eitaa logo
پیر طریقت
1.3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
739 ویدیو
48 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هو و گفت: دل را صافی نتوان کرد الّا به تصحیح نیّت با خدای تعالی، و تن را صافی نتوان کرد الّا به خدمت اولیاء. تذکرةالاولیاء، ذکر ابوالخیر اقطع
هو ‏شیخ ما گفت: ما آنچه یافتیم؛ ‏به بیداری شب و بی‌داوریِ سینه و بی‌دریغیِ مال یافتیم ... اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی‌سعید
هو الهی دیگران مست شرابند و من مست ساقی، مستی ایشان فانی است و از من باقی. مست توام از جرعه و جام آزادم مرغ توام از دانه و دام آزادم مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو ورنه من از این هر دو مقام آزادم خواجه عبدالله انصاری
هو شبلی روزی به صحرا بیرون شد. چهل کس را دید از والهان و عاشقان، در آن صحرا همه افتاده، هر یکی خشتی زیر سر نهاده، و جان به چنبر گردن رسیده. رقّت جنسیت در  سینه‌ی وی پدید آمد. گفت الهی! از ایشان چه خواهی؟ بارِ "درد" در دل ایشان نهادی، آتش عشق در خرمن‌شان زدی، به عاقبت ایشان را به تیغ غیرت می‌بکشی؟! خطاب آمد به سِرّ شبلی که ایشان را بکشم، چون کشته باشم "دیت شان"  بدهم. شبلی گفت: دیت ایشان چه باشد؟ خطاب آمد هر که کشته‌ی تیغ جلال ما شد، دیت او دیدار "جمال" ما باشد. کشف الاسرار
19.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هو مدد از شیخ خرقانى ز دم ربانى مدد از پیر بسطامى مدد از سلطانى مدد از فیض کاشانى از غوث گیلانى به الف به الف، الف الله، الف الله یا هو هو هو هو مولا هو مولانا هو یا من لیس الا هو الله هو الله هو یا من لیس الا هو الله هو الله هو
هو ابن‌عطاءالله اسکندرانی گوید: "به بهانه‌یِ حضور قلب نداشتن در نزد خدای تعالی، ذکر خدا را ترک مکن؛ زیرا غفلت تو از ذکر خداوند، مدت این غفلت را امتداد می‌دهد و چه بسا وجود این غفلت، تو را چه در بیداری و چه در حالتهای دیگر از ذکر خداوند محروم نماید و این در نزد خداوند، عزیز نخواهد بود." - انوار رحمان - شیخ محمد کسنزانی قدس‌سره @zonnoun
هو هم خداوندت سِرشت و هم ملائک سجده کرد پس ‌تویی ‌معشوق خاص و چرخ سرگَردان توست
هو رندیم و دگر مستیم تا بادچنین بادا توبه همه بشکستیم تابادچنین بادا چون قطره ازین دریادیروزجدا بودیم امروز بپیوستیم تا باد چنین بادا
هو معنیِ آدم نداری صورتِ آدم چه سود؟
هو و چه دانی تو که آن شب قدر چه شب است؟ اندر این شب وز دوست خطاب می‌آید: کجااند جوانمردانِ شب‌خیزان که در آرزویِ مواصلت ما بی‌خواب و بی‌آرام بوده‌اند و در راه عشق ما شربتِ بلا نوشیده‌اند؟ تا ما خستگی ایشان مرهم نهیم و اندر این شبِ قدر ایشان را با قدر و منزلت باز گردانیم! که امشب شب نواختن بندگانست وقت قبول توبه عاصیانست موسم و میعاد آشتی جویانست هنگام ناز عاشقان و راز محبّانست کشف الاسرار
هو جز فکر تو در سرم همه عین خطاست جز ذکر تو بر زبان ضلالست و عبث
هو به گلستان نروم تا تو در آغوش منی