فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹
🎥 #ببینید
🎀 آیا یک مرد میتواند از عمق وجود هم مادر و هم همسرش را دوست بدارد؟!
🎤 دکتر #حمید_صادقیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴در آستانه شب یلدا، شنیدن دوباره این شعر خالی از لطف نیست😄👌
اگر چه دورهای مشکل گشا بود
ولی امروز مشکل زاست آجیل
نژاد ما کجا آجیل خور بود
یقینا کار آمریکاست آجیل !
👤 توییت استاد #رائفی_پور :
امشب طولانی ترین شب سال است و مردم آن را جشن می گیرند نه چون خواهان تاریکی و سیاهی باشند
از این دلشادند که از فردا خورشید دوباره باز می گردد و روزها طولانی تر می شوند
#شب_یلدا آیین پاسداشت رهایی از تاریکی و ظلمت است
به امید ظهور خورشید آل محمد
#یلدای_مهدوی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃ماخستگانیم وتویی صدمرهم بیمارما
🍃مابس خرابیم وتویی هم ازکرم معمارما
🍃من دوش گفتم عشق راای خسروعیارما
🍃سردرمکش منکرمشوتوبردهای دستار ما
#شهید_احمد_محمد_مشلب🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینم فال یلدا
اول نیت کنین بعد اسكرين شات بگیرین
ای حافظ شیرازی!
تو کاشف هر رازی....
🍃ڪاش
فال حافظ
شب یلدابشود.
🍃یوسف"
گمگشته
بازآید
بہ ڪنعان غم مخور!!!😔💔
#شهید_جاویدالاثرمحمد_بلباسی🌷
#شهید_همیشه_زنده
🔺 بازخوانی بخشی از پیام رهبرانقلاب بمناسبت شهادت جانباز عزیز، علی خوشلفظ
👈 انتشار بهمناسبت سالگرد شهادت شهید علی #خوش_لفظ
هیأت شهدا
#مستند_داستانی_امنیتی_عاکف @kheymegahevelayat #قسمت_پنجاه_و_چهارم یه دونه آروم دو دستی زدم توی س
#مستند_داستانی_امنیتی_عاکف
@kheymegahevelayat
#قسمت_پنجاه_و_پنجم
با این حرف فاطمه، عاصف وسط پله ها ایستاد و انگار خشکش زد، برگشت به طرف من گفت:
«فکر نمیکردم یک روز کم بیاری و متوسل بشی به خانومت.»
خندیدم و گفتم:
+حداقل با آسانسور میرفتی. از پله ها میری پایین خسته میشی.
_خیلی روت زیاده. خییییلی.. خدا عاقبت هر دومون و بخیر کنه.
فاطمه گفت: «من زنگ میزنم ناهار سفارش میدم. بیاید داخل.»
بعد رفت سمت آشپزخونه و خودش و مشغول کارش کرد.. به عاصف گفتم:
«بیا داخل بریم توی اتاقم کارت دارم.»
رفتیم داخل اتاق کارم. چندلحظه بعد فاطمه در زد یه نوشیدنی آورد برامون. گفت:
« آقا عاصف، ممنونم که روم و زمین نزدی و هنوز برای خواهر کوچیکت ارزش قائلی. »
عاصف گفت:
«فقط بخاطر شما موندم اینجا و نرفتم. وگرنه الان سرکوچه بودم تا برم اداره وسائلم و جمع کنم استعفام و بنویسم برم همون واحد قبلی یا اینکه برم دهاتمون توی زمین بابام کارگری کنم.»
به فاطمه اشاره زدم بره. چون میخواستم با عاصف حرف بزنم. فاطمه رفت و به عاصف نگاه کردم دیدم سرش پایینه. گفتم:
+من، بابت موضوع امروز ازت عذر میخوام. یه لحظه نفهمیدم چیشد.
_هرچی بود تموم شد رفت. الانم اگر اینجا هستم بخاطر تو نیست. اهل دروغ گفتن هم نیستم که بخوام قمپز در کنم و بگم بخاطر مسائل امنیتی کشورم هست و از این حرفا !! فقط به حرمت خانومته که اینجا هستم. همیشه برام مثل یک خواهر بوده. فقط به حرمت نون و نمکی بوده که سر سفره هم دیگه خوردیم.
+پس بخاطر فاطمه منو ببخش.
_عاکف تو خیال کردی من عمدا کوتاهی کردم.
+ببین عاصف جان...
_نه اجازه بده. جواب من و ندادی. تو واقعا خیال کردی من عمدا این کارو کردم؟
+عمدا مرتکب چنین اشباهی نشدی ! اما اشتباه سهوی تو، داشت تصمیمات کمیته سه نفره ای که من و حاج کاظم و حاج هادی هستیم رو به خطر می انداخت. بفهم لطفا.
_خب چرا دستت روی من بلند شد.
+یعنی تو بخاطر اینکه هولت دادم، ناراحت شدی؟
یقش و داد پایین گفت:
_این زخم و ببین. این هول دادن هست رفیق؟
+راستی پیرهن نو مبارک.. بهت میاد. اون و که جر خورد چیکارش کردی؟
_باشه.. بشین مسخره کن.. زدی نابود کردی گردنم و !! من به سختی نفس میکشیدم، میدونی ریه هام مشکل داره. تنها کسی که میدونه تو هستی. اما جوری گردنم و گرفتی منو تا مرز کشته شدن بردی. چرا؟ چون که منه خر داشتم برای اون معاون توضیح میدادم باباجان نترس چیزی نیست و اتفاقی نمی افته و فقط قراره کاری که ما میگیم و انجام بدی. به اندازه سی ثانیه از دوربین غافل شدم. من آدمی هستم اگر اشتباهی کنم، اشتباهم و میپذیرم، اما رفتار تو فوق العاده اشتباه بود.
بلند شدم رفتم دستش و گرفتم از روی صندلی بلندش کردم، بعد بغلش کردم، گفتم:
+ببخشید. من اشتباه کردم. حق با تو هست. من تند رفتم.
_ولمون کن تورو خدا.
+عاصف؟
نگام کرد. بهش گفتم:
+اگر بری، شاید اتفاق خاصی نیفته، اما من بی برادر میشم. بی همسنگر میشم.. بی رفیق میشم. درسته برادر دارم،درسته رفیق زیاد دارم، درسته همسنگر زیاد دارم، اما خیال میکنم یکی از برادرام و از دست دادم. پس نزار این اتفاق بیفته.
_ هرچی بود تموم شد. من تصمیمم و گرفتم.
+عاصف جان، تو با من مشکل داری، با سیستم که مشکل نداری بر میگردی میگی میخوام استعفا بدم برم دهاتمون. به این زودی کم آوردی؟
_برادرمن، من عاشق مملکتم هستم.. عاشق کارم هستم.. انقدر هم بچه ننه نیستم برای اینکه روی من دست بلند کردی بخوام استعفا بدم.. گفتم از بخشی که تو هستی میخوام برم. اگر موافقت هم نشد مجبورم بمونم تحملت کنم.
کمی حرف زدیم، بعد از نیم ساعت از اتاق اومدیم بیرون، دیدم فاطمه نشسته روی مبل. دید منو عاصف ناراحتیم. بهم اشاره زد «حل شد؟»
سرم و به علامت «نه» دادم بالا. فاطمه خیلی ناراحت شد.. معلوم بود دنبال این هست که عاصف و راضی کنه تا برگرده سرکارش.
اما یه هویی گفتم:
+عاصف.
خندیدو گفت:
_جانم.
هردوتا خندیدیم و همدیگر و بغل کردیم. از قبل با هم هماهنگ بودیم که رفتیم بیرون جوری وانمود کنیم که انگار موضوع حل نشده. اما یه هویی خبر خوش و به فاطمه بدیم تا ذوق زده بشه.
القصه، فاطمه هم کلی خوشحال شد.
حالم خیلی بهتر شده بود. خانومم ناهار سفارش داد و نشستیم باهم به اتفاق عاصف ناهارو خوردیم، نمازمون و خوندیم، بعد من و عاصف رفتیم اداره.
وقتی رسیدیم با عاصف رفتم دفتر.. بهش گفتم:
+میخوام فوری تجهیزات و آماده کنید. عزتی که از سازمان اومد بیرون، هماهنگی های لازم و انجام بدیم که شما برید سمت اتاق کارش دوربین ها رو نصب کنید. فقط حواست باشه دوربین حرارتی هم باید در کنار دوربین های دیگه کار گذاشته بشه. الانم برو به اسحاق بگو بیاد اینجا.
_چشم میرم.. اما قبلش یه سوال.
+جانم بگو.
_چرا ما از همون دوربین استفاده نمیکنیم؟
+چون که از لحاظ امنیتی به صلاح نیست.
عاصف گفت:
_میشه از لحاظ فنی بیشتر توضیح بدی؟
🔰 داستان مصور
📌مهتاب و مین و من ...
️ 🔻حضرت آیتالله خامنهای در پیامی که بهمناسبت شهادتِ شهید «علی خوشلفظ» صادر کردند این شهید را بهعنوان شخصیتی که «در هنگام زندگی نیز شهید زنده نامیده شد» معرفی نمودند.
👈 کتاب «وقتی مهتاب گم شد» خاطرات «شهید خوشلفظ» است که روایتی از زندگی و مجاهدتهای او را دربر میگیرد. روایتی که اینگونه از سوی حضرت آیتالله خامنهای توصیف شده است: «بسی جویبارهای شیرین و خوشگوار از سرچشمهی این روایت صادقانه و نگارش استادانه، کام دل مشتاق را غرق لذّت میکند و آتش شوق را در آن سرکشتر میسازد».
1_12519061.mp3
2.07M
💠 #دعای_عهد
✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد...
🌸امام خمینی ره:
اگر هرروز (بعد از نماز صبح) دعای عهد خواندی، مقدراتت عوض میشود....⚡️
#نهج_البلاغه
✨لاَ يَعْدَمُ الصَّبُورُ الظَّفَرَ وَإِنْ طَالَ بِهِ الزَّمَانُ
💠شخص صبور (و با استقامت) پيروزى را از دست نخواهد داد، هرچند زمان طولانى بگذرد»
📚 #حکمت ۱۵۳
#آخرین_کلام
🕊از شما عاشقان شهادت میخواهم هیچگاه از پشتیبانی امام سرد نشوید. همیشه سخن ولی فقیه را به گوش جان بشنوید و به کار ببندید.
🕊نمازهایتان را فراموش نکنید و برای سلامتی اماممان همیشه دعا کنید و در انتظار ظهور مهدی (عج) باشید.
#شهیده_زینب_کمایی🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نظر مقام معظم رهبری در مورد کوله بران؛
مراد من از قاچاق، فلان کوله بَرِ ضعیف نیست که میرود یک چیزی را برمیدارد روی کول خودش می آورد؛
با او مبارزه هم نشود اشکالی ندارد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨الله اکبر۴
✨اشهدان لا اله الّا الله۲
✨اشهدان محمداً رسول الله۲
✨اشهدان علیاً ولی الله۲
✨حی علی الصلاة۲
✨حی علی الفلاح۲
✨حی علی خیر العمل۲
✨الله اکبر۲
✨لا اله الّا الله۲
#لحظه_استجابت
خدایا!!
انتهای دریا را ابرها نمی فهمند
پس ببخش اگر گاهی گم میکنم نشانت را😔💔
▪️دیروز چه روز خوبی بود برای #اهواز...
-انتشار خبر دستور رهبرانقلاب برای بودجه ۴٠٠٠میلیاردی شبکه فاضلاب
-حضور نوبخت و قول ۵٠٠ میلیاردی اش برای مترو
-حضور رئیس سازمان تبلیغات در ماهشهر
-حضور شمخانی در کوت عبدالله و قولش برای پیگیری
-ارسال بخشی از کمک های ستاد اجرایی فرمان امام
💬 اسماعیل معنوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
سخنرانی مهم آیت الله حمید روحانی تاریخ نویس برجسته معاصر ایران ، درمورد حسن روحانی (فریدون)
قُتل الخراصون چه کسانی هستند؟
#نشر_حداکثری
#اندڪےبصیرت
#کتاب_عدالت
📖 دانشجویی از من سؤال کرد: در مسئله عدالت، چرا خودتان وارد میدان نمیشوید؟ این توقّعِ درستی نیست؛ مدیریّت انقلاب، غیر از مدیریّت اجرایی کشور است.
📖 برای رهبری، وارد شدن در میدان، بهصورت طرح مسئله و بسیج افکار عمومی است.
📓گفتار اول: چرا باید عدالتخواه باشیم؟
#قسمت_دوم