eitaa logo
کانال تبلیغی حجت الاسلام حبیبی
258 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
4هزار ویدیو
30 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ماه رمضان شفاعت میکند.🕊 💢اگه ماه رمضان رو نمی شناسید این روایت رو بخونید: 💠امام رضا علیه‌السلام می فرمایند: 🔹چون روز قيامت شود، ماه‌ها را به صحرای قیامت مى‌آورند، در حالى كه ماه رمضان، كه با هر زيور نيكويى آراسته است، پيشاپيش آنهاست.🍃آن روز، ماه رمضان در ميان ماه ها، همچون ماه در ميان ستاره هاست.🌟 🔸مردمى كه آن جا گرد آمده اند، به يكديگر میگويند: ای کاش كه اين چهره ها را مى شناختيم! منادى، از سوى خداى متعال ندا میدهد: 🔹اى همه آفريدگان! اينها، سيماى ماه‌هايى است كه نزد خداوند، از روزى كه آسمان ها و زمين را آفريد،🌎 شمارشان در كتاب خدا دوازده تاست.📖 🔸سَرور و برترِ همه ماه‌ها، ماه رمضان است.🌙 آن را آشكار ساختم تا برترى ماه من را بر ماه‌هاى ديگر بشناسيد. 🔹و این ماه براى مردان و زنانى كه بنده من‌اند و در این ماه روزه گرفتند، شفاعت كند و من هم شفاعتش را درباره آنان بپذيرم 📚 فضائل الأشهر الثلاثة، ص: 110 اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋 🍃🌸🍃
🌹 هفته خود را معطر به عطر صلوات کنید امام رضا علیه السلام من لَم يقدِر عَلى‏ ما يُكَفِّرُ بِهِ ذُنوبَهُ ، فَليُكثِر مِنَ الصَّلاةِ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ ؛ فإِنَّها تَهدِمُ الذُّنوبَ هَدماً کسی که نمی تواند کاری کند که با آن گناهانش زدوده شود پس زیاد بر محمد و خاندانش صلوات بفرستد که آن گناهان را به خوبی از بین می برد. عيون الأخبار ج۱ ص۲۹۴
. ♻️ خاطره‌ای از آیت الله مصباح/ اگر یادمان رفت چه کنیم؟ نوه آیت الله مصباح یزدی نقل می‌کنند: 🔸️تقریباً چهل‌وپنج دقیقه‌ای به اذان مغرب و عشا مانده بود. رفته بودم منزل حاج‌آقا به ایشان سری بزنم. تنها بودند؛ حتی حاج‌خانم هم نبودند. حاج‌آقا داشتند پاهایشان را چرب می‌کردند. سال‌ها بود زانودرد و پادرد همپایشان شده بود. دکترها روغن‌هایی را تجویز کرده بودند و باید هر روز پایشان را چرب می‌کردند. 🔸️احوال‌پرسی همیشگی و خوش‌و‌بشی کردیم. حاج‌آقا همچنان مشغول بودند که از من خواستند چیزی برایشان بیاورم. می‌خواستند بگویند متکا را بیاور که کلمه‌اش یادشان نیامد! چند ثانیه کشید. مقداری که گذشت متوجه شدم و متکا را برایشان آوردم. 🔸️سرشان را انداخته بودند پایین. غرق فکر شدند. چند دقیقه‌ای سکوت شد. رو کردند به من و بغض‌آلود و با صدای لرزان گفتند: «آدم گاهی اوقات کلمه به این سادگی که شاید هزاران بار در طول زندگی با آن سروکار داشته، یادش می‌رود، اگر روزی به ما گفتند که خدایت کیست و یادمان رفت آن موقع چه خاکی بر سر کنیم؟ اگر گفتند که امامت کیست و یادمان رفت، اگر گفتند کتابت چیست و یادمان رفت! آنجا باید چه کنیم؟» آن بغض سنگین اشک شد و کم‌کم از چشمانشان سرازیر شد. 🔸️ این سؤال را تکرار کردند. گفتند: «چه کار کنیم؟» فکر می‌کردم این پرسش مقدمه توضیحی است، اما دیدم ادامه دارد. باز هم مرتب از من پرسیدند.«به نتیجه ای رسیدی؟ فکر کردی؟» همزمان خودشان هم حال معنوی دیگری پیدا کرده بودند که لحظه‌به‌لحظه تشدید می‌شد. 🔸️نزدیک اذان شد. از وضو که برگشتند دوباره با بغض و اشک پرسیدند: «خب! به نتیجه ای رسیدی چه کار کنیم؟» مات و مبهوت مانده بودم. رفتند سمت چوب‌لباسی‌. عطرهای دم‌دستی‌شان را آنجا می‌گذاشتند. صدای اذانشان در خانه پیچید. وقتی نزدیک سجاده شدند، بغض صدایشان ترکید. به پهنای صورت اشک می‌ریختند. گفتند: «شما که جوابی به این سؤال ندادی! اگر پرسیدند اسم خدایت کیست اگر یادمان رفت چه کنیم. اما فکر می‌کنم این «علی علی» گفتن‌های ما در طول زندگی که هر جا توانستیم و از دستمان برآمد، مدام گفتیم «علی علی» این «علی علی» گفتن‌ها ما را رها نمی‌کند. ما را ول نمی‌کنند. امیرالمؤمنین (علیه السلام) به جایش می‌آیند و جواب این «علی علی» گفتن‌ها را می‌دهند. اگر هم یادمان برود به ما یادآوری می‌کنند.» 🔸️بعد بلافاصله گفتند: «اگر در این دنیا ایمان‌مان را امانت بدهیم دست امیرالمؤمنین (علیه السلام) به شرطی که ایمان را خراب نکرده باشیم، بگوییم این امانت خدمت شما آن لحظه و جایی که من احتیاج دارم، این را به من برگردانید؛ بعید می‌دانم امیرالمؤمنین کسی باشد که بخواهد از امانت نگهداری نکند و حتماً آدم امینی است. مهم این است که ما ایمان‌مان را امانت دهیم. این علی علی گفتن‌ها آنجا کار خودش را می‌کند.» 🔸️مشغول نماز مغرب شدیم. نماز عجیبی شد. ادعا ندارم همیشه با ایشان بوده‌ام و حالاتشان را دیده‌ام، اما در سن‌وسال خودم و در موقعیت‌هایی که با حاج‌آقا ارتباط داشتم، کمتر چنین نمازی از ایشان دیده بودم. با حال و پر اشک. بین هر آیه سوره حمدشان گریه می‌کردند. 🔸️بین دو نماز بحث را ادامه دادند و تأکید کردند روی اینکه آدم ایمانش را بسپارد به دست آن‌ها، آن‌ها شب اول قبر بر‌گردانند.
🌷 حضرت پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) : 🖋 به هر كس در دنيا چهار خصلت داده شود ، خير دنيا و آخرت به او داده شده و بهره خويش را از دنیا و آخرت گرفته است : 1⃣ تقوايی كه او را از حرام های خدا باز دارد ، 2⃣ اخلاق خوشی كه با آن در ميان مردم زندگی كند ، 3⃣ حلمی كه با آن جهالت نادان را از خود دور سازد ، 4⃣ زنی شايسته كه در كار دنيا و آخرت او را ياری رساند. ✍ مَنْ اُعطِي اَربَعَ خِصالٍ فِي الدُّنْيا فَقَد اُعطِي خَيْرَ الدُّنْيا وَ الآخِرَةِ وَ فازَ بِحَظِّهِ مِنْهُما : وَرَعٌ يَعصِمُهُ عَنْ مَحارِمِ اللّه ، وَ حُسْنُ خُلُقٍ يَعيشُ بِهِ فِي النّاسِ ، وَ حِلْمٌ يَدفَع بِهِ جَهْلَ الْجاهِلِ ، وَ زَوجَةٌ صالِحَةٌ تُعينُهُ عَلی اَمرِ الدُّنْيا وَ الآخِرَةِ . 📚 بحار الأنوار ، ج ۶۹ ، ص ۴۰۴
[ حدیث دل ]: 🍂بسم الله الرحمن الرحیم🍂 ‍ صبح امروز کسی گفت به من تو چقدر تنهایی! گفتمش در پاسخ: تو چقدر حساسی تن من گر تنهاست دل من با دلهاست دوستانی دارم بهتر از برگ درخت که دعایم گویند و دعاشان گویم🙏 یادشان دردل من قلبشان منزل من صافى آب مرا ياد تو انداخت رفيق تو دلت سبز لبت سرخ چراغت روشن چرخ روزيت هميشه چرخان نفست داغ تنت گرم دعايت با من 👤سهراب سپهری
- ناشناس.mp3
5.01M
🎙شرح دعای روز بیست و پنجم ماه مبارک رمضان؛ آیت الله تهرانی
🌷۸ ویژگی نماز ایده آل از نظر قرآن: 🌷۱.اول وقت انجام شود حافظوا علی الصلوات والصلوة الوسطی..۲۳۸بقره 🌷۲.به جماعت باشد. وارکعوا مع الراکعین.....................۴۳ بقره ..🌷۳.باخشوع یعنی فروتنی باشد فی صلاتهم خاشعون......................۲مومنون 🌷۴.بانشاط انجام شود. منافق باکسالت نمازمیخواند و إذا قاموا الی الصلوة قاموا کسالی.......۱۴۲ نساء 🌷۵.محافظت از نماز که بعدش خرابش نکنیم علی صلواتهم یحافظون......................مومنون 🌷۶.حضورقلب درنماز اقم الصلوة لذکری.................................۱۴طه 🌷۷. نمازراباتعقیبات تمام کند فاذا فرغت فانصب.......................۷ انشراح 🌷بهترین تعقیبات، تسبیحات حضرت زهراء،قل هوالله احد،آیة الکرسی،صلوات،سجده شکر و.... 🌷۸.درمسجدانجام شود. واقیموا وجوهکم عند کل مسجد......۲۹ اعراف.
📜 زشتی های مومن را پخش نکن📜 🌸مردی خدمت امام موسی کاظم (علیه السلام) آمد و عرضه داشت : 🌸فدایت شوم ! از یکی از برادران دینی کاری نقل کردند که ناپسند بود ، از خودش پرسیدم انکار کرد در حالی که جمعی از افراد موثق و قابل اعتماد این مطلب را از او نقل کردند ✨ حضرت فرمودند : گوش و چشم خود را در مقابل برادر مسلمانت تکذیب کن . حتی اگر ۵۰ نفر قسم خوردند که او کاری کرده و او بگوید نکرده ام از او قبول کن و از آنها نپذیر. 👈 هرگز چیزی که مایه عیب و ننگ اوست و شخصیَتش را از بین می برد در جامعه منتشر نکن که از آنها خواهی بود که خدا در موردشان فرموده است ⭐️إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ سوره نور : آیه ۱۸⭐️ 🔹کسانی که دوست دارند زشتی ها در میان مؤمنان پخش شود عذاب دردناکی در دنیا و آخرت دارند 📚الكافی : ج‏۸ ، ص۱۴۷ 📚مُحَاسَبَةِ النَّفْس‏ : ح 125 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 انتظار برای (عج) از زبان شهید حججی؛ برای امام زمان (عج) چه کرده‌ایم؟ واقعا به عنوان منتظر ظهور حضرت حجت چه کار مثبتی انجام دادیم؟؟ الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج 🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️ 🕋 @kashkoolmanavi 🕋
🌹السلام علیک یا اباالحسن ❤️منظومه ای از فضایل مولانا امیرالمومنین علیه السلام تقدیم به حقیقت جویان عالم 👈رمز ابتلا ♦️خواهم امشب فاش گویم سر پیمان غدیر ، داستان ابتلامان را به طوفان کویر ♦️قصدآن دارم که گویم قصه ای پر راز را ، تا کنم رسوای عالم کشتگان آز را ♦️می کنم با چند پرسش درد دل را باز من با غمی دیرینه سازم شعر خود آغاز من ♦️بودن ازیک نور بااحمد که را باشد نسب؟ یاچه کس را درمصاف کین بود حیدر لقب؟ ♦️افتخار کعبه زادی گوی در حصر که هست؟ یاکدامین کس به خیبر پشت مرحب راشکست؟ ♦️باب علم مصطفی و فاتح خیبر که بود ؟ یا که در اسلام و ایمان گوی سبقت را ربود؟ ♦️زد کدامین ضربه ابن عبدود را بر زمین؟ از عبادات خلائق جمله آمد برترین؟ ♦️چیست دانی مظهر اعلای اخلاص عمل؟ گوی اخلاص که در خندق شده ضرب المثل ؟ ♦️گو خریدار رضای حق شب هجرت که بود ؟ با فروش جان چه کس در بستر احمد غنود؟ ♦️مایه فخرالهی برملائک چیست ؟هان ! از چه می گفتند ( بخ لک ) علی را حاضران؟ ♦️جانشین مصطفی هنگام هجرت بد چه کس؟ گو،که پانگذاشت حتی یک قدم زو پیش و پس؟ ♦️داستان یوم الانذار عشیره چیستی؟ آن که تصدیق رسالت کرد آنجا کیستی ؟ ♦️داستان ردشمس و قصه جعرانه چیست ؟ این همه سنگ نشان کوی صاحبخانه نیست؟ ♦️هیچ دانی جان من اسماء اعظم را که چیست؟ درکنار نام مسعود محمد نام کیست؟ ♦️گوی در ملک مناعت کیستی کفو بتول ؟ یا به ابلاغ برائت کیست مأمور رسول؟ ♦️کیست براحمدوزیر و بضعه اش را کفو کیست ؟ ماهتاب آیا دلیل جلوه خورشید نیست ؟ ♦️هیچ دانی راز سد باب ها آیا چه بود ؟ باب استثنا در آن اثنا بگو باب که بود ؟ ♦️کیست نفس مصطفی در ماجرای ابتهال ؟ یا که را اطعام مسکین در رکوع باشد خصال ؟ ♦️کیست شیر و چیست شمشیر خدا در کارزار ؟ لافتی الا علی ، لاسیف الا ذوالفقار ، ♦️کیست بر احمد چنان هارون به موسی جانشین ؟ کیست مولای غدیر و باعث اکمال دین ؟ ♦️در حریم کعبه جانا بت شکستن کار کیست؟ در احد مردان حق را صف شکستن عار کیست؟ ♦️گو کدامین ها زمیدان احد بگریختند ؟ با فرار خود صف انصار دین بگسیختند؟ ♦️یا کدامین کس به خیبر زامتحان مردود شد ؟ باعث دلتنگی و آزردن محمود شد؟ ♦️قصه ذات السلاسل را مسلمان باز گوی ، شمه ای از غیرت کرار خصم انداز گوی، ♦️گوی در ذات السلاسل آن سه تن فرار کیست؟ رمز اصرار نبی بر واژه کرار چیست ؟ ♦️گو چه کس با خاصف النعل نبی پیکار کرد ؟ یا کدامین بانگ سگهای حوأب انکار کرد ؟ ♦️یا که در جیش اسامه گو چه کس اخلال کرد ؟ حکم خیرالمرسلین را طعمه امیال کرد ؟ ♦️گو به وجدان کیست یاغی،قاتل عمار کیست ؟ راز پر غوغای دار میثم تمار چیست ؟ ♦️چیست گو اسرار ابلاغ رسالان امین؟ در غدیرخم چه سان تکمیل شد دین مبین ؟ ♦️راز ابلاغ رسالت بود تعیین ولی ، حاضران تبریک گفتند این فضیلت بر علی. ♦️غاصبان کردند بیعت با علی روز غدیر ، خلق اما ره نمودندی به آغوش کویر. ♦️حاصل آمد زین بیابان صد شکاف و اختلاف ، میوه اش تحریف سنت بود و دین را انحراف. ♦️گو چرا شد غصب آیا حق اولاد رسول ؟ بر چه میزانی چنان پامال شد حق بتول؟ ♦️آتش کین پس چرا در خانه حیدر زدند ؟ پیکر خیرالبشر را زین جفا خنجر زدند ؟ ♦️گوش کن گویم چرا دربار حیدر سوختند ، آتش کین و حسد درخانه اش افروختند ، ♦️بود پنهان کینه های جاهلی در جانشان ، داستان بدر می شد زنده در اذهانشان . ♦️می گرفتند از علی آنها قصاص عتبه را ، می ستاندند از محمد انتقام عقبه را ♦️از همان آتش که آنان بر در حیدر زدند ، جانیان کربلا بر حنجر اصغر زدند. ♦️چشم دل بگشا حمید این بود رمز ابتلا ، از سقیفه شد مسلمانی به نکبت مبتلا ح مصطفی زاده
خاطره‌ای تکان دهنده از جشن تکلیف دختر ۹ ساله ! در سال ۱۳۶۲ قرار شد برای ما، در مدرسه جشن تکلیف بگیرند. مدیر خوب مدرسه ما که خودش علاقه زیادی به بچه‌ها داشت و تنها معلمي بود كه سروقت در مدرسه با بچه‌ها نماز مي خواند، به کلاس ما آمد و گفت: «بچه‌ها برای دوشنبۀ هفتۀ آینده جشن تکلیف داریم؛ وسائل جشن تكليف خودتان را آماده کنید و به همراه مادران خود به مدرسه بیاورید.» من همان جا غصه‌دار شدم چون در خانه ما به اين چيزها بها داده نمی شد و خبری از نماز نبود. روزهای بعد، بچه‌ها یکی‌یکی وسایل خودشان را شاد و خرم با مادرانشان به مدرسه مي‌آوردند. مدیر مدرسه مرا خواست و گفت: «چرا وسایل خود را نیاورده ای؟» من گریه‌کنان از دفتر بیرون آمدم. فردا مدیر مرا به دفتر برد و گفت: «دخترم! این چادر نماز و سجاده و عطر را مادرت برای تو آورده.» ولی من می‌دانستم در خانه ما از این کارها خبری نیست. بالأخره روز جشن تکلیف فرا رسید و حاج آقای بسیار خوش‌کلامی برای ما سخنرانی ‌کرد و گفت: «بچه‌ها به خانه که رفتید در اولین نمازتان در خانه، از خداي خود هرچه بخواهید خداي مهربان به شما می‌دهد. آن روز خیلی به ما خوش گذشت. به خانه آمدم شب هنگام نماز مغرب، سجاده‌ام را پهن کردم تا نماز بخوانم، مادرم نگاهي به سجاده كرد و با حالتي خاص اصلاً به من توجهی نکرد. من كه تازه به سن تكليف رسيده بودم انتظار داشتم مورد توجه قرار گيرم كه اين‌گونه نشد. اما وقتی پدرم به خانه آمد و سجاده و چادر نماز من را ديد، عصبانی شد، سجاده مرا به گوشه‌ای انداخت و گفت: برو سر درسات، این کارها یعنی چه؟! بغضم ترکید و از چشمانم اشک جاری شد و با ناراحتی و گریه به اتاقم رفتم. آن شب شام هم نخوردم و در همان حال، خوابم برد. اذان صبح از حسینیه‌ای که نزدیک خانه ما بود به گوش می‌رسید، با شنیدن صدای اذان، دوباره گریه‌ام گرفت، ناگهان صدای درب اتاقم مرا متوجه خود كرد. پدر و مادرم هردو مرا صدا می‌کردند، درب اتاق را بازکردم دیدم هردو گریه کرده‌اند. با نگراني پرسيدم: چه شده؟! كه يك‌دفعه هردو مرا در آغوش گرفتند و گفتند دیشب ظاهراً هردو یک خواب مشترک دیده‌ایم.! خواب ديديم ما را به طرف پرتگاه جهنم می‌برند، می‌گفتند شما در دنیا نماز نخوانده‌اید و هيچ عمل خيري نداريد و مرتب از نخواندن نماز از ما با عصبانيت سؤال مي‌كردند و ما هم گریه می‌کردیم، جیغ می‌زدیم و هرچه تلاش می‌کردیم فایده‌ای نداشت، تا به پرتگاه آتش رسیدیم. خیلی وحشت كرده بوديم. ناگهان صدایی به گوشمان رسيد كه گفته شد: «دست نگه دارید، دست نگه داريد، دیشب در خانۀ این‌ها سجاده نماز پهن شده، به حرمت سجاده، دست نگه دارید.» آن شب پدر و مادرم توبه کردند و به مدت چند سال قضای نمازها و روزه‌های خود را بجاآوردند و در يك فضای معنوی خاصی فرو رفتند و خداوند هم آن‌ها را مورد عنايت قرار داد. این روند ادامه داشت، تا در سال 74 هر دو به مکه رفتند و بعد از برگشت از حج تمتع، در فاصله چهل روز هر دو از دنیا رفتند و عاقبت به خیر شدند. اولین سال که معلم شدم و به كلاس درس رفتم، تلاش كردم تا آن مدیرم که آن سجاده را به من داده بود پیدا کنم. خیلی پرس و جو کردم تا فهمیدم در یک مدرسه، سال آخر خدمت را می‌گذراند. وقتی رفتم و مدرسه را در شهرستان کیار استان چهار محال و بختیاری پیدا کردم، دیدم پارچه‌ای مشکی به دیوار مدرسه نصب شده و درگذشت مدیر خوبم را تسلیت گفته‌اند. یک هفته‌ای می‌شد که به رحمت خدا رفته بود. خدا او را که باعث انقلابی زیبا در زندگی ما شد بیامرزد. حال من مانده‌ام و سجاده آن عزیز که زندگی خانوادگی ما را منقلب کرد. حالا من به تأسي از آن مدير نمونه، مؤمن و متعهد، سالهاست معلم كلاس سوم ابتدايي هستم و در جشن تكليف دانش آموزان، ياد مدير متعهد خود را گرامي مي‌دارم و هرسال که می‌گذرد برکت را به واسطۀ نماز اول وقت در زندگی خود احساس می‌کنم. خواهر کوچک شما ـ التماس دعا 📗 کتاب پر پرواز ، ص ۱۲۲ از آنچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم
🔴 دعا و استغفار در ماه مبارک رمضان 🔵 امام علی علیه السلام : 🌕 علَيْكُمْ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ بِكَثْرَةِ الِاسْتِغْفَارِ وَ الدُّعَاءِ فَأَمَّا الدُّعَاءُ فَيُدْفَعُ بِهِ عَنْكُمُ الْبَلَاءُ وَ أَمَّا الِاسْتِغْفَارُ فَيَمْحَى ذُنُوبَكُم‏ 🔹 در ماه رمضان بسیار استغفار و دعا کنید؛ چرا که دعا بلا را از شما دور می‌کند و استغفار گناهان شما را پاک می‌کند. 📚 الکافی، ج۴، ص۸۸