✅ رمان بدون تو هرگز
🌸قسمت نهم: دستپخت معرکه
علی چند لحظه مکث کرد ...
زل زد توی چشم هام ...
- واسه این ناراحتی و می خوای گریه کنی؟ ...
دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم و زدم زیر گریه ... آره ... افتضاح شده ...
با صدای بلند زد زیر خنده ..
با صورت خیس، مات و مبهوت خنده هاش شده بودم.
رفت وسایل سفره رو برداشت و سفره رو انداخت.
غذا کشید و مشغول خوردن شد ...
یه طوری غذا می خورد که اگه یکی می دید فکر می کرد غذای بهشتیه !
یه کم چپ چپ ... زیرچشمی بهش نگاه کردم.
می تونی بخوریش؟ ... خیلی شوره ها! نه؟! چطوری داری قورتش میدی؟
از هیجان پرسیدن من، دوباره خنده اش گرفت.
گفت خیلی عادی ... همین طور که می بینی ... تازه خیلی هم عالی شده ... دستت درد نکنه ...
- مسخره ام می کنی؟
- نه به خدا ...
چشم هام رو ریز کردم و به چپ چپ نگاه کردن ادامه دادم ...
جدی جدی داشت می خورد!
کم کم شجاعتم رو جمع کردم و یه کم برای خودم کشیدم ...
گفتم شاید برنجم خیلی بی نمک شده، با هم بخوریم خوب میشه.
قاشق اول رو که توی دهنم گذاشتم ... غذا از دهنم پاشید بیرون ...
سریع خودم رو کنترل کردم!
و دوباره همون ژست معرکه ام رو گرفتم نه تنها برنجش بی نمک نبود که ... اصلا درست دم نکشیده بود!
مغزش خام بود ... دوباره چشم هام رو ریز کردم و زل زدم بهش ...
حتی سرش رو بالا نیاورد که منو ببینه.
مادر جان گفته بود بلد نیستی حتی املت درست کنی ...
سرش رو آورد بالا ... با محبت بهم نگاه می کرد ...
- برای بار اول، کارت عالی بود
اول از دست مادرم ناراحت شدم که اینطوری لوم داده بود ...
اما بعد خیلی خجالت کشیدم ... شاید بشه گفت ،برای اولین بار، اون دختر جسور و سرسخت، داشت معنای خجالت کشیدن رو درک می کرد ...
زندگی شهید سید علی حسینی
🌴🔻🌴🔻🌸🔻🌴🔻🌴
@Shamim_best_gift
✅رمان بدون تو هرگز
🌸قسمت هشتم: خرید عروسی
مادرم پشت گوشی با نگرانی تمام گفت:
سلام علی آقا ... می خواستیم برای خرید جهیزیه بریم بیرون ... امکان داره تشریف بیارید؟
شرمنده مادرجان، کاش زودتر اطلاع می دادید.
من الان بدجور درگیرم و نمی تونم بیام هر چند، ماشاء الله خود هانیه خانم خوش سلیقه هست، فکر می کنم موارد اصلی رو با نظر خودش بخرید. بالاخره خونه در اختیار ایشونه و...
اگر کمک هم خواستید بگید، هر کاری که مردونه بود، به روی چشم.
فقط لطفا طلبگی باشه!
اشرافیش نکنید!!!
مادرم با چشم های گرد و متعجب بهم نگاه می کرد
اشاره کردم چی میگه؟
از شوک که در اومد، جلوی دهنی گوشی رو گرفت و گفت: میگه با سلیقه خودت بخر، هر چی می خوای!
دوباره خودش رو کنترل کرد، این بار با شجاعت بیشتری گفت: علی آقا، پس اگر اجازه بدید من و هانیه با هم میریم
البته زنگ زدم به چند تا آقا که همراه مون بیان ولی هیچ کدوم وقت نداشتن تا عروسی هم وقت کمه و ...
بعد از کلی تشکر، گوشی رو قطع کرد.
هنگ کرده بود!
چند بار تکانش دادم ...
مامان چی شد؟ ... چی گفت؟
بالاخره به خودش اومد!
گفت خودتون برید، دو تا خانم عاقل و بزرگ که لازم نیست برای هر چیز ساده ای اجازه بگیرن و....
برای اولین بار واقعا ازش خوشم اومد!
تمام خریدها رو خودمون تنها رفتیم، فقط توی خریدهای بزرگ همراه مون بود؛ برعکس پدرم، نظر می داد و نظرش رو تحمیل نمی کرد...
حتی اگر از چیزی خوشش نمی اومد اصرار نمی کرد و می گفت: شما باید راحت باشی
باورم نمی شد یه روز یه نفر به راحتی من فکر کنه! یه مراسم ساده ...
یه جهیزیه ساده ...
یه شام ساده ...
حدود 60 نفر مهمون ...
پدرم بعد از خونده شدن خطبه عقد و دادن امضاش رفت!
برای عروسی نموند.
ولی من برای اولین بار توی زندگیم خوشحال بودم...
علی جوان آرام، شوخ طبع و مهربانی بود...
زندگی شهید سید علی حسینی
💚✨💚✨❤️✨💚✨💚
@Shamim_best_gift
✅قوی ترین فیلتر شکن دنیا
🔺می خوام چند تا فیلتر شکن برای شما معرفی کنم این فیلتر شکن ها صد در صد کار می کنن و تضمینی اند و کاملا شما می تونید بدون هیچگونه شک و تردیدی ازشون استفاده کنید¤
1⃣نماز°•°•°•°•°•°°•°•
بهترین فیلتر شکن دنیا که خود خداوند هم زیر این فیلتر شکن روامضا و مهر کرده خصوصیت مهم این فیلتر شکن اینه که مانع میشه انسان با گناه کردن فیلترهایی رو بین خودش و خداش ایجاد کنه ... اگه باور ندارید این آیه رو بخونید
" ان الصلاه تنهی عن فحشا و المنکر (عنکبوت/44)
2⃣ قرآن•°•°••°•°•°•°•°
🔻همتا نداره
همه کسانی که متخصص هستند از این فیلتر شکن استفاده می کنند و جلوی کلام خدای تبارک و تعالی زانو می زنند برای استفاده از این فیلتر شکن اونو بخونید و بفهمید و به آن عمل کنید¤
3⃣اذکار •°•°•°•°•°•°•
🔻ذکر و یاد خدا آثار سازنده روحى و اخلاقى فراوانى داره که یاد متقابل خدا از بنده، روشنى دل، آرامش قلب، ترس از (نافرمانى) خدا، بخشش گناهان، و علم و حکمت از جمله آنهاست¤
🔳دلیل فیلتر شدن !!!
✔️وقتی انسان گناه میکنه به دلیل جهل به ازای هر گناه یک قدم از خدا دورمیشه این فیلترها به چشمهامون ؛ گوشهامون ؛ و قلب ما غلبه می کنه و اگه کسی دچار این گناهان شد اگه به یکی از این فیلتر شکن ها وصل باشه…ان شا الله … به راه مستقیم هدایت میشه.
💓🍃💓🍃🌸🍃💓🍃💓
@Shamim_best_gift
روزی اسب پیرمردی فرار کرد، مردم گفتند: چقدر بدشانسی!
پیرمرد گفت: از کجا معلوم!
فردا اسب پیرمرد با چند اسب وحشی برگشت.
مردم گفتند: چقدر خوش شانسی!
پیرمرد گفت: از کجا معلوم!
پسر پیرمرد از روی یکی از اسبها افتاد و پایش شکست.
مردم گفتند: چقدر بدشانسی!
پیرمرد گفت: از کجا معلوم!
فرداش از شهر آمدند و تمام مردهای جوان را به جنگ بردند به جز پسر پیرمرد که پایش شکسته بود.
مردم گفتند: چقدر خوش شانسی!
پیرمرد گفت: از کجا معلوم!
زندگی پر از خوش شانسی ها و بدشانسی های ظاهری است، شاید بدترین بدشانسی های امروزتان مقدمه خوش شانسی های فردایتان باشد.
از کجا معلوم؟!
☘🕊☘🕊☺️🕊☘🕊☘
@Shamim_best_gift