°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠قسمت :2⃣ #فصل_اول بچه
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :3⃣
#فصل_اول
پدرم چوبدار بود. کارش این بود که ماهی یک بار از روستا های اطراف گوسفند می خرید و به تهران و شهرهای اطراف می برد و می فروخت.
از این راه درآمد خوبی به دست می آورد. در هر معامله یک کامیون گوسفند خرید و فروش می کرد.
در این سفرها بود که برایم اسباب بازی و عروسک های جورواجور می خرید.
روزهایی که پدرم برای معامله به سفر می رفت، بدترین روزهای عمرم بود. آن قدر گریه می کردم و اشک می ریختم که چشم هایم مثل دو تا کاسه ی خون می شد.
پدرم بغلم می کرد. تندتند می بوسیدم و می گفت:
«اگر گریه نکنی و دختر خوبی باشی، هر چه بخواهی برایت می خرم.»
با این وعده و وعیدها، خام می شدم و به رفتن پدر رضایت می دادم.
تازه آن وقت بود که سفارش هایم شروع می شد.
می گفتم: «حاج آقا! عروسک می خواهم؛ از آن عروسک هایی که مو های بلند دارند با چشم های آبی. از آن هایی که چشم هایشان باز و بسته می شود.
النگو هم می خواهم. برایم دمپایی انگشتی هم بخر. از آن صندل های پاشنه چوبی که وقتی راه می روی تق تق صدا می کنند.
بشقاب و قابلمه ی اسباب بازی هم می خواهم.»
پدر مرا می بوسید و می گفت: «می خرم. می خرم. فقط تو دختر خوبی باش، گریه نکن. برای حاج آقایت بخند. حاج آقا همه چیز برایت می خرد.»
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠قسمت :3⃣ #فصل_اول پدر
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :4⃣
#فصل_اول
من گریه نمی کردم؛ اما برای پدر هم نمی خندیدم. از اینکه مجبور بودم او را دو سه روز نبینم، ناراحت بودم.
از تنهایی بدم می آمد. دوست داشتم پدرم روز و شب پیشم باشد. همه اهل روستا هم از علاقه من به پدرم باخبر بودند.
گاهی که با مادرم به سر چشمه می رفتیم تا آب بیاوریم یا مادرم لباس ها را بشوید، زن ها سربه سرم می گذاشتند و می گفتند: «قدم! تو به کی شوهر می کنی؟!»
می گفتم: «به حاج آقایم.»
می گفتند: «حاج آقا که پدرت است! »
می گفتم: «نه، حاج آقا شوهرم است. هر چه بخواهم، برایم می خرد.»
بچه بودم و معنی این حرف ها را نمی فهمیدم.
زن ها می خندیدند و درِ گوشی چیزهایی به هم می گفتند و به لباس های داخل تشت چنگ می زدند.
تا پدرم برود و برگردد، روزها برایم یک سال طول می کشید.
مادرم از صبح تا شب کار داشت. از بی کاری حوصله ام سر می رفت.
بهانه می گرفتم و می گفتم: «به من کار بده، خسته شدم.» مادرم همان طور که به کارهایش می رسید، می گفت: «تو بخور و بخواب. به وقتش آن قدر کار کنی که خسته شوی.
حاج آقا سپرده، نگذارم دست به سیاه و سفید بزنی.»
دلم نمی خواست بخورم و بخوابم؛ اما انگار کار دیگری نداشتم. خواهرهایم به صدا درآمده بودند.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
سلام شبتون شهدایی 😊
نمازوروزه هاتون قبول درگاه حق👌
امشب شب یازدهم چله دعای شریف توسل هست به نیابت از اقاامام زمان(عج)
ممنون از عزیزانی که دراین چله باماهمکاری کردند و سرساعت دعا روتلاوت کردند☺️
۱.خانم مامان امیرعلی
۲.خانم محمدصالح
۳.خانم یاس
۴.خانم یامولامهدی ادرکنی
۵.خانم جعفری
۶.خانم نیک نژاد
۷.خانم خادم کریمه
۸.خانم اقیان
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#خلوت_دونفره ۱۳ تو آن شیرینےِ خاصِ چشیدنِ هر دعاےِ سحرے... میگویم | اللهم انی اسئلکَ ... | تو به ذ
#خلوت_دونفره ۱۴
✍کاش مرا ،
به خودت مشغول کنی !
تا درگیر و دارِ دنیایی شدنها
نفس کشیدنم بویِ خودخواهی ندهد ...
✨قبولِ زحمتم میکنی خدا ؟
.
برداشتی از : انعام/۳۲
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#خلوت_دونفره ۱۴ ✍کاش مرا ، به خودت مشغول کنی ! تا درگیر و دارِ دنیایی شدنها نفس کشیدنم بویِ خودخوا
#خلوت_دونفره ۱۵
✍پشت من راه میروی
و تمام راه عبورم را که بچگانه بهم ریخته ام مرتب میکنی!
سربرمیگردانم
دیگر اثری از گذشته سیاهم نیست!
فقط تو مانده ای.
✨وَ يستر علي كل عورة و انا اعصيه
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
2_5226802232309055693.mp3
5.3M
#حرفهای_من_و_خدا
#دلنوشته سحر شانزدهم
✍سالهاست که رسم میان من و تو، همین بوده است ؛
من... یکسال...را خراب کرده ام!
و تو....سال بعد را به نیکوترین تقدیر، نوشته ای!
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀
سلام دوستان شهدایی😊😊
ضمن عرض سلام و با آرزوی قبولی
طاعات و عبادات شما روزه داران
عزیز و گرامی☺️☺️
ان شآلله قصد داریم به شرط لیاقت
و دور از ریا با کمک آقا امام زمان
(عج)وشهدا ختم قرآن برگزارکنیم
ان شآلله برای هر جزئی یک شهید
که لیست جز برای هر شهید به
شرح زیر است
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
جز 1⃣ شــــہید مصطفی چمران
جز 2⃣ شـــــہید مــــــــــہدے باڪرے
جز 3⃣ شــــــہید حاج حسین خرازے
جز 4⃣شــــہید حاج محمدابراهیم
همت
جز 5⃣ شــــہید مــــہدے زین الدین
جز 6⃣ شـــــہید سید مرتضی آوینے
جز 7⃣ طلبہ شــــہیده فــہیمہ سیارے
جز 8⃣ شــــہیده مریم فرهانیان
جز 9⃣ شـــہیده ناهید فاتحے ڪرجو
جز 🔟 شـــــہیده نسرین افضل
جز 1⃣1⃣ شـــہید محمد رضا
تورجے زاده
جز 2⃣1⃣ شــــہید ولے اللہ چراغچے
جز 3⃣1⃣ شـــہید ابراهیم هادے
جز 4⃣1⃣ شــــہید محمد جـــــہان آرا
جز 5⃣1⃣ شـــہید حاج احمدڪاظمے
جز 6⃣1⃣ شــــہید محمد رضا حقیقے
جز7⃣1⃣ شـــــــہید عبدالحسین
برونسے
جز 8⃣1⃣ شـــــہید مجتبے علمدار
جز 9⃣1⃣شــہید محسن دین شعارے
جز 0⃣2⃣شــہید حاج محمود ڪاوه
جز 1⃣2⃣ شـــہید علےاڪبرشیرودے
جز 2⃣2⃣ شــــہید احمد ڪشورے
جز 3⃣2⃣شـــــہید سید حسین
علم الہدے
جز4⃣2⃣ شــــــہید شاهرخ ضرغام
جز 5⃣2⃣شـــــہید محمد بروجردے
جز 6⃣2⃣شـــہید علے صیاد شیرازے
جز 7⃣2⃣شــــہید محسن وزوایے
جز 8⃣2⃣ شـــہید حسن باقرے
جز 9⃣2⃣شـــہید مصطفے
صفرے تبار
جز 0⃣3⃣شــــہید سید مجتبے
هاشمے
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀
ڪسانے ڪہ مایل اند در این ختم
شرڪت کنند شماره جزء
مورد نظر خود را بہ آیدے زیر
ارسال کنید.😊
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
@Deltange_hemmat68
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
ان شآلله بتونیم بہ شرط لیاقت
شاهد ده ها ختم در این ماه
ضیافت الهے باشیم☺️️
اجرتون با خود شهدا...😊
شہادت روزیتون ان شآلله🙏
التماس دعا🙏🙏
یازهرا(س)😊😊
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
سلام بزرگواران تعداد جز های
برداشته شده تا الان به شرح زیر
است
جز هاے
۴،۱۶،۳۰،۱۱،۱۳،۶،۲۷،۱۹،۱۷،۷
کسانی که مایل هستند شرکت کنند
در این ختم به آیدے زیر
جزء مورد نظر خود را اعلام کنند
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
@Deltange_hemmat68
اجرتون باشهدا😊😊
التماس دعا
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌸🌈🌱 •|... ﷽... |• #ڪلامی_از_بهشت ملت ما ملت معجزه گر قرآن است و من سفارشم به ملت تداوم بخشیدن به را
🌸🌈🌱
•|... ﷽... |• خصوصیات رزمنده اسلام از منظر #شهید_همت✨
.
.
.
یکی از خصوصیات مؤمن تحمل، صبر، شکیبایی و استقامت👌 او در زمان هایی است که انسان های عادی نمی توانند در آن مقاطع تحمل داشته باشند. پس یکی از خصوصیات مؤمن این است که در کارهای دشوار تردید نمی کند☝️. در میدان جنگ هم، با توجه به همۀ بدبختی های آن، گرمای هوا، سختی های آن، زخمی و #شهید شدن💔 و همۀ معضلات قابل پیش بینی آن، انسان باید پیش بینی یک چیز دیگر را هم بکند و آن این است که ببیند تا چه اندازه خودش را مهیا کرده که به هدف خودش پایبند باشد و در جریان عمل به چه سمتی سوق پیدا خواهد کرد. در این زمینه هم میزان تحمل و استقامت هرکس به این بستگی دارد😇 که او چقدر خودش را ساخته باشد و #هوای_نفس را از وجود خودش دور کرده باشد و اصلاً چقدر برای نبرد آمادگی داشته باشد🙂. پس این تحمل، بستگی به میزان #خودسازی آن انسانی دارد، که به #جبهه می آید...✌️
.
.
📚 منبع: کتاب ارزشمند #ضربت_متقابل ، صفحه ۴۱۴ ، سخنرانی فرمانده #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله🌸 (ص) ، #حاج_محمد_ابراهیم_همت در فرجام مرحلۀ سوم #عملیات_رمضان ، بامداد جمعه ۱ مرداد ۱۳۶۱ در جمع چهل نفری نیروهای گروهان ۳ گردان #حبیب🌹
🌸🌈🌱
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌸🌈🌱 •|... ﷽... |• خصوصیات رزمنده اسلام از منظر #شهید_همت✨ . . . یکی از خصوصیات مؤمن تحمل، صبر، شکیب
🌸🌈🌱
•|... ﷽... |• در فکه کاری ناتمام داشت که می باید انجامش می داد. صدای بچه های گردان کمیل را می شنید که #همت را صدا می زدند « #حاجی، سلام ما را به امام برسان. بگو عاشورایی جنگیدیم.»✌️ و گریه ی #همت را که ملتمسانه سوگندشان می داد « تو را به خدا تماستان را قطع نکنید. با من حرف بزنید، حرف بزنید.»😔
کریم نجوا را می دید که از کنار بچه ها می دوید و می خندید: «بچه ها! دیر و زود دارده، اما سوخت و سوز نداره»🙂.... یکی می افتاد، یکی بلند می شد. یک آب می خواست، زمین تشنه بود، آسمان تشنه بود، فریاد عطش کران تا کران را در بر می گیرد... و سید داشت برنامه ی عاشوراییش را می ساخت.😭😭
🌸🌈🌱
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f