eitaa logo
مدرسه علمیه خواهران الغدیر تهران
805 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
340 فایل
📲 ارتباط با؛ _معاونت آموزش: @sadeghi_ih _معاونت فرهنگی: @ebrahimiarab _معاونت پژوهش: @msalimi _واحد سایت: @m_tutunchi _واحدکتابخانه: @b_hasanzadeh _شماره تماس: ۰۲۱۳۳۱۲۸۳۱۲ - ۰۲۱۳۳۱۲۹۳۱۲
مشاهده در ایتا
دانلود
راوی: همرزم شهید کارهایی که کردم برای خدا بود یا برای دل خودم گفتم «با فرماندتون کار دارم.» گفت «الآن ساعت 11 است، ملاقاتی قبول نمی‌کند.» رفتم پشت در اتاقش. در زدم، گفت «کیه؟» گفتم «مصطفی منم.» گفت «بیاتو.» سرش را از روی سجده بلند کرد، چشم‌هایش سرخ، خیس اشک. گفتم «چی شده مصطفی؟» زل زد به مهرش. گفت «11 تا 12 هرروز را فقط برای خدا گذاشته‌ام، برمی‌گردم کارامو نگاه می‌کنم. از خودم می‌پرسم، کارهایی که کردم برای خدا بود، یا برای دل خودم.»
شهید ردانی پور از عاقبت سازش با دشمن می‌گوید «کدام اسلام به ما اجازه می‌دهد که اجازه بدهیم هر کس هر کاری می‌خواهد بکند و بعد هم رهایش بکنیم؟ نه، ظالم و مظلوم ستم‌کش در یک‌جا قرار می‌گیرند، هر دو اهل جهنم‌اند. ما نباید ظلم‌پرور باشیم. ما اگر امروز آمریکا و صدام را رها کردیم فردا دیگری هوس ظلم خواهد کرد و هیچ تضمینی ندارد. حالا آمدیم عفو کردیم، عفو را مرام خودمان قرار دادیم، چه تضمینی است که فردا از گوشه دیگری از این مملکت سوراخ نکنند و نیایند داخل و خواب و راحتی را از مردم ما بگیرند؟ کی این را تضمین می‌کند؟»
ویژگیها و فضایل اخلاقی شهید ردانی پور مسلح به سلاح تقوی بود ودر توصیه دیگران به تقوی و خصایل والای اسلامی تلاش زیادی داشت . خصوصاً به کسانی که مسئولیت داشتند همواره یادآوری می‌کرد که : کسانی که با خون شهدا و ایثار و استقامت و تلاش سربازان گمنام ، عنوانی پیدا کرده‌اند مواظب خود باشند اخلاق اسلامی را رعایت کنند و بدانند که هر که بامش بیش برفش بیشتر . او معتقد بود که باید در راه خدانسبت به برادران رفتاری محبت آمیز داشت و همان گونه که ازخدا انتظار بخشش می‌رود ، گذشت از دیگران نیز باید در سرلوحه برنامه‌ها قرار گیرد . ایشان با یاد امام زمان (عج) انس و الفتی خاص داشت ، در مناجاتها و دعاها سوزو گدازش به ‌خوبی مشهود بود ، لذا همواره سفارش می‌کرد : آقا امام زمان (عج) را فراموش نکنید و دست از دامن امام و روحانیت نکشید . از خصوصیات بارز آن شهید در طول خدمتش توجه به دعا و مناجات با خدا بود و کمتر وقتی پیش می‌آمد که از تعقیبات و نوافل نمازها غفلت کند .  او که به قدری به دعا و زیارت اهمیت می‌داد که حتی در وصیتنامه‌اش نیز سفارش می‌کند که به هنگام دفنم زیارت عاشورا و روضه حضرت زهرا (س) را بخوانید . او چشم به مقام و موقعیت و مال و منال دنیا ندوخت و برای احیای آیین پاک خداوندی و یاری و دستگیری مظلومان سختی‌ها را به جان خرید و در این راه از جان عزیزش گذشت . شهید ردانی پور همواره نزدیکان خود را در بعد تربیتی افراد خانواده مورد سفاش قرار می‌داد و در وصیتنامه خود برای تربیت فرزندانش تأکید کرده است : همواره آنها را علی گونه و زهرا گونه تربیت نمایید تا سعادت دنیا و آخرت را به همراه داشته باشند . او همیشه اعمال خود را ناچیز می‌شمرد و بر این مطلب تأکید داشت که می‌خواهد رفتنش به جبهه‌ها و گام برداشتن در این مسیر صرفاً برای خدا باشد  . به لطف و کرم عمیم خداوند امیدوار بود و همیشه دعا می‌کرد تا مجاهده‌اش کفاره گناهانش شود . 
شهید ردانی پور ۲۵ ساله بود که با همسر یکی از شهدا ازدواج کرد و دو هفته پس از ازدواجش یعنی پانزدهم مرداد سال ۱۳۶۲ در منطقه حاج عمران در حالی که فرماندهی لشگر امام حسین علیه‌السلام را به عهده داشت طی عملیات والفجر ۲ بر اثر اصابت تیر به پشت جمجمه‌اش به شهادت رسید. پیکر پاکش بر خاک پاک جبهه‌ها باقی ماند و هرگز برنگشت. این جمله از اولین وصیتنامه‌اش برای شاگردان ورهروانش به یادگار ماند: عمامه من کفن من است
وصیتنامه شهید مصطفی ردانی پور   (اشهد انّ لا الله الا الله و اشهد انّ محمدا رسول الله و اشهد انّ علی و اولاده المعصومین حجج الله) بسم الله الرّحمن الرّحیم   سپاس خداوندی را که انور جلال او از افق عقول بندگانش تابان است. و خواسته اش از زبان گویای کتاب و سنت نمایان. خدایی که دوستان خد را از دلبستگی به دنیای فریب کار رهانید و به شادی های گوناتگونشان رساند...واما شما ای روحانیون و طلاب عزیز همان طور که امام فرمودند تذکیه و تعلم را پیشه ی خود سازید و جوانان عزیز اسلام را هادی باشید و در آغوش هدایت الهی جای بگیرید.   کار شما بهترین کاراست همان کار پیغمبر و ائمه معصومین است ....   هدایت و ارشاد و اداره جامه ی اسلامی و پیاده کردن احکام نورانی اسلام.   و مانند علی بن ابی طالب(ع) در دعا میخوانیم "ولا تأخده فی الله لومة لائم" در راه خدا حرکت کردن سختی و رنج دارد، موانع زیاد است وبا صبر و استقامت راه انبیاء را ادامه دهید که امروز جوانان ما با ریختن خونشان موانع راه را برداشتند و بر می دارند و ما در قیامت در پیشگاه خداوند تبارک و تعالی عذری نداریم و البته این حرف من با هم درسها و هم سنگران خودم است. نه به بزرگان که سخن گفتن در مقابلشان بی ادبی است. آنان مربی ما هستند و ما شاگرد آنان.   و شما ای پاسدار عزیز و جوان برومند که هدفتان مقدس است و راهتان روشن و حرکتتان حماسه آفرین است. چون هجرتتان آغاز بر هجرتها بود و خون سرختان پیام آور هدفتان و سرهای بریده و بدن های قطعه قطعه شده شما نشانگر مظلومیت تان است.    دست از دامان امام زمان و نوکرانش نکشید که اینان عمال اسلامند و اسلام اصیل راباید از امثال غفاری ها، سعیدی ها، مطهری ها، بهشتی ها، صدوقی ها، مدنی ها، دستغیبی ها و امثالهم گرفت.   بدانید اسلام منهای روحانیت اسلام نیست و این سد دشمن شکن را نگذارید بشکند.    مادرم ... آن زمان که اسلام و انقلاب به خون احتیاج داشت تو ثمره ی سالها عمرت را که فرزندی مسلمان بود هدیه کردی، چه خوب امانت داری کردی و چه به موقع امانت را دادی. پس شاد باش و فرزندان دیگرت را هم بده و خود مانند زینب معلم دیگران باش.   مبادا بر من گریه کنی که اگر شهید باشم زنده ام، زنده تر از زنده ها. حلالم کن و به برادرانم و به بچه های خواهرانم بگو که آنان باید خود را برای قربانی شدن آماده کنند و سربازی اسلام را بر عهده بگیرند.    خواهرانم،...در تربیت فرزندانتان بکوشید و حجاب را رعایت کنید. زهرا گونه زندگی نمایید و شوهرانتان را به راه خدا وادارید. مادر خدا پدرم را رحمت و شما را عاقبت به خیر کند.    انشا الله اگر کربلا مشرف شدی مرا فراموش نکن. و از حضرت امام حسین(ع) تقاضا کن که قربانیت را بپذیرد.   هر وقت خبر کشته شدن من به شما رسید بگو "انا لله و انا الیه راجعون" و این را یک امتحان قلمداد کن.   پروردگارا هرچند به نفس مطمئنه نرسیدیم و در جهاد اکبر پیروز نگشتیم.اما به جهاد اصغر پرداختیم پس" ربّنا فاغفر لنا ذنوبنا وکفّر عنّا سیّئاتنا و توفّنا مع الأبرار، ربّنا و ءاتنا ما وعدتّنا علی رسلک و لا تخزنایوم القیمة إنّک لا تخلف المیعاد"   برایم ختم نگیرید خرج نکنید، فاتحه ای ساده و پول آن را به انجمن ایتام اهدا نمایید. در صورت امکان در قبرستان شهدا دفنم کنید کنار پاسداران تا شاید خداوند به واسطه ی آنان مرا ببخشد. و در هنگام دفنم زیارت عاشورا و روضه حضرت زهرا بخوانید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«نماز عاشقانه» خاطرات سردار 🌱امام سجّاد عليه‏ السلام :🌱 إذا صَلَّيتَ فَصَلِّ صَلاةَ مُوَدِّعٍ هرگاه مى‏ گزارى ، [چنان باش كه گويى] نماز آخرين را به جاى مى‏ آورى. 📚بحار الأنوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۶۰
با مصطفی به مؤسسه راه حق رفتیم.در راه پله مؤسسه بودیم.یک دفعه را دیدیم که از بالا به پایین می آمد.ایشان استاد مصطفی بود.مصطفی ارادت قلبی به آقای مصباح داشت.به محض اینکه به استاد دست داد،علامه مصباح خم شد و دست مصطفی را بوسید!رنگ از چهره ی مصطفی پرید.خیلی شرمنده شد. پ.ن: تصویر کمتر دیده شده از شهید ردانی پور کنار علامه مصباح یزدی«ره»
یابن‌الحسن کجایی آقا چرا نیایی... کاش ما هم مث آقا مصطفی دلتنگ امام زمان می‌شدیم، کاش مث آقا مصطفی سرباز امام زمان بودیم.. شهدا نگاهی...
نظر آیت‌الله مصباح در مورد شهید👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا