eitaa logo
هیأت شهدا
396 دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
8.6هزار ویدیو
84 فایل
🍃اَللّهمَّ اجْعَلْنا... مِمَّنْ دَاءْبُهُمُ‌‌الاِْرْتِياحُ اِلَيْك... #خدایا !... مرا از کسانی قرار دِه... که شیوه‌شان آرام گرفتن به درگاهِ توست ... سلام بر شهدا ...♡🍁♡... ارتباط با خادم کانال 👇 @tasnim2060
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖جوانان اجتماعات خانوادگی تشکیل دهند و کمک‌های افراد خانواده را جمع کنند و در درجه‌ی اول به مصرف فقرا و نادارهای همان خانواده و فامیل برسانند و اگر نیازی نبود، به فقرای دیگر رسیدگی کنند. 📓گفتار دوم: برای تحقق عدالت چه باید کرد؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸🍃 🕗 #ساعت_عاشقی جان فدای حرمت یار خراسانی من چاره دردوغم ورنج وپریشانی من می‌رسد نغمه‌ات ازسبزترین پنجره‌ها ای تو آرام دل خسته وطوفانی من ┄┅┅❁💚❁┅┅┄ اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضاالمرتَضی الامامِ التّقی النّقی وحُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک.🌹🍃
هیأت شهدا
#مستند_داستانی_امنیتی_عاکف @kheymegahevelayat #قسمت_نود_و_پنج بعد از اینکه به سرم ضربه خورد و اف
@kheymegahevelayat مسخرش کردم، بهش گفتم: + هه. شاعری؟؟ با قافیه حرف میزنی.. حکومَتِت ! هفت جَدِت. _ببین جیمزباند جان، دیگه داری خیلی وراجی میکنی! میزنم مثل سگ میکشمت. میبندی حالا فک کثیفت و یا نه؟ بعد از این حرفا زنگ زد به یکی... نمیدونستم کی بود... بهش گفت: «پس کجایی تو ؟ بگیر بیادیگه... دیر شد.. این لعنتیا هم به هوش اومدن، از بس زررر میزنن سرم داره درد میگیره دیگه!.. بجمب بیا لامصب. اه.» صحبت های تلفنیش که تموم شد بهش گفتم: +تو که میگی من مثل سگ دروغ میگم، باشه قبول. من مثل سگ دروغ میگم.. تو چی؟؟ منافقی؟ وصل به ام آی سیکس ( Mi6 ) هستی؟ یا وصل به ( CiA ) آمریکا. یا وصل به موساد؟ راستش و بگو. با حالت تمسخر بهم گفت: _ببین کلاغ سیاه.. به جای غار غار کردن، زر زر کردن، سعی کن مثل همین رفیقت، مثل همین آقای برادر که بهش میگی پسر، مثل همین آشغال، خفه باشی. من آدم بی ادبی هستمااااا... +میدونم.. از رفتارت مشخصه. _بعدشم، من وصل به هرجا باشم، شرف داره به اینکه ساندیس خورِ ۲۲ بهمنی شلمچه ای و خرمشهری باشم. حضرت برادددرررررر. قهقه ای زد با حرفای خودش. آروم بهش گفتم: +ادب نداریااا. بزار مودبانه حرف بزنیم. چرا انقدر بد دهنی؟ شوهرت از دستت چی میکشه؟ اونایی هم که قلادت دستشونه چقدر بدبختن که تورو فرستادند. اصلا رفتارات به یه جاسوس نمیخوره.. بیشتر به درد این میخوری بری توی سیرک یا شبکه های کودک صدات و عوض کنی و برای بچه ها برنامه اجرا کنی. چشمتون روز بد نبینه، تا اینو گفتم یه جوری با یه چیزی که نمیدونم چی بود، محکم زد روی صورتم که دندونام و فقط از درد به هم فشار می دادم.. دیدم نمیتونم درد و روی صورتم تحمل کنم، از شدت درد یه نعره ی وحشتناک زدم. دیگه سیستم عصبیم داشت میریخت به هم.. از زیر چشم بند یه نوری به صورتم میخورد. انگار نور گوشی بود. تصمیم گرفتم بازم باهاش حرف بزنم.. خیلی درد داشتم، نمیدونستم چیکار کنم.. اما تلاش کردم یه کم تمرکز کنم.. باید بهش امتیاز میدادم وَ امتیازم میگرفتم. امتیازی که من میخواستم زمان بود تا شاید بچه ها برسن. با همه دردی که داشتم و نفس نفس میزدم، خیلی آروم گفتم: +هوووووی وحشی.. چته؟ رم کردی؟ من 22 بهمنی و شلمچه ای باشم بهتر از این هست که کاسه ی ادرار آمریکا و اسراییل و بلیسم. یه هویی یه صدایی اومد.. صدای یک مرد بود .. شاید همون مرد ناشناس بود!! انگار باعجله اومد. صاحب اون صدای مردونه به دختره گفت: «بلند شو بریم.. حالا وقتشه. همه چیز هماهنگ.» دختره گفت: «پس این دوتا چی؟» مردناشناس گفت: «ولشون کن..دسته خر میخوای همراه خودمون ببریم! دیگه به ما نمیرسن. فقط محکم ببندشون که همینجا تلف بشن. اون چندتا مارو ول میکنیم داخل تونل.» فائزه گفت: «جوری بستمشون که به این راحتی ها نمیتونن نجات پیدا کنن.» دختره بلند شد و رفت به سمت ادامه مسیر تونل.. مردناشناس هم از روی ما پرید و رفت. وقتی که پرید از زیر کفشاش داخل دهنم و بینیم خاک رفت. نفسم دیگه داشت بند می اومد. درد شدید داشت کلافم میکرد. صورتم یخ کرده بود. نمیدونستم اون راه زیر زمینی به کدوم خونه ختم میشه که اینا میتونستن فرار کنن. چشمام با اینکه چشم بند خورده بود، اما پرخاک بود وَ با آب چشام قاطی شد و خیلی میسوخت. اون لحظه انگار یکی رو بالای سرم حس کردم. از زیر همون چشم بند که یه کمی مشخص بود داشتم یواشکی میدیدم. دیدم اسلحه رو گرفته سمتمون. فورا چشام و بستم. انگار همون مردناشناس بود که وقتی کمی از تونل و میره مجددا بر میگرده سمتمون. صدای فائزه اومد که میگفت: «بیا دیگه. مگه نمیگی وقت نیست.. پس چرا داری وقت تلف میکنی؟» خیلی آرام زیر لبم استغاثه کردم به حضرت زهرا و امام زمان سلام الله علیها. «المستغاث و بک یابن الحسن. المستغاث و بک یاصاحب الزمان. یا مولاتی یا فاطمه اغیثینی.» آروم اشهدم رو خوندم. اللهُ اکبر.. اللهُ اکبر.. اللهُ اکبر.. اللهُ اکبر. اشهد ان لا اله الاالله.. اشهد ان لا اله الاالله...اشهدان محمد رسول الله. اشهد ان محمد رسول الله وَ اشهدان مولانا امیرالموئمنین علی ولی الله. صدای عاصف و میشنیدم که فهمید من دارم شهادتین و میگم، اونم شروع کرد به خوندنش. فهمید کار داره تمام میشه. ادامه دادم. اشهد ان سیدتنا فاطمة الزهرا، بنت رسول الله، عصمة الله الکبری و حجة الله علی الحجج.. و اشهدان حسین ثارالله. خودم و متمایل کردم به سمت سیدعاصف عبدالزهرا. تاریکی جلوی صورتم بیشتر شد. یه هویی صدای گلوله شنیدم. سرم و تکون دادم.. با خودم گفتم بزار خیال کنه توی تاریکی تیرش به هدف خورد. یه گلوله دیگه شلیک کرد که عاصف یه تکون خورد.. خدا میدونه وقتی عاصف تکون خورد دلم آشوب شد.. فکر شهادت عاصف داشت دیوانم میکرد. توی دلم و ذهنم داد زدم گفتم: «یازهرای مرضیه..بیشرفا عاصف و زدن.»
🔴قاسم هنوز زنده است..... راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال یک تفاوت اساسی با سالهای گذشته داشت ..... نسل کودک و نونهال و نوجوان انقلاب بهمراه تصاویری از قهرمان خود به خیابانها آمده بودند..... سال گذشته شهید قاسم سلیمانی به همراه دو فرزند خود به راهپیمایی ۲۲ بهمن آمده بود اما امسال میلیونها تن از فرزندان این ملت به همراه تصاویر قاسم سلیمانی در راهپیمایی حضور یافتند.....
🕊🕊🕊🕊 وقتی فهمید بچه مون دختره اولین چیزی که براش خرید پارچه چادر بود. رو حجاب دخترش حساس بود بخصوص روی چادر، حتی چند شب قبل شهادت هم رو این مسئله خیلی تاکید کرد. 🌷 🌙✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗓 چهارشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۸ ۱۷ جمادی الثانی ۱۴۴۱ ۱۲ فوریه ۲۰۲۰
هدایت شده از هیأت شهدا
1_12519061.mp3
2.07M
💠 #دعای_عهد ✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد... 🌸امام خمینی ره: اگر هرروز (بعد از نماز صبح) دعای عهد خواندی، مقدراتت عوض میشود....⚡️
📌مراقب این دام مدیران ناکارآمد هم باشید آقایون مدیری که در ۷ سال اخیر مملکت را با مدیریتشان بفنا داده اند حالا رفتن در آستانه انتخابات توی شهر قم مسابقه دوچرخه سواری بانوان برگزار کنند..‌‌‌... دیگه فکر کنم نیاز به توضیح اضافی نداشته باشه که بدونید هدفشون چیه.... این جماعت کارنامه خالی از عملکرد مثبت مدیریتی دارند و بدنبال فریب دوباره مردم هستند . آنهم با برگزاری مسابقه دوچرخه سواری خانمها آنهم در شهر قم ....یادتان هست برگزاری کنسرت در مشهد را قبل از برگزاری انتخابات سال۹۶ ؟ عزیزان انقلابی مراقبت کنید وارد بازی کثیف این جریان نشوید که بشدت نیاز دارند به دو قطبی سازی در حوزه زنان و آزادی های اجتماعی برای فریب دوباره مردم و اشغال دوباره صندلی های مجلس..‌.‌ هموطنان دگر اندیش و غیرانقلابی از شما هم خواهش داریم اگر این مملکت را دوس دارید شما هم وارد بازی های سیاسی این جماعت نالایق نشوید و اجازه بدهید مدیرانی کارآمد و کاردان سکان مدیریت کشور را بدست بگیرند که ایران برای همه ایرانیان است .....
🔴افشای جاسوسی یک شرکت ضدجاسوسی برای سیا 🔹بر اساس اسناد تازه منتشر شده، رسانه ها گزارش دادند که شرکت سوئیسی «کریپتو ای جی» که میلیون ها دلار از مشتریان خود بابت فروش تجهیزات ضدجاسوسی و رمزگذاری مکالمات محرمانه دریافت می کرد، تمامی اطلاعات مشتریانش را به سرویس های جاسوسی آمریکا و آلمان ارائه می کرده است. 🔹شنود مکالمات ایرانی ها در جریان گروگانگیری جاسوسان آمریکایی در ایران و ارائه ١٩ هزار پیام محرمانه نظامی و دیپلماتیک ایرانی ها در دوران جنگ عراق از جمله خدمات این شرکت به سیا بوده است.
از کسیکه سال ۹۶ برای ۴ رای بیشتر جای جلاد و شهید را عوض کرد انتظار اینکه در یوم الله ۲۲ بهمن از تریبون نظام، امام امت را تحریف کند و انقلاب اسلامی را تخریب، می رفت... باید هوشیارانه از انقلاب و‌ رکن اصلی اش یعنی ولایت مطلقه فقیه دفاع کنیم، چرا که باز در فکر تَکرار سقیفه ها یا صلح های تحمیلی هستند... ✍
❄️ این چهل روز چهل سال گذشت ...
26.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ▫️ بدون تعارف با خانواده شهید «وحید زمانی نیا» محافظ سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی 📎شهیدی که تنها ۲ ماه از زمان عقدش گذشته بود. 🌷
✨🌙✨ 🕗 من با تو زندگی نگنم پیر میشوم بی تو من از جوانی خود سیر می شوم من در شعاع پرده شَمسُ الشموسی ات بی اختیار پیش تو تبخیر می شوم ┄┅┅❁♥️❁┅┅┄ اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضاالمرتَضی الامامِ التّقی النّقی وحُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک.🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈 میدانستید مجلس می تواند وضعیت مسکن و گرانی ها را کنترل کند؟ 👈 از اختیارات و قدرت مجلس چقدر اطلاع داریم؟ ♨️ این کلیپ را حتما ببینید...!
📌 درس‌ها و عبرت‌های انتخابات 🔹 با نزدیک شدن به انتخابات مجلس یازدهم، مردم باید تامل و تدبّر داشته باشند که انتخاب‌های چند سال اخیرشان چه آثار و تبعاتی داشته است؟ از 🔻انتخابات و عبرت‌های انتخابات: 1⃣ طناب سلبریتی‌ها کاملا پوسیده بود 2⃣ با سوت و کف رای دادن، اشتباه بود 3⃣ سایه موهوم جنگ، فریب انتخاباتی بود 4⃣ وعده‌های بدون برنامه، شعار و فیک بود 5⃣ آمریکا کلید گشایش نبود؛ اصل مشکل بود 6⃣ رای دادن با ترفند رقیب‌هراسی خطا بود 7⃣ دوقطبی سازی‌ها، کاذب و فریب بود 8⃣ تکیه به غرب‌گرایان، تکیه بر باد بود 9⃣ آزموده را مجددا آزمودن خطا بود 🔻درس‌آموزی مردم از انتخابات در طی این چند سال اخیر می‌تواند موید این نکته باشد که انتخابات صرفا یک کنش هیجانی نیست و مردم پس از انتخابات، مسئول تبعات خوب و بد انتخاب خود هستند. انتخابات در این سال‌ها نشان داد که بیش از همیشه، نیازمند عقلانیت در رای دادن هستیم.
هیأت شهدا
#مستند_داستانی_امنیتی_عاکف @kheymegahevelayat #قسمت_نود_و_شش مسخرش کردم، بهش گفتم: + هه. شاعری؟
@kheymegahevelayat نمیتونستم عاصف و صدا کنم. درون دلم فقط استغاثه کردم. هی میگفتم: «یاحضرت زهرا. من جواب مادر این و چی بدم. من جواب خانواده عاصف و چی بدم. چه غلطی کردم آوردمش همراه خودم. یا فاطمه ی زهرا من تحمل شهادت این و دیگه ندارم.» مردناشناس بلافاصله رفت. احساس کردم دور شدند. به هیچ عنوان نباید حرف میزدم. از عجله ای که اونا داشتن برای گریختن باید استفاده میکردم و خودم و کشته شده جلوه میدادم که یعنی تیرش درست خورده به من. تنها دل مشغولیم دیگه شده بود برای عاصف عبدالزهراء. شاید پنج دقیقه ای از رفتن فائزه و اون مرد ناشناس گذشت، دیدم بازم صدا میاد. خوب به اون صدا گوش دادم و دقت کردم تا ببینم کیه! اما توی گوشام انقدر آشغال و خاک رفته بود که نمیتونستم به راحتی بشنوم.. یه صدای ضعیفی رو میشنیدم.. صدا از سمت اون مسیری نبود که سوژها رفتن! بلکه از سمت ورودی درب زیر زمین بود. یعنی همون سمتی که من با عاصف اومدیم داخل. علیرغم اینکه روی چشمام با چشم بند بسته شده بود، اما احساس کردم یه نوری داره به چشمام میخوره.. یه صدای آشنایی اومد.. احساس میکردم نزدیک تر شده... آروم صدا زد: _حاجی؟؟ آقا عاصف.. اینجایید؟ حاج عاکف؟ جوابی ندادم. عاصف هم معلوم نبود چه بلایی سرش اومد. وقتی که عاصف جواب نداد اشکام جاری شد. یاد استغاثم به حضرت زهرا افتادم. صدای مسلح شدن اسلحه رو شنیدم... خدا خدا میکردم دختره و مردناشناس رفته باشن. صاحب اون صدای آشنا همینطور نزدیک تر میشد. وقتی کامل نزدیک شد فهمیدم اون آدم هیچ کسی نیست جز «سیدرضا» !! یه دفعه صدای سیدرضا رفت بالا. «یا جده ی سادات. یا فاطمه ی زهرا..» سیدرضا اومد بالای سرم، من و تکون داد و برگردوند. نشست روی زمین و سرم و گذاشت روی زانوش. چشم بندم و باز کرد. دستام و که با سه تا دستبند پلاستیکی ِ گیره ای بسته بودند، با فندک سوزوند و بازش کرد. چندتا زد به صورتم. چراغ و گرفت سمت چشمام.. فقط آروم چشام و باز کردم و به سمت راست اشاره زدم که یعنی برو اون طرف ببین چخبره.. سیدرضا آروم سرم و گذاشت روی خاک های سرد اون تونل زیرزمینی و بعدش رفت. منم آروم با کمک دیواره ی تونل بلند شدم رفتم سراغ عاصف. خیلی درد داشتم! عین آدم های مست تلو تلو میخوردم و نمیتونستم روی پاهای خودم بایستم! رفتم کنار عاصف نشستم، دستاش و به زور باز کردم.. چشم بند و از چشمای قشنگش برداشتم. چندتا زدم به صورتش اما دیدم به هوش نمیاد. فورا بدن و سرش و بررسی کردم تا جای گلوله نباشه.. دست کشیدم روی سرش که خیس بود.. اما در اون تارکی مطلق هیچچی معلوم نبود. چشمام توان دیدن نداشت.. خیسی سر عاصف من و به شک انداخت که نکنه خون سرش باشه و شهید شده باشه. گوشیم و از جیبیم در آوردم. باهمون چشم های بسته، فقط تمرکز کردم تا پین گوشیم و درست وارد کنم. خداروشکر پین و درست زدم. چراغ قوه ی گوشی رو روشن کردم، بعدش به زور با چشمای پر از سوزش و خاک و... سر و بدن عاصف رو بررسی کردم.. دیدم خداروشکر جای گلوله نیست. هروقت یاد اون لحظه ها می افتم تنها چیزی که به ذهنم میرسه این هست که زنده موندن من و عاصف به معنای حقیقی کلمه «از الطاف خفیه الهی بود.» این یک معجزه ی خدا بود که از اون دوتا گلوله هیچ کدومش به سر من و عاصف نخورد و تاریکی در اون لحظه لطف الهی بود وَ من تاعمر دارم اون معجزه یادم می مونه. حدود یک ربع بعد سیدرضا برگشت. دردم شدید شده‌ بود، به زور بهش گفتم: +چیشد؟ تا کجا رفتی؟ _تا جایی که میرسید به حیاط یه خونه ای. +چی دیدی؟ _داشتم وارد حیاط میشدم که دیدم زنه و مرده دارن میرن بیرون فورا برگشتم عقب که من و نبینند. +دقیقا کِی؟ _حدود پنج دقیقه قبل. +پیاده یا سواره؟ _پیاده! ماشین و نبردن! داخل پارکینگ هست. +بیسیم و بده. بیسیم و گرفتم. با بی حالی تمام گفتم: +از عاکف به کلیه ی واحدهای تازه نفس برای رهگیری. مقداد / سعید یک / سعید دو / سعید سه / سعید چهار. همه دقت کنند. مرد ناشناس تقریبا هیکلی، به همراه همون خانومی که از قبل آمارش و دارید. از لونه خودشون زده بیرون. بیسیم زدم به نیروهامون که در پوشش رفتگر داخل محل بودن، اونارو هم هوشیار کردم. بعد به سیدرضا گفتم: « بیسیم بزن بیان ما رو ببرن.» سیدرضا بیسیم زد و دیگه نفهمیدم چی شد و از هوش رفتم. موقعی که چشام و باز کردم دیدم روی تخت بیمارستان هستم. حاج کاظم با حاج هادی بالای سرم بودند. نگاه به سمت راستم کردم که عاصف و دیدم روی تخت بی حرکت افتاده و بهش سِرُم و اکسیژن وصل شده. خداروشکر کردم زنده هست. دیدم حاج کاظم داره با یک حالتی بهم نگاه میکنه.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلمی که می بینید بازتابهای جهانی انیمیشن سینمایی ٢ هست که ۴ سال قبل توسط گروه انيميشن فاطمه زهرا (س) به کارگردانی فرهاد عظیما ساخته شد و در سینمای ایران مورد بایکوت و عدم حمایت نخبگان ارزشی قرار گرفت! بله باورتون میشه این همه سر وصدا برای یک انیمیشن ایرانی؟ 🔸خیلی از مردم از ساخت این اثر فاخر خبر نداشتند چون جریانی در کشور نمی‌خواستند این اثر دیده شود، سرانجام با شهادت سردار سلیمانی، صداوسیما تصمیم گرفت که این اثر را در چهلم شهادت ایشان پخش کند، اما در چه وسعتی؟ اثری که رسانه های بزرگ جهان از آن به عنوان فیلمی یاد می کردند آیا باید در ‌شبکه پخش شود؟ 🔸سوال اینجاست که چرا درمیان برنامه های کلیشه ای صداو سیما ، و اینهمه ‌شبکه های دیگر، این اثر نبايد در شبکه های سراسری مثل شبکه ١ و ٢و٣ پخش شود؟ آیا باید اتفاق دیگری بیفتد که مسئولین مربوطه از خواب بیدار شوند یا مسئله مهمتری در میان است؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥راز دست های جدا شده شهید قاسم سلیمانی..... رمز عملیات انهدام اسرائیل چیست؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗓 پنج‌شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۸ ۱۸ جمادی الثانی ۱۴۴۱ ۱۳ فوریه ۲۰۲۰