😍سیره شهیدوشهادت
✔خانم عباسی چطور با شهید حججی آشنا شدید؟
🔶اگر ماجرای آشنایی ما را کسی از محسن میپرسید میگفت ما بواسطه شهدا باهم آشناشدیم، حالا من هم همان رامیگویم: ما بواسطه شهدا آشنا شدیم. من در یک نمایشگاه که مربوط به دفاع مقدس و بزرگداشت شهدای این دوران بود کار میکردم، همسرم هم در یک دورهای آنجا با ما همکار شد، همدیگر را دیدیم و به قول محسن، این شهدای دفاع مقدس بودند که واسطه آشنایی ما شدند
برای شادی روح شهدا #صلوات
🌸کپی فقط با #ذکر_منبع مجاز است:
@hojaji
شهید محسن حججی
هدایت شده از .
با نام و یاد خدا
💠 کانال استاد رائفی پور در پیام رسان ملی ایتا ‼️
🔰 ترک گناه ، ترک خود ارضایی ، شناخت آرمانهای نوظهور ، مهدویت ، شناخت راز های فرماسوری و...
🔴همه و همه در کانال استاد علی اکبر رائفی پور :
🖥 @raefi_pour
یک سر بزن 🙂
شهید محسن حججی
😍سخنان پدر شهید حججی
#کمےمثل_شهیدحججے😉
وقتی ایشان دفعه اول از سوریه آمد، من او را شهید دیدم. شهادت در چهره ایشان پیدا بود. چون در دفاع مقدس دوستان زیادی داشتم که شهید شدند و این چهره ها برایم آشناست ولی تا این حد خلوص و بندگی را تصور نمی کردم داشته باشد. واقعیت این است خود را مسئول می دانم و افسوس می خورم فرزندم را نشناختم. البته به پنهان کاری ایشان هم برمی گردد که قابل ستودن است.
برای شادی روح شهدا #صلوات
🌸کپی فقط با #ذکر_منبع مجاز است:
@hojaji
شهید محسن حججی
😍سخنان پدر شهید حججی #کمےمثل_شهیدحججے😉 وقتی ایشان دفعه اول از سوریه آمد، من او را شهید دیدم. شهادت
✔پدر شهید حججی
ما خبر اسارت را نشنیدیم.
ما تصویری را که داعش در شبکه های اجتماعی پخش کرده بود را دیدیم.
به پادگان لشکر نجف اشرف رفتیم و پرسیدیم چه اتفاقی افتاده.
اول نمی خواستند به ما بگویند و بعد که قانع شدند، ما مطمئن شدیم فرزندانمان در اسارت داعش است.
از زمان رسیدن تصویر اسارت تا زمانی که خبر #شهادت او را دادند، بدترین لحظات زندگی من بود. نگرانی داشتیم و مضطرب بودیم، وقتی همه می گفتند دعا کنید آزاد شود، ما دعا می کردیم شهید شود. هیچ پدر و مادری راضی به مرگ فرزندشان نیست، ولی ما آن موقع راضی بودیم، به حدی که #مادرش گوسفند #نذر کرد بچه اش #شهید شود.
برای شادی روح شهدا #صلوات
🌸کپی فقط با #ذکر_منبع مجاز است:
@hojaji
شهید محسن حججی
✔صحبت های تکان دهنده پدر شهید حججی
بعد از شنیدن خبر اسارت پسرم
می دانستیم فرزندمان دیگر زنده برنمی گردد. می دانستیم دارند او را شکنجه می کنند.
تا آن موقعی که ساعت 2 و نیم صبح خبر شهادت آمد ناگهان ناله مادر و خواهرش بالا رفت، #آرامش خاصی به من دست داد. دیگر مطمئن شدم محسن رفت، ولی از ته دل خوشحال شدم که #آزاد شد، رها شد.
بعد از آن که بحث شهادت پیش آمد و #عظمتی که خداوند به ایشان داد اصلا غمش را فراموش کردیم.
ما او را به #حضرت_زهرا سپردیم و حتی نگران هم نشدیم.
برای شادی روح شهدا #صلوات
🌸کپی فقط با #ذکر_منبع مجاز است:
@hojaji