eitaa logo
🇵🇸 مجموعه فرهنگی و تربیتی هیئتُ المهدی (عج)🇮🇷
2.5هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
928 ویدیو
37 فایل
🔖هیئت دانش‌آموزی 🔖دبیرستان غیردولتی مکیالُ‌المکارِم 🔖پیش‌دبستانی و دبستان غیردولتی 🔖فروشگاه‌مجازی 🔖آکادمی‌مهارت 🔖رسانه آوینچی 👈#تربیت_چند_بُعدی👉 ارتباط با ما : 🏠مشهد_خیابان شهیدهاشمی نژاد۳۲پ۱۲ @Mohsen_farahnaki @Heyatolmahdi59 ۰۹۱۵۳۷۴۴۵۹۲
مشاهده در ایتا
دانلود
منتظر مسابقه بعدی باشید . ساعت ۲۲ امشب . بقیه دوستاتونم دعوت به کانال بکنید .
🇵🇸 مجموعه فرهنگی و تربیتی هیئتُ المهدی (عج)🇮🇷
منتظر مسابقه بعدی باشید . ساعت ۲۲ امشب . بقیه دوستاتونم دعوت به کانال بکنید .
سلام عشقولیا ... بهترین و خاطره انگیزترین مراسم . جمله . برنامه . لحظه . شب و روز و ... از هیئتُ المهدی(عج) رو برامون ارسال کنید و به قید قرعه برنده ۱۰۰ تومان بشید . فرصت تا ساعت۲۴ امروز ... 👇👇👇👇 @khademolllmahdi
سلام محسن مهدوی هستم از طریق دوستم با هئیت مهدی آشنا شدم خیلی برنامه شرکت نکردم ولی خاطرات من اونجا هیچوقت فراموش نمیکنم شب سوم محرم که آرزو یک بار دیگه بیام اونجا وشب شهادت حصرت فاطمه سال ۱۴۰۱ بهترین حال بود که نصیبم شد و این حال تو هئیت دیگه نداشتم متشکرم که این حالو این اشک خوب رو برامون فراهم کردید
سلام خدمت شما مامان یکی از بازیگرای نمایشنامه اخراجی‌ها یک ساعت مانده به نمایش به مامانم زنگ میزنه و میگه پسرم همچین نمایشی دارن اگه دوست داری شماهم بیاین بریم منم به مامانم اصرار کردم که بریم واومدیم وخیلی نمایش جالب و جذابی بود برام
لذت بخش ترین و بهترین جایی که با مجموعه تربیتی و فرهنگی هیئت المهدی اشنا شدم،راهیان نور بود. که چه سختی ها و لذت هایی رو توی این سفر چشیدیم چه نماز صبح پر حکایتی خوندیم. چه جاهایی رفتیم که باعث شد به خودمون بیاییم. چه تصمیم های عظیمی رو بگریم. چه غذا های لذت بخشی خوردیم. چه روایتگری کردند حاج حسین یکتا جای نهر خَیِن. چه حقایقی که فاش نشد. چه حسرت هایی که خرده نشد. چه کسایی بودند توی این سفر که همیشه درحال از خود گذشتگی بودند. چه زحمت ها که کشیده نشد. اما حیف که این آخرین سفری بود که بچه های هیئت دور هم جمع شدند و شاید دیگه این اتفاق نیوفته😔😔😔
عرفان طوسی: سلام من دوتا خاطره خیلی خوب دارم. 1:اولین خاطره من برای شب های فاطمیه سال پیش هست که اون روز ها این رو من حس کردم که فاطمیه،جلسه رفتن دست خودت نیست.باید دعوتت کنند.وقتی هم دعوت می شدی کاملا زیر نظر بودی.بطور مثال من شب دوم فاطمیه یک خطایی ازمن سر زد و این رو حس کردم که بخاطر اون خطا،من نتونستم شب سوم جایی جلسه برم.من وقتی وارد جلسه میشدم و وقت روضه و عزاداری میشد می‌دیدم بچه هایی که جلوی منبر نشسته بودند خیلی یواشکی بطوری که کسی نفهمه میرفتن عقب می نشستند که مبادا بچه اون رو ببینند و بعد ازش تعریف کنند.من اون گریه های توی شب های فاطمیه هیئت المهدی رو اصلا یادم نمیره.چایی بعد روضه که دیگه گفتن نداره من نمیتونم توصیف کنم اون چایی بعد روضه رو. من که تابحال توی یه همچین روضه ای نرفته بودم. 2:این خاطره هم برای موقع ولادت ها و یا مراسم های شادی دیگه که برپا بود. توی اینجور مراسم ها من تابحال اینقدر شاد نبودم. چون مراسم های این جوری که توی هیئت های مختلف برگزار میشه معمولا اول منبری بعد هم مولودی و بعد هم دعای آخر جلسه هست اما ولادت هایی که هیئت المهدی مراسم می‌گرفت کاملا متفاوت بود. اولین تفاوت هم این بود که بجای منبری حرف های جالبی زده میشد مثل مسائل روز،مسائلی که شاید کوچک اما برای بچه ها بزرگ بود بحث میکردیم.جلسه بسیار خودمونی بود.از بچه ها سوال می‌پرسیدن اگه اشتباه جواب میدادن تصحیح میکردن و اگه درست جواب میدادن تشویق. و بجای مولودی هایی که در سطح شهر خونده میشد مولودی های طنز که بعضی اوقات از شدت خنده دل درد می‌شدیم و این هم اضافه کنم که مولودی های طنز برای ولادت های اهل بیت نبود،مثلا برای پیروزی انقلاب اسلامی که شعر های مرتبت با همون ایام بود می‌خواندند. یک مسئله ای که به ذهنم جالب به نظر رسید این بود که توی هر جلسه ای استعداد بچه ها،طرز فکر بچه ها،علایق بچه ها،مسائلی که ذهن بچه هارو مشغول کرده بود،...همه فاش میشد. و جلسه ای نبود که بیاییم بیرون و بگیم که چقدر مسخره بود. لذت بخش ترین و بهترین جایی که با مجموعه تربیتی و فرهنگی هیئت المهدی اشنا شدم،راهیان نور بود. که چه سختی ها و لذت هایی رو توی این سفر چشیدیم چه نماز صبح پر حکایتی خوندیم. چه جاهایی رفتیم که باعث شد به خودمون بیاییم. چه تصمیم های عظیمی رو بگریم. چه غذا های لذت بخشی خوردیم. چه روایتگری کردند حاج حسین یکتا جای نهر خَیِن. چه حقایقی که فاش نشد. چه حسرت هایی که خرده نشد. چه کسایی بودند توی این سفر که همیشه درحال از خود گذشتگی بودند. چه زحمت ها که کشیده نشد. اما حیف که این آخرین سفری بود که بچه های هیئت دور هم جمع شدند و شاید دیگه این اتفاق نیوفته😔😔😔
سلام خسته نباشید من تنها خاطره ای که از این هیت داشتم و همیشه به یادم میمونه نمایشی که داخل سینما مشکی گرفتین و موضوعش در مورد اخراجی ها بود هستنش بسیار زیبا بود. واقعا اشک ادمو در میاورد
𝓢𝓪𝔂𝔂𝓮𝓭𝓐𝓫𝓸𝓵𝓯𝓪𝔃𝓵 𝓗𝓸𝓼𝓼𝓮𝓲𝓷𝓲: سلام من از دبستان نوین با شما بودم به جرأت میتونم بگم تک تک لحظات و ساعت هایی که با شما بودم برام خاطره است واقعاً نمیتونم انتخاب کنم 🌺👌ولی یکی از بهترین خاطراتم زمانی بود که شب تولدم اومدین خونمون واقعاً سورپرایز شدم😭ویکی هم راهیان نور امسال که خیییییییلی با راهیان نور قبلیم فرق داشت آقای فرحناکی خدا خیییییییلی من رو دوست داشت که شمارو سره راه من گذاشت شما بهترین و دلسوزترین و با وفاترین وبی ریارترین معلم پرورشی من بودین وهستین وخواهید بود😭😭😭😭😭😭😭😭من همچنان منتظر برگذاری هیأت المهدی می‌مونم 😭😭😭😭😭 من با هیأت المهدی بزرگ شدم😭😭😭😭من مدیون شما هستم
سلام علیکم.. اون شبی که شهید گمنام مهمان جلسه بود..یادم نیست دقیق.. مراسم دهه فاطمیه بود فکر کنم..تو دبیرستان..چ شبی بود..چ فضای روحانی..احساس میکردی عطر شهید تو کل مدرسه پیچیده...خدای من چ شبی بود چ شبی..