تاریخ ارسال:۱۳۹۴/۴/۸ بازدید کنندگان:۱۳۵۳۱ نویسنده:قاسم نژاد
وقتی از قدرت فیزیکی ماس اویاما صحبت می شود، قدرت خشن، سرعت باورنکردنی و استقامت بایسونی (گاو میش کوهان دار آمریکایی) به ذهن مان می آید. ماس اویاما از سال 1923 تا 1994 زندگی کرد. لو بنیانگذار کیوکوشین کاراته (بخشی از کاراته است که بیشتر روی آمادگی جسمانی و مبارزه فول کنتاکت تاکید می کند) بود.
اپلیکیشن ویدیو های آموزشی ژیار انلاین
او به دلیل قدرت باورنکردنی ضرباتش به نام " دست خدا" ملقب بود. اویاما تنها مردی است که توانسته کومیته ی 300 نفره یا مبارزه ی سه روزه را به اتمام برساند. حملاتش چنان محکم است که حتی اگر در برابر آنها دفاع کنید، صدمه می بینید. خودش نیز در طول کومیته ی سه روزه اش صدمه دید، اما با این حال، به مبارزه ادامه داد و ظاهرا برای روز چهارم هم آماده بود، اما کسی مایل نبود به دعوتش پاسخ دهد.
ماس اویاما یک جنگجوی واقعی مدرن بود، اما مثل آنها (جنگجویان) شروع نکرد. ماس اویاما اصولش را یاد گرفت و قدرتش را با پیمودن راهی دشوار در زندگی به دست آورد، و در نهایت افسانه شد. در این مقاله چهار راهنمایی برگرفته از زندگی ماس اویاما آورده شده است که به شما کمک می کند تا در زندگی واقعی خودتان افسانه و در تمرینات تان فردی قوی و نیرومند شوید.
1. پایبندی کامل (صد در صد)
رویای اولیه ی ماس اویاما هیچ ربطی به کاراته نداشت، او می خواست خلبان شود. او حتی برای خلبانی کردن در جنگ جهانی دوم سرزمین مادری خود در کره را به مقصد ژاپن ترک کرد . به رویایش متعهد شد. او شروع به یادگیری کاراته از گیچین فوناکوشی، بنیانگذار شوتوکان کاراته کرد و بسیار خوب آن را آموخت، اما هنوز آرزوی به پرواز دادن هواپیما برای ژاپن را در سر داشت.
وقتی جنگ در ژاپن پایان یافت، اویاما نیز هدف اصلی اش را از دست داد، اما نوع دیگری از کاراته را یافت. سپس استاد گوجو ریو به اویاما پیشنهاد کرد تا برای وقف کردن خود به کاراته، به مدت سه سال در انزوا تمرین کند. اویاما در سن 23 سالگی، به کوهستان مینوبو سفر کرد و متعهد شد که تا تکمیل شدن آموزشش در این کوهستان بماند. او فقط 15 ماه توانست طاقت بیاورد، اما با این حال، بسیار قوی تر از همتایان خود بود و در مسابقات قهرمانی هنرهای رزمی ملی ژاپن در رشته ی کاراته پیروز شد.
او به اولین هدفش متعهد شد، اگرچه آن را به اتمام نرساند. او به دومین هدفش نیز پایبند و قهرمان ملی شد. در دوره ای که تلفن های هوشمند و کامپیوترها توجه ما را در بسیاری جهات جلب می کنند، چنین تعهدهایی به انجام کاری بسیار سخت تر است. حقیقت این است که اگر واقعا نتوانید به امری متعهد شوید، بهترین تلاش ها را برای آن به کار نبرده اید. این بدین معنا نیست که شما عشق انجام آن کار را دارید. اویاما وقتی که فقط شش ماه بود در کوهستان تمرین می کرد، به نامه هایی نیاز داشت که از استادش برای متقاعد کردن او جهت ماندن در کوهستان به دستش می رسید. او همچنین احتمالا به کمی انگیزه ی بیشتر نیاز داشت، اما اگر شما به هدف تان متوسل شوید، حتی اگر آن را به اتمام نرسانید، موفق خواهید بود.
2. در بدترین حالت خود، بهترین توانایی تان را نشان دهید.
ماس اویاما خود را وقف سبک دست ساخته ی خود (کیوکوشین) کرد، و وقتی که به آن پایبند شد، حتی در بدترین شرایط هم نتوانست از آن برگردد. او بعد از پیروزی در مسابقات قهرمانی، برای اتمام تمریناتش و برای اینکه مثل هیولایی در دنیای کاراته ظهور کند، به کوهستان بازگشت. قدرتش عظیم و بلامعارض بود، اما چندین بار زخم های تقریبا کشنده ای داشت. اویاما 300 مسابقه ی کاراته فول کنتاکت (بدون هیچ قانونی) را بدون توقف در طول سه روز به پایان رساند. این بدین معنی است که در طول یک روز که با صد نفر جنگیده است، هیچ استراحت یا تنفسی وجود نداشته است.
اویاما قدرت واقعی خود را در طول این مبارزات، نه فقط با صدمه وارد کردن به حریفان، بلکه با پیروز شدن در همه ی مبارزات نشان داد. او قدرت باورنکردنی داشت، اما قوی ترین توانایی اش این بود که هنگام زخمی شدن یا در موقعیت سخت تسلیم نمی شد. او توانست بهترین تواناییش را در بدترین شرایط هم به کار گیرد.
3. بدن، ذهن، روح
اویاما در آن کوه به سختی، 12 ساعت در روز و بدون هیچ استراحتی تمرین می کرد. یک فهرست از تمریناتش مانند این استاندارد های فیزیکی قوی است. شما باید برای حفظ چنین رژیمی از نهایت قدرت روحی و ذهنی تان استفاده کنید. او در کوهستان در انزوا به سر می برد، اگر روزی را تعطیل می کرد و تمریناتش را انجام نمی داد، کسی نبود از اوانتقاد کند یا او را پیش داوری کند.
با این وجود، او به تلاش و تمرین روزانه خود ادامه داد، و نه تنها قدرتش را با لقب "دست خدا"، کسب کرد، بلکه در جامعه، شهامت روحی و ذهنی نیز داشت و فلسفه و اصولش باقی ماند.
هدایت شده از آموزش هنر رزمی
چیزی که کمتر مورد تاکید قرار گرفته است این است که تمرینات فیزیکی روی ذهن و روح تان نیز کار می کند. وقتی که خودتان را صرف گرفتن شهرت نهایی می کنید یا انقباض را فقط یک ثانیه بیشتر نگه می دارید، شما در هر کدام قدرت ذهنی تان را می سازید. شما پرانرژی تر و سرزنده تر می شوید. ذهن تان متمرکزتر و بازتر می شود. شما در واقع، بدن، ذهن و روح تان را بهبود می بخشید.
4. ساده سازی
یک ضرب المثل ژاپنی در مورد هنرهای رزمی می گوید: "یک مشت، مرگ حتمی"! یعنی، وقتی با یک حریف روبه رو می شوید، باید بتوانید آنها را با یک مشت شکست دهید. اویاما این اصل را پایه ی تمریناتش قرار داد. به جای اینکه سبکش را برای داشتن تکنیک بی عیب و نقص توسعه دهد، آن (سبکش) را برای قدرتمند شدن ساده کرد. او معتقد بود که داشتن قدرت و توان فیزیکی برای شکست دادن حریف با یک ضربه نسبت به تکنیک ها و استفاده از پا، مهم تر بود.
اویاما با ساده کردن هدفش، توانست وقتش را صرف توسعه ی بهترین سلاحش که قدرت مشت زنی او بود، کند. اگر اویاما به کسی مشت می زد، آن فرد چه دفاع می کرد یا نه، زخمی می شد. چنین ضربه ای، هدف این آموزش بود. این هدف ساده به اویاما این امکان را داده بود که بسیاری از مبارزاتش را فقط در عرض چند ثانیه، با یک مشت به پایان برساند. هنگام تمرین کردن بهترین زمان برای ساده سازی است.
آیا می دانید قدرت چیست؟ آیا می دانید که داشتن قدرت چه اندازه برای کاراته مهم است؟ دلیل آن این است که اگر در تکنیک های خود قدرت نداشته باشید فقط یک نمایش ساده به نظر می رسند. در کاراته سنتی، بخصوص نوعی که هنوز در اوکیناوا و ژاپن آموزش داده می شود قدرت بسیار مهم است.
اما با این وجود عده ای آن را نادیده می گیرند، بخشی از آن به این دلیل است که آنها واقعا نمی فهمند که اصطلاح "قدرت" به چه معناست و به آموزش های علمی زیادی نیاز دارند.
امروز در این مقاله می خواهم با استفاده از کمی علم به شما کمک کنم تا قدرت عظیم خود در تکنیک های کاراته را بدست آورید. اگر از من بپرسند می گویم که در کاراته امروز باید علم بیشتر مورد استفاده قرار بگیرد.
بیایید یک چیز را روشن کنیم، من دانشمند نیستم، من حتی نمی دانم لامپ داخل یخچال چگونه کار می کند اما من برای سالها به منظور بهینه سازی درکم از کاراته از اصول علمی استفاده کرده ام و امیدوارم بتوانم برخی از آنها را با شما به اشتراک بگذارم.
خوب به نظر می رسد؟ پس بیایید شروع کنیم!
قدرت= حجم * شتاب
اولین چیزی که شما لازم است بدانید این است که: مهم نیست چقدر تمرین می کنید، شما نمی توانید قوانین فیزیک را کنار بگذارید.
این شامل قانون دوم نیوتون نیز می شود:
F= m x a
(قدرت برابر با شتاب بار توده ای است)
این فرمول برای قدرت مشت زنی شما اساسی است و همچنین پایه و اساس این مقاله می باشد. اما بهتر است بدانید که یک ضربه مشت نیازمند چندین شتاب از توده های مختلف که همزمان با هم کار می کنند می باشد و پویایی چیزی مانند مشت درحالیکه با بسیاری از اهرم ها، نیروها و گشتاورها برخورد می کنیم نسبتا پیچیده است.
شما می بینید که قدرت مشت شما عمدتا به این بستگی دارد که چقدر سریع می توانید جرم خود را شتاب دهید. سریعتر شدن جرم شما به سمت هدف باعث می شود ضربه مشت تان قدرتمندتر شود.
بنابراین اجازه دهید به دو جزء نگاهی بیاندازیم:
حجم و شتاب
گام اول- درک جرم
اولین چیزی که می خواهید انجام دهید باید جرم تان باشد.
جرم بیشتر مساوی قدرت مشت بیشتر می باشد.
شما می خواهید توده ای را که می توانید به هدف انتقال دهید افزایش دهید.
اگر در کاراته تازه کار هستید، تنها توده ای که عملا می توانید به هدف انتقال دهید اساسا دست شما است. هنگامیکه به آخرین مرحله برسید می توانید مقادیر باورنکردنی از قدرت را تولید کنید حتی اگر کوچک اندام باشید. (مانند بروس لی)
برای انجام این کار باید درک درستی از بدن خود داشته باشید و همچنین آن را با روش صحیحی انجام دهید.
گام دوم- درک شتاب
گام دوم شتاب است.
اغلب مردم فکر می کنند که شتاب برابر با سرعت است، اما اینگونه نیست.
شتاب، سریع سرعت شما را افزایش می دهد.
شما نیاز دارید که در چند ثانیه سرعت توده خود را افزایش دهید.
کافی نیست که سرعت تان را در تکنیک داشته باشید. شما نیاز دارید که به سرعت فوق العاده سریع برسید، در غیر اینصورت قدرت کمی خواهید داشت.
برای این اتفاق، فیبرهای عضلانی شما باید به سرعت و بطور کامل گرم شوند و در کمترین وقت جرم خود را از حالت آرامش به تنش (ضربه) تبدیل کنند. این به شدت به توانایی شما در جذب فیبرهای عضلانی سریع از طریق سیستم عصبی مرکزی بستگی دارد.
به عبارت دیگر شما نمی توانید تنبل باشید
گام سوم- هر دو را سر هم کنید
شما می توانید درک کاملی از نحوه استفاده از جرم خود داشته باشید و بتوانید این جرم را در سرعت های فوق العاده ای سرعت دهید. اما اگر این جزء نهایی را نداشته باشید به سرعت سقوط می کنید.
شما باید طرز فکری جنگجویانه داشته باشید
برای رسیدن به قدرتی که می خواهید باید هر مشت را با تمرکز کامل و تعهد بی قید و شرط وارد کنید.
در ژاپن این ذهنیت به عنوان “fudo-shin” یا ذهن غیر قابل پیش بینی شناخته می شود.
اساسا باید ذهنیت شما به قدری قوی باشد که بتوانید کوه ها را حرکت دهید. هر چقدر سخت تر بتوانید خود را از لحاظ ذهنی آماده کنید به همان اندازه از لحاظ فیزیکی مشت می زنید.
متاسفانه اغلب مردم ذهن ضعیفی دارند.
شما باید تمام سه جزء shin-gi-tai (ذهن، تکنیک، بدن) را برای سطوح بالا داشته باشید، مهم نیست مشت می زنید، لگذ می زنید یا مشغول مسدود کردن هستید.
واقعیت های آموزش نانچاکو
خودتان را در نقش مدافع در یک موقعیت واقعی تصور کنید. شما در خیابانی به تنهایی راه می روید، ناگهان، شخصی به شما نزدیک می شود که در دستش چاقو دارد. شما از ظاهر و اعمال و حرف زدنش مطمئن می شوید که او قصد دارد به شما چاقو بزند. کوچه باریک و بن بست است. درنتیجه، بهترین دفاع تان یعنی فرار در اینجا ممکن نیست.
ام سلاح نانچاکوی تان را همراه دارید.چوب های نانچیکو را محکم بگیرید و روبه روی مهاجم بایستید. در آن لحظه های حیاتی، باید تصمیم تان را بگیرید که قصد دارید چکار کنید و کدام تکنیک ها را با نانچاکوی تان به کار ببرید.
چگونه از تکنیک های نانچیکو در یک موقعیت خطرناک استفاده کنیم.
از خودتان این سوال ها را بپرسید:
آیا شما واقعا می خواهید به اندازه ای به او نزدیک شوید که نانچاکو دور کمرتان لیز بخورد؟
آیا واقعا می خواهید از حمله و فشار چاقو جلوگیری کنید؟ (به یاد داشته باشید که این یک موقعیت واقعی است.)
آیا واقعا مطمئن هستید که تحت چنین شرایطی می توانید برای از دست انداختن چاقو از دست مهاجم، با دقت کافی تکنیک های نانچاکو را به کار ببرید.
اگر جواب تان برای پرسش های بالا "نه" است، چکار باید بکنید؟ یک تکنیک نانچاکو که بسیار موثر باشد، وجود دارد و این کار عملی و شدنی است.
انتخاب تکنیک های نانچاکو
سریع باشد.
غیر قابل پیش بینی باشد.
مستلزم دقت یا قدرت غیر واقعی باشد.
تکنیکی که برایتان موقعیت خوبی برای ضربه زدن، یا عقب کشیدن در موقعیتی که مهاجم هنوز خلع سلاح نشده است، فراهم می کند.
با در نظر گرفتن این معیار ها، دو نوع تکنیک نانچاکو را در ادامه پیشنهاد می کنیم. هر دو نوع تکنیک، یک وجه مشترک دارند:
یک نمایش ظاهری و دروغی ( توجه مهاجم را از جهت ضربه ی واقعی تان منحرف کنید)
موقعیت نهایی عالی ( در حالتی به درگیری پایان دهید که نه بی دست و پا باشید، نه بی دفاع.)
در یکی از این تکنیک ها، از چرخش کف دست یا پشت دست برای حرکت دادن نانچاکو استفاده می شود.
کدام نوع تکنیک بهتر است؟
هیچ کدام از تکنیک ها بهتر ازآن یکی نیست. در یکی از این تکنیک ها، مدافع از دست راست استفاده می کرد، اگر شما به عنوان یک مدافع از دست چپ تان استفاده کنید، حالت ایستادن تان برعکس می شود.
اگرچه، مزیت تکنیک پشت دست این است که مدافع فقط یک طرفش را به سمت مهاجم می گیرد، در حالی که در تکنیک کف دست، مدافع می چرخد و فقط برای چند ثانیه به مهاجم هدف جلویی بالقوه می دهد. بهترین کار شما این است که هر دو تکنیک نانچاکو را تمرین کنید و ببینید کدام یک از دو تمرین به شما احساس راحت تری می دهند.
آیا برتری دستی در انجام تکنیک های نانچاکو موثر است؟
در تکنیک هایی که توضیح دادیم، مدافع راست دست بود. اگر شما چپ دست هستید، به آسانی حالت ایستادن تان را عوض کنید. به عبارت دیگر، در تکنیکی که با کف دست نانچاکو را می گرفتیم، از طرف راست مان با مهاجم مبارزه می کنیم و نانچاکو را بر روی شانه ی چپ می باشد. شما با پای چپ تان فرانت کیک ( ضربه ی پا از جلو) می زنید، و با دست چپ نیز نانچاکو را می چرخانید.
در تکنیکی که با پشت دست انجام می شود، از طرف چپ با مهاجم می جنگیم و با پای چپ یک ضربه ی ساید کیک (ضربه ی کناری) می زنیم. شما در این تکنیک باید با دست چپ تان نانچاکو را بچرخانید و آن را به دور شانه ی چپ تان بیاورید، آن را از پشت تان پایین بیاورید و در دست راست بگیرید.
بهترین ضربه نانچاکو در مقابل چاقو چیست؟
این موضوع کمی بحث برانگیز و متفاوت است. به عبارت دیگر، یک مدافع راست دست ممکن است بخواهد در مقابل یک مهاجم راست دست از تکنیک پشت دست استفاده کند، اما مدافع چپ دست ممکن است بخواهد تکنیک کف دست را به کار ببرد. ( این حالت ها برای مهاجم چپ دست نیز برعکس می شود.)
با این حال و تحت این شرایط، انحام این تکنیک ها برای مهاجمی که برتری دستی ندارد و با هر دو دست به یک اندازه کار می کند، تقریبا یکسان است و فرقی نمی کند. اگر او سعی کند ضربه نانچاکو را دفاع کند، با دستی که چاقو را می گیرد، می تواند آن را انجام دهد.
اهمیت تمرین تکنیک های نانچاکو
آموزش تکنیک های نانچیکو بسیار شبیه آموزش شعبده بازی و تردستی است. شما می توانید مقاله ای در مورد آموزش تردستی را 10 بار بخوانید، اما قادر به انجام آن نباشید. تردستی شامل فکر کردن، فراست و بینش و عکس العمل سریع است.
این مهارت ها در مورد تکنیک های دفاع شخصی نانچاکو نیز صدق می کند. خواندن تکنیک های نانچیکو برای آموزش آن کافی نیست. زمان بندی، فاصله، دقت و قدرت نه از طریق خواندن تکنیک ها بلکه با تمرین به دست می آید.
اگر شما دوستی دارید که مانند شما به آموزش نانچیکو علاقه مند است، با هم تمرین کنید. به نوبت جای مدافع و مهاجم را عوض کنید. از یک چاقوی لاستیکی و نانچیکوی پلاستیکی توخالی یا لاستیکی فومی استفاده کنید. برای جلوگیری از صدمه دیدگی، محافظ های مخصوص چشم و سر بپوشید. (اگر این لوازم حفاظتی ندارید، با کسی تمرین نکنید.)