💠شهیدی که بعد از شهادت،برگه امتحانی دخترش را امضا کرد!
🌷🍃 به نقل از دختر شهید:
«یک هفته از شهادت پدرم گذشته بود، در زادگاه پدرم، شهر خوانسار، برای او مراسم ختم گرفته بودند.
بنابراین مادر و برادرم هم در خانه نبودند و من باید به مدرسه می رفتم.
🌷🍃وقتی وارد مدرسه شدم، دیدم که برای تجلیل از پدرم مراسم تدارک دیده اند، پس از مراسم راهی کلاس شدم، خانم ناظم از راه رسید و برنامه امتحانی ثلث دوم را به من داد، در غیاب من همه بچه ها برنامه امتحانی شان را گرفته بودند و فقط من مانده بودم.
🌷🍃 ناظم از من خواست که حتما اولیایم آن را امضا کنند و فردا ببرم.
به فکر فرورفتم که چه کسی آن را برایم امضا کند؟
🌷🍃 نسبت به درس و مدسه ام بسیار حساس بودم و رفتن پدر و نبود مادر در خانه مرا حساس تر کرده بود.
وقتی به خانه رسیدم چیزی خوردم و خوابم برد... در خواب پدر را دیدم که از بیرون آمده و مثل همیشه با ما بازی می کرد و ما هم از سر و کولش بالا می رفتیم. پرسیدم آقاجون ناهار خوردید؟ گفت: نه نخوردم.
🌷🍃به آشپزخانه رفتم تا برای پدر غذا بیاورم، پدر گفت: زهرا برنامه ات را بیاور امضا کنم.
گفتم آقاجون کدام برنامه؟
گفت: همان برنامه ای که امروز در مدرسه دادند.
رفتم و برنامه امتحانی ام را آوردم اما هرچه دنبال خودکار آبی گشتم پیدا نشد.
می دانستم که پدر هیچگاه با خودکار قرمز امضا نمی کند، بالاخره خودکار آبی ام را پیدا کردم و به پدر دادم و رفتم آشپزخانه. اما وقتی برگشتم پدرم را ندیدم، نگران به سمت حیاط دویدم دیدم باغچه را بیل می زند.
🌷🍃 آخر دم عید بود و بایستی باغچه صفایی پیدا می کرد، پدر هم که عاشق گل و گیاه بود.برگشتم تا غذا را به حیاط بیاورم ولی پدر را ندیدم . این بار هراسان و گریان به دنبال او دویدم اما دیگر پیدایش نکردم ناگهان از خواب پریدم...
🌷🍃صبح شد، موقع رفتن به مدرسه با عجله وسایلم را آماده می کردم، ناگهان چشمم به برنامه امتحانی ام افتاد که با خودکار قرمز امضا شده بود! وقتی به خواهرم نشان دادم حدس زد که شاید داداشم آن را امضا کرده باشد ولی یادم افتاد که برادرم در خانه نبود.
🌷🍃خواب دیشب برایم تداعی شد، با تعجب ماجرا را برای خواهرم تعریف کردم. پدر در قسمت ملاحظات برنامه نوشته بود: «اینجانب رضایت دارم، سید مجتبی صالحی» و امضاء کرده بود.
🌷🍃در مدرسه ماجرا را برای دوستم تعریف کردم، دوستم هم به من اطمینان داد که واقعیت دارد. او ماجرا را برای خانم ناظم تعریف کرد و گفت: که این اتفاق برای شهید صالحی افتاده، یعنی اسمی از من و پدر من به میان نیامد.
🌷🍃مادر، شهید را به حضرت زهرا سلام الله علیها قسم می دهد که با برخورد مردم که دم در می آیند و از امضای نامه می پرسند چه بکند؟ شهید می گوید: «سادات (اسم همسر شهید) تو هم شک داری؟» با گریه می گوید نه، او ادامه می دهد: «اگر کسی شک دارد بگو تا روز قیامت در آن باقی بماند تا همه حقایق آشکار شود.
🌷🍃همان موقع برنامه را به آیت الله خزعلی می دهند تا برای تعیین صحت و سقم آن پیش علمای دیگر ببرد. علمای آن زمان صحت ماجرا را تایید می کنند و برنامه به رویت حضرت امام(ره) نیز می رسد.
🌷🍃اداره آگاهی تهران نیز پس از بررسی اعلام می کند امضا مربوط به "خود شهید مجتبی صالحی" است، اما جوهر خودکاری که امضا را زده شبیه هیچ خودکار یا خودنویسی نمی باشد. با تایید مطلب، امروزه مردم با رفتن به موزه شهدا و دیدن آن نامه، شهید را می شناسند و به یکدیگر معرفی می کنند..
📚به نقل از تبیان باشگاه خبرنگاران جوان
🍃🌹 @hemmat_hadi
❤️
محكم بغلش كردم و گفتم: اگر مارو نديدى، حلال كن دارم مى رم #مكه...
خنديد و گفت: تو هم حلال كن تو ميرى مكه منم ميرم #فكه ببينيم كدوممون زودتر به خدا ميرسه...
آب زمزم و تسبيح آورده بودم براش با كلى خاطره واسه تعريف كردن...
پيچيدم تو كوچشون پارچه سر در خونشون ميخكوبم كرد پاهام شل شد و تكيه دادم به ديوار...
#شهيد_سعيد_شاهدی
شادی روحش #صلوات
🌹 @hemmat_hadi
🌷 لوح | #وفاء_لشهید_القدس
🔹رهبر معظم انقلاب: یاد شهیدان قدس، از شیخ احمد یاسین و فتحی شقاقی و سیّد عبّاس موسوی، تا سردار بزرگ اسلام و چهرهی فراموش نشدنی مقاومت، شهید قاسم سلیمانی و مجاهد بزرگ عراقی، شهید ابومهدی المهندس و دیگر شهدای قدس را گرامی میدارم. (۹۹/۳/۲)
❤️ @hemmat_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فاتحه خوانی رهبر معظم انقلاب برای سپهبد شهید قاسم سلیمانی
❤️ @hemmat_hadi
دیوارنوشت معروف #سربازعراقی:
آمدهایم که بمانیم
مردی در موزه #خرمشهر میگفت:
بعد از آزادسازی خرمشهر، شهید بهروز مرادی مینویسد:
آمدیم #نبودید
#سالروز_آزادسازی_خرمشهر گرامی باد
❤️ @hemmat_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 اولین عید فطر بدون سردار
مصاحبه سردار سپهبد شهید سلیمانی در آخرین عیدفطر
چقَدَر زیبا سخن میگویی عشق من
کاش بودی این عید سردار من ، کاش بودی
❤️ @hemmat_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ امسال تو نبودی، رهبر هم نبود
امسال تو نبودی، عید برامون شیرین نبود
این عیدها بدون تو برایمان لذتی ندارد، نفس تازه کن و برگرد که ظهور گل نرگس نزدیک است.
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج
❤️ @hemmat_hadi
#خاطرات_شهدا🌷
❤️شهیدی که خبر شهادتش را از امام زمان عج گرفت
🔹 پس از اين كه به بچه ها خبر رسيد دكتر «رحيمي» شهيد شده است، همه ي بچه ها دعاي توسل را به ياد او خواندند.
🔸دعا را «محمدعلي» مي خواند. وقتي به نام مقدس امام حسين (ع) رسيد، دعا را قطع كرد و خطاب به بچه ها گفت: «برادرها اگر مرا نديديد حلالم كنيد، من از همه ي شما حلاليت مي طلبم».
🔹پس از اتمام دعا نزد او رفتم، گفتم: «چرا وقت دعا از همه حلاليت طلبيدي؟»
🔸گفت: «وقتي به جبهه آمدم، امام زمان (عج) را در خواب ديدم، ايشان به من فرمودند: «به زودي عملياتي شروع مي شود و تو نيز در اين عمليات شركت مي كني و شهيد خواهي شد»».
🔹همين گونه شد، او در همان عمليات (مسلم بن عقيل (ع)) به شهادت رسيد. با اين كه قبل از عمليات به علت درد آپانديسيت به شدت بيمار بود و حتي فرماندهان مي خواستند از حضور او در عمليات جلوگيري كنند، ولي او مي گفت: «چرا شما مي خواهيد از شهادت من جلوگيري كنيد؟»
راوي : يكي از همرزمانِ
#شهيد_محمدعلي_نكونام_آزاد🌷
🌹 @hemmat_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥💿 #کلیپ_تصویری 💿🎥
👈موضوع:
#تو_هم_اسمت_رو_مینویسی؟
🎤 #استاد_پناهیان
یه دفتر گذاشتن برای ثبت نام در یاری کردن امام زمان《عج》...!
🌹 @hemmat_hadi
💐🍃🌿🌼🍂🌺
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
#خاطرات_هادۍ_دلها
✍ شب ڪہ دیر می اومد خونہ در نمےزد.
از روی دیوار مے پرید تو حیاط و تا اذان صبح صبر می ڪرد.
بعد بہ شیشہ می زد و همہ را براۍ نماز بیدار مے ڪرد..
🌷 بعد از شهادتش مادرم هر شب با صدای برخورد باد بہ شیشہ می گفت: ابراهیم اومده... 😔
#سلام_بر_ابراهیم_هادۍ 🕊
@hemmat_hadi
🍂🌼🌿🌸🍃🌾🌿🌺
✨☀️✨
💚شهید ابراهیم هادی
رفیق حتی اگر احساس بینیازی
داشتی دستت رابه سوی اهلبیت بگیر...
اگر مشکل نداشتی همیشه
وصل باش مخصوصا به مادرت
زهراس فرزند نباید بیخیال مادر باشه...
🌷 @hemmat_hadi
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
#طنز_جبهــہ 😂
✨ صلوات ✨
✍بچهها با صدای بلند صلوات میفرستادند و او میگفت:
«نشد این صلوات به درد خودتون میخوره»
نفرات جلوتر که اصل حرفهای او را میشنیدند و میخندیدند،
چون او میگفت:« برای سماورای خودتون و خانواده هاتون به قوری چایی دم کنید»
بچههای ردیفهای آخر فکر میکردند که او برای سلامتی آنها صلوات میگیرد و او هم پشت سر هم میگفت:
« نشد مگه روزه هستید» و بچهها بلندتر صلوات میفرستادند.
بعد ازکلی صلوات فرستادن تازه به همه گفت که چه چیزی میگفته و آنها چه چیزی میشنیدند و بعد همه با یک صلوات به استقبال خنده رفتند.
👉 @hemmat_hadi 👈
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌺
به #نماز اول وقت خیلی اهمیت میداد،
یه #سجاده تو ماشین گذاشته بود
وقتایی که پشت فرمون بود و وقت #اذان میشد
#کنارخیابون پهن میکردند و نمازشون رو میخوندند.
🌷شهید مدافع حرم مصطفی بختی🌷
🌷 @hemmat_hadi
🍃🌺❖﷽❖🌺🍃
🌹هرشہـید،
نشانےست ازیڪ #راه_ناتمامـ
یڪ #فانوس ڪہ دارد خاموش مےشود
وحالا
تو #مانده_اے و یڪ شہید و یڪ راه ناتمام
#فانوس را بردار؛
و #راه خونین شہید را ادامہ بده🕊
💟 @hemmat_hadi
💠 #خاطرات_شهدا 🌷
🌷⇐ #جواد فرزند اول خانواده بود و علاقه وافری به #پدر_و_مادر داشت و به بچه های نوجوان میگفت اگر مشکلی دارید، #دست_مادر را ببوسید تا به یکباره مشکلتان مرتفع شود
🌷⇐در بین دعاهای #قنوت نمازش، طلب خوبی برای پدر و مادر میکرد، « رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ».
🌷⇐به خانواده شهدای #فاطمیون درچه ارادت خاصی داشت و دائم می گفت، اینها #غریبند و باید در حد توان به آنها خدمت کرد به نحوی که می توان گفت؛ جواد محمدی شاگرد اول کلاس #خدمت_رسانی به خلق خدا بود.
🌷⇐روحیه #شهادت_طلبیــ جواد، منوط به حضورش در #سوریه به تنهایی نبود و برای تشییع شهدا نیز این روحیه ادامه داشت، فقط کافی بود، یک شهید به درچه بیاورند، تا پایان مراسم تشییع شهید کم نمی گذاشت.
🌷⇐وقتی #تیر به ران پایش اصابت کرد، به سرعت به بالای سر جواد رفتم و جواد در همان حالت که خون از بدنش جاری بود، گفت:# منتظر شهادتـــ من نباش زیرا باید پاشنه کفشمان را در #مسجدالاقصی به زمین بزنیم و در رکاب #امام_زمان شهید شویم.
🌷⇐وی بارها این جملات را تکرار می کرد که باید به دنبال انجام وظیفه بود و هدف ما نابودی #صهیونیسم جهانی و دفاع از اسلام در هر کجای جغرافیا است.
🌷⇐خاطره ای از #آقای_احمدیان
همین امسال در #طلاییه و اردوگاه شهید باکری و کنار نهر خین باهاش کلی گفتیم و خندیدیم. دلاوری که وقتی بهش گفتم خوب دارید تو سوریه می خوریدا ... گفت: #تهمت، #فحش، #کنایه، #نیش و ...آخرشم ان شاءالله #گلوله. و رفت...
🎤راوی: ابراهیم امان اللهی یکی از همرزمان #شهید_جواد_محمدی
#یادش_با_صلوات🌸🍃
#شهید_بحق_ارباب_دعایی
🌹 @hemmat_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ ویژه| #دیپلماسی_اقتدار
سخنان سردار حاجی زاده درباره علت ترور و به شهادت رساندن علنی سردار حاج قاسم سلیمانی توسط ترامپ رییس جمهور رژیم تروریستی آمریکا
#سردار_حاج_قاسم_سلیمانی
#سردار_حاجی_زاده
#سپاه
#اقتدار
#نفتکش
#ایران
#پرچم
#ونزوئلا
#عموفیدل
❤️ @hemmat_hadi
سه تاچیزکه دست میگیری
#حتما #وضوبگیر
↵قرآن
↵مفاتیح
↵موبایل
#حاج_حسین_یکتا
🍂رزمندهای که در فضای سایبر و #مجازی میجنگی! برای فشردن کلیدها و دکمههای کامپیوتر و موبایلت #وضو_بگیر!
🍂و با نیت #قربةً_إلی_الله مطلب بنویس بدان که تو مصداق "و ما رمیت اذ رمیت" هستی
@hemmat_hadi
#شهادت یک واژه و راهِ ...
#تمام_نشدنی است ...
و آنقدر دست یافتنی است که هرکس می تواند،
آرزویش را داشته باشد و امیدش را هم به دل، که حتما به آن دست خواهد یافت ...
و اما...هر آرزویی ... بهایی دارد ...
بعضی ها با پول به آرزوهایشان می رسند
و ما با #جان ...
و جان دادن، #آدم_شدن میخواهد
خالص و مخلص شدن میخواهد ...
سختی و درد کشیدن می خواهد!
و همه ی اینها ...
خلاصه می شود در شهیدانه زندگی کردن...
شهیدانه زندگی کنیم تا شهید شویم...
و شهدا این گونه زیستند...
❤️ کانال سلام بر ابراهیم
❤️ @hemmat_hadi
💠 #خاطره_شهدا🌷
✍روحالله خیلی فرز بود و قدرت بدنی بالایی داشت. هر روز خودجوش #ورزش میکرد.
یک کوله پشتی پر از وسایل نظامی داشت که خیلی سنگین بود. کولهاش را به دوش میانداخت و دور محوطه میدوید. خیلی #ورزیده بود.
🍃اما من گاهی توی تمرینات نظامی به خاطر اضافه وزن از گروه جا میموندم.
یادم است تو تمرینات گروهی، روحالله به خاطر من آرام میدوید.
به خاطر این آرام دویدن همیشه هم #توبیخ میشد.
اما از آنجا که روحالله آخر #معرفت بود، با وجود توبیخ باز هم کنار من میدوید تا تنها نباشم.
به نقل از: دوست شهید
#شهید_روح_الله_قربانی🌷
#شهید_مدافع_حرم
❤️: @hemmat_hadi🌷
🌷✨وقتی خبر شهادتش را به مادرش دادند اولین جملهاش این بود:
💠خدا این قربانی رو از ما قبول کنه!
🌷✨و جمله دومش این بود: کاش پدرش زنده بود این روز رو میدید!
💠حالا فهمیدی «دشمن نفسهای آخر رو میکشه» یعنی چی؟!
✨شهید مدافع حرم احمد جلالی نسب
❤️: @hemmat_hadi🌷
#خاطرات_شهدا 🌷
💠 آماده خبر شهادت
🔰 #آخرین صحبتی که با هم داشتیـم ظهر همان روزی که شبش به #شهادت رسید. یعنی حدودا ما ساعت یک بعد از ظهر روز سه شنبه، شانزدهم خرداد با هم صحبت کردیم و آقا جواد چند ساعت بعد از آن؛ یعنی قبل از #اذان_مغرب به شهادت رسید.
🔰من از شب قبلش خیلی دلشوره داشتم. یک دلشــوره #عجیب و متفاوت.
همان روز در #آخرین_تماس تلفنی هم از دلشوره و نگرانی ام برایش گفتمولی باز مثل همیشـه گفت: "هیچ مشکلی نیستاینجا همه چیز #آرام است. اصلا دلشوره نداشته باش."
🔰و مثل همیشه سعی کرد من را آرام کند اما این #دلشوره بیشتر شد...
همان شب طبق عادتی که داشتیم منتظر تماسش بودم، که تماس نگرفت
تا دیروقت هم #منتظر ماندم.
🔰بالاخره ظهر روز #چهارشنبه از طرف دایی ام خبردار شدم که #آقا_جواد مجروح شده و تیر به دستش خورده اما بعد گفتند: نه، تیر به #پهلویش خورده و بیهوش است.
🔰به هر صورت من با روحیاتی که از #همسرم سراغ داشتم نمیتوانستم موضوع مجروح شدنش و #بی_خبر گذاشتنم را قبول کنم. گفتم: "نه! جواد در #بدترین شــرایط هم که باشــد به من زنگ میزند
🔰نمیخواستم تحت هرشرایطی موضوع را قبول کنم اما وقتی #امام_جماعت مســجد محــل آمدند خانه ما و با صحبتهایی که شـد شـک من درباره #شــهادت جــواد را به یقین تبدیل کردند.
🔰سری های قبل اصلا آماده شنیدن #خبرشهادتش نبودم ولی این سری باتوجه به دلشوره ای که به سراغم آمده بود، انگار #آماده تر شده بودم
#همسرانه
#صبر_زینبی
#شهید_جواد_محمدی
💟: @hemmat_hadi
🔰خستگیناپذیر
🔸دوکوهه مسئول پیشتیبانی بود و کارش سخت و #پرتحرک بود از هشت صبح تا هشت شب #خادمی بود و از نه شب تا یازده شب هم #بازدید گردان تخریب بود
🔹که باید با #زائران خواهر همراهی میکردیم و پای ثابت این کار او و یکی از دوستان بودند تازه ساعت دوازده شب تا چهار صبح کنار رادیو
🔸 #دوکوهه باید پست میدادیم هیچوقت نمینالید و با عشق #علاقه کار میکرد خلوص نیت در عملش بود و خستگی نداشت. همیشه برای انجام کارها #داوطلب بود بنیه قوی و بدن سالمی داشت. که او را سرحال نگه میداشت تا #وظیفه_خادمیاش را به نحو مطلوبی انجام دهد❤️
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
💟 @hemmat_hadi
#حال_محبین_اهل_بیتُ_نگیر
#دل_محبان_امام_حسین❤️ #نشکون
🌹 #شهید ابراهیم هادی
ابراهیم همیشه قبل از مسابقات
دو رڪعت #نماز میخواند ازش
پرسیدم چه نمازی میخوانۍ؟
گفت دو رڪعت نماز میخوانم و
از خدا میخوام یوقت تو مسابقه
#حــال ڪسی را نگیرم
@hemmat_hadi
#زیباترین_شهادت🌷
🌺ابراهیم می گفت:
👈اگه جایی بمانی که
⇜دست احدی بهت نرسه
⇜کسی تو رو #نشناسه
🌾خودت باشی و آقا، #مولا هم بیاد سرتو روی دامن بگیره
این #خوشگلترین_شهادته
🔸تو پلاکت را دادی که #گمنام شوی
🔹من دویدم که نامدار شوم
🌾حالا من مانده ام زیر خروارها فراموشی و #نام_تو در دل❤️ تمام انسانها
#شهید_ابراهیم_هادی
@hemmat_hadi