eitaa logo
مسابقه کتابخوانی کنگره ملی شهدای کاشان
1.3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
990 ویدیو
22 فایل
﷽ مسابقه بزرگ کتابخوانی 🌷کنگره ملی شهدای شهرستان کاشان 🌷 مشاوره مسابقه : @kashan_1403 _________________________________ مدیر کانال دختران حاج قاسم : @h_d_hajghasem_120
مشاهده در ایتا
دانلود
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📓 📖 چهره ی همگي تو هم بود و جواب سلام من در عین گرمي با غم داده شد. به روی خودم نیوردم و خوشامد گفتم . بدون عوض کردن لباس به سمت آشپزخونه رفتم . میز خالي وسط هال نشون مي داد که از کسي پذیرایي نشده. وارد آشپزخونه که شدم مهرداد هم به دنبالم اومد.با لبخند برگشتم به سمتش: من –کي اومدین ؟ خبر مي دادین کلاسم رو زود تموم کنم و بیام. با چهره ی در هم گفت: مهرداد –برو پیش شوهرت . نیاز داره کنارش باشي. متعجب برگشتم به سمتش: من –چي شده ؟ ناراحت نگاهم کرد . ترس به دلم افتاد. من –اتفاقي افتاده ؟ نفس عمیقي کشید: مهرداد –امروز فهمیدن که عموش سرطان داره. ناباور نگاهش کردم: من –شوخي مي کني ؟ سری به تأسف تكون داد: مهرداد –نه . آزمایشا اینطور نشون داده . قراره دو سه روز آینده هم عمل بشن تا توده ی بدخیم برداشته شه. بعدم شیمي درماني . البته بعد از عمل ميگن که چقدر ميشه امیدوار بود. غم به دلم افتاد. نا امیدی و غم از دست دادن عزیز رو من چشیده بودم . سخت بود و آدم رو دلمرده مي کرد. برای لحظه ای روزهای بي امیرمهدی جلوی چشمام جون گرفت و دلم به درد اومد . زن عموی امیرمهدی و محمدمهدی در چه حالي بودن ؟ 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📓 📖 زن عموی امیرمهدی و محمدمهدی در چه حالي بودن ؟ نتونستم جلوی هجوم اشك به چشمم رو بگیرم . لبم رو با درد گاز گرفتم . حس مي کردم غم دنیا به دلم سرازیر شده . دلم نمي خواست هیچكس غم و ناامیدی ای که من تجربه کردم تجربه کنه. ریزش اشكم باعث شد مهرداد حین دست جلو آوردن و پاك کردن اشكام هشدار بده: مهرداد –امیرمهدی نیاز داره به دلداری . مي دوني که عموش رو خیلي دوست داره . پس جلوش گریه نكن. یاد حرفای عموش افتادم . یاد کارهاش. ولي هیچكدوم نتونستم دل به درد اومده م رو آروم کنه و بگه "حقشه .. "این من بودم ؟ همون مارالي که تو هواپیما از دیدن اون همه جنازه یك قطره اشك هم نریخت ؟ اشك رو پس زدم ولي بغضش تو گلوم هنوز چسبیده بود. چهره ی مهربون محمدمهدی جلو چشمام نقش بست . بي شك پدرش براش عزیز بود ، دوست داشتني بود ، حتماً برای اون هم پدرش قهرمان بود. برای لحظه ای بدی هایي که از حاج عمو تو ذهنم بود پس زدم و رو به آسمون گفتم: من –خدایا من ازش گذشتم . به بزرگیت قسم جواب دل شكسته ی من رو با درد و مریضي ازش نگیر. دست مهرداد روی دستم نشست. مهرداد –برو پیش شوهرت . ما اومدیم که حین دادن این خبر بهش تنها نباشه . حالا که تو اومدی مي خوایم بریم سری تكون دادم . راست مي گفت امیرمهدی باز هم نیاز داشت که کنارش باشم. با همون صورتي که مي دونستم به خوبي گریه کردنم رو نشون مي ده میون جمعشون رفتم. نگاهم به چهره ی پر درد باباجون که افتاد دلم باز هم لرزید . برادرش درد بدی به جونش افتاده بود . من نميتونستم تصور کنم یه خار به پای مهرداد بره پس درك مي کردم حال باباجون رو. 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🤚 💐هوایٺ.. ڪہ بہ مي‌زند 🤍°• 🌾ديگـردر هيچ هوايي نميٺوانم نفس بڪشم عجب نفس‌گير اسٺ ، هـواۍ_بـي_تــ🌷و ⛈..‼️ 🌷✧ خداوندا برساڹ حجّٺ حـق را ✧ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌♡الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج...♡ ‌‌‌‌‌‌‌༻‌♥️༺‌‌‌🌸༻‌♥️༺‌‌‌ یه ســــــلام صمیمانه خدمت شما دوستان گلم✋🌸 صبح آدینه تون قــرین مــ؏ــطر بیاد خدا☺️ روزتون پر برکت https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
هیچ کس انتخاب نکرده که با چه قیافه ای،در چه خانواده ای و در چه شرایطی به دنیا بیاید. هیچ کس را به خاطر هیچ چیزش تحقیر یا مسخره نکنیم. درباره دیگران قضاوت نکنیم . همان اندازه که به یک دکتر ،مهندس و..احترام میگذاریم ،به یک کادگر،مستخدم و ...احترام بگذاریم خودمان را از هیچ کس برتر نبینیم ،خاکی باشیم، ما وجودمان از گل ساخته شده،پس همیشه خاکی باشیم تا بوی ناب آدمیزاد بدهیم. صورت زیبا روزی پیر پوست خوب روزی چروک اندامی خوب روزی خمیده و موی زیبا روزی سفید خواهد شد.. تنها قلب زیباست که زیبا خواهد ماند 👤 الهی‌ قمشه‌ای https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
3 عدد تخم مرغ 1 و نیم لیوان شکر 1 لیوان شیر 1 لیوان روغن 1 عدد پوست پرتقال رنده شده 2 لیوان آرد ذرت 1 لیوان آرد 1 ق غ پودر بیکینگ 1 ق چ سرخالی وانیل مغز گردو برای تزیین ‌ 👈همه مواد باید در دمای اتاق باشند. ‌طرز تهیه:👇 ‌تخم مرغ و شکر رو باهمزن بزنید تا کرمی بشن.روغن،شیر،پوست پرتقال رو اضافه کنید و با همزن بزنید.‌ مواد خشک رو در ظرفی جداگانه باهم مخلوط و الک کنید.بعد آنها را به ظرف مواد مایع اضافه کنید و با لیسک یا قاشق،آروم مخلوط کنید.ودر قالب مورد نظر بریزید و در فر ۱۷۰ درجه بذارید. 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
شما هم هر وقت دندونتون درد میگیره شروع میکنید از فرداش مسواک زدن .. . . یا فقط من اینجوری از دندون درد پیشگیری میکنم 😂😂
از حضور تا ظهور.mp3
14.15M
✘ بهترین راهکار برای اصلاح ارتباط میان خود و امام زمان علیه‌السلام چیست ؟ • چگونه می‌شود حضور حضرت را در زندگی خود درک کرد ؟ 🎧 در این پادکست به بررسی تخصصی این سوالات پرداخته ایم | @ostad_shojae | montazer.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام حضرت آفتاب ، مهدی جان بی روی ماهتان ، زندگی به بازیچه ای کودکانه می ماند ... تکراری و ملال انگیز ... ایمان به طلوع روشن شماست که امیدمان می دهد ، جانمان می بخشد و پویایمان می کند .‌.. روزی به همین زودی ، به همین نزدیکی ... 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 ჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ ᭂ❣🌸❣჻ᭂ سلام رفقا جان🤚 صبحتون بخیر https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem