هدایت شده از موی تای
موای تای
موایتای (به تایلندی: มวยไทย) به معنی مبارزه تایلندی است. «موی» به معنی مبارزه و «تایک» نیز یعنی تایلند این هنر رزمی دارای قدمتی بیش از ۲۰۰۰ سال در کشورهای تایلند و میانمار و کامبوج و مالزی میباشد. موایتای ورزش ملی تایلند و یکی از مهمترین سمبلهای فرهنگی این کشور است روز ۱۷ مارس در این کشور روز موایتای نامیده شدهاست.
موایتای
มวยไทย
یک مبارز در حال اجرای یک ضربه پا
بالاترین نهاد ورزشی
شورای جهانی موایتای
ویژگیها
برخورد
مشت، پا، آرنج و زانو
جداسازی جنسیتی
مردان و زنان (بصورت جداگانه)
ردهبندی
هنرهای رزمی
تجهیزات
دستکش، مونکول (مونکون)
برگزاری
کشور یا منطقه
جهانی
المپیک
ندارد، اما توسط کمیته بینالمللی المپیک به رسمیت شناخته شدهاست
جهانی
بازیهای جهانی ۲۰۱۷
موایبوران در زمان پادشاهی «چولالونگ کورن»
مویتای یکی از سبکهای آزاد ورزشهای رزمی است که مبارزات آن به صورت فولکنتاکت و در رینگ برگزار میشود.
به همین دلیل از موایتای به عنوان یک رشته خشن و سخت رزمی در دنیا یاد میشود.
تکنیکهای مشت در مویتای شباهت زیادی به بوکس دارند و وجود فنون گلاویزی این رشته را به کیک بوکسینگ و ساندا نزدیک ساختهاست.[۱][۲]
سرود رسمی موی تای
افسانه موای تای
در سال ۱۷۶۷، وقتی که شهر به علت بی کفایتی فرمانروایان آن رو نابودی میرفت، ارتش مهاجم برمه یک گروه از ساکنان را محاصره کرده و به اسارت گرفتند، در میان اسرا تعداد زیادی از موایتای کاران نیز وجود داشتند که توسط مردان برمهای «گونگ سوکی پرا نای» گروه «پوسام تون» در شهر اونگوآ، بازداشت شده بودند.
در سال ۱۷۷۴ در شهر رانگون برمه، لرد حانگرا پادشاه برمه تصمیم گرفت برای یاد بودا جشنی به مدت هفت شبانه روز بر پا کند. همچنین مسابقه بوکسی بین موایتای کاران تایلندی و برمهای ترتیب داد که جایزه اش یک هدیه سلطنتی بود. یکی از برنامههای جشن نمایش کمدی محلی بود که «لیکای» نامیده میشد مسابقه شمشیربازی نیز در نظر نیز گرفته شده بود رینگ بوکس در مقابل تخت پادشاه بر پا شده بود. در طول روز اول جشن یک بوکسور برمهای برای نشان دادن علاقه و احترام خود به پادشاه بر یک موایتای کار تایلندی پیروز شد. داور مسابقه هنگامی که موایتای کار تایلندی وارد رینگ شد او را با نام «نای خانوم توم» معرفی کرد یک بوکسور مشهور و نیرومند اهل آیوتایا تماشاچیها یک مبارز قوی تیره پوست را مشاهده کردند در بین تماشاچیهای برمه ای یک گروه از بردههای تایلندی بودند که به هم نگاه میکردند و برای او هورا میکشیدند به محض اینکه او با مبارزی روبرو میشد در برابر او شروع به رقص میکردند که باعث حیرت تماشاچیهای برمه ای میشد.
بوکسورهای تایلندی در حال اجرای رقص آیینی در اردوگاه «سیتسیام»
داور بعد توضیح داد که این رقص نوعی رسم سنتی است که مبارز برای احترام به مربی خود آن را اجرا میکند. هنگامی که علامت شروع مسابقه به صدا درآمد نای خانوم توم به سوی حریف خود حمله کرد و با مشت و ضربات آرنج به سینه او میکوبید تا زمانی که او بر زمین افتاد داور به خاطر اینکه حریف او هنوز به خاطر رقص سنتی تایلندی مبهوت بود او را برنده اعلام نکرد به همین دلیل او مجبور شد تا با نه بوکسور برمهای دیگر مبارزه کند این تصمیم سایر بوکسورهای برمه ای را واداشت تا داوطلبانه با «نای خانوم توم» برای شکست او اقدام کنند.
نای خانوم توم قبول کرد تا برای حفظ اعتبار بوکس تایلندی با سایر بوکسورهای برمهای مبارزه کند آخرین حریف او یک استاد بوکس بود که در واقع برای تماشای فستیوال به این شهر آمده بود و بنابراین او داوطلبانه اقدام به مبارزه کرد اما خیلی زود به وسیله ضربات مشت و آرنج «نای خانوم توم» از پا درآمد به طوری که دیگر کسی جرأت نکرد با او مبارزه کند. سرانجام پادشاه مانگرا که خیلی مجذوب مبارزه او شد بود. او را با هدایای مختلف به کشورش تایلند بازگردانید. در تاریخ از او به عنوان اولین موایتای کار تایلندی یاد میشد که توانست با افتخار بوکس تایلندی را معروف کند و به آن در خارج از مرزهای تایلند اعتبار و شهرت ببخشد طوریکه این داستان تا به امروز در تاریخ کشور برمه حفظ شدهاست هنگامی که «نای خانوم توم» قبل از پادشاه مانگرا توانست بر مبارز برمه ای غلبه کند پادشاه پر از احساس تحسین و احترام نسبت به او بود و میگفت که این نوع مبارزه و ورزش با خون تایلندیها آمیختهاست حتی اگر بدون اسلحه و با دست خالی و به تنهایی میتوانند حریفان خود را شکست دهند و استعداد آنها نیز جادویست؛ بنابراین اعتبار و شهرت موایتای بدین گونه به وجود آمد.
هیچ بوکس دیگری مانند بوکس تایلندی وجود ندارد.
زانوها، پاها، آرنجها و مشتها از همه اینها استفاده میشود؛ و مهم نیست که بوکسور چقدر کوچک است او هر گز شکست نمیخورد. همه نه بوکسور برمه ای توسط یک بوکسور تایلندی شکست خوردند
هدایت شده از موی تای
.
مشهورتر از نام «نای خانوم توم» وجود ندارد.
اگر چه او مرده اما شهرت و آوازه او زنده است.
ما و همه کسانی که بعد از او متولد شدهاند او را به خوبی میشناسند.
او برای ملت تایلند و بزرگتر از آن برای تمامی ورزشکاران موایتای یک افتخاراست.
هدایت شده از موی تای
دوازده قانون مقدس موای تای
نوع پوشش سنتی موایتای
به جای انتقاد از جامعه برای کمک به جامعه به پا خیزید.
مؤدب، متواضع و فروتن باشید.
در مورد تمرینات خود در این ورزش خودستایی نکنید.
میهن دوست باشید و از کشورتان با احترام صحبت کنید
با دیگران و خودتان صادق باشید.
در اجرای تمرینات سخت کوش باشید و در حرفه خود از کار، حتی کارهای سخت روگردان نباشید و همیشه آرامش خود را حفظ کنید.
در افکار و عقاید خود مثبت و سازنده.
در قضاوت تیز نظر باشید و اصول اخلاقی را رعایت کنید.
خوش قولی، احترام و یک رنگی را نسبت به سایر ورزشکاران، همکاران ولی دوستان رعایت کنید.
سعی کنید منظم و صحیح العمل باشید و بیمار گونه در رویای موفقیت فرونروید.
به قوانین احترام بگذارید.
درحین مسابقه از برتری به حریف به طرز ناجوانمردانه استفاده نکنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تمشیواری
❇️تمشیواری:شکستن اجسام سخت
اوس
@karatehzanjan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تمشیواری
❇️آنالیز تکنیکهای شکستن اجسام سخت از دیدگاه پزشکی ورزشی:
🔹نکات بسیاری در موفقیت و اجرای مؤثر تکنیکهای شکستن اجسام سخت در ورزشهای رزمی وجود دارد.
یکی از این موارد، سرعت است.
سرعت جزء شش آیتم آمادگی جسمانی وابسته به مهارت است:
اجزای شش گانه وابسته به مهارت عبارتند از:
🚩چابکی agility
🚩هماهنگی coordination
🚩تعادل balance
🚩توان power
🚩 زمان واکنش reaction time
@karatehzanjan
و
🚩 سرعت speed
دو مورد فوق العاده مهم برای انجام تامشی واری، سرعت و توان است که یک کاراته کا باید با تمرین و ممارست و بالا بردن فاکتورهای آمادگی جسمانی و همچنین قوی نمودن نقاط ضربه زننده بدن، به آنها دست یابد.
✨💫اوس💫✨
@karatehzanjan
هدایت شده از کاراته و دفاع شخصی
شروع اولیه
ماسوتاتسو اویاما با نام یونگ ای چوی در 27 ام جولای سال 1923 و در روستایی اطراف شهر گانسان (Gunsan ) در کره ی جنوبی متولد شد. در سن نسبتا جوانی اش توسط والدینش به مزرعه ی خواهرش در منطقه ی منچوری واقع در جنوب چین فرستاده شد. او در سن نه سالگی زیر نظر آقای یی که در آن مزرعه کار می کرد، شروع به مطالعه ی نوعی کمپوی چینی به نام " هیجده دست" کرد. وقتی اویاما در سن 12 سالگی به کره بازگشت، شروع به آموزش کمپوی کره ای کرد.
در سال 1938، در سن 15 سالگی برای آموزش به عنوان یک خلبان به ژاپن سفر کرد. جان سالم به در بردن در آن سن بسیار سخت تر از چیزی بود که فکر کرد، خصوصا به عنوان یک مرد کره ای در ژاپن و آموزش خلبانی اش به اولویت دومش تبدیل شد.
گیچین فوناکوشی ( Gichin Funakoshi)
او با شرکت در جودو و بوکس، آموزش هنرهای رزمی را ادامه داد و روزی آموزش شاگردانش را در کاراته اکیناوایی ملاحظه کرد. او از این کار بسیار زیاد لذت می برد و برای آموزش به دوجوی گیچین فوناکوشی در دانشگاه Takushoku رفت. او در آنجا آنچه امروز به عنوان سایبر دوجو شناخته می شود را یاد گرفت.
سو نی چو (So Nei Chu)
شکست ژاپن و هتک آبرو و حیثیت بعد از اشغال، روی اویاما تاثیر زیادی گذااشت، که تقریبا افسرده شد. خوشبختانه، در آن وقت سو نی چو وارد زندگیش شد. استاد "سو" کره ای دیگری از همان ایالت اویاما بود که در ژاپن زندگی می کرد. او هم به دلیل قدرت فیزیکی هم توان روحی اش مشهور بود. همین ماس اویاما را تشویق کرد تا زندگیش را به روش رزمی اختصاص دهد. او به اویاما توصیه کرد تا به مدت سه سال از بقیه ی جهان جدا شود و به تمرین ذهن و بدن خود بپردازد.
تمرینات کوهستان
هدایت شده از کاراته و دفاع شخصی
اویاما در سن 23 سالگی ایجی یوشی کاوا (Eiji Yoshikawa)، نویسنده ی رمان "موساشی " (Musashi) را ملاقات کرد، که این رمان بر اساس زندگی و شاهکارهای مشهورترین سامورایی ژاپن بود. هر دوی رمان و نویسنده اش به اویاما کمک کردند تا راه و رسم سامورایی (بوشیدو) را یاد بگیرد. در همان سال، او به کوهستان مینوبو در استان چیبا رفت، همان جایی که موساشی (مشهورترین شمشیرباز ژاپنی) سبک نیتو ریو (Nito-Ryu) شمشیربازی را ابداع کرد. اویاما فکر می کرد آنجا مکانی مناسب برای شروع سختی های تمرینی است که برای خودش برنامه ریزی کرده بود. علاوه بر این ها، او نسخه ای از کتاب یوشی کاوا را به خود به آنجا برد. شاگردی به نام یاشیرو نیز با او همراه بود.
تنهایی نسبی (دوری از اقوام و خویشان) به شدت احساس شد. یاشیرو بعد از 6 ماه به طور مخفیانه در طول شب فرار کرد. برای اویاما سخت تر شد، کسی که بیشتر از همیشه می خواست به تمدن برگردد. شو نی چو برایش نامه نوشت و بهش گفت که برای خلاص شدن از این میل شدیدش، باید یکی از ابرو هایش را بتراشد. مطمئنا او دوست نداشت کسی او را به این شکل ببیند. این گفته و حرف های تکان دهنده ی دیگر اویاما را به ادامه مسیرش متقاعد کرد و تصمیم گرفت تا قوی ترین کاراته کای ژاپن شود.
با این حال، به زودی حامی اش به او اطلاع داد که او دیگر قادر به پشتیبانی اش نیست و درنتیجه، او بعد از 15 ماه مجبور شد به انزوایش پایان دهد.
چند ماه بعد، در سال 1947، ماس اویاما در اولین مسابقات ملی هنرهای رزمی ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم در بخش کاراته برنده شد. با این حال، او هنوز احساس کمبود می کرد، چون سه سال انزوایش را تکمیل نکرده بود. سپس او تصمیم گرفت زندگیش را کاملا وقف راه و روش کاراته (کاراته دو) کند. بنابراین دوباره شروع کرد، این بار در کوهستان کیوزومی (Kiyozumi) در همان استان چیبا تمرین می کرد. این مکانی که انتخاب کرده بود، از لحاظ معنوی محیطی بسیار نشاط آور بود.
این بار، تمریناتش افراطی بود. 12 ساعت در روز، بدون هیچ روز تعطیلی در هفته، ایستادن زیر آبشار (خصوصا در زمستان)، شکستن سنگ های رودخانه با دستهایش، استفاده از درخت ها به عنوان تخته ماکی وارا (کاراته کاها از آن برای تمرین ضربه استفاده می کنند، همانند کیسه بوکس )، روزی صد بار با سرعت بالا پریدن از روی گیاهان کتان در حال رشد. به علاوه، تمرینات هر روزشان شامل یک دوره ی مطالعاتی از ادبیات باستان هنرهای رزمی، ذن و فلسفه بود. بعد از 18 ماه اعتماد به نفس وی کامل شد و قادر به کنترل زندگیش شد. هرگز دوباره آنقدر زیاد تحت تاثیر جامعه ی اطرافش قرار نگرفت.
گاوهای نر، حریفان و دست خدا
در سال 1950، ماس اویاما، بنیانگذار سوسای، سنجش و نمایش قدرتش را با مبارزه با گاو های نر شروع کرد. به طور کلی، او با 52 گاو جنگید که سه تا از آنها را بلافاصله کشت، و 49 تای دیگر که شاخ داشتند را با ضربات چاقو مانند دست از پا درآورد. در واقع، همه ی این مبارزه ها برای او آسان بود. اویاما از به خاطر آوردن اولین مبارزه اش را با یک گاو عصبانی لذت می برد. در سال 1957 در سن 34 سالگی، در مکزیکو نزدیک بود کشته شود، وقتی یک گاو نر ازش انتقام گرفت و با شاخ او را درهم درید. اویاما هر طور شده گاو را از خود دور کرد و شاخ هایش را شکست. او شش ماه برای بهبود زخم کشنده اش بستری و زمین گیر شد. اگرچه امروزه، گروه های حمایت از حقوق حیوانات در مورد این نمایش ها بیاناتی دارد، علی رغم اینکه این حیوانات تاکنون نیز قربانی شده اند.
او در سال 1953، به مدت یک سال برای نمایش زندگی کاراته اش روی ایستگاه های تلویزیون ملی به آمریکا سفر کرد. در طول سال های بعدی، در نتیجه ی مبارزه با 270 رقیب مختلف، همه ی آنها را شکست داد که اکثریت آنها را با یک ضربه ی مشت از پا درآورد. هیچ مبارزه ای بیشتر از سه دقیقه طول نکشید، و اغلب به ندرت بیشتر از چند ثانیه طول کشیده بودند. اصول مبارزه اش ساده بود. او به "دست خدا" ملقب بود و مظهر زندگی جنگجویان ژاپنی بر اساس قاعده ی کلی " آیچی گیکی هیساتسو ( Ichi geki, Hissatsu) به معنای "تنها یک ضربه برای کشتن حریف کافی است" بود. این قاعده برای او هدف اصلی تکنیک کاراته بود.
دوجوی اویاما
اویاما در سال 1953، اولین دوجویش را در منطقه ی میجی رو (Mejiro ) در توکیو افتتاح کرد. در سال 1956، اولین دوجوی واقعی در یک استودیوی رقص ورزشی پشت دانشگاه ریکیو (Rikkyo )، که 500 متر با دوجوی هونبو (honbu ) کنونی درژاپن فاصله دارد، افتتحاح شد. این دوجو در سال 1957، به جز افرادی که به دلیل سختی تمرینات آنجا را ترک کردند، 700 نفر عضو داشت.
هنرآموزان زیادی از سبک های دیگر برای آموزش به اینجا (برای کومیته جیسن یا مبارزه ی فول کنتاکت) آمدند. یکی از مربیان اصلی به نام کنجی کاتو گفته است که آنها مبارزان سبک های دیگر را مشاهده می کردند و هر