✨﷽✨
✍خوابی که سردار سلیمانی پس از شهادت سردار مهدی زینالدین دیدن :
دوماه از شهادتش میگذشت..نبود که دلداری امان بدهد،که غصه ی دلمان را بشوید و حالمان را خوب کند.
آن شب تا ساعت دو بیدار بودم. داشتم کارهای لشکر را سامان میدادم. توی قرار گاه نصرت جلسه گذاشته بودند؛ از خستگی نتوانستم بروم. خواب دست از سدم برنمیداشت؛ یک گوشه دراز کشیدم و پلک هایم روی هم رفت. داشتم آماده میشدم بروم جلسه که آقا مهدی از در وارد شد.
هیجانزده پرسیدم: «آقا مهدی مگه تو شهید نشدی؟همین چند وقت پیش، توی جادهی سردشت...» حرفم را نیمهتمام گذاشت. اخم كوتاهی كرد و چین به پیشانیاش افتاد. بعد باخنده گفت: «من توی جلسههاتون میام. مثل اینكه هنوز باور نكردی شهدا زندهن.» عجله داشت. میخواست برود. یك دیگر چهرهی درخشانش را كاویدم. حرف با گریه از گلویم بیرون ریخت: «پس حالا كه میخوای بری، لااقل یه پیغامی چیزی بده تا به رزمندهها برسونم.» رویم را زمین نزد. قاسم، من خیلی كار دارم، باید برم. هرچی میگم زود بنویس. هولهولكی گشتم دنبال كاغذ. یك برگهی كوچك پیدا كردم. فوری خودكارم را از جیبم درآوردم و گفتم: «بفرما برادر! بگو تا بنویسم.»بنویس: «سلام، من در جمع شما هستم»
همین چند كلمه را بیشتر نگفت. موقع خداحافظی، با لحنی كه چاشنیِ التماس داشت، گفتم: «بیزحمت زیر نوشته رو امضا كن.» برگه را گرفت و امضا كرد. كنارش نوشت: «سیدمهدی زینالدین» نگاهی بهتزده به امضا و نوشتهی زیرش كردم. باتعجب پرسیدم: «چی نوشتی آقامهدی؟ تو كه سید نبودی!» اینجا بهم مقام سیادت دادن.
🔹از خواب پریدم. موج صدای آقامهدی هنوز توی گوشم بود؛ «سلام، من در جمع شما هستم»
📚برشی از کتاب "تنها؛ زیر باران"
روایتی از حاج قاسم سلیمانی درباره شهید مهدی زین الدین...
نثار روح مطهر شان صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥این شعر حماسی در حضور رهبر انقلاب کمی دردهایمان در فراق سردار سلیمانی را تسکین میدهد آنجا که میخواند:
💚ما پیرو زهرا و علی در پی نوریم
ما منتظر مهدییشان وقت ظهوریم
💚در روز ظهورش چه شگفت است مراسم
چون همره مهدی است ابومهدی و قاسم
🌸ان شاءالله ظهور امام زمان بسیار نزدیک است و عزیز دلمان حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی هم جزو یاران ایشان به وقت ظهور هستند که رجعت میکنند....😞😭
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
سلام دوستان روزتون شهدایی😊
طاعات و عباداتتون قبول
جزءهاے تلاوت نشده به شرح زیر
است ڪہ تمامے این جزء هابه نیت
🌹🌹سردار سپهبدشــــہید
قاسم سلیمانے🌹🌹
هست کہ
نسخه ای از ثواب این ختم به روح پاک مرحوم محمد جواد میرزابیگی خادم الرضا_
خادم الشهدا بانی و متولی طرح دوست شهید من اهدامی شود ان شآلله😥😥
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
،۱۱،
. 🍀🍃🍀🍃🍀🍃🍀🍃🍀🍃🍀
کسانی که مایلند به ایدی زیر
مراجعه کنند
@Deltange_hemmat68
اجرتون باشهدا😊
شهادت روزیتون ان شآلله🙏
التماس دعا🙏🙏
مهلت تلاوت تا۲۲بهمن ماه
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀
@hemmat_channel
☑️میتوان قاسم سلیمانے شد؟؟😢
بله ڪه میشود اما...
1⃣۴۰سال باید جانت را ڪف دست بگیرے، از پشت میز #مدیریت دور شوے و در خاڪریزها از مردم و #اعتقادات دفاع ڪنے و از تڪه تڪه شدن به دست #اشقیا ، هراس نداشته باشے.😭😢
2⃣سلیمانے شدن ممڪن است اما #تواضع در برابر مردم و #سرسختے در مقابل دشمن را میطلبد.😢
3⃣میشود مثل او #محبوب_قلبها شد اما #اخلاص و #نمازاولوقت میخواهد ؛حتے در معرڪه و زیر #بمباران!😞
4⃣باید #ولایتپذیر بود ..👌
5⃣شبانه روز #غصهدارِ غم مردم بود .😢
6⃣دور از لابےهاے سیاسے،
با #صداقت، #امین دانستن مردم،
در قدرت بودن اما #سواستفاده نڪردن ، ...👌
↩️همه اینها، مسیر و اخلاق این شهید محبوب است، #جامعهبهاینهانیازدارد.😢
همه در مصاحبهها میگویند:
«من قاسم سلیمانے هستم»
آرے!
سلیمانے شدن ممڪن است اما
#طےطریــق میخواهد !!!👌👌
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
4_5814607105637746570.mp3
3.36M
بارشبارانے
یارخرآسانے
اےاشترثانے
قاسمسلیمانے🥀
خیلے قشنگه😭😭😭
#پیشنهاددانلود👌
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🛑سرگذشت ارواح در عالم برزخ 😱😱👻👻 (قسمت ۶) ♻️در حالیکه پرونده اعمالم بر گردنم سنگینی میکرد با زحمت سر
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ😱😱👻👻
(قسمت ۷)
♨️از ترس خودم را به نیک رساندم و محکم او را در برگرفتم.😱😩
ناگهان گناه دست کثیف و متعفنش را بر گردنم آویخت و قهقهه زنان فریاد بر آورد: خوشحالم دوست من، خوشحالم و... و باز همان قهقهه مستانه اش را سرداد. 😈👿👹👹
🔰ترس و اضطراب سراسر وجودم را فراگرفت. زبانم به لکنت افتاد و طپش قلبم شدت یافت و دیگر هیچ نفهمیدم. وقتی به هوش آمدم، سرم بر زانوی نیک بود. 😭😱
💠اما با دیدن چهره خون آلود نیک غم عالم در دلم نشست. گمان کردم که آن هیکل متعفن یعنی گناه بر او فائق آمده و پیروز گشته. اما نیک که دانست چه در قلبم می گذرد، صورت بر صورتم نهاد و آهسته گفت: غم مخور، بالاخره توانستم پس از یک درگیری و کشمکش پرونده اش را بدهم و او را برای مدتی از تو دور سازم. 😢😌
♦️برخواستم و در حالی که اشک در چشمانم حلقه زده بود، دست بر گردن نیک انداختم و گفتم: من دوست دارم تو همیشه در کنارم باشی. 😢
از آن شخص بد هیکل زشت رو بیزارم و ترسان. راستی که تنهایی به مراتب از بودن در کنار او، برایم لذت بخش تر است. 😢
چرا که وقتی گناه، در کنارم قرار می گیرد، وحشتی بزرگ به من دست می دهد.😱
🔶نیک با حالتی خاص گفت: البته او هم حق دارد که در کنار تو باشد، زیرا این چیزی است که خودت خواسته ای. 😔
با تعجب گفتم: من؟!😳
من هرگز خواهان او نبودم.😏
گفت: به هر حال هر چه باشد اعمال خلاف و گناه تو او را به این شکل درآورده است، و به ناچار بار دیگر او را در کنار خویش خواهی دید.😢😒
🔘از این گفته نیک خجل زده شدم و سخت مضطرب، و در حالیکه صدایم به شدت می لرزید، پرسیدم: کی؟ کجا؟😱😱😱
گفت: شاید در مسیر راهی که در پیش داریم....👌
💠گفتم: کدام راه؟ کدام مسیر؟ گفت: به واسطه بشارتی که نکیر و منکر به تو دادند، جایگاه تو منطقه ای است در وادی السلام، و تو باید هر چه زودتر خودت را آماده سفر به آن مکان مقدس کنی.😱😱😢
💥گفتم: وادی السلام کجاست؟ گفت: مکانی است که هر مومنی را آرزوی رسیدن به آنجاست و بناچار بایستی از بیابان برهوت نیز بگذری، تا در مسیر راه از هر ناپاکی و آلودگی پاک گردی،😱😢
🔴 و البته به واسطه رنج و مشقتی که خواهی برد، گناهانت ذوب خواهد شد. آنگاه با سلامت به مقصد خواهی رسید.👍👌
🍃گفتم: برهوت چگونه جایی است؟ 😢😱
گفت: کافران و ظالمان در آن جای گرفته و عذاب برزخی می شوند.👌
آنگاه از من خواست که خود را برای آغاز این سفر پر مشقت آماده سازم.😱
✍ادامه دارد...👌👌
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
#طرح_پروفایل
ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم😭
فاطمیه😢😢
شهید سپهبد قاسم سلیمانی😭
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
❣ ﷽ ❣
🎗دعای گنهکاران وقتی که به عالم برزخ می روند😭😭😭
ناگهان خبرمیرسد ...
🔈انالله و انالیه راجعون
🎈فلانے فوت شد....
📢ناگهان... یهویی...
🎵🚫 سری به پیجش در اینستگرام میزنی می بینی پر از ڪلیپها و ترانه و موسیقی و رقص و آوازهای مبتذل وووو...
💖اثری از یاد الله نیست...
❤نام الله نیست...
💚دین و ایمان قرآن وعترت و ذکر و آیات و احادیث...
در پیجش نیست!!!
🖤همه پستهایش بیهوده....
👌این پیج برای همیشه پرونده اش بسته میشه
با همه محتویاتش، در برابر الله تعالی روز قیامت با صاحبش حاضر میشود...
✔پس خواهر و برادر
عزیز، نوجوان عزیز...
💥فراموش نڪن پیج تو #صندوق_اعمالت هست...
💬دربرابر هرپستی،
🎥هرڪلیپی،
📱هرمطلبی ڪه میگذاری تومسئول هستی
📝 ببین برای بعد از مرگت چه پسانداز ڪرده ای
👈مرگ هم خبر نمیڪند ...
ناگهانی میاد...
پشیمانی بعد از مرگ دیگه هیچ سودی ندارد...
☝الان سری بزن به پیجت یا تلگرامت یا...
خودت ببین و قضاوت ڪن...
خودت، خودت را محاسبه ڪن...
قبل از اینڪه مرگت فرا رسد و از تو ڪاری بر نیاید.
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
سلام دوستان شهدایی😊😊
ان شآلله قصد داریم به شرط لیاقت
و دور از ریا با کمک آقا امام زمان
(عج)وشهدا دور نود وهفتم
ختم قرآن را برگزارکنیم
با توکل بر خدا وباکمک امام زمان(عج) همه جزءهای این سرے به نیت
🌹سردارسپهبدشهید
قاسم سلیمانے🌹
هست
نسخه ای از ثواب این ختم به روح پاک مرحوم محمدجواد میرزابیگی خادم الرضا_خادم الشهدا _ بانی و متولی طرح #دوست_شهید_من اهدا میشود ان شاءالله
ڪسانے ڪہ تمایل دارند در این ختم شرڪت ڪنند بہ آیدے زیر جزءمورد نظر خود را اطلاع دهند
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
@deltange_hemmat68
شــــــــــہادت روزیتون ان شآلله🙏
اجرتون با شہدا😊
التماس دعا🙏🙏
مهلت تلاوت ان شاالله تا۲۲بهمن ماه
🌻☘🌻☘🌻☘🌻☘🌻☘🌻☘
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
سلام دوستان روزتون شهدایی😊
طاعات و عباداتتون قبول
جزءهاے تلاوت نشده به شرح زیر
است ڪہ تمامے این جزء هابه نیت
🌹🌹سردار سپهبدشــــہید
قاسم سلیمانے🌹🌹
هست کہ
نسخه ای از ثواب این ختم به روح پاک مرحوم محمد جواد میرزابیگی خادم الرضا_
خادم الشهدا بانی و متولی طرح دوست شهید من اهدامی شود ان شآلله😥😥
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
،۹،۱۰،۱۱،
،،۱۵،۱۶،۱۷،۱۸،۱۹،۲۰
۲۱،۲۲،۲۳،۲۴،۲۵،۲۶،۲۷،
. 🍀🍃🍀🍃🍀🍃🍀🍃🍀🍃🍀
کسانی که مایلند به ایدی زیر
مراجعه کنند
@Deltange_hemmat68
اجرتون باشهدا😊
شهادت روزیتون ان شآلله🙏
التماس دعا🙏🙏
مهلت تلاوت تا۲۲بهمن ماه
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#نکته_های_مهدوی ۶ 6 -آیا می توان همه اهل بیت علیهم السلام را دید⁉️ 🔰خیلی دوستدار اهل بیت علیهم الس
#نکته_های_مهدوی ۷
•°|اَگَر۱۷یآوَردآشٺیــم!!! |•°
صحنهعجیبےبود! 😧
داشت امام و حجت خدا را نـــــــــــــصیحت
می کرد! میگفت: وَ اللَّهِ مَا
يَسَعُكَ الْقُعُودُ
[#بهخداقسمنشستنبراےشماجائزنیست]
الزام است قیام کنید.
امامصـ♡ــادقعلیہالسلامفرمودند:
چرِآ؟! ای سدير!
عرض کرد:
به خاطر فراوانیپیروان
و ياورانی
که داريد. به #خــــــُدا قســــــم اگر
امیرالمؤمنینعلیهالسلاماينهمه
پیرو و ياور داشت،
ديگران در غصب خلافت او طمع
نمےڪردند.و [اوقیآممیڪرد]
حضرت فرمودند:
+به نظرٺ چقدر ياور دارم؟ 🤔
گفت:
- ۱۰۰۰۰۰ فرمود: صد هزار؟
گفتم:
-بله بلکه ۲۰۰۰۰۰ بلکه نصف دنیا.
می گويد:
•~حضرتسڪوٺڪردند•~
و بعد فرمودند:
+برايت امڪانش هست به ينبع برويم؟
گفتم :
-بله.
مرکب آماده کردند با هم حرکت کرديم
تا وقت نماز رسید در حالے
که دنبال مکان مناسب براے
نماز بوديم چشم حضرت به
پسر بچه ای افتاد ڪه
بزغاله می چراند
ايستادند و فرمودند:
وَ اللَّهِ يَا سَدِيرُ لَوْ كَانَ لِي
شِيعَةٌ بِعَدَدِ هَذِهِ الْجِدَاءِ
مَا وَسِعَنِي الْقُعُودُ.
بہخدا قسماےسدير!
اگر به تعداد اين اينها
|شیعـــــه|داشتم نشستن برايم مجاز نبود!
بعد از نماز برگشتم و بزغاله ها را شمردم
ديدم ۱۷ راس هستند.
۱ . الکافی (ط - إلسلامیة) ج۲ ،۲۴۳
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ😱😱👻👻 (قسمت ۷) ♨️از ترس خودم را به نیک رساندم و محکم او را در برگرفتم.😱😩
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ😱😱👻👻
(قسمت ۸)
🏴 از قبر بیرون رفتیم. نیک جلو رفت و من با کمی فاصله از پشت سر او حرکت می کردم. 😢
💠ترس واضطراب مرا لحظه ای آرام نمی گذاشت. هر چه جلوتر می رفتیم، محیط بازتر و مناظر اطراف آن عجیب تر می شد. 😞
✨از نیک خواستم که از من فاصله نگیرد، همدوش و همقدمم باشد و اندکی نیز آهسته تر گام بردارد.😢
✨نیک ایستاد و گفت: تو را به من سپرده اند که یار و مونس ات باشم. تا آنگاه که به سلامت قدم به وادی السلام گذاری به همین خاطر اندکی جلوتر از تو در حرکتم تا راه را بشناسی.😊
🍃پس از لحظه ای سکوت، بدین
گونه سخنش را ادامه داد: البته اگر گناه بتواند فریبت دهد و یا به اجبار تو را همراه خود سازد، بدون شک دیرتر به مقصد خواهی رسید...😒
💥اضطرابم بیشتر شد و از آن به بعد هر آ ن احتمال آشکار شدن گناه را می دادم. مسیر راه را با همه مشکلاتش پیمودیم تا به کوهی رسیدیم که البته با سختی فراوان توانستیم خود را به اوج آن برسانیم.😞😱
🌪در چشم انداز ما، بیابانی قرار داشت که از هر طرف، بی انتها و آسمان آن مملو از دود و آتش بود. 🔥🔥🔥
🌹نیک خیره به چشمانم گفت: این همان وادی برهوت است که اکنون فقط دورنمایی از آن را می بینی.😢😱
❄️خودم را به نیک رساندم و گفتم: من از این وادی هراسانم. 😭
بیا از راه ایمن تری برویم. نیک ایستاد و گفت: راه عبور تو، همین است اما تا آنجا که در توان من باشد تو را رها نخواهم کرد و در مواقع خطر نیز به یاریت خواهم شتافت.😢
🌾حرفهای نیک اندکی از اضطراب و وحشتم کاست اما با این همه، هنوز نگرانی در وجودم قابل احساس بود. لحظاتی به سکوت گذشت. سپس رو به نیک کردم و دوباره گفتم: راه امن تری وجود ندارد؟😢😱
🥀 صورتش را به سمت من چرخاند و گفت: بهتر است بدانی که: در عالم برزخ نیز، که تنها سایه ای از بهشت و جهنم است بیابان برهوتی قرار دارد، که همانند پل صراط در قیامت است و به ناچار باید از آن گذشت. تا در صورت لیاقت به وادی السلام رسید. 👌
📛اما وای بر آنان که می مانند و به عذاب مبتلا می گردند و یا دست کم گرفتار و سرگردان می شوند...😱
◾️به سمت آن دشت بی پایان به راه افتادیم. هرچه پایین تر می رفتیم، هوا گرم و گرمتر🔥 می شد. وقتی به سطح زمین رسیدیم، نفسم به شماره افتاد. از نیک خواستم که لحظه ای برای استراحت توقف کند، اما او نپذیرفت و گفت: راه طولانی و خطرناکی در پیش داریم. بنابراین وقت را تلف نکن.😱
💫گفتم: من دیگر نمی توانم چون شدت گرما مرا از پا درآورده است. در همین حال و در حالی که عرق از سرو روی من فرو می ریخت، نقش بر زمین شدم.😱😱😢
🍃 نیک از آبی که همراه داشت به من نوشانید.سپس در حالی که هنوز از زخمش رنج می برد، مرا بلند کرده و بر کول خود نهاد و به مسیر همچنان ادامه داد.👌
🌼از این که رهایم نکرد و با وجود زخمهای بیشمارش، چون دوستی مهربان برایم دل سوزاند، خوشحال بودم و شرمگین...😢😊
✍ادامه دارد...
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f