eitaa logo
سلام بر ابراهیم
1.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
349 ویدیو
4 فایل
🌼 یا الله 🌹گـویند چـرا تـودل به شھیدان دادے؟ واللہ ڪہ مـن نـدادم، آنـھابـردند دل هایی که در مسیر عاشقی کم بیاورند می میرند. ‌ 🌷‌تقدیم به روح آسمانی شهیدان 💟 #ابراهیم_همت و #ابراهیم_هادی ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 🌷چقدر #پَر می کشد دلم به هوای "تو" انگار تمام #پرنده های جهان در قلبم #آشیانه کرده اند ...❤️ #شهید_عباس_دانشگر🕊 #شهید_دهه_هفتادی_مدافع_حرم🌺🍃 🍃🌹 @hemmat_hadi
#پنجشنبه ها تو زائر #حســــیــــنی و من #زائر تـــــــــــــــــــــوام... شهدا را یاد کنیم با ذکر #صلوات🌷 #شهید_مدافع_حرم #شهیدجواد_محمدی 🕊❤️ @hemmat_hadi
🌷چون بشنوی صلای #مـؤذن، #شتــاب ڪــن ڪز بارگاه قدس ندا می دهد #نمــاز ... #شهید_علی_صیادشیرازی🌹 #التماس_دعـا🍃 ❤️🍃 @hemmat_hadi
#دستم بگیـــر تا ڪہ #بھشتم بنا شود... شاید سرم قبول ڪنی #خاڪ پا شود... بالے بده ڪہ #بال بگیرد اسیر تو... شاید ڪبوتر حرم #کربلا شود...🕊 #شهید_حسین_معزغلامی #سلام_صبحتون_شهدایی 🍃❤️ @hemmat_hadi
🌷 💠مسئولان آن موقع !!! 🌷↫تو یکی از ‌ها زخمی شده بود، پاشو گرفته بودن. هر روز بین ساعت ١١ و ١٢ برا عوض کردن پانسمان مى ‌یومد. ولی یه روز نیامد! خیلی دقیق و بود، نگران شدیم.... 🌷↫پرس و جو کردیم، یکی از ‌ها گفت: «از صبح تا عصر حمام بوده!» گفتیم نباید اینقدر تو حمام باشه، ممکنه گچ پاش نم بکشه! 🌷↫سراسیمه به حمام رفتیم. گچ پای احمد بود، ولی از انگشتاش می‌ چکید. داشت لباس رزمنده‌ ها رو می‌ شست. نگاهی به نگاهِ نگران ما کرد و گفت: «حواسم به گچ پام بود، چون .» 🌷 ♥️🍃 @hemmat_hadi
🔻شهید هادی کجا و من کجا؟ مذهبی بودم، کارم شده بود چیک و چیک📸 سلفی و یهویی...✌️ عکس‌های مختلف با و لبنانی! من و دوستم یهویی توی کافی‌شاپ من و زهرا یهویی ... !! من و خواهرم یهویی... !!! عکس لبخند با های ریز دخترانه... دقت می‌کردم که حتما چال لپم نمایان شود در تمامی عکس‌ها... یکی در میان احسنت و فتبارک الله👌... پر شده بود از تعریف و تجمیدها... از نظر خودم کارم اشتباه نبود📛 چرا که حجاب داشتم ، کم کم در عکس‌هایم رنگ و لعاب‌ها بالا گرفت، تعداد هم خدا بدهد برکت! کلافه از این صف طویل مزاحمت... ♨️یکبار از خودم جویا شدم چیست علت؟!؟!؟!؟! چشمم خورد به کتابی📚 رویش نشسته بود ... هاا کردم و خاک‌ها پرید از هر طرف... 📖« » بود عنوان زیر خاکی من. " هادی" خودمان... همان گل پسر و روی فرم و ورزشی شکست خود را... شیک پوشی را بوسید و گذاشت کنج خانه... ساک ورزشی‌اش هم تبدیل شد به کیسه پلاستیکی! رفتم سراغ و پست‌ها نگاهی انداختم به کامنت‌ها؛ ۸۰ درصدش جنس بود!!!📛🔞 با احسنت ها و درودهای فراوان! لابه لای کامنت‌ها چشمم خورد به حرف‌های برادرها! دایرکت‌هایم که بماند! ⚡️عجب لبخند ملیحی... ⚡️عجب حجب و حیایی... انگار پنهان شده بود پشت این حرف‌های نسبتا ساده؛ 💥عجب هلویی... 💥عجب قند و نباتی، ای جان! از خودم بدم آمد شرمسار شدم از این همه عشوه و دلبری... کجا و من کجا باید نفس را قربانی می‌کردم... پا گذاشتم روی نفس و خواستم کمی بشوم شبیه ابراهیم و ابراهیم‌ها... ✨🌷 دعا میکنم اگر تا حالا این رو نخوندین، توفیق خوندنش نصیبتون بشه. 🍃🌹 @hemmat_hadi
خوابش رادیدہ بودند و از مهدی پرسیدہ بودند: راستش را بگو #شب_اول_قبر ڪہ نڪیر و منڪر آمدند چطور شد؟ در جواب گفتہ بود: تا زخم هایم را دیدند گفتند آفرین و رفتند #شهید_مدافع‌حرم_مهدی_عزیزی #شبتون_شهدایی🌺
ڪاش می‌شد #فاصله را ڪم ڪنیم ، فاصله‌ی #دل‌هایمان را تا شما ... مسافتی که #عشــق، مقیاس آن باشد نه چیز دیگر ...❤️ #مردان_بی_ادعا #گاهـی_نگاهـی🌸🌿 🍃♥️ @hemmat_hadi
💟 🌷 💠پله پله تاخدا 🌷در عملیات ۵ در شهر مهران، منطقه چنگوله من مسئول گردان ۵۰١ مقداد بودم. یک روز با فرماندهان گروهان و مسئول طرح و عملیات برادر موسی حاج محمدی که از برادران خوب بود جلسه ای در مورد مسائل مربوط به جنگ برگزار کردیم و قرار شد که بنده به همراه برادر حاج محمدی به شناسایی منطقه برویم. 🌷ما نیز ساعت ٤ صبح را برای انجام شناسایی در نظر گرفیم. قرار گذاشتیم تا در آن ساعت در منطقه، حاضر باشیم و ان شاء الله عملیات را آغاز کنیم. ساعت حدود ٤-٣/٥ بود که به محل رسیدیم. دیدم برادر محمدى بر سر سجاده ى ایستاده با خدای خود خلوت کرده و می خواند. 🌷....منتظر شدم تا نماز را تمام کند بعد که جلو رفتم او من را در کشید یک لحظه متوجه شدم که پیراهنم از سیل های مطهر ایشان که بر روی گونه هایش جاری بود خیس شد، هیچ گاه این صحنه از ذهنم پاک نمی شود، صحنه ای که خلوص و عبادت خالصانه ی یک 🕊 را به تصویر می کشید.... 🌷صحنه ای پر از ، عشقی که شهدا را پله پله به سوی معشوق خود، متعال سوق می داد. برادر شهید موسی حاج محمدی در عملیات والفجر ٨ در منطقه فاو به رسیدن روح پاکشـــ🕊 شاد و یادش گرامی باد. راوى: 🌹 @hemmat_hadi
🔔🔔 تا اخر بخونید👇 🔺دیــروز افسـرجنـگـ سـخت شدنـد 🔻و امــروز افسر_جنگ_نرم ... 🔺آنــروز دشمـن خاکـ ما را نشانـه گرفتــ🎯 🔻و امــروز را ... 🔺دیـروز آنها جنگیدنــد کـ خاکـ ندهنـد📛 🔻امـروز ما میجنگیـم کـ حیا و عفت ندهیـم ...📡 ♦️گاهـی فکـر میکنم🗯 اگــر شهـدا جای ما بودند در فضای_مجازی چـه میکردنـد؟؟ ♦️عکس خـود را به اشتراکـ میگذاشتند و مسببِ نگاهِ حرامِ صدها نفر میشدند؟ ♦️برای کامنتِ التماس دعـا و زیارت قبـول میگذاشتند و با نامحرم در دایرکت خلوت میکردند🔞⛔️؟ ♦️روابط عاشقانه و خـود و همسرشان را عمـومی میکردند و دل هزاران مجرد را میسوزاندند ؟ ♦️از سفرها و غذاها🍲 و روزمرگی های خـود پستــ میگذاشتند و باعث آه کشیدن دلِ نیازمندان میشدنـد ؟ ♦️تمـامِ وقت خـود را صرف فعالیت در این فضا میکردند و از خانواده و درس و مطالعه📚 غافـل میشدنـد ؟ ✍پی نوشت: جنگیـدند و پیـروز شدنـد👌 💥امـا آیا ...؟ 🌹🍃 @hemmat_hadi
📚 👈خدای هدایت کننده یا خدای روزی دهنده؟ 🔹پسری و نیک سیرت اما فقیر به دختری رفت. پدر دختر رو به پسر کرد و گفت تو و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دختر نمی دهم. 🔸چندی بعد پسری اما به خواستگاری همان دختر رفت. پدر دختر با ازدواج کرد و در مورد اخلاق پسر گفت ان شاءالله خدا او را می کند. 🔹دختر گفت پدر، مگر خدایی که هدایت می کند با خدایی که روزی می دهد فرق دارد؟ 👌حکایت بعضی از ما همین است خدا را هم تا جایی قبول داریم که باشد. ❤️🍃 @hemmat_hadi
چرا ما #عشق آب وگل نداریم دوقطره #اشک ناقابل نداریم نمی سوزیم ازداغ #شهیدان خداوندا! مگر ما #دل نداریم ؟ شهيد مدافع حرم: 🌷رضا عادلی 💟: @hemmat_hadi