eitaa logo
سلام بر ابراهیم
1.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
352 ویدیو
4 فایل
🌼 یا الله 🌹گـویند چـرا تـودل به شھیدان دادے؟ واللہ ڪہ مـن نـدادم، آنـھابـردند دل هایی که در مسیر عاشقی کم بیاورند می میرند. ‌ 🌷‌تقدیم به روح آسمانی شهیدان 💟 #ابراهیم_همت و #ابراهیم_هادی ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 از شهید به ملت ایران: مبادا ضعف برخی مسئولان، شما را ضعیف کند. 🔹 مبادا دنیازدگی برخی مدیران، شما را از هواداری انقلاب دور کند. ما رزمندگان تا آخرین نفس پای انقلاب بودیم؛ شما چطور؟
15.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹میدونید چرا جنگ تحمیلی برای ما گنج بود ؟!!! چون به فرموده شهید آوینی ، وقتی شیپور جنگ نواخته می شود ، مرد از نامرد شناخته می شود ... خاطره جالب سردار حاج قاسم سلیمانی از شهید حسین یوسف‌الهی روحت شاد یادت گرامی این روزها چقدر زیاد دلتنگت میشویم ای سردار دلها شهید حاج قاسم😔😔😭🖤
15.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 یک فیلم عالی | عزت امروزمان را مدیون از خودگذشتگی این بزگواران بدانیم. خدا کمک کند روز قیامت مدیون این‌ها نباشیم...
🌹 سردار محمدرضا عسگری ( جانشین لشکر ویژه ۲۵ ) : ▫️بروید و بسیجی باشید.تنها نام بسیجی روی خودمان گذاشتن هم چیزی را درست نمی‌کند.باید تفکر بسیجی را گسترش داد.دشمن از همین تفکر می‌ترسد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥رهبر انقلاب خطاب به رزمندگان حزب الله: جوشن صغیر بخوانید 🔹روایت شهید سلیمانی از توصیه رهبر انقلاب به مجاهدان مقاومت در روزهای سخت جنگ ۳۳ روزه
📣 حزب‌الله لبنان در بیانیه‌ای شهادت سیدحسن نصرالله را تأیید کرد
‏با هر موشکی که به تل‌آویو می‌رسد هزار رحمت و سلام بر روح پاک تو
⭕️"ابرقدرت" یعنی ملتی که پس از موشک‌باران کردنِ صهیونیست‌ها، رئیس جمهورش در سفر رسمی به قطر می رود، وزیر خارجه‌اش با وجود تهدیدهای زیاد با هواپیما به لبنان سفر می‌کند و رهبر معظمش در نمازجمعه حاضر می شود و کلی مقامات ارشد نظامی و سیاسی و جمعیتی میلیونی پشت سرش به نماز می ایستند. 🔺اینجا جمهوری اسلامی ایران است
15.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رهبر انقلاب: رژیم صهیونی با حمایت‌های آمریکا سرپا مانده است 🔹[رژیم صهیونی] صرفاً با تزریق حمایتهای آمریکا خود را به زحمت بر سر پا نگه داشته است؛ و این هم دیری نخواهد پایید؛ باذن اللّه. 🔹دلیل واضح این ادّعا آن است که اکنون یک سال است که دشمن با هزینه‌کردن چندین میلیارد دلار در غزّه و لبنان و با کمک همه‌جانبه‌ی آمریکا و چند دولت غربی دیگر در رویارویی با چند هزار مرد مبارز و مجاهد فی‌سبیل‌اللّه که محصور و ممنوع از هر گونه کمک از خارجند، شکست خورده و تنها هنرشان بمباران خانه‌ها و مدرسه‌ها و بیمارستان‌ها و مراکز جمعیّتی غیرنظامیان بوده است!
🌹کسی چه داند که بر حالِ زار ما چه می‌گذرد؟ جامانده‌ایم و حوصلهٔ شرح قصه نیست ▪️در عملیات مسلم‌ بن‌ عقیل رزمندگان در چندین چادر قرار داشتند. من هم به‌ همراه عده‌ای از بچه‌ها در بیرون از چادرها بودیم، که ناگهان در حد فاصل یک پلک به هم زدن صدای «میگ» عراق به گوش‌مان خورد و چادر رزمندگان بمباران شد. از رزمندگان داخل چادرها نه تنها یک نفر زنده نماند بلکه جنازه‌ها هم تکه‌تکه شده بود. ▪️کربلایی شده بود! فضا بهم ریخته بود. که ناگهان گریه‌ و فریاد چند نوجوان همه را به خود جلب کرد. جلو رفتم و دیدم تعدادی از بچه‌محل‌ها یکی از دوستانشان را از دست داده بودند و فریاد می‌زدند مگر قرار نبود با هم باشیم؟ با هم شهید شویم؟ چرا تو رفتی؟ کارت شناسایی دوست‌شان را در دست گرفته و ناله می‌کردند. در حالی که همه منقلب شده بودند من عکاسی می‌ کردم و این عکس بسیار موردِ استقبال قرار گرفت. ▪️این کارت شناسایی متعلق است به "شهید قادر اسدی" طلبه نوزده ساله‌ای که قبل از شروع عملیات در آن بمباران به شهادت رسید و از او فقط همین کارت باقی ماند. تصویر در سومار، رودخانۀ کُنگیر به تاریخ ۱۲مهر ۱۳۶۱ ثبت شده است. عکاس : علی فریدونی
🌹 . ▪️یک روز سیدمجتبی بچه‌های هیأت را به روستای ایرا، (از توابع شهر آمل) که منطقه ای ییلاقی و باصفا بود، برد.هدف، زیارت و دیدار با حضرت علامه حسن زاده آملی بود. یکی یکی بچه‌ها را فرستاد داخل اتاق. خودش هم، همان پایین مجلس در کنار درب ورودی نشست. . ▪️حضرت علامه در بالای مجلس نشسته بودند. علامه قبل از شروع صحبت نیم خیز شد و درب اتاق را نگاه کرد. بعد اشاره کرد که سید جلو برود و نزد ایشان بنشیند.سید هم رفت و در کنار علامه نشست. علامه، روی شانه ی او زد و چیزی گفت. از دور دیدم سید سرش را به حالت ادب پایین گرفته. بعد از اتمام دیدار، به سید گفتم:«علامه به شما چی گفت؟» . ▪️سید جواب درستی نداد. هرچه اصرار کردم پاسخی نشنیدم. این اخلاق سید بود. همیشه کمتر از خودش حرف می‌زد. از نفری که جلوتر نشسته بود، ماجرا را پرسیدم. گفت:«وقتی علامه روی دوش سید زد به او گفت: بنده در چهره ی شما نوری می‌بینم. بیشتر مواظب خودتان باشید.»وقتی برای برگشت، سوار ماشین شدیم، سید دوباره به حضور علامه رسیده بود.( راوی: حمید فضل الله نژاد) .