6.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خط چشم آسون برای پلک پف دار🤩
˖ ࣪ . ִֶָ𓂅˖ ࣪ . ִֶָ𓂅˖ ࣪ . ִֶָ𓂅˖ ࣪ . ִֶָ𓂅˖ ࣪ . ִֶָ𓂅˖ ࣪
.
.
.
.
.
2.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کدام ظاهر براق را بیشتر دوست داشتید؟✨ 1،2 یا 3؟ 😍
🏞 اسلاید شماره
هدایت شده از اغماء؛
پخته نخواهی شد،
مگر بعد از آنکه احساس کردی سرشار از سخنی ولی لازم نمیدانی به کسی چیزی از آن بگویی :)
- جبران خلیل جبران
هدایت شده از اغماء؛
•.
•.
⌠ ما که توقعمان زیاد نبود !
دلمان کسی را میخواست که ما را بلد باشد !
وقتی ببینیم نیست ؛دلســرد می شویم ،
سکوت میکنیــم و بـہ هیچ کنشی ،
واکنش نمیدهیـم
وقتۍ بارهـا بودیم و دیده نشـــدیمحرف زدیم و شنیده نشدیمچــاۍ ریختیـم و تنهایـی خــوردیـــمفیلــم دیــدیم و تنهــایۍ خندیدیــــم
بغض کـردیم و تنهایی اشک ریختیـمو از یک جایی بہ بعد ، ما کســانی را داشتیم که دوستشان
نـداشتیم !
صحبت از خیالبـافی و ایده آل پردازی نیست !
صحبت این است که آدم ها برای ماندن ، انگیزه میخواهنددلشان که گرم نباشد ،
بی حس می شوند ، پشت میکنند به
هر چیزی که بود و میروند !
برای همیشه می روند 🗞 '🖤' ⌡
‹
هدایت شده از تحریر برتر (شعبه فیلم)
- بعد رفتنت دومین پاییز نبودت ك رسید با خودم گفتم :
بَه پسر چقد بسوزی به پاش و بسازی ؛
دیدی سالِ گذشته هم دستِ خودتو نگرفتی ببریش ولیعصر قدم بزنی?! دِ پاشو دیگه ، الانِ وقتشه !
زدم بیرون، اما تا ی قطره بارون صورتمو نوازش کرد ؛
قلبم طلیسچی شد و فریاد زد :
- بارون اومدُ یادم داد تو زورت بیشتره !
یهویی صدا مغزمم شنیدم ك آروم میگه : ‹ ممکنه هر
دفعه اونجوری ك میخواستی پیش نره :)!💙'🎼 ›
هدایت شده از تحریر برتر (شعبه فیلم)
!🌒
یادمه یه رفیقی داشتم
هر موقع که حالشو میپرسیدم :
حالش کہ بد بود میگفت : شبم!
میگفتم یعنی چی دیگه؟
میگفت: تاریکم؛ دلم تاریکه ولی آرومم.
مثل ستارهها به مردم لبخند میزنم؛
نمیزارم بقیه حالمو بفهمن . .
و من این روزها با همین فاصلهی دور
در بی خبری دست و پا میزنم؛
و نگرانِ اینم که نکنه تو شب باشی
و من ندونم!
هدایت شده از تحریر برتر (شعبه فیلم)
11.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ꞋꞌꞋꞌ𖥸ꞋꞌꞋꞌ
•
فقـط بهم بگو:
محـــالہازمخستـہبشے :)'🚶🏻♂
هدایت شده از تبلیغات گسترده ترابایت
دومادم دوماه پیش بی دلیل دخترمو پس زد!
زبونِ مار درآوردم هرچی از دخترم پرسیدم بگو چیشده که پسره اسم گذاشته روت و حالا میگه نمیخوامت؟!
دخترم دهن باز نکرد که نکرد!
زندگیم شده بود زهرمار
یه عمر با ابرو بین فامیل زندگی کرده بودیم
شوهرم میگفت یعنی تو نمیدونی بچتو بعد دو ماه عقد کردن چرا پس زدن؟!
تو نمیدونی بچه ی منی که تاالان یه تار موش رو کسی ندیده و از نجابتش پیدا نمیشه رو چرا ...؟!
هیچی نداشتم بگم چون دخترم قسمم داده بود نپرسم و هربار که حرفش پیش میومد حالش بشدت بد میشد!
مطمعن بودم شوهرشو دوست داره اما نمیدونستم کی زیر پای دومادم نشسته و چرا؟! تااینکه یه شب اتفاقی شنیدم دخترم داره با برادرشوهر مجردش تلفنی حرف میزنه و...😞💔
ادامه...فوقِ جذاب👇
https://eitaa.com/joinchat/3685876000Ce940f957ae