هو
دلم از کار جهان گرفته است. آمدهام تا مرا بخواهی، که دلم بر هیچکس قرار نمیگیرد اِلّا به تو.»
- ذکر جنید بغدادی؛ تذکرةالاولیا.
هو
سعدالدین فرغانی رحمه الله علیه:
قوت عقل هرگاه که از باطن سر بر زند،بالذات ادراک اشیا میکند نه به آلات(حواس ظاهر و باطن)و این وقتی میسر میشود که به ریاضت و تزکیه نفس از اخلاق ذمیمه و تخلق به اخلاق حمیده دست داده باشد و از صفاتی که به هوا تعلق دارد خلاص یافته باشد و به حضرتی که منبع علومست متوجه گشته باشد
مشارق الدراری،ص۵۷۴
هو
علم ودانش حجاب اعظم است که از آنگذشتن دشوار است زهی سعادت آنکه را به زیور علم ودانش آراسته شد وبه حجاب آن غرقه نشد واز آن بگذشت.
حضرت خواجه عبیدالله احرار(ره)
هو
خداوند فرمود:
«إِنَّ أَنكَرَ ٱلۡأَصۡوَٰتِ لَصَوۡتُ ٱلۡحَمِيرِ»
(زشتترین صداها صوت الاغ است)،
مرادش از آن،حال مرید است که پیش از هنگام سخن گوید!
شرح مشکلات الفتوحات المکیة و فتح الابواب المغلقات من العلوم اللدنیة،باب پنجم، ص48
عبدالکریم جیلی قدّس سرّه
هو
بایزید بسطامی فرمود:
از درهای مختلفی چون جهاد، نماز، روزه، زکات و سایر کارهای نیک به سوی حق وارد شدم، در آن درها ازدحام کثیری را دریافتم و برای خود مکانی برای قدم گذاشتن نیافتم تا بتوانم به سوی حق تقرب جویم،
پس متحیر ماندم و ندانستم که به چه چیز به سوی او تقرّب جویم.
پروردگارم را خواندم و گفتم: الهی به چه چیز به سوی تو تقرب جویم؟
گفت: به چیزی که مرا نیست.
گفتم: چه چیزی ترا نیست؟
گفت: ذلّت و شکستگی و افتقار.
بایزید گفت: از دروازۀ ذلت و شکستگی و افتقار به سوی حق وارد شدم، پس آنجا کسی را نیافتم مگر اندکی از مردم را.
شیخ_محی_الدین_ابن_عربی فتوحات_مکیه
﷽
✨مرحوم آیت الله آقا سید حسن آیت اللهی (رضوان الله تعالی علیه) برای خود من نقل میکرد؛ میگفت:
آن قدیم ها در مدرسه قوام آیت الله نجابت (رحمه الله) حجره ای داشتند و تدریس میفرمودند؛
میگفت:
💢یک زمانی مرحوم فروزان فر و دو ، سه تا از استادهای دانشگاه که روی مثنوی و متون عرفانی کار کرده بودند، همراه یک پرفسور آلمانی که آوازه مرحوم آقا را شنیده بودند خدمت آقا رسیدند؛
💠در آن جلسه این آلمانی گفته بود که مثلاً اینهایی که دنبال معرفت هستند در ایران طوایف مخلتفی دارند؛ خوانساری ها، گنابادی، ها نقشبندی ها و غیره؛
لذا از آقا سؤال کرد که شما از کدام یکی از اینها هستید؟
🔸آقا بلافاصله این بیت از حافظ را خواندند:
رطل گرانم ده ای مرید خرابات
شادی شیخی که خانقاه ندارد
که معنای آن این است،
ما هیچ کدام از این چیزهایی که تو میگویی نیستیم؛
ما دلمان میخواهد عبد پروردگار باشیم و عبودیت در وجودمان بیاید؛
کنایه از این که هر چه ما داریم از همین دین و بندگی داریم.🔹
📚بیان حق📄صفحه: ۵۱
┄┄┄┅┅❅✾❅┅┅┄┄┄
@Ayatollahnejabat
﷽
🔹از خصوصیتهایی که در تعلیم مرحوم آقا(آیت الله نجابت) به وضوح قابل مشاهده بود بسط امیدواری در دل طالب معرفت بود؛🔸
✨در روایت است که آقا امیرالمؤمنین(علیه السلام) می فرمایند:
«ألا أُخْبِرُكُمْ بِالْفَقِيهِ حَقَّ الْفَقِيهِ»
💢میخواهید من فقیه را آن جوری که هست برای شما بیان کنم؟
البته نه این فقیه اصطلاحی که ما میفهمیم؛ بلکه مقصود شخص فهیم و با معرفت است؛ فرمودند:
💠دنبال کسی باشید که در تعلیمش این روشها را دنبال کند؛
▪️یکی اینکه هیچ وقت مردم را از رحمت خدا ناامید نمیکند؛
▪️یکی این که هیچ وقت به طالب معرفت، رخصت گناه نمیدهد؛
▪️ و هیچ وقت انس با قرآن را از دست نمیدهد؛
فرمودند اینها علامتش است؛
اگر میخواهید تعلیم بگیرید، بدانید روش اهل معرفت این است.
📚بیان حق📄صفحه: ۵۲
┄┄┄┅┅❅✾❅┅┅┄┄┄
@Ayatollahnejabat
﷽
✨مرحوم آیت الله نجابت(رحمه الله علیه) بسیار شیخ ابوسعید ابوالخیر را دوست داشتند و ابوسعید همیشه شاد و مست بوده است و اما شیخ ابوالحسن خرقانی این عارف بزرگوار او همیشه اهل گریه بوده است این را خود مرحوم آیت الله نجابت(رحمه الله علیه) میفرمودند:
🔸که یک بار این دو بزرگوار با هم تصمیم گرفتند که حال خود را با یکدیگر عوض کنند، ابوسعید حال خود را داد به شیخ ابوالحسن خرقانی و شیخ ابوالحسن هم حال خود را داد به جناب ابوسعید و جناب شیخ ابوسعید تا صبح میگریست و می نالید و میسوخت و میگداخت و امّا شیخ ابوالحسن خرقانی تا صبح به حالت انبساط خاطر و یک حالات بخصوصی بود.🔹
💢شیخ ابوالحسن آمد به جناب ابوسعید گفت من همان سوز و گداز خود را بیشتر دوست دارم و حال خود را دو مرتبه با یکدیگر عوض کردند این را مرحوم آقا می فرمودند و خیلی خوششان می آمد از این روحیه شیخ ابوسعید ابوالخیر و...
📚جلوه عشق و محبت📄صفحه: ۱۸
┄┄┄┅┅❅✾❅┅┅┄┄┄
@Ayatollahnejabat