راهبانی که همهٔ توان خود را به وجد و خلسه اختصاص داده اند (جهایین ها) آن راهبانی را که به آموزه و نظریه وابسته اند (دهمیوگ ها) ملامت می کنند و آن ها هم متقابلا این ها را. اما درست برعکس ، آن ها باید به یکدیگر احترام بگذراند. به راستی که بسیار اندک شمارند آنان که وقت خود را صرف می کنند تا اصل جاودانه (امتا دهاتو:نیروانا) را تجربه کنند. همچنین اندک شمارند آنان که واقعیت عمیق و پیچیده را ببینند و بفهمند.
ای بهیکوها ، شما نباید قدرت فوق بشری ایدهی را در مقابل مردم عادی نمایش بگذارید. هرکس که چنین کاری کند مرتکب دوکته [گناه] شده است.
یک بار با قطار سفر میکردم و هوا بسیار گرم بود؛ گویی که از هوا آتش میبارید. همه اطرافیان من در رنج بودند ، جز من که ذهن خود را از فکر گرما جدا کرده بودم و از درون شادمان بودم و لبخند میزدم ، زیرا با خود تصمیم گرفته بودم که : " خداوندا ، همان الکتریسیتهای که در بخاری حرارت تولید میکند ، در یخچال یخ بوجود میآورد. پس من چرا نتوانم از همان الکتریسیته برای خنک شدن استفاده کنم؟ " در همان لحظه حس کردم لایهای از یخ مرا در بر گرفت.
پاراماهانسا یوگاناندا
هدایت شده از "هرمس حکیم"
🔸وصیت بقراط - نسخه وصیت ابقراط که معروف به آیین طبابت است به شرح ذیل میباشد.
🔺بقراط گفت شایسته است کسی که در مقام آموختن طب است طبعاً آزاد و از حیث طبع و فطرت مرد نیکی باشد. کم سن بوده و قامت معتدل داشته و اعضای او متناسب باشد.
🔺 خوش فهم و خوش صحبت و در موقع مشورت صاحب آراء صحیح باشد. عفیف و شجاع بوده و نقره دوست نباشد. در حال خشم بتواند از خود جلوگیری نماید نه آنکه بالمره خشم نگیرد.
🔺دیر فهم و کندذهن نباشد، طبیب باید با رنجور و بیمار همگامی نموده با او با مهربانی رفتار نماید. اسرار بیمار را حفظ کند زیرا بسیاری از بیماران ما را بر اسرار خود آگاه می سازند و میل ندارند دیگری از آن مطلع شود.
🔺طبیب باید تحمل ناسزا را داشته باشد زیرا جمعی از بیماران برسامی و مردم وسواسی و سوداوی مزاج با ما چنان حرف میزنند که باید تحمل آنها را داشته باشیم و بدانیم که آن ناسزاها از آنها نیست بلکه سبب آن همان بیماری است که خارج از حالت طبیعی مریض است.
🔺 طبیب باید همیشه موی سر را منظم نگاهدارد، نه بتراشد و نه آن را انبوه بگذارد. طبیب باید ناخن انگشتان خود را بگیرد ولی نه از ته و نه آنکه بگذارد که بلندتر از گوشت سر انگشتان شود. طبیب باید لباسش سفید و پاک و نرم باشد .
🔺در راه رفتن عجله نکند، تند راه نرود زیرا این طور راه رفتن دلیل بر سبک سری است. آن قدر هم کند راه نرود زیرا آن هم دلیل بر خون سردی و سستی است. اگر او را دعوت کردند باید در مقابل بیمار چهارزانو بنشیند و به آرامی از حال بیمار جویا شود. در سئوالات خود دستپاچه گی و شتاب ننماید در نظر من این شکل زی و رفتار بسیار بهتر از وضع دیگر است.
┏━🍃🌼🍂🌺🍃 ☘🌿🌸 🍁💚 ━┓
https://eitaa.com/Hermeshakimm
┗━🍂🌼🍃🌺🍃☘🌿🌸 🍀🍁💚 ━┛
هدایت شده از مَشارِقُ الأنْوار
﷽ا
❀ یکی از مشایخ می گوید که وقتی نظری به شهوت به شخصی کردم. در خواب شنیدم که مرا گفتند که خدای تعالی میگوید که دنیا دار من است و خلایق بندگان و کنیز کان من اند. هر کس که به یکی بی حق نظر کند خیانتی باشد که با من کرده است . بیدار شدم و با خود سوگند خوردم که جز به امانت به هیچ کس نظر نکنم.
📘 اوراد الاحباب و فصوص الآداب ، ج 2 ،ص 121 ، در آداب جوارح و حواس
👤 ابوالمفاخر یحیی باخرزی
┄┅═❁❁•••❁❁═┅┄
@An_Noor313
هو
اکابر طریقت -قدّس الله ارواحهم- کسی را که متخلّق است به اخلاق نبوی علیهالصّلواة و السّلام؛ آنرا عالم میگویند اگر چه از علوم ظاهری هیچ نداند و آن کسی را که متخّلق نیست به اخلاق نبوی علیه الصّلوة و السّلام؛ آنرا عامی گویند اگر چه جمیع علوم ظاهر را بر وجه کمال حاصل کرده باشد.
خواجه عبیدالله احرار
@yarekhaksar
هو
"هو" خاصترین نامهاست، از سر زبان برنمیآید، مخرج او از میان جان است، از باطن پاک متصاعد میشود و قصد درگاه پاک میکند. "إِلَيْهِ يَصْعَدُ الكَلمُ الطَّيّبُ وَالعَملُ الصَّالِحُ يَرفعهُ"*. هر اسمی به وقت گفتن، به لب و دهان محتاج است، باز هو به لب و زبان که وکیلان در دِلند، هیچ احتیاجی ندارد.
حکایت
درویشی بر سر راهی میگذشت، سؤالش کردند که: از کجا میآیی؟ گفت: هو. گفتند: کجا میروی؟ گفت: هو. گفتند: مقصود تو چیست؟ گفت: هو. از هر چه سؤالش کردند، جواب همین داد که: هو.
شعر
از بس که دو دیده در خیالت دارم
در هر چه نظر کنم ترا پندارم
چنانکه کلمهی "هو" را در گفتن به هیچ مخرجی احتیاج نیست، گویندهی "هو" را باید که با هیچ غیری اتصال نباشد.
* سوره فاطر، آیه ۱۰
رساله اسماء الله
سیفالدین باخرزی
تصحیح و تحقیق: بهروز ایمانی
@yarekhaksar
هو
وقتی بدانکه می کردند ، ریا می کردند ؛ اکنون بدانچه نمی کنند ریا می کنند.
و گفت : در دنیا شروع کردن آسان است ، اما از میان
باز ، بیرون آمدن و خلاص یافتن دشوار است.
#شیخ_فرید_الدین_عطار_نیشابوری
#تذکره_الاولیاء
#ذکر_فضیل_عیاض
هو
و هر اعتقاد که تو را سرد کند،
از آن دور باش.
هر اسراری که میآموزی،
شکر آن را به جای آر.
#شمس_تبریزی