فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهم طیبنا للموت
شادی روح اموات فاتحه ای هدیه کنیم
شب جمعه است و دلم کرببلا می خواهد
کربلا هم که دلِ غرقِ صفا می خواهد
چه کنم من که ندارم به جز این قلبِ سیه
دلِ من از تو حسین قدری دوا می خواهد
روضه ی آب و عطش گر چه ملول است و ولی
دلِ بشکسته و صد شور و نوا می خواهد
شب جمعه شد و مادر به حرم آمده است
وا که این صحنه عجب حال و هوا می خواهد
آخر این غرقِ گنه را چه به این حال و هوا
دلِ من جرعه ای از آبِ شفا می خواهد
کی شود قسمت من هم بشود کرببلا
دلم عطرِ حرمِ شاهِ ولا می خواهد
10.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نائب الزیاره همه شیعیان آقا امیرالمومنین سلام الله علیه در حرم کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
14.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اقرار علمای اهل سنت به ظهور حضرت صاحب الزمان عج
صد درس از زندگی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم
11. هرگاه با کسي، هم صحبت میشد به سخنان او خوب گوش فرا میداد.
12. چون با کسی سخن مي گفت کاملا بر میگشت و رو به او مینشست.
13. با هرکه مي نشست تا او اراده برخاستن نمي کرد آن حضرت برنمیخاست.
14. در مجلسی نمینشست و برنمیخاست مگر با ياد خدا
15. هنگام ورود به مجلسي در آخر و نزديک درب مینشست نه در صدر آن.
16. در مجلس جاي خاصي را به خود اختصاص نمیداد و از آن نهي مي کرد.
17. هرگز در حضور مردم تکيه نمیزد.
18. اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود.
19. اگر در محضر او چيزی رخ میداد که ناپسند وی بود ناديده میگرفت.
20. اگر از کسي خطایی صادر مي گشت آن را نقل نمی کرد
📚برگرفته از کتاب منتهیالآمال و کتاب مکارمالاخلاق
از مدینه تا به قم اشراق نور آوردهای!
یا نشان آسمان از کوه طور آوردهای؟
وه چه زیبا! ، محملی از نور و هودج، سبزپوش
کاروان در کاروان، شور و شعور آوردهای
آسمان ها در نظاره، شهر غرق موج نور
بر کویر آباد، احساس غرور آوردهای
دم به دم پروانهی شمع وجودت قدسیان
گوییا از سمت جنّت، فوج حور آوردهای
عشق هم محو تماشای جمال جاهِ توست
عقل را حتی به وجد و شوق و شور آوردهای!
می تراود نام زهرا از شمیم نام تو
از مزار گمشده، عطر حضور آوردهای؟
دسته دسته مردم قم، پایبوست آمدند
ای کریمه! سوی ما سرّ سرور آوردهای
میدهی درس کرامت، درس عرفان، درس عشق
مکتبی آکنده از آیات نور آوردهای
در مسیر عمهات زینب به دنبال امام
صد پیام از سیرِ آن سروِ صبور آوردهای
ای ثواب زائرانت جنّت این عشّاق را
با کدامین عشق از نزدیک و دور آوردهای
در مسیر از حرم تا جمکران، گفتم به مهر:
در نگاهت مژدهی صبح ظهور آوردهای
این غزل را لحن داودی سزا باشد «بشیر»!
بیتهایی چون مزامیر زبور آوردهای
کرامت های حضرت معصومه سلام الله علیها
آقای شیخ عبدالله موسیانی از حضرت آیه الله مرعشی نجفی نقل کردند که: شب زمستانی بود که من دچار بی خوابی شدم؛ خواستم حرم بروم، دیدم بی موقع است، آمدم خوابیدم و دست خود را زیر سرم گذاشتم که اگر خوابم برد خواب نمانم، در عالم خواب دیدم خانمی وارد اتاق شد (که قیافه او را به خوبی دیدم ولی آن را توصیف نمی کنم) به من فرمود:
«سید شهاب! بلند شو و به حرم برو؛ عدّه ای از زایران من پشت در حرم، از سرما هلاک می شوند، آنها را نجات بده.»
ایشان می فرمایند: من به طرف حرم راه افتادم، دیدم پشت درِ شمالیِ حرم (طرف میدان آستانه) عدّه ای زایران اهل پاکستان یا هندوستان (با آن لباس های مخصوص خودشان) در اثر سردی هوا پشت در حرم دارند می لرزند، در را زدم، حاج آقا حبیب (که جز خدّام حضرت بود) با اصرار من در را باز کرد، من از مقابل و آنها هم از پشت سر من وارد حرم شدند و آنها در کنار ضریح آن حضرت مشغول زیارت و عرض ادب بودند؛ من هم آب خواستم و برای نماز شب و تهجّد وضو ساختم.
فروغی از کوثر، ص 55.