°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
4⃣1⃣به یاد #شهید_علی_عباس_حسن_پور شادی روحش صلوات 🍃🌹🍃🌹 @hemmat_channel
﷽
🌸 بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین 🌸
6⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
#شهید_علی_عباس_حسن_پور
راوی_دوست_شهید
🌹 یک شب بیشتر بچه ها حالت مسمویت براشون پیش اومد و توانایی نگهبانی کردن نداشتن ...
من به اجبار حدود بیست ساعت سر پست بودم. 😢
چهار و نیم صبح برگشتم سنگر ،
دیدم همه خوابند ولی علی عباس در حال نماز خوندنه.
نمازش که تموم شد نگاهی بهم کرد و به حالت شرمندگی سرش رو پایین انداخت. 😔
گفتم علی عباس ؛ چی شده چرا ناراحتی؟
گفت من دیشب تا صبح استراحت می کردم ولی تو داشتی نگهبانی می دادی ...!
بهش گفتم دست خودت که نبود نمی تونستی. 😌
🌹 علی عباس بعد ها همش بهم می گفت
میگفت : باید حقی که نسبت به شما دارم رو ادا کنم. 👌
آقای اسلام دوست می گفت : نوبت علی عباس بود که در بیرون سنگر نگهبانی دهد.
نگهبانی به این صورت بود که بچه ها تا صبح دوساعته و شیفتی نگهبانی می دادن.
🌹 ولی اون شب علی عباس و یکی دیگه از رزمنده ها تا موقع سحر خودشون نگهبانی دادن
و بچه هایی رو که نوبتشون بود بیدار نکردن و از خوابشون گذشتن. 🙏
فردای همون شب تقریبا ساعت سه بعد از ظهر کمک های مردمی رسید و اونهارو تقسیم کردن ...
🌹 علی عباس و همون رزمنده که شب تا سحر رو نگهبانی داده بودن چیزی از اون کمک هارو نخوردن ...
اونجا فهمیدم که روزه گرفته اند.
#لذت_بندگی
✍ از کتاب : مسافر ملکوت
🍃🌹🍃🌹
@hemmat_channel
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#شهیدی که بعد از ۱۰ سال خون تازه از بدنش جاری شد... 5⃣1⃣به یاد #شهید_عبدالنبی_یحیایی شادی روحش صلوات
7⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
🌹شهیدی که بعد از ۱۰ سال، خون تازه از بدنش جاری شد...
#شهید_عبدالنبی_یحیایی
"شهید عبدالنبی یحیایی" از شهدای شاخص استان بوشهر است که در سال 62 و عملیات والفجر 2 به شهادت رسید. پیکر مطهر وی نیز در شهر تنگ ارم شهرستان دشتستان به خاک سپرده شد.
خانواده شهید پس از گذشت 10 سال از تدفین، به دلیل نشست مزار و نیاز به تعمیر آن، ناچار به نبش قبر شدند که در این حین متوجه سالم بودن جسد مطهر شهید می شوند، به گونه ای که بر اساس شهادت حاضران، بدن شهید گرم و تازه بوده و خون نیز در آن جریان داشته است....
🍃🌹🍃🌹
@hemmat_channel
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
شهید هادی کجا و من کجا...❗️ 👇🌹👇 @hemmat_channel
⭕️#مذهبی بودم،
کارم شده بود چیک و چیک؛
سلفی و یهویی...📸
عکسهای مختلف با #چادر و #روسری لبنانی!
من و دوستم یهویی توی کافیشاپ
من و زهرا یهویی گلزار شهدا... !!
من و خواهرم یهویی... !!!
عکس #لبخند با #عشوه های ریز دخترانه...
دقت میکردم که حتما چال لپم نمایان شود در تمامی عکسها...😐
کامنتهایم یکی در میان احسنت و فتبارک الله...
دایرکتهایم پر شده بود از تعریف و تجمیدها...
از نظر خودم کارم اشتباه نبود😏
چرا که داشتم حجاب، #حجاب_برتر‼️
کم کم در عکسهایم رنگ و لعابها بالا گرفت،
تعداد مزاحمها هم خدا بدهد برکت!
کلافه از این صف طویل #مزاحمت...
یکبار از خودم جویا شدم چیست علت؟!
چشمم خورد به کتابی📚
رویش نشسته بود خروارها خاک #غفلت...
هاا کردم و خاکها پرید از هر طرف...
«#سلام_بر_ابراهیم» بود عنوان زیر خاکی من.
"ابراهیم هادی" خودمان...🌹
همان گل پسر خوشتیپ...
چارشانه و هیکل روی فرم و اخلاق ورزشی👌
شکست نفس خود را...✌️
شیک پوشی را بوسید و گذاشت کنج خانه...
ساک ورزشیاش هم تبدیل شد به کیسه پلاستیکی!
رفتم سراغ ایسنتا و پستها
نگاهی انداختم به کامنتها؛
۸۰ درصدش جنس #مذکر بود!!!
با احسنت ها و درودهای فراوان!
لابه لای کامنتها چشمم خورد به حرفهای نسبتا بودار برادرها!😒
دایرکتهایم که بماند!
عجب لبخند ملیحی...
عجب حجب و حیایی...
انگار پنهان شده بود پشت این حرفهای نسبتا ساده؛
عجب هلویی...
عجب قند و نباتی، ای جان!
از خودم بدم آمد😞
شرمسار شدم از این همه عشوه و دلبری...😔
شهید هادی کجا و من کجا❗️
باید #نفس را قربانی میکردم...
پا گذاشتم روی نفس و خواستم کمی بشوم شبیه ابراهیم و ابراهیمها...✨
@hemmat_channel