eitaa logo
سلام بر ابراهیم
1.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
348 ویدیو
4 فایل
🌼 یا الله 🌹گـویند چـرا تـودل به شھیدان دادے؟ واللہ ڪہ مـن نـدادم، آنـھابـردند دل هایی که در مسیر عاشقی کم بیاورند می میرند. ‌ 🌷‌تقدیم به روح آسمانی شهیدان 💟 #ابراهیم_همت و #ابراهیم_هادی ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
علی زیاد #ســـــجده میکرد و می گریست در شبانه روز پنج بار #زیارت_عاشـــورا میخواند. همیشه می گفت: "من در ســــجده به #شهادت می رسم" در کربلای پنج بود که شنیدیم #علی در حال سجده به شهادت رسیده.. @hemmat_hadi
غربت هیچ کسی مثل تو #مولی نشود مرهم زخم دلت #زخمِ زبان ها نشود #جگرت سوخته از زهر و #دلم می سوزد جگر سوخته با #خنده مداوا نشود.... به لب تشنه ی تو #همسر تو می خندید طعنه می زد که دگر #ابن_رضا پا نشود. #الا_لعنه_الله_علی_القوم_الظالمین #آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان💔 @hemmat_hadi
📜 #وصیتنامه_شهید رسیدن‌ به سن سی سال بعداز آقاعلی اڪبر"علیه السلام" برایم #ننگ است 🍃تن و بدن #سالم داشتن را نمی‌توانم‌ تصور ڪنم #فرق_سالم را نمی‌خواهم #شهید_مدافع_حرم_مهدی_صابری ❤️ @hemmat_hadi
هنوز ... #شب‌ های ما را ستارهٔ #چشمان شما روشن می ڪند ... #مردان_بی_ادعا #شبتون_شهدایی🌙 🍃🌹 @hemmat_hadi
باید شد ... درست مثل حاج احمد مرزِ را عشق تعیین می‌ کند از مسجد جامع الی ... 🍃🌹 @hemmat_hadi
🌷 🔸↫یازدهم مرداد ماه بود که بعد از خوردن ، نزدیک‌های صبح به او خبر دادند تعدادی از نیروها در کمین ،گرفتار شده و تعدادی مجروح و یک نفر هم شهید🌷 شده است... 🔹↫برای کمک و برگردوندن مجروحین و ، به همراه فرمانده به منطقه رفتند و در آنجا بعد از درگیری ، از ناحیه سینه و پهلو با قناسه مجروح💥 می شود. 🔸↫رضا از شدت داخلی که بخاطر از بین رفتن جگر، کبد و شکستن استخوان سینه‌اش بود، آسمونی🕊 می شود... 🔹↫به خانواده‌اش گفته بود «من نمیشم⛔️، پیکرم برمیگرده و به نزد شما میام» 🔸اری! در یازده مرداد سال ۹۲ همزمان با با زبون روزه به آرزوی همیشگےاش🕊 رسید... مزارش در است. 💟 🌹🍃 @hemmat_hadi
🔰صدای حاج ابراهیم درون گوشم میپیچد ! مهدی دارد از آخرین دیدار با برادرش میگذرد و میگوید همه شهدا🌷 برادرهای من هستند اگر همه را میتوانید بیاورید را هم بیاورید! 🔰هنوز ابراهیم همت تاکید میکند که ♨️ما همچون وارد شدیم و همچون حسین هم باید به شهادتــ🕊 برسیم... 💯به شهادت برسیم ... 💯به شهادت برسیم... 🔰حسین وسط عملیات دستش قطع میشود و با یک دست تا آخر عملیات ... حس میکنم 💭خنکای خاک را زیر پاهایم ! باید خاک معطرش را در مشت هایم پنهان کنم و ب سر و صورت بریزم!! 🔰نه اصلا باید ای طولانی بروم روی خاک پاکش تا عجین بشود با روح و پوست و استخوانم...! 💥صدای خمپاره و ترکش! 💥گویی که عملیات آغاز شده است! 🔰شوق در وجودم طنین انداز میشود... ناگهان؛رشته افکارم را در هم می ریزند🗯 بوق ماشین ها🚙!! صدا! صدای خمپاره و گلوله نبود...🚫 🔰صدای لس آنجلسی ماشین مدل بالایی🏎 بود ک دلش میخواست تمام من را به انضمام افکارم زیر بگیرد!! هندزفری🎧 و مداحی بعدی... چ به موقع پلی میشود👌! 🔰مداح میخواند:🔊 یه ،یه پرچم عشـقــ❤️، توی شهر ما غریبه نه فقط نام و نشونش... خودشم خیلی ! 🔰و اینجا بود ک فهمیدم وسط دورترین نقطه• به هستم ! وسط هوای دود آلود شهر که آدمهایش از هوایش دود آلوده تر اند!! اینجا عده زیادی رنگ بوی ندارند...📛 اینجا برای خیلی ها است که راه شهدا را برعکس بروند↪️!! 🔰اینجا عده ای همه قرار هایمان را با فراموش کرده اند!🗯 عده ای دیگر که دم از خدا و امام و شهدا میزنند! ♨️فقط شده اند ظاهر و در باطن... 🔰اینجا بی منت ببخشید و از هیچکس هیچ نخواهید! اینجا دیگر منش و رفتار نیست...📛 اینجا فقط نام شهدا را یدک میکشیم!! باز هم بگویم! 👈ریا 👈تظاهر 👈حسادت 👈تهمت 👈بی اخلاقی!! دلــــــــم پر است آی آدم هاااااا... 🔰خوش ب حال آنهایی ک در این حال و هوای آلوده حال هوای آفتابی و بدون ابر است... 🔰دل من انقدر بهانه نگیر! اینجا که نیست... اینجا آسمان شهر است، !! یازهرا(س) ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج 💟 @hemmat_hadi
🌺یادم میاد مقداری از #موهای اطراف سرش کمی سفید شده بود... هر وقت جلوی #آینه می ایستاد و خودش را می دیدآه حسرتی می کشید و میگفت: #آخر_پیر_شدیم_و_شهید_نشدیم... 🌺 آنقدر با حسرت ونگرانی این جمله را بیان میکرد که #اشتیاق بشهادت🌷 را در کلامش میدیدم او با این جملات مرا آماده میکرد و خودش مهیا میشد برای پرواز🕊... #شهید_مدافع_حرم #شهید_سجاد_طاهرنیا راوے : #همسر_شهید @hemmat_hadi
🌷شهید حسین مشتاقی🌷 تنهــا تـرس #دشمـن از مـا، همین روحیه #شهادت_طلبانه ماست، اگر ما این #روحیـه را نداشتیـم تا حالا بساط #شیعه در دنیا برچیده شده بود. #شهید_مدافع_حرم🕊 🍃❤️ @hemmat_hadi
💠مَنقَل آتش 🔸شب ها قبل خواب با تعدادی از بچه ها می رفتیم و کنار بچه هایی که در حال پست بودند گپ می زدیم. 🔹هوا سرد بود. منقلی را وسط پشت بام گذاشته بودیم و روی چهار پایه ای کرده بودیم. 🔸هر روز چوب های جعبه های را که خالی می شد می شکستیم و می ریختیم توی منقل تا گرم شویم. روزی 20 تا جعبه خورد می کردیم. 🔹توی اتاق ها هم همین ها را گذاشته بودیم، با این تفاوت که یک دودکش هم برایش درست کرده بودیم. 🔸خلاصه شبی دور هم جمع شدیم که هم به جمع ما ملحق شد.چند دقیقه ای⏱ دور منقل نشسته بودیم که از توی مشت اش چیزی را به سرعت ریخت توی منقل و بلا فاصله شد. 🔹آتش الو گرفته بود🔥، همه ما افتادیم دنبال که حسابی حالش را جا بیاوریم.خرج توپ 156 را توی کیسه جا سازی کرده بود و ریخت توی منقل 🔸 به خاطر اشتعال زا بودن🔥 این مواد همه ما را کرد.منقل که برگشت و ما تا پایین ساختمان او دویدیم. 📚منبع/ ابرو باد 🌹 @hemmat_hadi
حاج حسین یکتا: دختری از #نیویورک به منطقه شلمچه آمده بود و مقداری از خاک #شلمچه را با خود برد که در غروب‌های دلگیر نیویورک با آن خاک #درد_دل گوید. ❤️ @hemmat_hadi
🌷 💠شهدا خلوت هاشون هم خاصه 🔹↫محمدرضا اکثر مواقع رو با میگذروند ولی "خلوت" های خاص خودش رو داشت... 🔸↫مثلا قدم زدن های ... حتی بعضی وقت ها از جمعمون جدا میشد و مسیری که ما با ماشین میرفتیم رو اصرار داشت " " و پیاده بره. 🔹↫ یکی از جاهایی که برای خلوت کردن پیدا کرده بود " " بود! درسته که هیات معمولا جای شلوغیه ولی بهترین خلوت برای# محمدرضا روضه های (علیه السلام) بود... 🔸↫گاهی هم انقدر دلش پر می زد برای شهدا که تنهایی با موتور می رفت " بهشت زهرا (سلام الله علیها)" تا با عشقش رسول(شهیدرسول خلیلی) خلوت کنه. نقل از دوست شهید 🌷 ♥️ @hemmat_hadi