6.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
موضوع :
حقیقت نظام خانواده
جایگاه شخص و شخصیت در زن و مرد (بخش چهارم)
سخنران:
استاد سید محمدحسن آیت
خیلی از نزاع های همسری به خاطر تقاضای یکی از دو جنس در شخصیت دیگری است (بخاطر عدم وجود شخصیت مقابل در خانواده یا در صورت وجود، مسئولیتش بدرستی انجام نداده مثلا برادر نداشته یا برادرش مسئولیتش را به درستی انجام نداده) لذا تربیت در خانواده هایی که شلوغ است بطور طبیعی بهتر اتفاق می افتد.
🔻 موسسه وطن توحیدی حیات حسنی
آدرس وب سایت:
hhosna.ir
شبکه های اجتماعی :
ایتاء:
eitaa.com/hayat_hosna
تلگرام:
T.me/hhosna_ir
سروش:
sapp.ir/hayat_hosna
آپارات:
aparat.com/hayat_hosna
اینستاگرام:
instagram.com/hhosna.ir
ادمین:
Eitaa.com/HayatHosna
به نام خدا
در اعتراض به ورود سازمان دهی شده زنان به ورزشگاه ها و دخالت های صورت گرفته در نظام خانواده که منجر به بروز بحران های متعددی در جامعه شده است، نامه ای تحلیلی تنظیم شده که متن آن در ذیل می آید. دوستانی که موافق امضاء آن هستند نام، نام خانوادگی و عنوان خود را به ادمین ارسال فرمایند.
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
بسم الله الرحمن الرحیم
نامه جمعی از اساتید و فضلای حوزه و دانشگاه
به مراجع معظم تقلید، اساتید حوزه و دانشگاه و مسئولان تقنینی، اجرایی، قضایی کشور
در خصوص تغییرات هویتی جامعه زنان و به هم ریختگی نظام خانواده در ایران
متاسفانه در روزهای اخیر شاهد حضور رسمی تعدادی از زنان به صورت سازمان یافته و هدفمند در ورزشگاه آزادی تهران بوده ایم. امری که حتی تصمیم به آن از سوی دولت قبل با واکنش به جا وشایسته جامعه از جمله مراجع محترم تقلید روبرو شد؛ اما اکنون در مقابل حمایت و بهره برداری علنی رئیس دولت از آن، با تعجب شاهد سکوت در این زمینه هستیم و نمی دانیم این سکوت امروز را در مقایسه با اعتراض دیروز چگونه توجیه کنیم؟ آیا ما عوض شده ایم یا شرع و یا اینکه سیاست هر دو را عوض کرده است؟
وقتی نیازهای اصلی جامعه از دل ارتباط با مردم شناخته نمی شود، و سیاست بازان بقای خود را بر تولید نیازهای کاذب و پاسخ پرهیاهو به آن می بینند، باید پرسید آیا پاسخگویی به حق تاهل و برخورداری از نعمت مادری میلیون ها دختر و زن این کشور مهمتر است یا تولید نیاز رفتن به ورزشگاه؟
با هزاران تاسف باید گفت سالهاست دستگاه های مختلف تصمیم ساز، تصمیم گیر و مجری کشور و همچنین نهادهای گوناگون فرهنگی و رسانه ای با دست اندازی در الگوهای الهی خانواده و اخلال در سیاست های مدیریتی دین در این حوزه با تغییرات اندیشه ای، گرایشی و هنجاری در جامعه، شرایط را به گونه ای رقم زده اند که بنا بر آمار رسمی کشور گرفتار آسیب های زیر هستیم:
- از میانگین هر سه ازدواج در کشور یک مورد طلاق رسمی
- فراگیری طلاق های عاطفی
- کاهش نرخ باروری کم سابقه در میان کشورهای جهان و مواجهه کشور با بحران های امنیتی، سیاسی و اقتصادی در آینده
- وجود یک میلیون و 300 هزار دختر ازدواج نکرده 30 تا 49 سال
- وجود 3 میلیون زن سرپرست خانواده
- وجود بیش از 700 هزار مطلقه،
وضعیت به گونه ای است که اگر همه مردان مجرد جامعه حتی زندانیان، معتادان و مهاجران تنها یک همسر برگزینند، باز هم بیش از سه میلیون زن و دختر در کشور بدون همسر خواهند ماند.
متاسفانه در حوزه آسیب های اجتماعی وضعیت غم انگیزتر است. بنا به اعلام نظر آسیب شناسان اجتماعی:
- حدود 60 درصد از دختران دانش آموز تا قبل از رسیدن به سن 18 سالگی با جنس مخالف ارتباط دارند که 20 درصد آن رابطه پیشرفته است،
- و بیش از 80 درصد پسران مدارس تهران نیازهای جنسی خود را از طریق ارتباط با جنس مخالف، موافق یا خود برطرف میکنند.
و همه این موارد حاکی از اختلال جدی در پاسخگویی به یکی از قوی ترین نیازهای انسانی و تشکیل خانواده است.
بزرگواران؛
در حالی که امیرالمومنین علی علیه السلام دردمندانه از در آوردن خلخال از پای یک دختر یهودی میفرمایند: اگر مسلمانی بمیرد قابل مذمت نیست و نقل شده است که خود ایشان نیز چند روزی را تب کردند! آیا میتوان این موارد را دید و شنید و ساکت بود؟ آیا اکنون به جهت تجمیع این نیازها و عدم ارضای آن که به انفجار جنسی و فساد پنهان و پیدا در کشور منجر شده و اطلاعات دقیق زنان مطلقه توسط معاونت زنان ریاست جمهوری به سازمان های بین المللی مانند صندوق جمعیت ملل متحد داده شده و دختران مسلمان توسط گروههای سازمان دهی شده درکشورهای پیرامون ما به فحشا برده میشوند، مردن شایسته نیست؟!آیا درست است در دولت اسلامی ناموس مسلمان را به ورزشگاه کشانده و در انظار نامحرمان و با همراهی مسئولان به نماینده سازمانهای جهانی یهود ساخته، نشان دهیم تا متقابلا برای هم کف بزنند و در مقابل این ذلت و در قالب نهاد ورزش به ما مجوزهایی بدهند که تاثیر مستقیم در فرهنگ و دین داری جامعه دارد؟!
آیا اکتفا کردن به صرف چند توصیه و رهنمود مخفی و یا علنی و نالیدن از بی توجهی مسئولان در برابر مراجعانی که به این وضع اعتراض دارند ادای تکلیف است؟! یا باید وظیفه را به نحوی که پاسخگوی الهی باشیم به نتیجه رسانید؟
در این سالها موارد متعددی از دست اندازی در سیاست های الهی خانواده رخ داده است که اکنون به اینجا رسیده ایم:
- طرح جاری مجلس در ممنوعیت ازدواج دختران زیر 18 سال که به 16 سال کاسته شد، ضمن تقبیح فرهنگی و منع رسمی پاسخ به این نیاز اجتماعی، اکثریت مطلق دختران را به بهانه درصد بسیار معدودی با عنوان کودک آزاری از حق ازدواج محروم کرده و عملا 60 درصد دختران را به ارتباط با
جنس مخالف واداشته و مسئولین را در گناه ایشان شریک کرده است. مگر نه آن است که انسان بالغ وقتی از جانب خدا مشرف به تکلیف میشود، با خوف وقوع در گناه، ازدواج برای او واجب میشود؟ آیا این سد راه ایشان در بندگی الهی نیست؟ و آیا تعیین مرز 18 سالگی برای تعریف کودکی نوعی تشریع بشری در برابر تشریع الهی نیست؟
- قوانین بشر ساخته در تشکیل انواع الگوهای خانواده از قبیل شروطی که ذیل عقد نامه ها تحمیل میشود و با شیطنت الگوی تعدد زوجات را با حق طلاق
همسر اول گره میزند، نتیجه آن میشود که جمعیت بیش از سه میلیون نفر از زنان و دختران را بی شوهر گذاشته و طلاق و فسادهایی را به جامعه تحمیل کرده است. آیا این همان پاس داشت از سنت انبیاء و اولیای الهی علیهم السلام است که در برابر حوادث کار و جنگ ها که بیشترین تلفات را از مردان میگیرد، زندگی زنان و جامعه مسلمین را در طول تاریخ بازسازی کرده و به ما رسانده است؟
- تشویق غیر متعادل جامعه زنان به اشتغال و تحصیل به گونه ای که بیش از 61 درصد دانشجویان دانشگاه از دختران هستند، تصمیم به ازدواج و مادری ایشان را برای چند سال به عقب انداخته، رضایت از زندگی را کاهش داده و نرخ باروری جامعه را به حدی رسانده که آینده پژوهان، در خصوص تحولات جمعیتی ایران اعلام خطر نموده اند!
- سالهاست نهادهای فرهنگی و رسانه ای ما از جمله صدا و سیما با تعریف و تبلیغ شاخصه های غیرحقیقی موفقیت زن، رفاه خانواده و نوع روابط محرم و نامحرم، حدود فرهنگ جامعه را تغییر داده، ارزش پرورش انسان به عنوان اشرف مخلوقات را توسط زنان تخریب کرده و با تصویرسازی ذهنی، تشکیل زندگی را منوط به تامین تجملات دست و پاگیر نموده اند.
ذکر مواردی که نظام خانواده را به هم ریخته فراتر از این اختصار است و لذا درخواست ما برای اتخاذ موضع صریح و موثر در مقطع کنونی تنها منحصر به جلوگیری از بدعت حضور زنان در ورزشگاهها نیست. بلکه از آنجایی که مجموعه این قوانین؛ بعضا با اطلاع و یا مجوز بزرگان و مسئولان کشور صادر گردیده است، لذا توبه اجتماعی ما از عبودیت و اجرای برنامه های غربی، منوط به اصلاح آن قوانین و جبران تبلیغات و خسارات گذشته است.
لذا درخواست اصلی ما از مراجع معظم تقلید این است که همانگونه که در برخی موارد سیاسی و اجتماعی با صراحت و جدیت وارد شدند، در این مورد نیز از مسئولان تقنینی، اجرایی، قضایی و نهادهای فرهنگ ساز کشور بخواهند :
- از طرح جاری مجلس در خصوص محدود کردن سن ازدواج دختران جلوگیری شود،
- زمینه ازدواج پسران و دختران این کشور با مشوق هایی مانند معافیت از خدمت سربازی – که به این شکل در بیشتر کشورهای جهان منسوخ شده – و یا اعطای زمین از منابع سرزمینی برای اشتغال تولید محور– که در زمره مشوق های جمعیتی کشورهای پیشرفته است – فراهم شود.
- در خصوص تحدید نسل اکنون در وضعیتی هستیم که در آینده معادلات سیاسی امنیتی ما را دستخوش بحران خواهد شد؛ لذا از نظر تبلیغات اعتقادی، اخلاقی و فقهی جبران گذشته
صورت گیرد و تصحیح عملکرد گذشته قوا به صورت جدی مورد مطالبه قرار گیرد.
- بحمدالله برخی از مراجع تقلید و بسیاری از مسئولین مختلف کشور و اساتید حوزه و دانشگاه از فرهنگ الهی چند همسری برخوردارند، لذا درخواست میشود از آن جایی که ازدواج بیش از 3 میلیون دختر و زن بی سرپرست در گرو اقدام هفت و نیم درصد مردان ایران است، موانع تشکیل الگوی تعدد زوجات در ذیل عقد نامه ها و قوانین و رویه های قضایی مورد اصلاح و جبران قرار گیرد؛ که تغافل بیشتر در این دهه طلایی، این بخش از جامعه را از نعمت فرزندآوری و حق تأهل محروم ساخته و ضمن ایجاد معضلات اخلاقی و اجتماعی ناشی از تجرد، خسارت های گوناگونی را برای گذراندن دوران پیری به جامعه تحمیل خواهد نمود.
مجموعه ی آنچه در حال رخ دادن بوده و ورود به ورزشگاه ها یکی از آن موارد است، منجر به ایجاد تغییرات هویتی و نسلی در جامعه زنان ایران شده و آرمانهای فکری، گرایش های اخلاقی و کنش های فردی و اجتماعی ایشان را در جهتی خلاف نیازهای تکوینی و وظایف شرعی جهت دهی و روند تشکیل و حفظ خانواده را بحرانی تر خواهد نمود و لذا سکوت در این زمینه ما را در معصیت های فردی و اجتماعی جامعه ایران شریک کرده و به تاریخ تشیع و تمدن اسلامی مدیون خواهد نمود.
جمعی از اساتید و فضلای حوزه و دانشگاه کشور
آیدی ادمین کانال موسسه حیات حسنی
برای اعلام موافقت با متن نامه تحلیلی فوق⬇️
@qariiibemad
لطفا در صورت موافقت با متن نامه، نام و نام خانوادگی و عنوان خود را اعلام نمایید
با تشکر
✅ گزارش مستند کیهان از یک دستورالعمل آمریکایی...
همهچیز به 44 سال پیش برمیگردد، روزی که هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه و مشاور امنیت ملی ایالاتمتحده، #سند_NSSM200 را در کاخ سفید روی میز رئیسجمهور ریچارد نیکسون گذاشت و در جلسهای با حضور وزیر جنگ، رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا و دبیر آژانس توسعه بینالمللی، به شرح گزارش محرمانه «بررسی امنیت ملی آمریکا»، با موضوع «پیامدهای رشد جمعیت در جهان برای امنیت ملی و منافع خارج از کشور ایالاتمتحده» پرداخت.
موضوع این سند درواقع «توسعه نیروی انسانی در کشورهای رقیب ایالاتمتحده» و «قدرتگرفتن این کشورها از طریق افزایش شمار جمعیت»، «افزایش بهرهبرداری از منابع خام» و نتیجتاً «رشد اقتصادی متناظر با آن» از سال 1974 تا 2000 میلادی بهعنوان مهمترین تهدید امنیت ملی و فرامرزی آمریکا بود. هنری کیسینجر و تیمش در این گزارش محرمانه به ابعاد مختلف رشد و توسعه کشورهای رقیب و تهدیدات آن برای ایالاتمتحده و همچنین راهبردهای مستقیم و غیرمستقیم مواجهه این کشور برای ممانعت از تداوم این رشد پرداختهاند.
این سند، سه راهبرد اساسی را برای بیشترین اثرگذاری و کمترین حساسیت و مقاومت پیشنهاد میدهد که هدف #کاهش_فرزندآوری را محقق کند:
1) #تنظیم_خانواده برای رهایی از فقر و کنترل جمعیت برای پیشرفت اقتصادی؛ بهمنظور جایگزینی این انگاره ذهنی برای دولتمردان که نیروی انسانی بیشتر به معنی نیروی بیکار بیشتر خواهد بود و برای پیشرفت لازم است از رشد نیروی انسانی کاست.
2) #اشتغال_خارج_از_منزل_زنان به منظور کاهش فرصت باروری با طرح شعارهایی نظیر ارتقای حقوق زنان، برابری جنسیتی و امکان حضور اجتماعی و پیشرفت زنان.
3) #افزایش_قانونی_حداقل_سن_ازدواج به منظور کاهش فرصت فرزندآوری زنان با طرح اهدافی مانند ایجاد فرصت تحصیل برای دختران و ایجاد شرایط لازم برای حضور زنان در بازار کار.
ثمره نهادینهشدن راهبردهای ایالاتمتحده در کشورهای هدف کاملا مشهود است. راهبرد نخست این اقدامات در #ایران، از دهه 70 شمسی با تصویب قانون کنترل جمعیت و تنظیم خانواده بطور کامل با حمایت نهادهای بینالمللی نظیر بانک جهانی به اجرا گذاشته شد که با تداوم آن کشور به نرخ باروری زیر حد جایگزینی جمعیت رسید. به موجب سیاستهای جمعیتی در این دهه، با همکاری نهادهایی نظیر بانک جهانی، صندوق جمعیت سازمان ملل متحد و سازمان بهداشت جهانی الگوی فرزندآوری زنان ایرانی از 6/5 فرزند به ازای هر زن به زیر 1/6 فرزند سقوط کرد که بخش مهمی از تامین مالی برنامههای آن، از قبیل هزینه واردات لوازم پیشگیری، داروهای ضد باروری، هزینه عملهای جراحی عقیمسازی و استخدام نیروی انسانی در روستاها بر عهده این نهادهای بینالمللی بود.
شواهد حاکی است دو راهبرد دیگر که به عنوان شاخصهای توسعه در #سند_2030 به کرات از آن نام برده شده به شکلی افراطگرایانه در سالهای اخیر مورد پیگیری افراد و نهادهای مختلف دولتی و غیردولتی کشور واقع شده است که در جای خود، نیازمند تامل و نگاه ژرف است.
⚠️اگر عاقبت اجرای چنین طرحهای توصیه شده ای، همانی باشد که اکنون در قالب #سونامی_سالخوردگی_ایرانیان خود را نشان داده است، آیندگان هرگز دلباختگان سیاستهای رنگ و لعابدار نهادهای بینالمللی را نخواهند بخشید.
🔷اطلاعات بیشتر
👇👇👇
http://kayhan.ir/fa/mobile/news/148027/1438
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1