eitaa logo
انگیزشی | حس زیبای زندگی😊
1.5هزار دنبال‌کننده
50.7هزار عکس
5.7هزار ویدیو
96 فایل
🥰کانــال حـس زیـبــای زنــدگی محل بارگذاری بهترین مطالب مــعنـوی؛ ارزشـــی؛ انـگیزشی... با یــک حس خـــوب و عــالی بــا مـــا هــمــراه باشید🥰 🌟درسته برای پست ها خیلی زحـمت میکشیم ولی کپی حلالتون🦋 ارتباط مستقیم با مدیر کانال @HamidiAbbas110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پيشانيش از زور درد چروك افتاده بود. چهره اش در هم مچاله شده بود. انگار هر آن جمع‌تر مي‌شد. بايد عقب نشيني مي‌كرديم و حاجي نگران بود كه فرصت عقب بردن شهدا را نداشته باشيم. بچه‌ها كه شهيد مي‌شدند، چهره‌ي حاجي برافروخته‌تر مي‌شد. ولي اين كه نتوانيم شهدا را عقب ببريم، براش خيلي دردناك بود. آن شب تا صبح خيلي به حاجي فشار آمد. سعي مي‌كرد با بچه‌ها شهدا را بكشند عقب. ولي لحظه‌ي آخر، عجيب بود. حاجي نمي‌توانست از جبهه جدا شود. همه را فرستاده بود عقب. اما خودش گوشه كنار،‌دنبال بدن يكي از بچه‌ها ميگشت. شهید_محمد_ابراهیم_همت 📝 کانال @hese_zibaye_zendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍سالروز شهادت سرباز ولایت سردار شهید مهدی پور استرآبادی... 🌷ماجرای مهمان ویژه حضور حاج قاسم به روایت خواهر شهید... 🔹مهدی برای سرکشی به بابا یه روز اومد خونه احساس کردم یه چیزی می خواد بگه گفتم مهدی چه خبر گفت حمیده حقیقتش ما یه مهمون ویژه داریم قراره بیاد خونمون شما میای کمک گفتم باشه حالا مهمونت کیه گفت حاج قاسم سلیمانی خوشحال شدم گفت یه روز حاج قاسم اومد گفت مهدی من می‌خوام بیام خونت ولی فکر کردم شوخی می‌کنه من جدی نگرفتم. 🔸روز مهمونی وقتی حاج قاسم به خونه مهدی اومد با تعجب یه نگاهی به خونه انداخت و گفت فقط همین سه تا اتاق داری مهدی رو کرد به حاجی خیلی خودمانی گفت حاجی یکیشم زیادیه همین بسه برای زندگی دلش خیلی برای این دنیا خوش نبود گویا می دانست رفتنیه... 🔹بعد از صحبت هایی که با هم داشتند رو کرد به مهدی گفت بابات کجاست حاج قاسم گفت مهدی من بخاطر تشکر از بابا اینجام یکی رو بفرست بابا رو بیار مهدی رفت بابا رو با خودش آورد بعد از حال احوال پرسی و بغل گرفتن بابا و بوسه بر پیشانی ایشان و تشکر فراوان از پدر تعریف های حاج قاسم رو به بابا شروع شد. 🔸از دلاوری ها و شجاعت و نترس بودن مهدی در دوران دفاع مقدس و چند نکته کلیدی که یادمه این بود که بابا جان مهدی بارها و بارها با مرگ دست و پنجه نرم کرده و بارها تا مرز شهادت پیش رفته ایشون شهید زنده اند حالا تعریف از حاجی از آنجایی که مهدی خیلی دوست نداشت که کسی ازش تعرف کنه سرشو انداخته بود پایین بابام رو کرد به حاج قاسم و گفت خدا خواسته مهدی زنده بمونه و خدمت بیشتری به اسلام بکنه... 📝 کانال @hese_zibaye_zendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برادرم محمد مهدی برای معنی دلتنگی احتیاج به این همه کلمه نیست دلتنگی یعنی تو نیستی نیستی تا نظر کنی به دلم تا که حال دلم خوب شود 📝 کانال @hese_zibaye_zendegi