هدایت شده از کاراته و دفاع شخصی
اوياما در طول زندگي همواره بدنبال جنبههاي مطلق بود كه هم به زندگي انسان تكامل ببخشيد و هم نيروي جسماني را تقويت كند بر اين اساس نظريهاي پايه گذاري كرد كه در آن انسان از طريق برخي از تمرينات ميتواند هر نوع مرز و محدوديتي را درنوردد و ميتواند با تلاشهاي مستمر و بيشائبه اين مرزها را كشف كرده و به اسرار آن پي ببرد
يكي از سؤالات مهمي كه ذهن اوياما را سالها به خود مشغول كرده بود مقايسه انسان و حيوان در مبارزه بود او ميخواست دريابد آيا انسان با تمرينات مستمر و فراوان قادر است بر يك حيوان پيروز شود. بر اين اساس او تصميم گرفت جامعه را ترك كند و به زندگي پر رياضت و در انزوا در بالاي كوه (كيوسومي) بپردازد. در اين اثناء برخي از دوستانش سعي ميكردند كه او را از رفت به كوه و صرف اين همه انرژي براي انجام تمرينات دفاع شخصي و كاراته منصرف كنند، چون آنها معتقد بودند كه پس از همه تمرينات بدني، انسان حتي نميتواند در برابر يك گلوله مقاومت كند و اين كار او را بيهوده ميپنداشتند. اما عدهاي ديگر از دوستانش نيز عقيده داشتند كه در ميان اين همه جمعيت ژاپن بايد حداقل به يك نفر اجازه داده شود كه احمقانه رفتار كند.
اوياما خود ميگويد من با وجود سرزنشها و تحقيرهاي زياد دوستان و اطرافيانم با مجموعهاي از كتابهاي مياتوموساشي (درباره بيوگرافي نيمه افسانهاي استادان قديمي شمشيرزني) و نوشتههاي (اي جي يوشي كارا) و شمشيرها، نيزهها و ظروف به كوهستان رفتم و بعد از دو سال تمرين و تلاش قدرت فوقالعادهاي بدست آوردم.
در ادامه گوشهاي از بعضي تجربيات و تمريناتش را بازگو ميكنيم :
در كوهستان، روز من از ساعت 4 صبح شروع ميشد و از خواب برميخواستم و به سوي بركه آب نزديك كلبهام ميدويدم و پس از شنا و شستشوي خودم در آب دوباره به سمت كلبهام ميدويدم و شروع به نرمش و تمرينات بدني ميكردم و بعد از ظهرها هم تمرينات تخصصي كاراته را انجام ميدادم يكي از اين تمرينات، اين بود كه شاخههاي درخت را ميبستم و ضربات سيكن (مشت) شيوتو (لبه دست) نوكيته (نوك انگشت) و ضربات پا را بر روي آنها انجام ميدادم تا جايي كه بعد از دو سال تمام درختان اطراف كلبهام خشك شده بودند.
غلبه بر نفس و ميل بازگشتن
من حتي يك روز را هم بدون تمرينات طاقتفرسا به سر نميبردم هنگام غروب در مقابل ديوار كلبهام مينشستم و به دايرهاي كه روي آن كشيده بودم، خيره ميشدم بدين ترتيب من به تمركز حواس دست پيدا كردم و به كمك آن افكار مزاحم را از خود دور ميكردم.
بعد از كمي اقامت در كوهستان، نيمه شبها با شنيدن زوزه روباهها احساس غم و تنهائي ميكردم من هنوز جوان بودم و مجبور بودم راهي براي جلوگيري از تمايل بازگشتم به جامعه انساني پيدا كنم. در يك لحظه فكري به نظرم رسيد و يكي از ابروهايم را تراشيدم و هنگامي كه خود را در آب نگاه كردم چهره يك هيولاي زشت را ديدم كه به من خيره مينگريست.
در نتيجه با چنين قيافهاي، حتي اگر هم خيلي مايل بودم، برگشتن به ميان مردم ممكن نبود. سه ماه گذشت تا ابرويم به اندازه طبيعي رشد كرد بنابراين هر سه ماه به سه ماه ابرويم را ميتراشيدم تا در كوهستان باقي بمانم.
پرش از روي گياه كتان
من در جائي خوانده بودم كه استادان قديمي هنرهاي مرموز رزمي، قدرت پرش خود را به وسيله پريدن در طول روز از روي گياه كتان در حال رشد افزايش ميدادند من هم تصميم گرفتم همين عمل را انجام دهم (كتان گياهي است كه سريع رشد ميكند) پس تعدادي كتان در گوشه زميني كه در آن بعضي از سبزيجات مورد احتياجم را پرورش ميدادم كاشتم و روزي سيصد مرتبه از روي آن ميپريدم.
در كاراته بر خلاف پرش طول و يا ارتفاع كه به شخص اجازه دورخيز ميدهد اين اجازه به شخص داده نميشود و بايد از همان جائي كه شخص ايستاده است بطور ثابت و بدون دورخيز مستقيما به بالا بپرد. لازم است توضيح دهم كه يك گياه كتان كه كاملا رشد يافته باشد، در حدود 213 سانتيمتر بلندي دارد و پريدن از روي چنين ارتفاعي، آن هم بطور ثابت و بدون دورخيز غير ممكن است اما سعي و تلاش بسيار من باعث شد كه قدرت پرشم پيشرفت قابل ملاحظهاي پيدا كند.
تلاش من اين بود كه روشي پيدا كنم تا با يك ضربه گاو نر را بكشم
اوياما به عنوان مرد گاوكش شهره عام و خاص است. او با از پاي در آوردن گاوهاي نر با دست خالي مبدل به يك افسانه زنده شده است.
در ادامه، گزارشي از چگونگي ابداع اين عمل را بازگو ميكنيم البته از زبان خود اوياما:
اولين بار كه من با يك گاو نر جنگيدم سال 1950 بود، من با موهاي ژوليده و لباسهاي مندرس از كوهستان (كيوسومي) پايين آمده و براي مهار انرژي زيادي كه داشتم با موقعيت سختي روبهرو بودم در طول راه با مشت به تيرهاي چوبي تلگراف ضربه ميزدم و جاي مشتهايم بر روي آنها باقي ميماند سرانجام براي امتحان قدرت و روشم بر روي حيوانات به كشتارگاه محلي شهرك (تاتهياما) رفتم وقتي
هدایت شده از کاراته و دفاع شخصی
نظرم جسته است كه عده زيادي از مردم جهان با نژادها و مليتهاي مختلف هم داراي يك وجه اشتراك هستند كه تنها با يك كلمه نشان داده ميشود (اوس).
اوياما بيش از 23 كتاب نوشته است. او اولين كتابش را در سال 1958 ميلادي با عنوان "كاراته چيست؟" و دومين كتابش را كه به انجيل كيوكوشين معروف است در سال 1966 ميلادي با عنوان "اين كاراته است" و سومين كتابش را در سال 1970 ميلادي با عنوان "كاراته پيشرفته" و آخرين كتابش را با عنوان "ذن بودو" (تمركز و فهم عميق روح جنگجويي كاراته) در سال 1992 م به جهانيان عرضه كرده تا منزلت كاراته (كيوكوشين) را دريابند.
سوساي اوياما در ارديبهشت ماه 1372 به اتفاق چندتن از شاگردان بنام خود به ايران آمد و با كيوكوشين ايران از نزديك آشنا شد.
او از مسابقات بينالمللي كيوكوشين كه در تهران برگزار شد ديدن نمود و اين افتخاري بود بر تمامي كاراتهكاران سبك كيوكوشين ايران و اين سفر مهم زماني به انجام رسيد كه كشورهاي زيادي از جمله شوروي سابق و آمريكا براي ميزباني از اوياما كه شخصيتي بينالمللي دارد چندين سال بود، در نوبت بودند.
مقررات و نظم حاكم بر سبك كيوكوشين كاراته
از مقررات و نظم حاكم بر اين سبك ميتوان به چند جمله از مواردي مثل لباس يك هنرجو، قوانين و نحوه تمرين و مبارزه، لباس داوران و نحوه داوري اشاره كرد كه در ذيل به طور مختصر شرح ميدهيم.
1- در وحله اول لباس يك هنرجو است كه يك دست سفيد بوده و از نصب آرم و نشان زائد پرهيز كرده، به غير از آرم سينه كه نوشته كيوكوشين به زبان ژاپني است آرم بازو كه در سمت چپ ميباشد اشاره ميكنيم كه كاراته كار را در بدو شروع هنر كاراته به نظافت و پاكيزگي دعوت ميكند همچنانكه پرسنل و كاركنان مراكز بهداشت و بيمارستانها از روپوش سفيد، در جهت ترويج و حفظ نظافت و بهداشت استفاده ميكنند.
همانطوركه مطلع هستيد رنگ سفيد به سهولت آلوده و كثيف ميشود و اين دليلي است كه كاراته كار در حفظ نظافت و پاكيزگي كوشا باشد و به موقع و مرتب لباس تمرين خود را بشوييد.
2- شروع كلاس كيوكوشين و انجام مسابقات اين سبك با صداي طبل كه اقتباس است از روح سامورايي در جنگهاي گذشته ژاپن و ساير كشورها كه در موقع شروع به جنگ و خبر و اطلاع رساني از صداي طبل استفاده ميكردند همچنانكه ما هم در كشور خودمان (ايران) در ورزش سنتي باستاني از صداي ضرب كه توسط مرشد اجراء ميشود بهره ميجوئيم و با نواختن ضرب در ورزشكاران يك شور و شوق و روحيه ايجاد ميشود و در اين سبك هم با به صدا درآمدن طبل به صورتها و دفعات مختلف كه آن نيز تابع مقررات بخصوصي است استفاده ميشود.
3- لباس يك داور و نحوه داوري، در يك مبارزه پنج داور مسابقه را داوري ميكنند كه همگي با پاي برهنه (بدون جوراب) و با لباس يك دست سورمهاي به داوري ميپردازند و انتخاب اين رنگ هم با اطلاع و آگاهي هرچه تمام انتخاب شده، چون بنا به نظر روانشناسان و اساتيد و دانشمندان مسائل روح و روان آدمي رنگ سورمهاي را به عنوان رنگ عدالتخواهي و قضاوت و بيطرفانه و در نهايت مصلحتآميز ذكر كردهاند و اين دليلي است بر انتخاب اين رنگ براي داوران اين سبك.
4- نحوه مبارزه يك كيوكوشينكاي كار در مسابقه به صورتي است كه مبارز ميتواند به تمامي نقاط بدن حريف مقابل به غير از بيضهها و مشت مستقيم به صورت ضربات سنگين و بدون كنترل وارد كند به صورتي كه بتواند در حريف ضعف و عدم تعادل به وجود آورد.
درگذشت اوياما
سوساي اوياما در 4 ارديبهشت 1373 يعني يك سال بعداز سفر به ايران به علت ابتلاء به سرطان ريه در سن 73 سالگي دار فاني را وداع گفت و جامعه كيوكوشين جهان را به سوگ نشاند.
او در وصيتنامه خود (شوكي ماتسويي) بهترين شاگردش را كه يكي از اساتيد ارشد و قهرمان وزن آزاد جهان در چندين سال متمادي بود را به عنوان جانشين خود انتخاب نمود.
شوكي ماتسويي تنها فردي است كه در سايه تمرينات سخت و مستمر زير نظر شخص اوياما توانست در مدت دو ساعت و پانزده دقيقه (2:15) بدون استراحت با صد نفر مبارزه كند و بر تمامي حريفان فائق آيد و اين كاريست بس مشكل و طاقتفرسا كه از عهدة هر فردي بر نميآيد.
از اين رويداد بزرگ فيلمي در اختيار تمامي انجمنهاي كيوكوشين جهان از جمله ايران قرار گرفته است تا جهانيان قدرت و منزلت كيوكوشين را بدانند البته فيلمهاي متعددي از مسابقات جهاني، آموزش و زندگي اوياما، نوع تمرينات و مبارزه با گاوهاي وحشي در اختيار انجمنها قرارگرفتهاست و اين خود دليلي بر بيريايي و بيغل و غش بودن اين سبك غني ميباشد.
اميد براين است كه ما پيرو اهداف انساني سوساي اوياما، ابرمرد كاراته جهان باشيم
🥋 وینگ چون
⛩ تنها یک #سبک از بیش از ۳۰۰ تا ۴۰۰ سبک هنرهای رزمی است که در #چین تعلیم داده می شود.
👊 سبک #وینگ_چون
با حرکات کوچک و مستقیم دست و لگدهای به پایین تنه شناخته شده است.☯
(تصویر: استاد #ایپ_من مروج وینگ چون اصیل در دنیا)
#wingtsu
#سبک شناسی 🀄️
👊 @HrazmiVpahlvani 💪
#کانال
#هنرهای_رزمی.. #ورزش_پهلوانی🇮🇷
🏹🥊🥋🏋♂🤼♂🤸♂🧗♂🤺🏊♂🏇
(⛩هنرهای رزمی ما را از خواب بیدار می کند و در آن زیبایی بزرگی نهفته است.) ☯武術🀄️
🥋 چاکرا چسیت؟
♋️ چاکرا به معنای چرخ و مرکز #انرژی آگاهانه است که در نقطه ای که (نادی ها) یا (مجراها) به هم متصل می شوند و به شکل گل لوتوس هستند قرار دارد.
♋️ شش چاکرای مهم وجود دارد که در نادی سوشومنا (سوسمینا) یا (مجرای مرکزی) هستند.
هنگامی که #کندالینی بیدار می شود ناگزیر است در راه صعود به بالا، تمام چاکراها را سوراخ کند.
به عبارت دیگر در داخل سوشومنا، شش چاکرا وجود دارد یا شش مرکز معنوی، که مسیر و حرکت کندالینی را در حین صعود به (ساهاسرارار) مسدود کرده اند.
♋️ هنگامی که #چاکتی (کندالینی همان چاکتی است و چاکتی هم به معنای انرژی برتر است) بیدار می شود، تمام این چاکراها سوراخ خواهند شد.
❇️ این چاکراها عبارتند از:
۱- چاکرای #مولادها را که در نزدیک مقعد است.
٢- چاکرای #هیشتهانا که میان ناف و آلت تناسلی است.
٣- چاکرای #مانیپو را که روی ناف است.
۴- چاکرای #آناهاتا که در قلب است.
۵- چاکرای #ویشودها که در قسمت گلو است و
۶- چاکرای #آجنا که در فضایی بین دو ابرو است.
۷- چاکرای #آمتیست که در وسط سر قرار دارد.
این چاکراها در کالبد اثیری هستند و به گفته سوامی موکتاناندا:
شما هرگز با #مطالعه کردن کتب علمی و یا کتب عرفانی، قادر به کشف کردن آنها در داخل کالبدتان نخواهید بود.
🔬 دانش مندان امروزی، هنوز موفق نشده اند این چاکراها را در دستگاه های خود، ثبت کنند زیرا این چاکراها ماهیتی بی اندازه لطیف و نامملوس و نامحسوس دارند.
لیکن چنانچه دست به تمرینات جدی یوگا و مراقبه بزنید، یقیناً موفق خواهید شد حضور آنها را در وجودتان تجربه کنید، و بالا رفتن کندالینی، بیداریتان را به سمت بالا (کسب حقیقت) تجربه کنید.☯
#نیروی_درون ♻️
@honarrazmi
🥋 هدف ذن
باز کردن و ایجاد تعالیم رزمی در #ضمیرناخودآگاه
و تبدیل آن به نیروهای غریزی است تا #جنگجو بتواند در صورت نیاز
و به طور خود به خودی و بدون #فکر از آنها استفاده نماید.☯
#zen
#ذن 🀄️
@honarrazmi
استاد بروسلی می گوید :
زود خشمگین نشو خلق و خوی آنی دیر یا زود آدم را ضایع خواهد کرد.
@KongFoo
@honarrazmi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گلچین بهترین تکنیک های تکواندو در المپیک 2012
@honarrazmi
آرنیس ورزش ملی فیلیپین است که با اسامی کالی یا اسکریما نیز شناخته می شود. این 3 نام قابل تعویض برای هنرهای رزمی فیلیپینی بر مبارزات مبتنی بر سلاح مانند چوب، چاقو و شمشیر تاکید دارند. اما نام ها را کنار بگذارید، تنها نامی که هنگام صحبت در مورد اساتید هنرهای رزمی فیلیپینی باید بدانیم استاد بزرگ آرنیس یعنی Crispulo Atillo است.
کمتر کسی را می توان در دنیا پیدا کرد که بتواند در آرنیس استاد بزرگ باشد. اکنون بسیاری از افراد تکنیک های هنرهای رزمی فیلیپینی بروز شده و مدرن را که از هر سه سنت استنباط شده است مطالعه می کنند. اما در مورد Atillo باید بیشتر بدانیم، سفر او برای تبدیل شدن به یک استاد بزرگ از دوران نوجوانی شروع شده و تا امروز به عنوان بهترین استاد بزرگ فیلیپینی آرنیس شناخته می شود. او با وجود سن بالایی که دارد هنوز هم هر روزه به باشگاه خود رفته و با هنرجویان خود مشغول تمرین می شود.
اگرچه او قبلا در هنرهای رزمی مهارت داشته و با پدرش که عضو گروه مقاومت در برابر ژاپن بود به تمرین می پرداخت. در آن زمان با وجود جنگ اما باز هم مسابقات رزمی برگزار می شد و آتیلو برای اولین بار شاهد مهارت های افسانه ای آرنیس بود. او از قهرمان آن زمان یعنی Teodoro Saavedra الهام گرفته و در 14 سالگی در سال 1952 برای اولین بار تمرین خود را با Bacon آغاز کرد. آتیلو تمام تلاش های خود را برای مطالعه سبک اصلی آرنیس متمرکز کرده و در نهایت توانست به آرزوی خود که تبدیل شدن به یکی از اساتید بزرگ هنر رزمی آرنیس است رسید.
پس از پایان جنگ Bacon تنها استاد باقی مانده از بالیناواک بوده و آتیلو نیز به شاگرد شماره یک او تبدیل شده بود. Crispulo Atillo سبک تک چوب آرنیس را تکمیل کرد تا از دست دیگر که آزاد است برای کنترل چوب استفاده کند. در آرنیس، چوب به صورت عمودی و مستقیم جلو صورت نگه داشته می شود و از آن برای دفاع استفاده می شود، بطوریکه می توان آن را به سمت دیگر چرخانده و ضربات وارد شده را مسدود کرد.
او یکی از اساتید بزرگ در زمینه مبارزه با چوب است و دوره هایتدریس مبتنی بر چوب را برگزار می کند که از شهرت بالایی برخوردار است. آتیلو در دوران حرفه ای خود نیز به دلیل کار بر روی مواضع ساده اما قابل اعتماد که به گفته وی مهمترین قسمت مبارزه است مشهور شد.
@honarrazmi
آنچه آتیلو را به این سطح بالا رساند جدا از تمرینات فشرده زیر نظر بیکن می توان به مبارزات او در مسابقات اشاره کرد. او در مبارزات بسیار حرفه ای عمل می کرد و با بسیاری از بزرگان هنرهای رزمی فیلیپینی به مبارزه پرداخته و توانست آنها را شکست دهد. او اغلب از وسایل حفاظتی استفاده نمی کرد و تصمیم گرفت که چوب ها را به روش سنتی تر استفاده کند.
او در سال 1983 با استاد بزرگ و افسانه ای به نام Cacoy مبارزه کرد و پیروز شد، بعدها آن مبارزه را "مبارزه مرگ" نامیدند. او با وجود اینکه اکنون 80 سال سن دارد اما باز هم به آموزش رزمی کاران می پردازد.
@honarrazmi
هدایت شده از آموزش نینجاوهنررزمی
همانطور که در فیلم ها دیده اید نینجاها از ابزارهای خاصی در هنگام مبارزه استفاده می کنند. در این مقاله قصد داریم نگاهی به مرگبارترین سلاح های نینجا بیانداریم و توضیح کوتاهی در مورد هر کدام بیان کنیم.
سم
بیشتر راههایی که نینجاها به وسیله آن دشمنان شان را می کشتند قابل شناسایی نبود. خواه با یک شمشیر دشمن خود را بکشند یا با آلوده کردن زخم شان. بنابراین سم یکی از چیزهای ضروری بود که اکثر نینجاها با خود همراه داشتن و اگر می خواستند کسی را بی سر و صدا بکشند از آن استفاده می کردند.
Manriki-gusari
هدایت شده از آموزش نینجاوهنررزمی
Manriki-gusari یک سلاح همه کاری برای پرتاب کردن، ضربه زدن و خفه کردن بود. این سلاح دستی در ژاپن فئودال مورد استفاده قرار می گرفت که از زنجیرهایی قوی که در هر دو سر آن میله ای قرار داشت تشکیل شده بود. این سلاح در اندازه، شکل ها و وزن های متفاوتی ساخته می شد، زیرا هیچ قانون و دستورالعمل خاصی برای ساخت آن موجود نبود. اما بطور معمول طول زنجیرها از 30 سانتی متر تا 120 سانتی متر متغیر بود. اکنون نیز حمل هر کدام از این سلاح ها در ماساچوست غیر قانونی است.
کاما (kama)
هدایت شده از آموزش نینجاوهنررزمی
کاما سلاح کوچکی بود که شباهت زیادی به ابزار کشاورزی آن دوران داشت و حمل آن را آسان می کرد. یکی از مزیت های سلاح کاما پنهان کردن و استفاده آسان آن برای نینجاها بود. سلاح کاما ابتدا در کشاورزی در شالیزارهای برنج مورد استفاده قرار می گرفت. می توان از این سلاح به تنهایی یا به صورت جفت استفاده کرد.
Neko Te
هدایت شده از آموزش نینجاوهنررزمی
این سلاح ترسناک را یک نینجای زن درست کرد که شامل یک دستکش آهنی با پنجه های تیز که اغلب سمی بودند بود که اغلب برای اهداف بی رحمانه مورد استفاده قرار می گرفت.
Metsubishi
Metsubishi این سلاح در اصل یک اسپری فلفل بود، درحالیکه به خودی خود کشنده نبود اما از آن برای کوری موقت حریف استفاده می شد و در این هنگام ضربات کشنده را به او وارد می کردند.
Kakute
هدایت شده از آموزش نینجاوهنررزمی
این سلاح مانند یک انگشتر در انگشت های شخص قرار داده می شد و دارای چند تیغه تیز بود که اغلب این تیغه ها به زهر آغشته شده بودند تا در صورت زخمی کردن حریف سم وارد بدن او شده و او را زمین گیر کند.
Kusarigama
این سلاح ترکیبی از سلاح کاما و مانریکی گوزاری است که ظاهری غیر معمول دارد. یکی از برجسته ترین ویژگی های آن همان غیر معمول بودن آن است، زیرا حریفان که تاکنون چنین سلاح هایی را زیاد ندیده اند نمی دانند که چگونه باید در برابر آن از خود دفاع کنند.
شوریکن (Shuriken)
هدایت شده از آموزش نینجاوهنررزمی
یکی از شناخته شده ترین سلاح های نینجا همین سلاح شوریکن است. این سلاح سه گوش کوچک پرتابی را می توان تا آخرین لحظه قبل از استفاده پنهان کرد که یکی از ماهیت های اصلی نینجاها هستند، ساکت، دقیق و کشنده. این سلاح نیز اغلب به سم آغشته می شد تا هنگام زخمی کردن حریف سم وارد بدن شده و او را بکشد یا زمین گیر کند.
کونای (Kunai)