eitaa logo
هزار مناره
104 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
585 ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR برای انتخاب مهم‌ترین و به‌یادماندنی‌ترین جمله‌ی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سال ۱۳۹۹ از مخاطبان خود خواست تا جمله مورد نظرشان را ارسال کنند. از میان نظرات رسیده در نخستین مرحله‌ی این نظرسنجی ۱۰ جمله‌ی زیر بیشترین آرا از سوی مخاطبان را کسب کردند. هم‌اکنون شما می‌توانید در مرحله پایانی از این فراخوان به یک جمله از میان موارد زیر رأی دهید و به‌یادماندنی‌ترین جمله‌ی رهبر انقلاب در سال ۱۳۹۹ را انتخاب کنید. 📥انتخاب کنید👇🏻 http://khl.ink/jomlesal1399
سکانس به یاد ماندنی خواندن آیه الکرسی مادربزرگ برای آخرین بازمانده در آیه الکرسی اسرار زیادی نهفته است که به چند مورد ان اشاره می کنیم؛ ایمنی در سفر دفع همه آفات برای رفع فقر و کمک الهی از غیب رفع ترس از تنهایی در هنگام خواب باعث می شود خداوند فرشته ای نگهبان و محافظ بگمارد تا صبح سلامت بمانی رفع درد چشم دور شدن شیطان رفع هم و غم شفای مریض زیاد شدن نور چشم برکت مزرعه و رونق گرفتن کسب زیاد شدن حافظه و حفظ جان و مال و آسان شدن مرگ
🔺حلول ماه شعبان و فرخنده ایام اعیاد شعبانیه مبارک
ذِکرِ إِمروز: 🍃 {إی‌برآورندهٔ‌حاجت‌ها} ۱۰۰مَرتَبِہ...
ظریف به اینجا که می‌رسد از تعریف‌کردن ادامه ماجرا سر باز می‌زند و تمایلی ندارد تا آنچه را دیده برایمان بازگو کند، اما اصرار ما او را وادار می‌کند تا بعد از کمی سکوت لب به سخن گشوده و روایت تلخی از آنچه احساس کرده است داشته باشد: «هنوز پاک‌سازی نشده بود و به‌دلیل عملیات نیرو‌های خودی و همچنین بعثی کشته‌شده در طول مسیر قرار داشتند و به‌دلیل تاریکی و ظلماتی که وجود داشت، ما بدون اینکه متوجه جنازه‌های روی زمین مانده شویم از روی آن‌ها گذشته بودیم تا به مسیر برسیم، دیدن چنین صحنه‌ای حال تمام بچه‌ها را دگرگون کرد.» یکی دیگر از خاطراتش در اهواز مربوط به زمانی است که برای آوردن آب با تانکر به دارخوین رفته بودند و با چشم خود دیده چگونه هواپیما‌های عراقی خودرو مهمات را می‌زنند و بسیاری از رزمندگان در همان بمباران شهید می‌شوند: «هر روز زیر آتش‌بار هواپیما‌های عراقی قرار داشتیم و صدای آن‌ها که از آسمان شنیده می‌شد هر لحظه با خود می‌گفتیم الان است که زیر بمباران کشته شویم، حتی یک‌بار که برای آوردن آب رفته بودم به چشم خود دیدم که چه تعداد از رزمندگان به‌دلیل اینکه نزدیک مهمات بوده‌اند، شهید شده‌اند. صحنه‌های دردآوری که هنوز هم در مقابل چشمانم قرار دارد.» او بعد از اینکه خدمت سربازی را به پایان می‌رساند به مشهد باز‌می‌گردد و، چون قبل از اینکه به جبهه برود در فروشگاه لوازم ورزشی کار می‌کرده است دوباره کار سابق خود را آغاز می‌کند. اکنون بعد از گذشت ۳۴ سال از روز‌هایی که در مدت دو سال از خدمت خود در جنگ تجربه کرده است هنوز هم با برخی بچه‌هایی که در جبهه آشنا شده است ارتباط دارد و گاهی دور هم جمع می‌شوند و خاطراتشان را مرور می‌کنند. هر چند تأکید دارد بعضی از آن‌ها آن‌قدر تلخ است که در پس ذهنش نگه داشته و دوست ندارد هیچ‌گاه آن‌ها را به خاطر آورد یا برای کسی بازگو کند. پایان
رهبر انقلاب مهر سال ۶۶در مراسم خطبه عقد زوج‌های جوان فرمودند ✍آن چیزی که در ازدواج مهم است، نیاز زن و مرد است. زن و مرد به یکدیگر احتیاج دارند، احتياج عاطفی و روحی. انسان مجبور است در یک محیط انس و صفا و محبتی زندگی کند، آن کجاست؟ خانواده است.
هدیه‌ات را باز کن برداشتی از بیانات رهبرانقلاب درباره مناجات متفاوت شعبانیه مناجات شعبانیه تحفه‌ای است كه در اختیار ما قرار داده شده است. ما دعا خیلی داریم، همه‌ این دعاها پر از مضامین عالی است، اما بعضی یک برجستگی خاصی دارند. ۱۳۹۲/۳/22 - رهبرانقلاب
تو کشورهای غربی چجوری از بچه ها در برابر این غول بی شاخ و دم محافظت میکنند🤔😵⁉️
✡میشل هوئلیک 🌀میشل نویسنده اسلام ستیز فرانسوی می گوید: جنگ بر ضد اسلام گرایی؛ با کشتن مسلمانان فایده ای ندارد؛ فقط با فاسد کردن آن ها می‌توان به پیروزی دست یافت. پس باید به جای بمب بر سر مسلمانان دامن ها ی کوتاه فرو بریزیم.  
... 🔹کردنشینان حلبچه آماده جشن سال نو بودند که ناگهان بمب‌های شیمیایی بر سرشان می‌ریزد و حدود ۵۰۰۰ نفر از آن‌ها را کشته و ۷۰۰۰ نفر را مصدوم می‌کند. صدام از پیروزی رزمندگان اسلام در عملیات والفجر ۱۰ و آزادسازی بسیاری از مناطق کردنشین حلبچه و استقبال مردم از طلیعه سپاهیان نور انتقام گرفت. و اینگونه بهار را با عیدی خود رنگین کرد
7.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥بازدید مجازی جاذبه های کردستان (1): 📽کردستان در یک نگاه ۱۴۰۰
انتظار از قاطر اولین باری بود که قاطر سوار می شدم. از طرفی داشتم مقداری تجهیزات را به خط مقدم می بردم. جاده «مال رو»** که به خط مقدم منتهی می شد، درست در مسیر تیررس دشمن قرار گرفته بود. در حالی که سوار بر قاطر بودم ترکش ها زوزه کشان از بیخ گوشم رد می شدند. جالب این بود که انتظار داشتم با انفجار هر گلوله خمپاره، قاطر هم باید روی زمین درازکش شود. غافل از اینکه این امر محال بود و قاطر زبان بسته بی اعتنا به انفجار ها همچنان به جلو می رفت. به ناچار برای اینکه به دام یکی از ترکش ها گرفتار نشوم از روی قاطر به پایین پریدم. **راهی که از آن چارپایان عبور می کنند.