حسینی کمال آبادی
@hkamal
ضرورت ظرفیت شناسی انسان
سخن از ظرفیت انسان، یکی از بنیان های مهم انسان شناسی است.
امام علی ع می فرماید: هر ظرفی به آنچه در او می ریزید، پر می شود، مگر ظرف علم که با دانش، وسعت بیشتر پیدا می کند.
ظرفیت وجودی انسان، غیر متنهای است. اما ذهنیتی که از خود می سازیم، گاه کوچک تر از ظرف های مادی است، بسیار زود لبریز می شویم.
عصبانی می شویم انگار کاسه صبرمان کوچک بود
دانش را نمی خواهیم انگار ظرف دانش مان محدود بود
دنیا و خورد و خوراک لذت های آنی آن را می خواهیم انگار نامحدود هستند
یکی از اساتیدم می فرمود: «یک گوشی همراه فوق پیشرفته را در نظر بگیرید، با قابلیت های فراوان، دست انسانی که فقط برای تماس و پاسخ از آن استفاده می کند، او از این ظرفیت بی خبر است یا به دانش خود بی اعتنا است، ما انسان ها نیز از قوای خود، در حداقل استفاده هستیم».
در طول تاریخ به انسان از نوع زن، «ضعیفه» خطاب کردند شاید خود زنان نیز باور کردند -شاید- اما ظرفیتی که در وجود انسان نهاده است، وقتی رصد شود «قویه» بودن آشکار می شود، به عنوان نمونه کتاب «من زنده ام» می تواند ظرفیت و طاقت انسان زن که به ظاهر اسیر دست دشمن است را به خوبی نشان دهد، و شما را شگفت زده کند و صد البته این شگفتی اول راه است.
به راستی ما با این ظرفیت غیر متنهای وجودی خودمان چه می کنیم و بهره وری از خودمان را در چه سطحی در نظر گرفتیم؟
انسان را باید بر اساس ظرفیت وجودی او تعریف کرد، بر این اساس نه او حیوان گویا است نه فقط مدرک کلیات است که اینها بخش هایی سطحی از ظرفیت انسان است.
قوای انسان را باید از حالت بالقوه، بالفعل کرد، و آن را تقویت کرد تا ظرفیت خود را نشان دهد.
شما از حافظه کار بکشید، ببینید خدمت آن به شما چندبرابر می شود؟
بر قوه خیال کار کنید، ببینید که خدمتگذاری آن به عقل چه سان می شود؟
و.....
از حکیم فارابی به خاطر دارم که فرموده است: اکثر مردم عاقل بالقوه اند و متخیل بالفعل و چه بسا اکثرهم لا یعقلون قرآن نیز بدین معنا باشد.
غذای انسان بما هو انسان باید بدو برسد تا تقویت شود و گرنه حیوانی می شود که صورتی انسانی دارد یعنی زیست او را که بررسی کنیم و با زیست حیوانی مقایسه کنیم، تفاوتی چندان نمی بینیم و به تعبیر قرآن کریم گاه از حیوان هم پست تر زندگی می کنند بل هم اضل.
افسوس که بر همه چیز کار می کنیم مگر بر خودمان به تعبیر علامه حسن زاده آملی قدس سره در الهی نامه : الهی، ستاره شناس شدم و خودشناس نشدم؛ از رموز زیج و ربع مجیت واسْطُرْلاب باخبرم و از اسرار جام جم خویش بیخبر.
انسان بایدظرفیت وجودی خود را بشناسد و راه فعال کردن آن را فرا بگیرد به عنوان نمونه خواب را در نظر بگیرید، این چه حقیقتی است؟ آیا در دست ما است یا ما مانند تماشاگران فیلمی که پرداخته دیگران است، فقط یک تماشا چی هستیم، فیلسوف علم النفس می گوید، خواب در دست ما است و ما باید آن را پرداخته کنیم تا مانند تور شکار برای ما فایده مند باشد، او در الهی نامه می گوید: الهی، ان که خواب را حبالۀ اصطیاد مبشّرات نکرده است، کفران نعمت گرانبهایی کرده است، که دری از پیغمبری است.
اگر خودشناسی و خودسازی مراحلی داشته باشد، اولین پله آن و اولین منزل آن، بیداری است و خروج از عادت کردن به خود و بسند کردن به حضیض انسانیت و هم مرز بودن با حیوانات است.
این نکته در قرآن آمده است که آنان که خدا را فراموش کردند، خداوند آن ها را از خود فراموشی داد. در سوره حشر آمده است: وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ..... انسانی که از خود فراموشی داده شده به هر چیزی غیر از خود می پردازد و آمال او همه چیز است غیر از خود.....و چه ارتباطی است بین خود حقیقی انسان و خداوند سبحان، تحت هذا کنز....بر صاحبدلی بنما اقامت ز اوصافت بگوید تا قیامت.
حسینی کمال آبادی
صباح 22ج2 1444
25 دی 1401
قم المقدسة
@hkamal
May 11
5069.pdf
1.29M
معرفی کتاب همراه با پی دی اف
عنوان قحطی بزرگ
نویسنده: محمدقلی مجد
نویسنده: دکتر مجد ، ساکن آمریکا که با دسترسی به اسناد جنایت انگلیس در این سالها ، قتل ۹میلیون ایرانی را به تحریر درآورده است.
فیلم سینمایی #یتیمخانه_ایران توسط آقای طالبی از روی این کتاب ساخته شده است.
@hkamal
هدایت شده از پژوهشکده ادیب فقه جواهری
برای آنان که به مسائل میان ادیان و جهان اسلام علاقهمند هستند، اولین دیدار پاپ فرانسیس با مرجع تقلید شیعیان آیتالله سید علی سیستانی نقطه عطفی برای تأمل و تحلیل است.
ره آورد گردآوری اطلاعات و تحلیلها درباره حوادث مهم جهان ادیان و اسلام، برای آنان که در صحنه تصمیمگیری و مدیریت هستند، رهگشا و برای نیروهایی که در حال تربیت شدن هستند، ضروری و تجربه ساز است.
کتاب زائر صلح
در مساله تحلیل اجتماعی-سیاسی دیدار
پاپ فرانسیس با آیت الله العظمی سیستانی
به کوششش سید مرتضی حسینی کمال آبادی
انتشارات پژوهشکده ادیب فقه جواهری
منتشر شد.
ساختار کتاب
بخش یکم: روایت سفر
پنجم تا هشتم مارس 2021
بخش دوم : تحلیل های از سفر پاپ به عراق
فصل اول: تحلیل های مخالفان
فصل دوم: تحلیل های موافقان
بخش سوم: حاشیه نگاری های سفر
بخش چهارم: تحلیلهای گردآورنده
مرکز پخش کتاب زائر صلح : کتابگاه
سایت:
https://basalam.com/ketabeadib/product/3321661
پیامک و پیام رسان ها
09197459063
کانال پژوهشکده ادیب
https://eitaa.com/adibefeghh
حسینی کمال آبادی
بسم الله الرحمن الرحیم
إنا لله و إنا إلیه راجعون
ارتحال حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای مسعود دیانی، تیر غمی بود که تا پر بر دل نشست.
آشنایی ما با آن مرحوم با برنامه سوره بود که توفیقی بود تا در معیت حضرت استادم، آیت الله علیدوست مدظله به تهران برویم و برنامه هایی متعدد داشته باشیم.
مرحوم دیانی:
طلبه ای جویای حقیقت بود، حال حقیقت هر چه می خواهد باشد؛
متواضع و فروتن بود، از او احساس صمیمیت و سادگی به قلب متبادر می شد؛
در مساله های مورد بررسی، پر مطالعه بود و با اطلاعات در برنامه حاضر می شد؛
استاد راضی از برنامه سوره بیرون می آمد به این معنی که به اندازه ظرفیت برنامه توانسته سخنان مورد نظر خود را بگوید و مدیریت مجری در این مساله بسیار مهم است؛
گاه افراد و استعدادهایی را رصد کرد و در مقابل دوربین آورد که جامعه کمتر آنان را می شناخت.
رفتن او، برای ما کوتاهی زندگی در دنیا را یادآور می شود، به تعبیر شیوای سیدالشهداء علیه السلام: فكان الدنيا لم تكن و كان الاخره لم تزل
جریده رو، که گذرگاهِ عافیت تنگ است
پیاله گیر، که عمرِ عزیز بیبدل است
او زنده به ایمان به خدا و اولیاء او بود و حیاتی که از این رهگذر نصیب انسان می شود، حیات طیبة است طوبی له و حسن مآب.
ٱللَّٰهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَيْرًا وَأَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنَّا ٱللَّٰهُمَّ إِنْ كَانَ مُحْسِنًا فَزِدْ فِي إِحَسَانِهِ وَإِنْ كَانَ مُسِيئًا فَتَجَاوَزْ عَنْهُ وَٱغْفِرْ لَهُ ٱللَّٰهُمَّ ٱجْعَلْهُ عِنْدَكَ فِي أَعْلَىٰ عِلِّيِّينَ وَٱخْلُفْ عَلَىٰ أَهْلِهِ فِي ٱلْغَابِرِينَ وَٱرْحَمْهُ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ ٱلرَّاحِمِينَ.
سید مرتضی حسینی کمال آبادی
اسفند 1401
@hkamal
اگر نبود اندیشه و عملکرد آیت الله سیستانی و مجاهدان، عراق این کشور بزرگ در خون شناور بود.
@hkamal
حسینی کمال آبادی
اگر نبود اندیشه و عملکرد آیت الله سیستانی و مجاهدان، عراق این کشور بزرگ در خون شناور بود. @hkamal
یکی از اساتیدم حفظه الله هنگامی که این تصویر را دیدند با اذعان به جالب بودن تصویر ، باریک اندیشی خاصی کردند و فرمودند در تصویر زن نیست در حالی که آن خیمه از زن و مرد یکسان حفاظت می کند و در چشم او تفاوتی نیست.
@hkamal
در رابطه با فلسفه نگارش کتاب تشنه دانش به عنوان اولین یادداشت سال 1402 نکاتی را بیان می کنم:
خوب فکر کنم دیگه به اندازه ای معروف هست که نخواهم به چارچوب کتابشناسی درمورد معرفی آن وارد شوم، شاید بسند به آنچه روی جلد آن آمده کافی باشد: تشنه دانش، راهنمای دانش اندوزی براساس زیست نامه علامه حسن زاده آملی قدس سره اثر این کمترین سید مرتضی حسینی کمال آبادی.
بحث تشنگی و عطش نسبت به سعادت و کمال، اصلی مهم در موفقیت است، مولوی در این باره در دفتر سوم از مثنوی معنوی می گوید:
آب کم جو تشنگی آور به دست
تا بجوشد آبت از بالا و پست
بعد از ابیاتی می فرماید:
تا سقاهم ربهم آید خطاب
تشنه باش الله اعلم بالصواب
در واقع سیراب کردن کار خداوند است اوست حضرت ساقی،
آن حضرت تشنگانی را که طلب آب دارند از شراب طهور سیراب می کند.
حضرت علامه در غزلی به نام کشف محمدی ص چنین سروده اند:
تشنه بسوی آب و خود تشنه ی تشنه است آب
خدا گدا گدا کند؛ گدا خدا خدا کند
طبیعتا آنان که تشنه نیستند و احساس عطشی ندارند تمنای سیرابی هم ندارند.
از این رو عطش و طلب دو اصل همزاد و سرمایه سالک هستند، علامه حسن زاده می فرماید:
منم آن تشنه دانش که گر دانش شود آتش
مرا اندر دل آتش همی باشد نشیمن ها
این بیت که نام کتاب هم از آن وام گرفته ام علاوه بر آنکه بر اصل عطش دلالت دارد بر عمق آن هم دلالت دارد، چرا که تشنگی در مراتب است، هستند برخی که به جرعه ای سیراب می شوند و هستند برخی که دریا دریا، عطش آنان را آرام نمی کند و دائما خواهان فراگرفتن بیشتر هستند، حضرت علامه در این بیت می فرماید چنین نیست که اگر دانش دشوار شود و بسان آتش شود، عطش من فروکش کن، من در میانه آن خواهم رفت و آنجا سکنی خواهم گزید و این عمق تشنگی او نسبت به دانش و فراگیری را می رساند.
آنان که به اندک موفقیتی سیراب می شوند، درجه تشنگی کمی دارند و زود پیشرفت بیشتر را پس می زنند.
در منظومه فکری علامه حسن زاده عنصر عطش و طلب به عنوان سرمایه مطرح گشته است و عدم عطش و طلب به عنوان بیماری بولیموس عنوان شده است، در این بیماری انسان نیاز به غذا دارد ولی اشتهایی ندارد و روز به روز به اضمحلال می رود.
بر این اساس آنچه در انسان عطش به سوی کمال، ایجاد می کند، حقیقتی مهم است که به انسان سرمایه می دهد، من از آن به عنوان «حقایق سرمایه زا» یاد می کنم، یکی از آن حقایق داشتن الگو است، هنگامی که انسان، فردی ایستاده بر قله را به عنوان الگو برای خود برگزید، دائما ندای «تعال» به این معنا که بیا بالا و بالا از آن به گوش می رسد، ندائی که از کوی سعادت به گوش می رسد و انسان را پیشرفت می دهد. در واقع الگو ایجاد عطش، طلب و انگیزه در آدم می کند.
عطش که آمد عناصر مانند طلب، انگیزه، جویندگی، همت و... در ادامه می آید و جوشش شروع می شود.
رمان جاناتان مرغ دریایی اثر ریچارد باخ ترجمه کاوه میرعباسی که در نشر نی منتشر شده است، داستانی زیبا از این عطش و طلب است:
در این داستان خواندنی، یک مرغ دریایی می خواهد فراتر از مرغان دریایی پرواز کند، او در دل توان پروازی که در بال هایش نهفته توانی مضاعف می دید که می تواند به پروازی برتر برسد، او زیست بوم مرغان دریایی و نوع پروازشان را خیلی سطح پایین می بیند آنان پرواز را فقط ابزاری برای رصد غذا و پرکردن شکم می دیدند (ص12) ولی جاناتان عطشی برای پروازهایی مضاعف دارد و در این راه رنجی فراوان می برد و بارها مورد نصیحت والدین و اطرافیان قرار می گیرد که به همین زیست بوم قناعت کند، باری که او این نصیحت به گوش می گیرد و ماننددیگران به تکه ماهی یا تکه نان هجوم می برد و تکه ای نصیب می برد آنرا به مرغ دریایی پیری می بخشد و حسرت می خورد که زمان خود را اگر برای فراگرفتن پرواز گذاشته بود، بهتر می شد، عطش پرواز او را به تمرین و شکست و تمرین و شکست و تمرین می برد و او پله های پرواز را یکی پس از دیگری طی می کند تا آنجا باری با سرعت صدو بیست مایل در ساعت مانند گلوله مستقیم از وسط بساط ناشتایی مرغان دریایی عبور کرد و برق آسا با سرعت صد و شصت در ساعت به مسیرش ادامه داد و بال هایش را گشود و به ارتفاع چهارهزار پا رسید و به سرعت دویست و چهارده مایل در ساعت رسید....
ادامه دارد....
@hkamal
واکنش شورای مرغان دریایی تبعید او بود به صخره های دور دست تا تک و تنها زندگی کند اما آن موفقیت و این تبعید باعث نشد که شوق پیشرفت از سر او بیرون رود و او پیوسته در تلاش بود تا مراحل بالاتر از فرابگیرد او تشنه دانش بود حتی تک و تنها در صخره های دور دست حتی در میان آتش تنهایی. خداوند او را به میان تشنگان پرواز و افرادی مانند خود می برد و او را به استادی می رساند که او را پیشرفت دهد. جاناتان هر چه پیشرفت می کرد عطش او بیشتر می شد نه آنکه فروکش کند، این تشنگی او را به ساحت های برتر پرواز می رساند او به محضر پیرمرغان می رسد و توان پرواز ملکوتی و عروج های آنی را فرا می گیرد و در ادامه خواهان آموزش می شود و با همه دشوارها به سوی قوم خود باز می گردد و با مخاطراتی رو به رو می گردد.
مختصری از آن داستان زیبا را گفتم و هرگز این مختصر جای لطایف مطالعه داستان را فرا نمی گیرد، مطالعه این داستان را برای همه تشنگان توصیه می کنم.
داستان تشنگی علامه حسن زاده و تلاش های او برای فراگرفتن دانش و رنج های او و بی مهری ها به او و زمین خوردن های او و به پاخواستن های او و حرکت هایی فرای روزگار خود همه و اتصال او به عالم غیب همه و همه از سرمایه عطش بی پایان آب می خورد که حضرت ساقی پیوسته او را از شراب طهور سیراب می کند.
علامه حسن زاده نیک فراگرفته بود که با این بال و پر پرواز نباید در این منازل نازل بماند و به دانشی اندک بسنده کند او در بیتی می فرماید:
من که بال و پر پرواز بعالینم هست اندرین لای و گل منزل نازل چه کنم
رسالتی که کتاب تشنه دانش به دوش دارد، دادن سرمایه عطش به دانش پژوهان است از رهگذر زیست نامه الگویی که تشنگی او بی پایان است.
سید مرتضی حسینی کمال آبادی
3فرودین 1402
1 شهر الله المبارک 1444
قم المقدسه
@hkamal
📷 #گزارش_تصویری
#ایده_گفتار
#نشست5
🔰ایده گفتارهای فقه حکومتی و علم دینی
🌀 بررسی فقهی مشارکت در حرام و معیار استناد معصیت
🔸ارائه دهنده: حجت الاسلام سید مرتضی حسینی کمال آبادی
🔹دوشنبه ۹ اسفند ماه ۱۴۰۰
آیدی اینستاگرام
🆔https://instagram.com/maana_hamandishi?utm_medium=copy_link
لینک کانال ایتا:
🆔https://eitaa.com/maana_hamandishi
#دبیرخانه_هم_اندیشی_ها
#ايده_گفتار
#فقه_حکومتی
#علم_دینی