eitaa logo
حࢪ‌یم‌؏شـ♥️ـق‌تا‌شھادٺ
756 دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
4.5هزار ویدیو
36 فایل
به‌نامِ‌خداوندِچشم‌انتظارانِ‌بی‌قرار..!!💔 سفر عشق از آن روز شروع شد ڪہ خدا ✨ مهــر یڪ بے ڪفن انداخت میــانِ دل ما .💔 #اندکی‌ا‌زمـا↯ @shorotharim #مدیر↯ @Babasadgh وقف‌بانوی‌بی‌نشآن🌱 وقف‌آقاامام‌زمان🌿
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7864177_985.mp3
14.61M
🎧  ↻ ◁❚❚▷ ⇆🎊👏🏻 مادر‌شدن‌سید‌نساء‌عالمین‌و✨ علی‌قمر‌دار‌شده🌙♥️) حسین‌پسر‌دار‌شدهـ . . . شبا‌شبا؎جلوه‌ی‌حیدر‌کرار‌شده😌😍👏🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋5 صلوات 🦋برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان(عج) بفرستین تا انشاالله رمان بارگذاری بشه.🌸
قسمت شصت و پنجم داستان دنباله دار : برو دایسون  یکی از بچه ها موقع خوردن نهار … رسما من رو خطاب قرار داد … – واقعا نمی فهمم چرا اینقدر برای دکتر دایسون ناز می کنی… اون یه مرد جذاب و نابغه است … و با وجود این سنی که داره تونسته رئیس تیم جراحی بشه …  همین طور از دکتر دایسون تعریف می کرد … و من فقط نگاه می کردم … واقعا نمی دونستم چی باید بگم … یا دیگه به چی فکر کنم … برنامه فشرده و سنگین بیمارستان …فشار دو برابر عمل های جراحی … تحمل رفتار دکتر دایسون که واقعا نمی تونست سختی و فشار زندگی رو روی من درک کنه… حالا هم که …  چند لحظه بهش نگاه کردم … با دیدن نگاه خسته من ساکت شد …از جا بلند شدم و بدون اینکه چیزی بگم از سالن رفتم بیرون … خسته تر از اون بودم که حتی بخوام چیزی بگم …  سرمای سختی خورده بودم … با بیمارستان تماس گرفتم و خواستم برنامه ام رو عوض کنن … تب بالا، سر درد و سرگیجه … حالم خیلی خراب بود … توی تخت دراز کشیده بودم که گوشیم زنگ زد … چشم هام می سوخت و به سختی باز شد … پرده اشک جلوی چشمم … نگذاشت اسم رو درست ببینم … فکر کردم شاید از بیمارستانه … اما دایسون بود … تا گوشی رو برداشتم بدون مقدمه شروع کرد به حرف زدن …   چه اتفاقی افتاده؟ گفتن حالتون اصلا خوب نیست …  گریه ام گرفت … حس کردم دیگه واقعا الان میمیرم … با اون حال … حالا باید … حالم خراب تر از این بود که قدرتی برای کنترل خودم داشته باشم … – حتی اگر در حال مرگ هم باشم … اصلا به شما مربوط نیست …   و تلفن رو قطع کردم … به زحمت صدام در می اومد …صورتم گر گرفته بود و چشمم از شدت سوزش، خیس از اشک شده بود …
قسمت شصت و ششم داستان دنباله دار : با پدرم حرف بزن پشت سر هم زنگ می زد … توان جواب دادن نداشتم …اونقدر حالم بد بود که اصلا مغزم کار نمی کرد که می تونستم خیلی راحت صدای گوشی رو ببندم یا خاموشش کنم… توی حال خودم نبودم … دایسون هم پشت سر هم زنگ می زد … – چرا دست از سرم برنمی داری؟ … برو پی کارت … – در رو باز کن زینب … من پشت در خونه ات هستم … تو تنهایی و یک نفر باید توی این شرایط ازت مراقبت کنه … – دارو خوردم … اگر به مراقبت نیاز پیدا کنم میرم بیمارستان… یهو گریه ام گرفت … لحظاتی بود که با تمام وجود به مادرم احتیاج داشتم … حتی بدون اینکه کاری بکنه … وجودش برام آرامش بخش بود … تب، تنهایی، غربت … دیگه نمی تونستم بغضم رو کنترل کنم … – دست از سرم بردار … چرا دست از سرم برنمی داری؟ …اصلا کی بهت اجازه داده، من رو با اسم کوچیک صدا کنی؟… اشک می ریختم و سرش داد می زدم … – واقعا … داری گریه می کنی؟ … من واقعا بهت علاقه دارم… توی این شرایط هم دست از سرسختی برنمی داری؟ … پریدم توی حرفش … – باشه … واقعا بهم علاقه داری؟ … با پدرم حرف بزن …این رسم ماست … رضایت پدرم رو بگیری قبولت می کنم …    چند لحظه ساکت شد … حسابی جا خورده بود … – توی این شرایط هم باید از پدرت اجازه بگیرم؟ … آخرین ذره های انرژیم رو هم از دست داده بودم … دیگه توان حرف زدن نداشتم … – باشه … شماره پدرت رو بده … پدرت می تونه انگلیسی صحبت کنه؟ … من فارسی بلد نیستم … – پدرم شهید شده … تو هم که به خدا … و این چیزها اعتقاد نداری … به زحمت، دوباره تمام قدرتم رو جمع کردم… از اینجا برو … برو … و دیگه نفهمیدم چی شد … از حال رفتم …
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام علی الساقی العطاشا.mp3
4.83M
🍃🌸مولودی ولادت حضرت عباس علیه السلام 🍃🌼سرود 🍃🌷الساقی العطاشا قمر اومده از راه ... # سید مهدی میرداماد
🍃🌸🍃بنازم ماه شعبان را که با شادی قرین باشد 🍃🌷🍃در او میلاد عباس علیه السلام و حسین علیه السلام و ساجدین باشد 🍃🌼🍃 اعیاد شعبانیه را به همه مسلمانان شادباش می گویم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
CQACAgQAAx0CVBp6RAACD9VgTXwHfbK5XlpH_lEcUKFx8RicKgAC-gcAAjKHYFKIal7vs8-x3x4E.mp3
6.99M
🌸 (ع) حبل المتینو ببینید ماه زمین و ببینید آی عاشقا آقا زاده ام البنین و ببینید اسمش با شیدایی گره خورده دل عالمی رو برده طفلی که خوابیده تو گهواره خوده حیدر کراره ذکر خدا رو لبهاشه ای جانم حسین محو دستاشه ای جانم چقدر شبیه باباشه ای جانم ای جانم ابالفضل جانانم ابالفضل **** دست کریمه حسینه فوز عظیمه حسینه اسمش ب بسم الله الرحمن الرحیم حسینه دستم به سمت حرمش بالاست شده قبله من عباس هستم اگر بنده عباسم پناهنده به عباسم غرق ستاره گیسوشه ای جانم بهشت تاری از موشه ای جانم ماه دیار شیش گوشه ای جانم ای جانم ابالفضل جانانم ابالفضل **** هستم گدای ابالفضل جانم فدای ابالفضل پر میزنه قلب من برا دولت سرای ابالفضل یارا زدی شعله تو بر جانم پریشان پریشانم جانا دوباره منه ناقابل دخیلم یا ابوفاضل شیر حیدر کراره ای جانم تا محشر علمداره ای جانم خدا خیلی دوسش داره ای جانم. 🎤