر شدیم و از روز بعد، فعالیت خود را در مدارس شهرستان پاوه آغاز کردیم. شهر پاوه، این بار حال و هوای خاصی پیدا کرده بود👌. با دفعه قبل که آن را دیده بودم، فرق داشت. بخش عمده‌ای از منطقه پاکسازی شده بود و تعداد زیادی از نیروهای بومی، با تلاش مستمر و شبانه‌روزی ناصر کاظمی و #همت، جذب کانون فرهنگی جهاد و سپاه شده بودند.😇✌️ راوی:همسرشهید #محمدابراهیم‌همت #ادامه_دارد...🌹 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
‍ ✨💝📖💝✨ 🗣 بُتِ بزرگی که پرستش آن بین ما رواج دارد. ✍ قرآن میگه بعضی‌ها هستند که، در کنار خدایِ یکتا، یه خدای دیگه هم دارند، که بعضی وقتها یا همیشه، از دستوراتش پیروی می‌کنند. ☝️ اون خدایِ دوم یا بت نتراشیده‌ای که پیروانِ زیادی هم داره، ماست، یا همون : 📖 أَ رَءَیْتَ مَنِ اتخََّذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ (فرقان/۴۳) 👈 آیا دیده‌ای آن کسی را که هوایِ نفس خود را، بعنوان معبود خود گرفته است؟ ✅ هر جایی که بین خواسته خدا (حکمی از احکام الهی) و خواسته ما تضاد پیش اومد، همونجا میشه فهمید که: 🔹 ما خداپرستیم یا نفس‌پرست؟ 🔹 ما مطیع خدائیم یا مطیع این بُت نفس. ❌ اگه دستور دین رو بی محلی کردیم و، دنبال خواهش‌های دلمون راه افتادیم، شک نکنیم که پرستیدیم. 🗣 نشون به اون نشون که: می‌گیم: 👈 «چون دلم می‌خواد» ولی نمیگیم: 👈 «چون خدا می‌خواد». http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
📎 کلام شهید 💐💐🌷💐🌷🌹💐🌷🌹💐 شهادت، معرفت و شناخت میخواهد، شاه کلید رسیدن به شهادت، معرفت است، نه احساسی است، نه هوسی و نه تعارفی ...👍👌👌 🌷شهید ابراهیم همت🌷 ☘☘☘ http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🍂🍂🍂🍂 ⚫️این متن خیلی دلمو آتیش زد دردودل حضرت ولی عصر(عج) با امام حسین (علیه السلام) 🔸حسین جان .... مهدی ام مهدی خسته ! دلم از بی وفایی ها شکسته ... حسین جان ...مانده ام تنهای ! شده کرب و بلایم کوه و صحرا! 🔸حسین جان ... کاش من جای تو بودم ! چو یارانت بُدم گِرد وجودت ! شما ولی آنها ...مرا یاران همه ، یک یک برفتند 🔸حسین جان مهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکسته 🔸حسین جان سال ها در انتظارم هنوز حسرت به یاران تو دارم 🔸حسین جان انتقام نگرفته ام من به جای امّتم شرمنده ام من 🔸حسین جان قطعه قطعه جسم اکبر(ع) سر افتاده'ی علی اصغر(ع) دو کتف خونی و مشک ابالفضل(ع) کنارعلقمه اشک ابالفضل(ع) صدای 'ی جانسوز (س) فرار کودکان در دشت وصحرا همه منزل به منزل در چنان که شد به آل تو ! 🔸حسین جان مهدی ام مهدی خسته دلم از بی وفایی ها شکسته هر آنچه عمه ام زینب(س) کشیده بود هر صبح و شام در پیش دیده ز قلبم میزند بیرون شراره چه کاری سخت تر از انتظاره 🔸حسین جان از شما شرمنده هستم گناه امّتم دو دستم چه قدر دیگر بگویم من به امّت دعا باشد کلید قفل غیبت 🔸 حسین جان مهدی ام مهدی ،دلم از بی وفایی ها شکسته😭😭😭😭😭 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
#شهیدهمت به روایت همسرش 1 #قسمت_چهارم #ادامه👈 خواستگاری بازگشت #همت از سفر حج، یک ماه به طول انجامید. در این فاصله، به اتفاق سایر خواهران اعزامی، خانه‌ای را برای سکونت خود در شهر اجاره کردیم🏠. یک شب، پیش از آمدن #حاجی به پاوه، خواب عجیبی دیدم. او بالای قله کوهی ایستاده بود و من از دامنه کوه او را تماشا می‌کردم. خانه سفیدی را به من نشان داد و گفت: «این خانه را برای تو می‌سازم. هر وقت آماده شد، دستت را می‌گیرم و بالا می‌کشم.»☝️ فردای آن شب خبر رسید که #همت از حج بازگشته است. یکی، دو روز بعد، از فرماندار شهر برای سخنرانی🎤 در مدرسه دعوت کرده بودیم ولی وقتی زمان سخنرانی فرا رسید، خبر آوردند که کسالت دارد و نمی‌تواند سخنرانی کند☹️، و به جای ایشان #حاج_همت می‌آید. در اواسط سخنرانی، یکی از برادران سپاه آمد و خبری در ارتباط با مناطق اطراف پاوه به او داد. #حاج_همت هم عذرخواهی کرد و سخنرانی را نیمه‌تمام رها کرد و رفت. آن روزها ما همچنان در منطقه، به مسؤولیتهایی که داشتیم، می‌پرداختیم.😇 راوی:همسرشهید #محمدابراهیم‌همت #ادامه‌دارد...🌹 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
سلام رفقای شهدایـی✋🏻 +ممنونم بابت اینکه پیگیر مطالب کانال هستید 🌹💫 -دوستان درایام محرم تبادل نداریم 👉🏻 +دراین ایام کمی مطالب و پست ها کم شده و من از شما ممنونم که بازم مطالب و دنبال میکنید🌸 ان شاالله بعدمحرم کمکاری ها جبران مے شود👌 -لطفاکانال و به دوستان خودتون معرفی کنید 🙏🏻 🍃🕊 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🍃🌸🍃🌺🍃🌺 🍃🌸🍃🌺🍃 🍃🌸🍃🌺 🍃🌸🍃 🍃🌸 🍃 سبک زندگی شهید همت از زبان همسرش: #قسمت_اول اجازه نمی‌داد بروم خرید. م
🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹🍃 سبک زندگی شهید همت از زبان همسرش: 💐🌷🌹🌷🌹🥀💐🌹💐🌷🥀🌷 شروع کرد به انداختن و مرتب کردن سفره. سرش پایین بود. با صدایی که انگار دوست ندارد، کسی غیر از خودش بشنود، گفت: «‌تو بعد از من سختی‌های زیادی می‌کشی. پس بگذار لااقل این یکی دو‌ روزی که در کنارت هستم، کمی کمکت کنم!» از جمله مواقعی که نسبت به حاجی حسادت می‌کردم، لحظاتی بود که مشغول عبادت می‌شد. صدای اذان را که می‌شنید، سرگرم هر کاری که بود، رهایش می‌کرد و آرام و بی‌صدا می‌رفت و مشغول نماز می‌شد. نیمه‌شب‌ها بلند می‌شد، وضو می‌گرفت و برای این‌که مزاحم خواب ما نباشد، می‌رفت به یک اتاق دیگر. در آن لحظات من اگر بیدار بودم، صدای ناله‌های آرامش را می‌شنیدم؛ صدایی که خیلی آرام بود. 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
کم خیره شو به نیزه ،علی رانشان نده گهواره نیست دست خودت راتکان نده بس کن رباب حرمله بیدار می شود سهمت دوباره خنده انظار می شود #آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان😭💔 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f