eitaa logo
حس خوب آرامش
6.1هزار دنبال‌کننده
14هزار عکس
20.5هزار ویدیو
12 فایل
میدونستی رفیق اگر بتونی احساستو عوض کنی تو بردی👌 ✅ اینجا برای لحظاتی از دغدغه های روزمره فارغ میشی ما اینجا چیزی نمی فروشیم فقط حال خوبتونو خریداریم 🙂😍 👇🆔 کانال رزرو تبلیغ https://eitaa.com/joinchat/846004990Ca90b2d4191 @seifititeh @seifititeh
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مشتریان چمران
چند سال بود نماز میخوندم ولی همیشه اول وقت نبود😢 مسلمون بودم ولی مومن نبودم😞 خدارو دوست داشتم ولی باهاش دوست نبودم، تایه روز لینک یک کانال دستم رسید🍃تازه فهمیدم دنیا چه خبره و من کجای دنیام😳 وااااااای خیلی از عمرم عقب بودم😭 این کانال همه چیزم رو عوض کرد. دلم نیومد شماازاین گنج من بی بهره بشین اگه میخواین تحول رو تجربه کنیدسریعتررولینک زیرکلیک کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/2967404754Cd55473eba5 https://eitaa.com/joinchat/2967404754Cd55473eba5
6.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
••مدل مو واسه کوچولوهاتون••🍓 . ✨🧚‍♀ الهــــــہ ے زیبایی🧚‍♀ ◍⃟•●❥◍⃟🧚‍♀
من سی ساله شده بودم و خواهرم تو سن هجده سالگی خواستگار مهندس داشت .. شب خواستگاری خواهر کوچکترم انقدر حرص خوردم که با خودم گفتم تا این وصلت رو خراب نکنم اروم نمی‌گیرم، وقتی پدرم گفت عروس دوماد برن باهم تو اتاق صحبت کنن ناگهانی گفتم نه برید تو اتاق من خواهرمم‌ با مهربونی قبول کرد زیر تشکم‌ چیزی گذاشته بودم که داماد پریشون از اتاق اومد بیرون و گفت من دختر بزرگتون رو میخوام .. 👇 https://eitaa.com/joinchat/1811742879Cd079f4eac9
هدایت شده از ذاکرین
📌همسایه بالاییمون یه زن و شوهرِ جوونن که نمیشن! چندوقتی بود فاطمه خانم میومد دخترمو به ای میبرد خونش و منم به خیال اینکه میکنم نمیکردم کل زمانی که دخترم میرفت خونشون صدای هاش پایین میومد تا زمانیکه آقا شوهرش میومد ، یهو قطع میشد ،،، بلافاصله برم دخترمو بیارم همیشه میزاشتم یه ساعتی بگذره بعد... تااینکه یروز فاطمه اومد و با گفت دیگه دخترتو نفرست بالا... 🔴 ادامشو حتما دختر دارا بخونن👇 https://eitaa.com/joinchat/2113601843C0c9cfcd636
3.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
••مژه های بلند میخوای؟••🫶🏻 . ✨🧚‍♀ الهــــــہ ے زیبایی🧚‍♀ ◍⃟•●❥◍⃟🧚‍♀
چند ماهی بود برا دخترم ستاره یه معلم خصوصی زبان گرفته بودم که خیلی هم جوون بود.هر روز بعد از ظهر ساعت چهار میومد خونمون و توو اتاق ستاره یک ساعت با هم زبان کار میکردن. چهار ماه که از کلاس زبان گذشت،کم کم متوجه شدم دخترم که همیشه لباس های تنگ و جلف میپوشید الان لباس های راحت و گشاد میپوشه و سعی می‌کنه زیاد توو چشم نباشه.هر روز که می‌گذشت بیشتر به کارهاش شک میکردم و مخصوصا اینکه،اقای ناصری هم چند وقتی بود خونمون نمیومد و کلاس رو تعطیل کرده بود.تا اینکه یه روز گفت مامان چند وقت پیش که شما برا مراسم ترحیم رفته بودید بهشت زهرا و توو خونه کسی نبود رفتم از یخچال برا خودم و آقای ناظری میوه بیارم که...😭👇🔥 https://eitaa.com/joinchat/857276829Cbc06131f03 تو رو خدا بیا ببین چی سرم اومده تو مواظب باش 😭👆❌🔥
هدایت شده از ذاکرین
پنچ سال بود عروسی کرده بودم مجبور شدم بخاطر کار همسرم بیام شهر بزرگی زندگی کنم.واحدروبه رویمون خانوم ۴۰ ۵۰ ساله بود به چشم مادر بهش نگاه می‌کردم چون تنها بود هر روز می‌اومد خونه ما همیشه هم آرایش کرده و شیک پیک باهاش خیلی راحت بودیم تا اینکه هرروز غروب منو به صرف چای دعوت میکرد خونشون درست نیم ساعت بعد برگشتم خواب سنگینی منو می‌گرفت سرشب از خواب بیهوش میشدم یه روز شک کردم مثل همیشه رفتم خونشون چای برداشتم وقتی برا کاری رفت آشپزخونه چای خالی کردم تو گلدون نیم ساعت گفتم خواب میاد دیدم لبخندی زدی رفتم خونه بعد یه ساعت........ https://eitaa.com/joinchat/1301217443C537a3627f0
1.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
••اینطوری باندانا ببند••🥳 . ✨🧚‍♀ الهــــــہ ے زیبایی🧚‍♀ ◍⃟•●❥◍⃟🧚‍♀
هدایت شده از ذاکرین
❌ مرکز پخش و ویژه 🏴 اعتراض هم صنفا😆 شروع قیمت از ت😱😳😳 💕کیفیت عالی ❌ارسال رایگان 🚛 ✅ http://eitaa.com/joinchat/93782036C80cc3464f6
5.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
••مدل مو کیوت••👩🏽‍🦱 . ✨🧚‍♀ الهــــــہ ے زیبایی🧚‍♀ ◍⃟•●❥◍⃟🧚‍♀