eitaa logo
مسابقه کتابخوانی کنگره ملی شهدای کاشان
1.4هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
975 ویدیو
21 فایل
﷽ مسابقه بزرگ کتابخوانی 🌷کنگره ملی شهدای شهرستان کاشان 🌷 مشاوره مسابقه : @kashan_1403 _________________________________ مدیر کانال دختران حاج قاسم : @h_d_hajghasem_120
مشاهده در ایتا
دانلود
امام خامنه ای(مدظله العالی): بصیرت جوان یعنى اینکه او بداند با چه وسیله و انگیزه‌‏هایى دنبال این هدف است ، بداند کجا می‌رود و چه کار می‏‌کند. 💠نمایشگاه‌ مدرسه‌ انقلاب‌💠 ‌ 🔹زمان: پنجشنبه ۲۷‌ بهمن‌ ماه‌ ۱۴۰۱،ساعت‌ ۹‌ الی ۱۳ 🔸مکان:‌ ‌بلوار‌ مفتح،دبیرستان‌ متعالی‌ حضرت‌ فاطمه‌ الزهرا(س) گام‌های‌ باصفایتان‌ را‌ چشم‌ انتظاریم🙏 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
❗️💥اطلاعیه💥❗️ 🌹اکران فیلم سینمایی موقعیت مهدی زندگی شهید مهدی باکری از ازدواج تا شهادت 🌹 زمان: ۱۴۰۱/۱۱/۲۷پنجشنبه بعد از دعای روح بخش کمیل مکان: خیابان نواب صفوی؛ مسجد فاطمیه رضوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
دخترای گل خوش سلیقه ها شیک پوش ها تشریف بیارین 💐 ______ پاتوقی ویژه تمام دختران نازنین کاشانی 👇 @heyatjame_dokhtranhajgasem
✋سلام 🎀سلامی به بلندای روزهای روشن و امید بخش زندگی مون 🌼به زیبایی بهاری که هر روز در نوجوانی تجربه ش می‌کنیم 🎊به لطافت رویاهای صورتی مون که قرین احساس پاک مون هست 💪به محکمی اراده هایی که قرار همقدم بشه با نشاط جوانی و دنیا رو پر خوبی کنه 💌الهی به امید تو 📊پس از ۳ سال دورهمی های محلی و منطقه ای و ی کوله بار پر محبت و کنار هم بودن و کلی تجربه های متفاوت تو برنامه های قشنگ و درجه یک نوجوانی و جوانی 🏆مسابقات ورزشی پر از تحرک 🎂جشن های بزرگ و دلچسب 🚍اردوها و گشت و گذارهای با رفقا 🙋‍♀گعده های کوچیک و بزرگ وقت به وقت 🤫در گوشی ها و خنده ها و دلواپسی ها و هزار تا حرف ✈️رسیدیم به هیات جامع! ⁉️هیات جامع دیگه چیه رفیق ؟ 🚩هیات جامع یعنی همه ما تو هر گروه و گعده ای که هستیم عالیه ! همونجا بمونیم که بهترین جای دنیاست اما ♻️همه ما تشکلهای دخترونه ی نقطه تلاقی میخایم ⚜ی نقطه تلاقی طلایی ! ⁉️ برای چی ؟ 🔆برای نشان دادن قدرت و جذبه مون ! 🔆برا نمایش خوبی ها مون ، قشنگی هامون ! 🔆نمایش اقتدار مون ۰۰۰ 👌خودت خوب میدونی ی وقتهایی لازمه در کنار هم نقش آفرینی کنیم ! 🥇قراره تو جهاد تبیین ی خودی نشون بدیم ☺️برا دوستا که دلگرم بشن 😬برا دشمنا که دلسرد بشن 💡خب حالا که برات گفتم هدف هیات جامع چیه ؟ 🤝دست دوستان نازنین تو بگیر و بیا 💯 اینجا من باشم اون نباشه نداریم 🧕🧕همه هستیم با هر اسمی وسنی و قیافه ای 🌷آخه اینجا به نام ی عزیزی هست که همه دخترای ایران دخترش بودن ! 📌خودش گفته اینو 🇮🇷ما اینجا قراره به دختری ش افتخار کنیم ❤️هر کی دوست داره دخترش باشه دستشو بگیره بالا ✋ پاتوقی ویژه تمام دختران نازنین کاشانی 👇 @heyatjame_dokhtranhajgasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✋ما دخترا ⭕️هم شور و نشاط داریم و هم خلوت و دل گویه 🌈ی روزایی حال دلمون خوبه می گیم می خندیم 💞ی نگاه به مادر به پدر، به دوست ۰۰۰ ⚠️اما گاهی ی چیزی تو زندگی مون کم میشه ! ❤️ی رنگ قرمز دلبر میشه خاکستری و بی روح ۰۰ 🚫یهو وسط بهار ، خزان میزنه و خاک می پاشه تو همه دلخوشی هامون ۰۰۰ ❄️روح سرد این خزان میره تا ته قلب مون ۰۰۰ 🍂اون موقع دیگه دختر بودن میشه ی غصه خیلی بزرگ 💓آخه دل دخترا خیلی نازکه 😭خصوصا اگه از دوست داشتنی هامون یکی مث پدر بره ◼️حال "فاطمه معصومه" امشب حال پاییزه ،حال زمستونه ، گرمای وجود پدره رو از دست داده ! 🤲خانم جان 🕊دختر محبوب پدر ❤️عزیز برادر 🏴تسلیت __________________ پاتوقی ویژه تمام دختران نازنین کاشانی 👇 @heyatjame_dokhtranhajgasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️ زمستانِ هجرانتان، دامن سردش را همه جا گسترده است. سرمای ندیدنتان، تا عمق استخوان دنیا نفوذ کرده است. تاریکی فراقتان، روز و سپیده و آفتاب را از يادمان برده است... فقط بهارِ آمدن شماست که گرما و صبح و امید و آفتاب را بر جان های بیقرارمان میهمان می کند. خدا شما را برساند... 🌤 🌤 🌱 پاتوقی ویژه تمام دختران نازنین کاشانی 👇 @heyatjame_dokhtranhajgasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞نماهنگ|باب الحوائج⚜ ◾️همخوانی استدیویی به مناسبت شهادت مظلومانه حضرت امام کاظم علیه السلام ⚜کاری از: 💠گروه تواشیح بین المللی تسنیم💠 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 🌱پاتوقی ویژه تمام دختران نازنین کاشانی 👇 @heyatjame_dokhtranhajgasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اعتماد به نفس کاذب❗️ 💄آرایش های افراطی!!! 💢سوسن و آتوسا و ....😏 _____________________________ پاتوقی ویژه تمام دختران نازنین کاشانی 👇 @heyatjame_dokhtranhajgasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👌دخترامون مهمان این برنامه شدند : 📸 | کارگاه آموزشی سواد رسانه‌ای؛ تکنیک‌های جنگ شناختی در عرصه رسانه و فضای مجازی 🎙سخنران: دکتر عیسی خدابنده پژوهشگر برتر و هیأت علمی دانشگاه ⏰ زمان: چهارشنبه ۲۶ بهمن ماه ۱۴۰۱ ساعت ۱۶/۳۰ الی ۱۹/۳۰ 🔰 شبکه مردمی سایبری انقلاب اسلامی شهرستان کاشان ______________________ پاتوقی ویژه تمام دختران نازنین کاشانی 👇 @heyatjame_dokhtranhajgasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
( ♥️ ° 📕 ) 📚| ✍| 📖| عصبی می‌شوم: - تو چرا گیر دادی به اعماق تاریخ! دوباره می‌خندد: - نه خوشم میاد ازت. قهرمان ملی رو چاپوندی عمق تاریخ چون تنبلی‌ت میاد بری کتاب میخی بخونی. رئیس‌علی بفهمه میذاردت جلوی کشتی پرتغالیا و یه تیر حرومت می‌کنه! خب اسم مسئولایی هم که الآن دارن خیانت می‌کنن و بعدا تو تاریخ می‌نویسن که این حاجیا فداکار بودن رو لو بده. حداقل پول نفت رو کوفتشون کن! این را می‌گوید و پا دراز می‌کند. سینی چای را با پا می‌دهد عقب و تکیه می‌دهد به دیوار. - اون پرده رو بزن عقب پتو هست بیار بخوابیم. نگاهم کشیده می‌شود سمت پرده. ندیده‌‌ بودمش با این‌که این همه گل‌ درشت داشت. ترجیح می‌دهم روی زمین بخوابم تا رخت‌خواب بیندازم. سخت‌ترین کار عالم معضل رختخواب است؛ پهن و جمعش! وقتی می‌بیند دراز می‌شوم روی زمین خودش بلند می‌شود. - ای بر پدر آدم تنبل صلوات. تو رو چه به پژوهش! قاضی عقل داشت تو رو توی آفتاب نگه می‌داشت، بس که نمیومدی سایه، خودت به غلط کردن می‌افتادی. نگاهش نمی‌کنم. رخت‌خواب را می‌اندازد، متکا می‌آورد، پتو را پرت می‌کند توی صورتم. - آقازاده‌ها هم قهرمانند به ارواح خاک عمم. یه جوری چپو می‌کنند که هیچ جَوونی جرأت نداره مقدارش رو به زبون بیاره. اینا می‌خورن. خوبه دیگه. از خنده‌ها و لهجۀ لاتی‌اش نمی‌توانم جدیتم را ادامه بدهم. همراهش می‌خندم. - خوبه دیگه. اینا معاصرن. ته چاه تاریخ هم نیستن. یا این‌که ترجیح می‌دی از سبیل ستارخان بنویسی! خودم را می‌کشم روی تشک قدیمی که رنگ ملافه‌اش رفته ‌است. سرم را روی متکا تنظیم می‌کنم و می‌گویم: - یه سبیل ستارخان! یه سبیل! چراغ را که خاموش می‌کند و دراز می‌شود روی رخت‌خوابش. سکوت خانه و حالش برایم سوال می‌شود: - تو تنها زندگی می‌کنی؟ با مکث طولانی جواب می‌دهد: - با مادرم... فقط... الآن بیمارستان بستریه! ⏳ادامه دارد... ⏳ پاتوقی ویژه تمام دختران نازنین کاشانی 👇 @heyatjame_dokhtranhajgasem
( ♥️ ° 📕 ) 📚| ✍| 📖| اسم مادر که می‌آید بی‌اختیار نیم‌خیز می‌شوم و دست می‌کشم روی زمین دنبال موبایلم. - چی شدی؟ - یه امتی الان دارن از دست من گریه می‌کنن. به حرفش توجه نمی‌کنم اما می‌شنوم: - این امت همون پدر و مادرن دیگه... خاک بر سر من و تو که کارمون گریه انداختنه. تماس می‌گیرم و به زحمت مادر را آرام می‌کنم. گوشی را دوباره خاموش می‌کنم تا صدایی نشنوم. هنوز چند دقیقه‌ای از سکوت اتاق نگذشته که شاهرخ می‌گوید: - قاضی نگفت قهرمان ملی یعنی چی؟ یا کی؟ یعنی برات حد و مرز نذاشته؟ یک حس لجاجت از اسم قاضی در ذهنم غلیان می‌کند. جواب شاهرخ را نمی‌دهم به تلافی قاضی. فقط می‌گویم: - نه! و برای اینکه جو را عوض کنم می‌پرسم: - تک بچه‌ای؟ مریضی مادرت چیه؟ محلی به من و سؤالم نمی‌دهد و در دنیای خودش می‌گوید: - من یه پیشنهاد دارم؛ بخوای می‌تونم رو کنم. خدا رو چه دیدی، شاید شاخ قهرمانای ملی باشه. می‌چرخم رو به شاهرخ که مات سقف قوسی خانه‌شان است. همیشه از طرح خانه‌های قدیمی خوشم می‌آمده. چینش آجرها و قوس سقف برایم یک تداعی دارد از قوس آسمان. کوچک که بودم یکی از سرگرمی‌های قبل از خوابم، بعد از اینکه مادر چراغ‌ها را خاموش می‌کرد و دیگر نمی‌توانستم کتاب بخوانم؛ خیره شدن به سقف گنبدی بود و بو کشیدن نم کاه‌گلی که با آبپاشی مادر در خانه پیچیده بود. من برخلاف جوان‌های امروزی نتوانسته بودم نسبت و تناسبی با آپارتمان‌نشینی برقرار کنم و هنوز هم آرامشم از خانه‌های قدیمی و کاه‌گلی بود. به هوس همان بو نفس عمیقی میکشم که شاهرخ از رویا بیرونم می‌کشد و می‌گوید: - مهم نیست که شناس همه باشه. هان، نظر تو چیه؟ یکی هست، خیلی مشتیه! من خیلی باهاش حال می‌کنم. این دل لامصّب فقط پیش اون آروم میشه. خیلی کاره دیگه. حالا همه نشناسنش! تو اینو بنویسی ملی میشه دیگه! هان؟ سکوت می‌کند. ریز و درشت کلماتش را دارم سر هم می‌کنم بلکه بفهمم دارد با چه کسی به آرامش می‌رسد. ⏳ادامه دارد... ⏳ پاتوقی ویژه تمام دختران نازنین کاشانی 👇 @heyatjame_dokhtranhajgasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
( ♥️ ° 📕 ) 📚| ✍| 📖| فایده ندارد، صبر می‌کنم تا خودش ادامه بدهد: - من خیلی نمی‌شناسمش. اصلا غیر از یه اسم و فامیل بیشتر ازش نمیدونم. اندازه ای که از ستارخان خوندم تو کتاب تاریخ، از این نخوندم. اما همین جوری زیاد ازش شنیدم. مخصوصاً الانا... ساکت می‌شود دوباره و من دلم می‌خواهد محکم بکوبم تخت سینه‌اش که مثل آدم حرف بزند. اما از هیکل درشت و بازوهای ورزشکاری‌اش حساب می‌برم. زمزمه می‌کند: - خواستی با هم بیفتیم دنبالش. شاید یه قهرمان ملی ازش دراومد. سکوتم را که می‌بیند می‌چرخد رو به من: - هان چطوره؟ یه قهرمان جدید! جوون هم هست. سن خودم یکم بیشتر! بعدم وقتی دادیم به قاضی دو حالت باهات برخورد می‌کنه: یا تشکر بلند بالا میکنه! یا تشکر با تعظیم بلند بالا! غیر از این بود خودم پرتش می‌کنم یک بلندی که بالاتر از اون توی شهر نباشه. شاهرخ آدم نمی‌شود. بعد از چند ساعت لودگی، تازه داشت دو کلمه جدی صحبت می‌کرد. چشم می‌بندم و دوباره می‌شنوم: - ببین از سه روز مهلت اولیه، روز اولش گذشت. بیا این دو روز رو هم بگذرون با این پیشنهاد من! بعد اگه نخواستی هم رئیس‌علی در خدمتته هم ستارخان و باقرخان! با شنیدن اسم‌های آنها نمی‌توانم نخندم! یاد کتاب تاریخ‌مان می‌افتم و شهید مدرسی که فقط یک درس است و سؤال امتحانی. و الّا که مردم کلا فراموش کرده‌اند و دم انتخابات گیر می‌افتند در ریز و درشت حزب‌ها و راست و دروغشان با تبلیغات آنچنانی. می‌گویم: - مدرس هم هست! - اوه من با سادات در نمی‌افتم. شوخی شوخی با ملّاها هم شوخی. نیستم من! - پس میشه امید داشت که ساکت میشی تا بخوابم. ⏳ادامه دارد... ⏳ پاتوقی ویژه تمام دختران نازنین کاشانی 👇 @heyatjame_dokhtranhajgasem