eitaa logo
قهرمان ایرانی
187 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
14 فایل
🦋✨ عـِشق‌‌یـِك‌وآژِه‌‌بۍ‌اَرزِش‌وبۍمـَعنۍ‌بـود تـٰآڪِه‌یـِکبـٰآره‌خـُداگُفـت‌ڪِه‌عـِشق‌ اَسـت‌؛حُسـِین(:!'
مشاهده در ایتا
دانلود
7.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 امام عاشقان عموجان تویی... قاسم تو مور و سلیمان تویی... من مجتبایم در دل لشکر... الله اکبر الله اکبر ... 🦋✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 زيارة سيّد الشهداء الإمام الحسين عليه السلام در کامرون 🇨🇲 با دیدن گسترش روزافزون اسلام بهتر می‌توان علت وحشت و جیغ های بنفش جبهه کفر را درک کرد 🦋✨
منبر -حجت الاسلام رفیعی -14020431.mp3
6.39M
🏴 🎧 حجت الاسلام والمسلمین رفیعی 📆 شنبه (۱۴۰۲/۴/۳۱)| قم عزاداری (علیه السلام) دهه اول 🦋✨
7.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 هذه البحرين🇧🇭 حداد عظيم الليلة الماضية اینجا بحرین است عزاداری بزرگ دیشب... 🦋✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🏴 می رسد نوبتِ آن روز که با وعده ی حق پسری منتقــــــمِ خــونِ پــدر خواهد شد
‏به اسم برنامه ساختن بعد مهمونایی که دعوت کردن: کارشناس کتاب کودک گزارشگر فوتبال خواننده پاپ! ع برای همس اینکه شکی توش نیست ولی شما هم دیگه هر چرتی رو با روش‌های خودتون به خرد ملت ندین
✨🏴 در دم جان دادنت، گفتی:عمو جانم بیا غرقه در خون، دیدن تو، بر عمویت مشکل است
قهرمان ایرانی
✨🏴 در دم جان دادنت، گفتی:عمو جانم بیا غرقه در خون، دیدن تو، بر عمویت مشکل است #قاسم_ابن_الحسن #
🏴 روضه قاسم ابن الحسن علیه سلام شب عاشورا وقتی اباعبدالله خطبه خواند و مطالبش را بیان فرمود، ۔ قاسم ابن الحسن هنوز به سن بلوغ نرسیده بود. تردید برایش پیدا شد که آیا من هم فردا می‌توانم به میدان بروم یا نه؟ آمد و عرضه داشت: عموجان! این سخنانی که شما فرمودید: فردا هر کس این جا باشد به شهادت می‌رسد و به بهشت می‌رود، آیا من هم جزو این شهدا هستم؟ امام خواست او را آزمایش کند، ببیند چه قدر قدرتِ جدا شدن از جان را دارد. سئوال کرد: عزیزم، مرگ نزد تو چه طور است؟ -عمو جان، شیرین تر از عسل. حضرت فرمود: حالا که این طور است، بله. این منطق تعارف نیست. این جمله را نگفت که عمو خوشش بیاید، بلکه واقعاً اَحلى مِنَ العَسَل. [۱] رفتارش نشان می‌دهد که این حرف درست است. چون روز عاشورا بعد از شهادت علی اکبر، پیش اباعبدالله آمد. [امروز این دل‌های شما را روانه کنیم کربلا، کنار قبر قاسم ابن الحسن، یتیم امام حسن] عمو جان، اجازه دهید میدان بروم. جان زهرا کربلایی کن مرا *** در ره قرآن فدایی کن مرا عمو جان، دست رد به سینه‌ام نزن. عمو جان، اجازه بدهید بروم جانم را فدای شما کنم. چه قدر قشنگ چه قدر زیبا! بالاتر از این سخن، خم شد لب هایش را روی پاهای اباعبدالله گذاشت: عمو، پایت را می‌بوسم، بگذار بروم. عمو دستت را می‌بوسم، بگذار بروم. تعبير مقتل این است: فَلَم يَزَلِ الغُلامُ يُقَبِّلُ يَدَيهِ ورِجلَيهِ حَتّى أذِنَ لَهُ؛ [۱] مرتب افتاده بود رویپای عمو و التماس می‌کرد. امام حسین خم شد دست هایش را زیر بغل‌های قاسم برد: پاشو عمو، روی پای من نیفت. قاسم را در آغوش گرفت. سینه اش را روی سینه ی قاسم گذاشت. دو جا امام حسین سینه روی سینه ی قاسم گذاشت؛ یکی آن جایی که می‌خواست میدان برود، سینه روی سینه ى قاسم گذاشت. اشک در چشمان شان حلقه زد، آن قدر گریه کردند که هر دو غش کردند و روی زمین افتادند. [۲] یک جای دیگر هم سینه روی سینه ی قاسم گذاشت. آن وقتی که آمد کنار بدن قاسم. بدن غرقه در خون مردم نگاه می‌کنند ببینند حسین چه می‌کند؟ آیا جوان‌ها را صدا می‌زند؟ آیا می‌گوید: اهل حرم بیایید؟ اما یک وقت دیدند خم شد، دست زیر بدن قاسم برد؛ فَوَضَعَ صَدرَهُ عَلى صَدرِهِ؛ سینه روی سینه ی قاسم گذاشت. حمید بن مسلم می‌گوید: من این صحنه را نگاه می‌کردم، دیدم اباعبدالله بدن را برداشت. پاهای این آقازاده روی زمین کشیده می‌شد. [۳] ساعداه قلبك يا أبا عبد الله، چگونه این بدن را پیش مادر بیاورد؟! مادر علی اکبر کربلا نبود اما مادر قاسم کربلابود. چطور این بچه را مقابل مادر بیاورد؟! نازدانه را به خیمه آورد. بعضی‌ها گفته اند: بدن را کنار بدن علی اکبر گذاشت، یک دست به گردن علی اکبر انداخت، یک دست هم به گردن قاسم انداخت. گاهی می‌گفت: عزیز برادرم، بلند شو ببین حسین غریب مانده حسین تنها مانده!... ---------- [۱]: سوگنامه آل محمد، ص ۲۸۴ و ۲۸۳. [۱]: بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۳۴. [۲]: منتهی الامال، ص ۵۲۱: مقتل آية الله شوشتری، ص۱۶۳و۱۵۳. [۳]: اللهوف، ص ۱۱۵؛ منتهی الامال، ص ۵۲۲ در کربلا چه گذشت، ص ۲۸۹ و ۲۸۷. 🦋✨