گمان کنم تو یادت نباشد
آن شب مهمانی را می گویم
خدا دعوت بود و تمام دردانه های هستی 💜
#دختر ها را می گویم
قرار بود از تمام دردانه ها یکی #ملکه شود 👸
مظهر #نجابت شود
تمثال #عفاف شود
اما قرعه ای در کار نبود
آزمون بود...آزمون پاکی
و تو یادت نمی آید شاید.....که #بیست گرفتی..که سربلند شدی
و خدا طبقی آورد از جنس نور
درونش دو بال بود
#سیاه بود اما رو سفیدت کرد 👻
و از بین تمام دردانه های هستی
تو بودی که ملکه شدی
تو بودی که #چادری شدی
و تو شاید یادت نمی آید این رویای شیرین را
چادری ها #فرشته اند.. باور کن👼
به کنایه ها بگویید من دختر# فاطمه -ام✌❤😍