#خاطرات_شهدا 🌷
💠شیعهی علی بن ابیطالب
❤️✨محمودرضا در مناطق مختلف با مردم #سوریه ارتباط میگرفت. یکبار در یکی از مناطق درگیری،متوجه #چهار_زن شدیم که مقابل یک خانه روی زمین نشسته بودند. یکی از رزمندههای سوری که همراه ما بود گفت: « اینها مشکوکند و شاید #انتحاری باشند.»
❤️✨محمودرضا گفت : «شاید هم نباشند ؛ بگذارید با آنها صحبت کنیم.» بعد رفت جلو و شروع ڪرد به زبان #عربی با آنها صحبت کردن ،خودش را معرفی کرد و به آنها گفت:«نترسید،ما #شیعه_امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب هستیم و شما در پناه مایید.»
❤️✨وقتی این را گفت آرام شدند. بعد با آنها حـرف زد و اعـتمادشان را جلب کرد. بعد از آن بود که شروع به #همکاری کردندودرآن حوالےمحل تجمع تعدادےاز #تکفیریهاراهم دریک خانه نشان مادادند.
❤️✨محمودرضاحتےبراےشناسایی از #مردم منطقه استفاده میکرد.یکباریکی از اهالی مـنطقه را کـه #اهـل_سـنت هـم بـود بـرای شناسایی با خودش سوار ماشین کرد که ببرد. #محمودرضا جوری بامردم رفتارمیکرد که آنها را جذب میکرد و بعد با همانها کار میکرد.
✍ راوی : همرزم شهیـــد
#شهید_محمودرضا_بیضایی🌷
#پاسـدار_مدافع_حـرم
#نحـن_ابنـاء_الحیـدر🍃
❤️ @hemmat_hadi
💢 #محمودرضا هرچه داشت از فرهنگ ایثار و شهادت بود. میراث فرهنگی دفاع مقدس را دوست داشت، مجموعه کتابهایش را خوانده بود. « #همپای_صاعقه» را واو به واو خوانده بود.
💢تقریباً همه کتابخانهاش به جز چند کتاب، کتابهای #دفاع_مقدسی بود. «خاکهای نرم کوشک» را با علاقه بسیاری خواند، سری ✓«به مجنون گفتم زنده بمان»، ✓«ویرانی دروازه شرقی»، ✓«ضربت متقابل»، ✓«سلام بر ابراهیم» و این کتابهایی که در دسترس همه است.
💢تقریباً تا #آخرین کتابهایی را که در حوزه دفاع مقدس منتشر شده داشت و گرفته بود. « #کوچه_نقاشها» را به من توصیه کرده بود که بخوانم و من هنوز آن را نخواندهام خواندن این کتاب را چند بار به من #توصیه کرد. خیلی او را به وجد آورده بود به لحاظ روحی ارتباط تنگاتنگی با #شهدا داشت. علاقه خاصی به بهشت زهرا(س)🌷 و #مزارشهدا داشت.
راوی :برادر شهید
#شهید_محمودرضا_بیضایی
💟 @hemmat_hadi
🌷پنجشنبه ۶ دی ۱۳۹۷، در جلسه ای #فرهنگی در شهرستان #میانه، یکی به من گفت:
«چشم و ابرو و قد و بالای محمودرضا را ول کن! بگو امروز ما #چکار باید بکنیم که جای محمودرضا را #پر_کنیم؟!»
🌷آنقدر از این پرسش و نحوه سؤال کردن این برادر خوشم آمد که یک ساعت برای #جلسه حرف زدم.
🌷بعد از پنج سال #اولین_بار بود که احساس کردم کسی مشتری #واقعی محمودرضاست.
▪️اگر سوء تفاهم ایجاد نمیکند، باید بگویم از دیدن شهید بازی ها بخصوص در شبکه های اجتماعی #آزرده ام و دیدن #پیروان_حقیقی شهدا خوشحالم میکند.
#راه_شهدا
#شهید_محمودرضا_بیضایی🌷
💟 @hemmat_hadi
#خاطرات_شهدا 🌷
💠نماز شب
🔸معمولا من و محمودرضا در اتاق پذیرایی درس می خواندیم. پذیرایی ما اتاق بزرگی بود که فقط مواقعی که مهمان داشتیم و یا زمانی که قصد #درس خواندن داشتیم اجازه ورود به آنجا را داشتیم .
🔹یک شب بعداز نصف شب برای درس خواندن به اتاق پذیرایی رفتم و دیدم قبل من #محمودرضا آنجاست. اما نه برای درس! داشت #نماز می خواند. آن موقع 13 سالم بود جا خوردم آمدم بیرون و رفتم به اتاق خودم.
🔸فردا شب باز محمودرضا در پذیرایی بود و در حال نمازچند #شب پشت سر هم همین طور بود. یک شب در نظر گرفتمش ، حدود دو ساعت طول کشید. صبح بهش گفتم: #نمازشب خواندن برای تو ضرورتی ندارد. کمبود خواب پیدا می کنی ! در مدرسه چرت می زنی !
🔹تازه گذشته از آن تو هنوز خیلی سنت پایینه و شاید نماز های #یومیه هم بر تو واجب نشده باشد🚫 چه برسه به نماز شب، آن هم اینجوری.
صحبت که کردیم فهمیدم یکی از دوستان #طلبه اش در مورد فضیلت نماز شب برای محمود رضا صحبت کرده و محمود رضا چنان از حرف های آن طلبه تحت تاثیر واقع شده بود که تا یک هفته #مرتب نماز شب را ادامه می داد.
🔸اما به هر حربه ای بود مانعش شدیم و فعلا از نماز شب خواندن منصرفش کردیم ولی هنوز چهره و حالت زیبای #نوجوانانه اش سر نماز شب را فراموش نمی کنم
#شهید_محمودرضا_بیضایی
💟 @hemmat_hadi
✍ #خاطرات
🍃در ایام #زلزله_رودبار که محمودرضا کودکى٩ ساله بود، پس از وقوع زلزله که سازمان هاى امدادى شروع به جمع آورى کمک هاى مردمى کردند به خانه آمد و گفت: مادر میخواهم به زلزله زدگان کمک کنم.
☘گفتم پسرم آفرین کار خوبى میکنى بگذار شب پدرت بیاید خانه از او #پول میگیریم، میبرى تحویل میدى.
محمودرضا گفت نه مادر الان وضعیت آنها خیلى #اضطرارى است و تاشب دیر میشود من میخواهم از #وسایل_خانه چیزى بدهم.
🌿وقتى شب پدرش به خانه آمد جریان را گفتم که هزینه اى را کمک کند اما محمودرضا پول را نگرفت و گفت من ظهر کمک کردم خودم.
🍀بعد از چند سال متوجه شدیم #پتوى نو اما قدیمى که در خانه داشتیم را برداشته وبه محل جمع آورى تحویل داده است.
#شهید_محمودرضا_بیضایی🌷
#شهید_مدافع_حرم
✍ #خاطرات
🍃در ایام #زلزله_رودبار که محمودرضا کودکى٩ ساله بود، پس از وقوع زلزله که سازمان هاى امدادى شروع به جمع آورى کمک هاى مردمى کردند به خانه آمد و گفت: مادر میخواهم به زلزله زدگان کمک کنم.
☘گفتم پسرم آفرین کار خوبى میکنى بگذار شب پدرت بیاید خانه از او #پول میگیریم، میبرى تحویل میدى.
محمودرضا گفت نه مادر الان وضعیت آنها خیلى #اضطرارى است و تاشب دیر میشود من میخواهم از #وسایل_خانه چیزى بدهم.
🌿وقتى شب پدرش به خانه آمد جریان را گفتم که هزینه اى را کمک کند اما محمودرضا پول را نگرفت و گفت من ظهر کمک کردم خودم.
🍀بعد از چند سال متوجه شدیم #پتوى نو اما قدیمى که در خانه داشتیم را برداشته وبه محل جمع آورى تحویل داده است.
#شهید_محمودرضا_بیضایی🌷
#شهید_مدافع_حرم
❤️ @hemmat_hadi
🌾یک دسته گل💐
برای #تو چیدم نیامدی
با یاد تو ز هرچه بریدم #نیامدی
🌾هر #صبح
وقت سر زدن خوشه های نور💫
از شوق تو به کوچه دویدم #نیامدی
#شهید_محمودرضا_بیضایی
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
❤️ @hemmat_hadi
🍃🌹🌹🍃🌹🍃🌹🍃
﷽
💓برادر شهیدم
💚گدای امروز خانه ات منم
💔هوایی ام کن
❤️خسته ام از پرسه زدن در هوایِ این شهر پر دود...
💔این سینه ی سوخته از تاول گناه را
تنها هوایِ تو التیامش می دهد
#شهید_محمودرضا_بیضایی
❤️ @hemmat_hadi
بار دیگر هم شبم
با نورچشمت
#صبح شد
ای یگانه
آفتابـ شهر دل
#صبحت_بخیــــــر
#شهید_محمودرضا_بیضایی
#سلام_صبحتون_شهدایی
کانال_ سلام بر ابراهیم
❤️👉 @hemmat_hadi
#شـــــهدا
نـگاه هایتـان
گاهـے نگران استـــ
گاهـے ناراحتـــ شایـد هم دݪگیـر
اما هر چه هستـــ #هیچگاه سایـه ے
چشمهایتان را از #سـرمان برندارید
نـگاهمان ڪنید
#شهید_محمودرضا_بیضایی
#سلام_روزتون_شهدایی
کانال_ سلام بر ابراهیم
❤️👉 @hemmat_hadi