eitaa logo
حࢪ‌یم‌؏شـ♥️ـق‌تا‌شھادٺ
753 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
4.5هزار ویدیو
36 فایل
به‌نامِ‌خداوندِچشم‌انتظارانِ‌بی‌قرار..!!💔 سفر عشق از آن روز شروع شد ڪہ خدا ✨ مهــر یڪ بے ڪفن انداخت میــانِ دل ما .💔 #اندکی‌ا‌زمـا↯ @shorotharim #مدیر↯ @Babasadgh وقف‌بانوی‌بی‌نشآن🌱 وقف‌آقاامام‌زمان🌿
مشاهده در ایتا
دانلود
⸀🌿..🕊˼- - - 🕊] 🌿] ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ــ 🕊🌿 گمنامے‌یعنے: براۍ‌زمینے‌ ـھا‌گمنامـ باشے وبراۍخــ♥️ــدا خوشنامـ -🌿-! ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ــ <🌿🕊>| ••♡↯ [🌿]❥︎ @herimashgh
~~~~~~~~•{⛵️🐞}•~~~~~~~~~ 🌿| 🥀| اساس‌ِ ٺخࢪیب 🚧 تخریب‌ِ نـفس‌ اسٺ 🕸 وراھ رسیـدن👣 بھ معشــوق♥️ ټهذیب‌نـفس...🌼 تـخریبچۍنـفسِ‌خودبـاش...🌿 ••♡↯ [🌿]❥︎ @herimashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚🌱🍇••• 🌿] 🍇] از‌شیخ‌انصاری‌پرسیدند↶ ـ ـ ــ🌿> چگونه‌میشود‌یک‌ساعت‌"فڪر‌ڪردن" برتر‌از‌هفتاد‌سال‌"عبادت‌"باشد؟! فرمودند↶ـ ـ ــ🍇> فکری‌مانند‌فکر‌جناب "حُر"‌در‌روز‌عاشورا.! ـ ـ ــ🍀> ••♡↯ [🌿]❥︎🌸 @herimashgh
«امیر» را با همان لباسهایے کہ بر تن داشت بہ خاڪ سپردند ساعت و انگشتر امیر بر دستش بود ساعت را برای یادگارے بہ برادرش دادند هر ڪارے ڪردند تا انگشتر را از دستش خارج کنند، نشد🌿 همسرمـ بہ قولے ڪه داده بود وفا کرد و💞 انگشتر را حتے بعد از شهادت از خود دور نکرد.🔗 زندگے مشترڪ ما سہ روز طول کشید:) راوے: همسر شهید ••♡↯ [🌿]❥︎ @herimashgh
شادی روحشان صلوات😞🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃اینکه تو را هم می‌نامند؛ بی‌دلیل نیست! نبض طبیعت مُرده، با بهار دوباره می‌زند ! و نبض جانِ به انزوا رفته، با دم مسیحایی تو؛ السَّلامُ عَلیْکَ یا رَبیع‌َالأنام 💫 ❤️ ••♡↯ [🌿]❥︎ @herimashgh
🌺5 صلوات🌺برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان(عج) بفرستین تا انشاالله رمان بارگذاری بشه.🌸
حࢪ‌یم‌؏شـ♥️ـق‌تا‌شھادٺ
📚 رمان زیبای #هرچی_تو_بخوای 🌈 ✨ قسمت👈نهم سریع رفتم توی حیاط.پشت در ایستادم.... تاصدای حرکت کردن ماش
📚 رمان زیبای 🌈 ✨ قسمت👈دهم✨ استادشمس شروع به تدریس کرد. وسط کلاس گفت: _تو این صفر و یک های برنامه نویسی عشق معنایی نداره،👈مثل زندگی این بچه مذهبی ها. بعد نگاهی به امین و بعد به من کرد.. و به تدریسش ادامه داد. کلا استادشمس اینجوریه.یه دفعه، ، یه حرفی میگه.منتظر حرفی از 🌷امین🌷 بودم.ولی امین ساکت بود. آخرکلاس استاد گفت: _سؤالی نیست؟ وقتی دیدم امین ساکته و بچه ها هم سؤالی ندارن،گفتم: _من سؤال دارم.🙂☝️ استادشمس که انگار منتظر بود گفت: _بپرس.😏 -گفتین عشق تو زندگی مذهبی ها معنایی نداره؟ باپوزخند گفت: _بله،گفتم.😏 -معنی حرفتون این بود که عشق توی مذهب جایی نداره؟🙂 یه کمی فکر کرد و گفت: _نمیدونم عشق تو مذهب معنا داره یا نه.ولی تو زندگی بچه مذهبی ها که معنی نداره.😏 _ توی جایگاه ویژه ای داره. همه ی نگاهها برگشت سمت من،جز امین. گفتم: _عشق یعنی اینکه کسی تو زندگیت باشه که بدون اون نتونی زندگی کنی.زندگی منظورم نفس کشیدن،غذا خوردن و کار کردن نیست. مثل که اگه نباشه،اسکناس زندگی ارزشی نداره. اسکناس درسته ولی نداره..عاشق هرکاری میکنه تا به چشم معشوقش بیاد..هرکاری که معشوقش بگه انجام میده تا معشوقش ازش راضی باشه..عشق همون چیزیه که باعث میشه عاشق شبیه معشوقش بشه. استادشمس گفت: تو تا حالا عاشق شدی؟😕 -من هم عاشق شدم...🙂منم سعی میکنم هرکاری معشوقم بهم میگه انجام بدم...من اونقدر عاشقم که دوست دارم همه حتی از هم بفهمن معشوقم کیه...خوشم میاد هرکسی منو میبینه میفته.. بلند شدم،رفتم جلوی وایتبرد ایستادم و با تمام وجود گفتم: _من عاشق ✨مهربان ترین موجود عالم✨ هستم و به عشقم افتخار میکنم،با تمام وجودم.حتی دوست دارم همه تون بدونید که من عاشق کی هستم. با ماژیک روی وایتبرد پررنگ و درشت و خوش خط نوشتم *خدا*❤️✋ برگشتم سمت بچه ها و گفتم: _آدمی که مهربان ترین نباشه عاشق هیچکس دیگه ای هم باشه.😊👌 وسایلمو برداشتم،رفتم جلوی در... برگشتم سمت استادشمس و بهش گفتم: _کسیکه عاشق باشه کاری میکنه که معشوقش ازش باشه.شما تمام روزهایی که من میومدم کلاستون منو مسخره میکردید،چون میخواستم طوری باشم که معشوقم ازم راضی باشه.منم هرجایی باهاتون بحث کردم یا جایی سکوت کردم فقط و فقط بخاطر بوده. رفتم توی حیاط.... ادامه دارد...