eitaa logo
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
978 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
491 ویدیو
55 فایل
•[ بـِـسْمِ رَبِّ الشُّهَدا ]• •{ڪانال شہید محمد ابراهیم همت}• 🌹|وَقتے عِشْق عاقل مےشود،عَقْل عاشق مے شود،آنگاہ شہید مےشوید|🌹 🌷شهید مصطفی چمران🌷 @deltange_hemmat68 @shahidhemmat68 انِتقاد،پیشْنَهاد،پروفایلِ سفارشی
مشاهده در ایتا
دانلود
. خرمشهر بوديم آشپز وكمک آشپز تازه وارد بودند و با شوخی بچه‌ها ناآشنا آشپز سفره‌رو انداخت وسط سنگر و بعد بشقاب‌ها رو چيد جلوی بچه ها. رفت‌نون بياره‌كه‌عليرضابلند شد و گفت: بچه ها ! يادتون نره ! آشپزاومد و تند و تند دوتا نون گذاشت جلوی هر نفر ورفت. بچه ها تند نون هارو گذاشتند زير پيراهنشون. كمک آشپز اومد نگاه سفره كرد. تعجب كرد. تند و تند براي هرنفر دوتا كوكو گذاشت ورفت. . بچه ها با سرعت كوكوها رو گذاشتند لای نون هایی كه زير پيراهنشون بود. آشپز و كمک آشپز اومدن بالا سر بچه ها. زل‌زدند به سفره. بچه ها شروع كردند به گفتن شعار هميشگی: ما گشنمونه ياالله ! . كه حاجی داخل سنگر شد و گفت: -چه‌خبره؟! آشپز دويد روبروی‌حاجی +حاجی،اينها ديگه كيند! كجا بودند! ديوونه‌اند يا موجی؟! فرمانده با خنده پرسيد -چي شده؟ . +تو يه چشم بهم زدن مثل آفريقائی های گشنه هرچی بود بلعيدند!!😤 آشپز داشت بلبل زبونی‌ميكرد كه بچه ها نونها و كوكوهارو يواشكی گذاشتند تو سفره. -اين بيچاره ها كه هنوز غذاهاشون رو نخوردند! آشپز نگاه سفره كرد. كمی چشماشو باز وبسته كرد.😨 با تعجب سرش رو تكونی داد +جل الخالق،اينهاديونه‌اند يا اجنه؟!‌ و بعد رفت‌تو آشپزخونه هنوز نرفته بود كه صدای‌خنده‌ی‌بچه‌ها سنگرو لرزوند😂 . http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f