eitaa logo
حوری
184 دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.8هزار ویدیو
23 فایل
زن، خانواده، محیط زیست ارتباط با ادمین: @mazinani332
مشاهده در ایتا
دانلود
ما از هم طلاق عاطفی گرفته ایم! گاهی اوقات یک زوج به صورت رسمی از یکدیگر طلاق می گیرند. اما گاهی شرایطی پیش می آید که مجبورند زیر یک سقف زندگی کنند. رسما زن و شوهرند اما دل در گرو هم ندارند. شاید در ایران امروز ما از هم طلاق عاطفی گرفته ایم. جامعه شناسان می‌گویند که ایران در معرض انواع شکاف های اقتصادی، قومیتی و بین نسلی و فرهنگی است. شاید شکافی که بیش از همه آزاردهنده باشد شکاف فرهنگی است؛ شکاف بین مذهبی‌ها و غیرمذهبی‌ها. قبل از آنکه ادامه دهم شما را دعوت می کنم یک نوشته از دکتر محسن رنانی را با هم بخوانیم.برای جامعه امروز ایران مثالی بهتر از این نمی توانم بیابم: "سیاهان آفریقای جنوبی پس از سی سال مبارزه برای آزادی و پس از دهه‌ها بردگی همراه با قتل و خشونت و زندان،سرانجام سپیدان نژادپرست را مجبور کردند انتخابات آزاد برگزار کند. نلسون ماندلا به ریاست‌جمهوری برگزیده شد. آفریقای جنوبیِ سیاه،تشنه انتقام بود.خیلی‌ها دست به اسلحه برده بودند و از دولت جدید هم انتظار داشتند تا عملیات تصفیه عناصر رژیم آپارتاید و تسویه حساب ستم‌های گذشته را آغاز کند.عملاً جامعه به دو پاره تقسیم شده بود. سیاهان از فروشگاه‌های سپیدان خرید نمی‌کردند،برندهای سپیدان تحریم بود و هر کس با سپیدان همکاری می‌کرد خائن بود.اما ماندلا نه تنها مانند بسیاری سیاست‌مداران،سوار این موج نشد، بلکه با قدرت در برابر این موج ایستاد.او باید راهی پیدا می‌کرد تا جامعه از چرخه خشونت رهایی پیدا کند. در سال ۱۹۹۵ مسابقات جام جهانی فوتبال راگبی در آفریقای جنوبی برگزار می‌شد. اعضای تیم تماماً سفیدپوست بودند و مورد نفرت سیاهان! همه منتظر بازی‌هایی بی‌رونق بودند و اگر تیم شکست می‌خورد، بیم برگزاری جشن‌های سراسری توسط سیاهان می‌رفت. در میانه‌ چنین فضای نفرت‌انگیزی، این ماندلا بود که با چشمانی باز و اندیشه‌ای انسانی، اعلام کرد که لباس تیم راگبی سفیدان را به تن می‌کند و برای تماشای مسابقه به استادیوم می‌رود و گفت که هرکس سربلندی کشور را می‌خواهد باید به حمایت از تیم راگبی آفریقای جنوبی(یعنی همان تیم سپیدان ستمگر سابق)برخیزد. این حرکت ماندلا، فضا را شکست.بسیاری از سیاهان به استادیوم هجوم بردند و تیم کشورشان را تشویق کردند و تقدیر الهی با نفس مسیحایی ماندلا همراه شد و بازی را بُردند و آفریقای جنوبی قهرمان جهان شد. ماندلا در حالی که لباس تیم راگبی را بر تن داشت، جام قهرمانی را به کاپیتان سفید پوست تیم اهدا کرد. سیاه و سپید با هم احساس پیروزی ‌کردند و چنین شد که یک جشن ملی شکل گرفت و پس از این تحول بود که مسیر آشتی هموار شد." یک ایده اولیه یک ایده اولیه مطرح می کنم البته برای نقد و بررسی. پیش از آن بگویم کسانی که مرا می شناسند می دانند آدم مذهبی هستم کمی هم سنتی.(البته لزوما آدم خوبی نیستم ولی دست کم دل در گرو مذهب دارم)اما ایده چیست؟ در جامعه مطلوب من مذهبی‌ها و غیرمذهبی‌ها هر دو آزادند.اصلا آزادی غیرمذهبی ها و آزادی مذاهب را نشانه یک جامعه دینی می‌دانم.دینی بودن یک جامعه یعنی اینکه هیچ دینی اجباری نیست و غیرمذهبی ها هیچ اجباری به دینداری و التزام به دین ندارند. هیچ اجباری به مذهب و انجام شعائر مذهبی یکسان نیست. هر چند تنها راه رستگاری را در دینداری عقلانی می دانم و معتقدم که سایر مکاتب فلسفی و روانشناسی و ...صرفا افق صحبت شان تا زمان مرگ آدمی است و اگر برای بهروزی این جهانی موثر باشند برای رستگاری آن جهانی حرفی ندارند.اما دینداری اجباری را نه برای رستگاری آن جهانی مفید می‌دانم و نه برای شادکامی این جهانی موثر. آنگاه نقش حکومت دینی در عرصه فرهنگ چه خواهد بود؟ ۱)تبیین اخلاق به عنوان فصل مشترک بین دیانت و انسانیت(مانند صداقت، عفت، وفای به عهد و ...که هر عقل سلیمی آن را می پذیرد) ۲)تبیین و تشریح مذهب رسمی کشور. اگر بخواهم به زبان دینی صحبت کنم خداوند در کتاب آسمانی‌اش فرمود اجباری در دین نیست و بلافاصله فرمود مسیر رستگاری از گمراهی مشخص شده است.حکومت دینی دستی گشاده در تبیین داشته باشد اما هیچ اجبار فیزیکی، روانی و انتظامی وجود نداشته باشد.آنگاه کسانی که واقعا دیندارند مومنانه دین‌ورزی می کنند و آن کسانی که غیرمذهبی اند مجبور به ریای سیستماتیک نمی‌شوند و در دل دانه نفرت نمی کارند. اینگونه ما یک شکاف بزرگ و طلاق عاطفی را پشت سر می‌گذاریم.با دو چیز: ۱) تمرکز بر اخلاق که یک منطقه اشتراک حدود ۸۰٪ ایجاد می کند ۲) تکیه بر آزادی:مذهب مذهبیون در کنار غیرمذهبی‌ها صیقل می خورند و غیرمذهبی‌ها در کنار مذهبیون ممکن است تجربه دینی پیدا کنند.هر کسی در یک فضای آزاد به سخنان مختلف گوش می‌دهد و راه خویش را انتخاب می‌کند. همان که فرمود بشارت باد بر بندگانی که گفته‌ها را می شنوند و بهترین را انتخاب می کنند. ✍دکتر مجتبی لشکربلوکی @hooree🌹
پوشش اجباری در مدارس تک‌جنسیتی دورانی که دانش‌آموزان از سر گذرانده‌اند، یکی از زیباترین دوره‌ها و به‌عبارتی دوران طلایی زندگی محسوب می‌شود. پیدا کردن دوستان جدید و فرآیند جامعه‌پذیری که در مدرسه آغاز می‌شود، زندگی انسان‌ها را شکل می‌دهد. اگر دفتر خاطرات دوران دانش‌آموزیمان را مرور کنیم، شاید اوج خاطراتمان یکی از اردوهایی باشد که همراه هم‌کلاسی‌ها، ذره‌ای از طعم استقلال و فاصله از خانواده را چشیدیم، شاید هرکدام از ما خاطراتی در این‌باره برای تعریف کردن داشته باشیم. 🌸خبر فوت «آرزو خاوری»، دانش‌آموزی که فردای روز اردو، به‌دنبال سخت‌گیری مدیر مدرسه به‌خاطر نوع پوشش خودکشی کرد، گویی هر روز ما را مثل فردای روز اردو سخت کرد. این‌روزها، با تعطیل‌شدن مدارس و ترافیک خودرو‌هایی که برای بردن و آوردن دانش‌آموزان در رفت‌وآمد هستند، تصویر دانش‌آموزی در ذهنمان نقش می‌بندد که در آخرین طبقه‌ی ساختمانی ایستاده، تا خود را به پایین بیاندازد. وقتی مدیران بداخلاق را جلوی در مدرسه می‌بینیم، ممکن است علت فوت این دانش‌آموز فکرمان را مشغول کند: «روز قبل، دخترم اردو رفته بود، در اردو شلوار جین پوشیده بود و توی مسیر رفت هم، رقص و شادی می‌کند. گویا مدیر عصبانی می‌شود. فردای آن‌روز با لباس فرم به‌مدرسه می‌رود، ولی مدیر داخل کلاس راهش نمی‌دهد. به‌من گفتند شلوار جین پاش بود و در اردو می‌رقصید». ⬅️تراژدی رخ داده در دبیرستان دخترانه‌ی کوثر و تکرار آن برای دانش‌آموز دیگری به نام «آیناز کریمی» آسیب‌شناسی مدیریت مدارس دخترانه را در خصوص نوع پوشش دانش‌آموزان الزامی ‌می‌کند. این گزارش که به نحوی با هدف آسیب‌شناسی به نگارش درآمده است، حاوی مصاحبه‌هایی با دانش‌آموزان دختر در مقاطع تحصیلی مختلف است. برای مصاحبه با دانش‌آموزان سوالات مشابهی طراحی شده که هدف از یکسان بودن سوالات، رسیدن به یک نتیجه‌ی مشخص درباره‌ی برخی مسایل است. موضوعاتی مانند این‌که آیا فشاری که در موضوع پوشش به دانش‌آموزان دختر وارد می‌شود، در مدارس دولتی بیش‌تر است یا مدارس غیردولتی؟ برای هیچ‌کس مهم نیست کیفیت آموزش چگونه است. تنها چیزی که برایشان اهمیت دارد پوشش دانش‌آموزان است.مدیر مدرسه‌ی ما صبح به صبح دم ورودی اصلی مدرسه می‌ایستد و اگر کسی وارد مدرسه شود و مقنعه سرش نباشد، با داد و بیداد به‌او می‌گوید که مقنعه سرت کن و بعد برو داخل مدرسه. انگار یک گشت ارشاد همیشه و هر ساعت در مدرسه حضور دارد. در این دوسال اخیر کادر مدرسه مدام عوض می‌شد و هرسال بدتر از سال پیش. پارسال حتی سر امتحانات ترم اول و دوم تهدید می‌کردند و می‌گفتند: اگر حجابت را رعایت نکنی، اجازه نمی‌دیم که امتحان بدی، پرونده‌ات رو می‌دیم که بری». مدرسه وقتی تک جنسیتی است، اصلاً نباید اجباری برای پوشیدن مقنعه وجود داشته باشد. در جایی که همه دختر و زن هستند چرا پوشش باید اجباری باشد؟ مگر قرار نیست خودمان را از نامحرم‌ها بپوشانیم؟ در جایی که نامحرمی نیست چرا پوشش باید اجباری باشد؟ این نوع برخورد برای مدارس تک‌جنسیتی زیاده‌‌روی است».  یافته‌های به‌دست آمده از مصاحبه با دانش‌آموزان، حکایت از این موضوع دارد که سخت‌گیری بر سر پوشش در مدارس دولتی نسبت به مدارس غیرانتفاعی بیش‌تر است. هم‌چنین از گفته‌های دانش‌آموزان می‌توان چنین استنباط کرد که لباس فرمی که مدرسه برای آن‌ها در نظر گرفته، هیچ سنخیتی با هویت آنان نداشته و دانش‌آموزان با کم‌ترین میزان تمایل، مجبور به پوشیدن این لباس‌ها هستند. ⬅️این موارد در کنار آماری که نشان می‌دهد از ابتدای سال تحصیلی جاری، سی و یک دانش‌آموز در کشور خودکشی کرده‌اند، لزوم پرسش‌گری درباره‌ی عملکرد آموزش و پرورش در وهله‌ی نخست و سپس مدیریت مدارس را به‌میان می‌آورد. ✍دینا قالیباف @Zane_Ruz_Channel @hooree🌹
🔺️شیوع استعمال دخانیات و «سیگار الکترونیک» بین دختران مدیرکل امور تربیتی وزارت آموزش و پرورش: 🔹️شیوع استعمال دخانیات و سیگار الکترونیک در دختران در حال افزایش است. 🔹️در رصد آسیب‌های اجتماعی در استان‌ها، مسائل خانوادگی در صدر قرار دارد. 🔹️مصرف دخانیات در رتبه چهارم آسیب‌های اجتماعی در کشور قرار دارد. 🔹️مقدار گفت‌وگوی خانواده‌ها با فرزندانشان در شبانه روز به دقیقه کاهش پیدا کرده است. @khabarfouri @hooree🌹
جدی بگیریم یا جدی نگیریم؟ کودکان و نوجوانان در این کشور اجازه ندارند رانندگی کنند. کودکان و نوجوانان در این کشور اجازه ندارند حساب بانکی افتتاح کنند. کودکان و نوجوانان در این کشور اجازه ندارند در مدرسه غیبت کنند و در صورتِ غیبت حتما باید والدین‌شان به مدرسه بروند و دلیل غیبت آنان را توضیح دهند. توضیح خودِ آنان مورد قبولِ مدرسه نیست. کودکان و نوجوانان (طبق قانون) اجازه‌ی کسب و کار ندارند و در این‌صورت کودکِ کار تلقی می‌شوند که این، آسیبی اجتماعی است. طبق قانون، سوپرمارکت‌ها نباید به کودکان و نوجوانان سیگار بفروشند و در صورتِ مشاهده، توسط نهادهای مسوول بازخواست خواهند شد. طبق عرف و هنجارهای اجتماعی، کودکان و نوجوانان در این کشور مجاز نیستند از داروخانه‌ها کاندوم بخرند! معمولا هم داروخانه‌ها از فروش کاندوم به آنان اجتناب می‌کنند. و بسیار کارهای دیگر که کودکان و نوجوانان در این کشور به دلیل سن کم‌شان اجازه‌ آن‌را ندارند. ولی کودکان و نوجوانان در این کشور اجازه دارند ازدواج کنند و خانواده تشکیل دهند! دختران خردسال اجازه دارند با مردی که چند یا چندین سال از آن‌ها بزرگ‌تر است، ازدواج کنند! و در نهایت آن‌که کودکان و نوجوانان در حالی‌که توضیح و دلیل‌شان برای غیبت در کلاس مورد قبول مدیرِ مدرسه نیست، اجازه دارند ازدواج کنند و فاجعه‌بارتر آن‌که پدر یا مادر شوند! آنان می‌توانند در نوجوانی در جایگاهِ پدر و یا مادر بنشینند! و نکته‌ی جالب‌تر آن‌که: از طرفی به کودکان و نوجوانان اجازه‌ ازدواج می‌دهند و از طرفِ دیگر آموزش و پرورشِ محافظه‌کارِ این کشور، از آموزشِ  اولیه‌ مسائل جنسی به همان کودکان و نوجوانان اجتناب می‌کند و برای عدم ارائه‌ آن توجیهات دینی می‌آورد. ✍فردین علیخواه، جامعه شناس @hooree 🌹
از پشیمانی چه حاصل؟ پشیمانی به ما اجازه می‌دهد تا دوباره متولد شویم. 🔻همۀ ما شب‌هایی را در خاطر داریم که روی تخت، خواب به چشمانمان نمی‌آمده و در همان حالی که انتظار می‌کشیده‌ایم تا خدایان خواب بر ما فرود آیند، ناگهان شیطانی شرور آرام آرام از کنجی تاریک، بیرون خزیده و مثل بختک روی سینه‌مان نشسته: شیطانِ خاطره‌های تلخ گذشته. خاطراتی که در آن‌ها دست به کاری شرم‌آور زده‌ایم یا رفتاری ناپسند از خودمان نشان داده‌ایم که فکر کردن به آن، از پس ماه‌ها و سال‌ها، هنوز حالمان را بد می‌کند. در این مواقع است که «پشیمانی» در خالص‌ترین حالت خود سراغمان می‌آید. 🔻 مادری را فرض کنید که به یاد می‌آورد وقتی بچه‌اش کوچک بوده، به خاطر مسئله‌ای بی‌اهمیت به‌سختی تنبیه‌اش کرده. یا کارمندی که بی‌دلیل همکارش را رنجانده. احساس پشیمانی، حتی وقتی به طور غیرعمد به دیگران آسیب زده باشیم، سراغمان می‌آید. 🔻برخی می‌گویند احساس ندامت برای مسائلی که دیگر نمی‌توانیم برایشان کاری بکنیم، بیهوده است. فیلسوف قرن هفدهم، باروخ اسپینوزا، عقیده داشت که پشیمانی و ندامت عناصر مستی‌آور زیان‌باری هستند که فهم ما را بر هم می‌زنند: ما بر اثر شتاب‌زدگی دچار خطا می‌شویم و بر اثر شتاب‌زدگی خود را دربارۀ خطاهایمان سرزنش می‌کنیم. نیچه با این دیدگاه موافق بود، و پشیمانی را چنین توصیف می‌کرد: «افزودن دومین حماقت به حماقت نخست». در عصر ما که خودیاری در اوج است نیز این دیدگاه در قالب شعار «خودت را ببخش» فراوان شنیده می‌شود. 🔻 اما بخششِ خود توهمی بیش نیست. تنها کسانی که می‌توانند ما را ببخشند، آن‌هایی هستند که در رابطه با آن‌ها مرتکب خطا شده‌ایم. ایوان کارامازوف، در رمان سترگ داستایوفسکی، استدلال می‌کند که حتی خدا نیز حق ندارد کسی را ببخشد که کودکان را شکنجه کرده و کشته است. چون خدا آن کسی نیست که شکنجه شده است. 🔻 من حق ندارم که کسی را که از شما زورگیری کرده ببخشم، و می‌توانم خودم را هم به‌دلیل فریب فردی دیگر ببخشم. این به‌معنای تأیید شکنجۀ بی‌پایان خودمان یا احساس گناه نامعقول نیست. اگر وحشیانه خودمان را قضاوت کنیم، ایمانمان به خود و تواناییمان برای اصلاح رفتار را از دست می‌دهیم. می‌توانیم بیاموزیم که گذشته‌ها را به گذشته بسپاریم، اما قبل از آن‌که آن‌ها را به گذشته بسپاریم، باید اجازه دهیم تا پشیمانی وجودمان را در بر بگیرد. شاید توصیۀ کتاب‌های مقدس بهترین باشد: توبه کن، طلب بخشایش نما، همراه با عزمی صادقانه برای تغییر رفتارت. 🔻 البته می‌توان از احساس پشیمانی هم سوءاستفاده کرد. داستایوفسکی که صاحب‌نظری بزرگ در باب گناه و پشیمانی است، تردید دارد که بتوانیم بدون خودستایی یا احساس قدرت، به کار بدی اعتراف کنیم. بااین‌حال، پشیمانی خیلی وقت‌ها احساسی انسانی و لازم است تا بتوانیم رابطۀ خودمان با خودمان را اصلاح کنیم. 🔻کیرکگارد می‌گوید وقتی نیایش می‌کنید، خدا را تغییر نمی‌دهید، خودتان را تغییر می‌دهید. شاید قصۀ پشیمانی هم چنین باشد. من نمی‌توانم کارهای گذشته‌ام را تغییر دهم یا پاک کنم، اما شاید با عمل پشیمانی، هویت خودم را دگرگون می‌کنم. هنری دیوید ثورو توصیه می‌کند: «از پشیمانی‌هایتان بیشترین بهره را ببرید؛ هرگز افسوس خود را پنهان نکنید، بلکه از آن مراقبت کنید و آن را بپرورانید تا آنکه از گیرایی کامل و مجزایی برخوردار شود. پشیمانیِ عمیق، از نو زیستن است». از نو زیستن، زایشی دوباره از نظر اخلاقی است. 🔻آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «از پشیمانی چه حاصل؟». این مطلب در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۳۹۶ در وب‌سایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ گوردون مارینو است و علی برزگر آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخۀ کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وب‌سایت ترجمان سر بزنید. +++ 📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید: B2n.ir/e08848 @zistboommedia @hooree🌹
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم: اسلام نسبت به حجاب با زور و فشار و گرفتن و بستن موافق نیست آیت الله مسعودی خمینی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم: 🔹اسلام به طور کلی با هر چه زور و بی منطق و مسئله دار باشد مخالف است. اسلام هیچ وقت حتی نسبت به حجاب، با فشار، زور، گرفتن و بستن موافق نیست. اسلام مسئله را از نظر علمی بیان می کند و می گوید اگر شما دختر خانم مکشّفه در خیابان‌ها بیایی عده‌ای هستند که به شما نگاه بد می‌کنند و این نگاه بد شخصیت شما را زیر سوال می برد. شما باید شخصیت خودتان را حفظ بکنید. نمی گوید شما آنجا یکی دوتا نعوذ بالله فحش بده و بد بگو نه؛ بگو خانم ضرر این بی حجابی برای خود شماست./شفقنا @hammihanonline @hooree 🌹
هدایت شده از یا ابا صالح ادرکنی
🔺تمام انحرافات نتیجه فشارهاست! هر چه قدر تندروی‌ها شدیدتر شود، جامعه نیز بیشتر واکنش نشان می‌دهد. تغییر سلیقه موسیقیایی نسل جوان و تمایل آنان به موسیقی‌های خارجی از جمله کره‌ای واکنش طبیعی در برابر شرایط تیره‌ای است که جریانات تندرو ایجاد می‌کنند. 🔸سیدمحمد بهشتی، کارشناس و از مدیران باسابقه فرهنگی کشور با اشاره به حضور همفکران دولت قبل در مجلس و تعدادی از نهادهای غیردولتی، گفت: قطعا این افراد در برابر اقدامات دولت چهاردهم مقاومت می‌کنند. مثلا دیدیم که این طیف بر سر مسأله رفع فیلتر چه بساطی درست کرده بود! 🔸دولت نیز در حال تلاش است و در برخی موارد دولت پیروز می‌شود و در برخی موارد، آنان. 🔸اگر این فشارها و محدودیت‌ها نباشد، جامعه نیز رفتار نرمال از خود نشان خواهد داد./ جماران @hooree🌹
‍ جهنم 🔻درباره عکسی از فاجعه دپوی زباله نیشابور 🔹جهنم، دره‌ای در اطراف اورشلیم است که مسیر بیت‌لحم از آن می‌گذرد. ظاهراً این دره مکانی بوده که در آن کودکان را برای خدایی به نام «مولوخ»  قربانی می‌کردند تا اینکه «یوشیا»، این قربانگاه را به مزبله تبدیل می‌کند، و آتشی دائمی در آن روشن می‌کند بلکه کثافات و لاشه حیواناتی که در آن بود، سوزانده و نابود شود. 🔹عکس را که می‌بینم تصویر «جهنم» در ذهنم تداعی می‌شود. تصویری که از جهنم در ذهن دارم به مکانی می‌ماند که هر آلودگی و عفنی که تصور کنید درش پیدا می‌شود. دروازه‌های این مکان را نوزده نگهبان سخت‌گیر و نیرومند مراقبت می‌کنند و عذاب دوزخیان را عهده‌دار می‌شوند. 🔹مسئول این نگهبانان «مالک» است. مالک، سمبل عدالت الهی و مجری فرمان خداوند در برابر گناهکاران است. می‌گویند مالک فرشته‌ای بدون احساس است و رحمتی به گناهکاران نشان نمی‌دهد، وظیفه او اجرای مجازات است. مالک کاری به التماس و ناله اهالی دوزخ ندارد. او بر در دروازه می‌ایستد و چنان مو از ماست گنهکاران بیرون می‌کشد که دوزخیان به او التماس می‌کنند که به زندگی‌شان پایان دهد. 🔹مالک اما در کمال خونسردی جواب می‌دهد که خبری از مرگ نیست و باید تا ابد در این عذاب دست و پا بزنند. مالک بی‌توجه به ناله‌ها هیمه آتش را با پوست و استخوان آدمیان و سنگ‌ها شعله‌ور می‌کند. در دوزخ اگر تشنه شوی نوشیدنی‌هایی از آب جوشان می‌نوشی که چرک و خون در آن غوطه می‌زند. اگر گرسنه شوی غذایی تعارفت می‌کنند که همچون زقوم تلخ است. 🔹عکاس‌ها به محل دپوی زباله می‌روند تا تصاویر آخرالزمانی ثبت کنند. من هم چند باری به این جهنم سر زدم و عکس گرفتم. در توصیف این مکان اگر سوزاندن انسان را فاکتور بگیریم باقی‌اش مصداق دقیق جهنم است. بارها و بارها به چشمم نگهبانانی را دیدم که در بین این کثافات و عفن مو از ماست زباله‌ها بیرون می‌کشند تا لقمه نانی پیدا کنند. 🖌امیر جدیدی | عکاس و روزنامه‌نگار 📌ادامه مطلب در سایت هم‌میهن آنلاین @hammihanonline @hooree🌹
♻️فقر را مدیریت می کنیم ▫️ یکی از همکارانم به مطب خواهرشان که پزشک متخصص زنان است رفته و خواهر پرسیده "با این حقوق و درآمد چطور زندگی می‌کنید؟" دوست ما در  جواب گفته " ما زندگی نمی‌کنیم، ما فقر را مدیریت می‌کنیم!" ▫️ همه‌ی ما به نوعی هر سال و هر ماه و هر روز فقیرتر و فقیرتر می شویم و برخی از خرج‌کردها را کم می‌کنیم وبه طبقه‌ی پایین‌تر سقوط می‌کنیم. برای مثال هر سال مطب‌های دندانپزشکی خلوت‌تر و خلوت‌تر می شوند، چرا که جامعه توان پرداخت هزینه های اینچنینی را ندارد. دوستی به خاطر هزینه بالا آنقدر رفتن به دندان پزشکی را عقب انداخت که ماه پیش در سنین میان‌سالی پانزده تا از دندان‌هایش را کشیده تا از درد دندان  مزمن راحت شود و با دندان مصنوعی بقیه عمر را سر کند. ▫️ آن‌ یکی ده- دوازده سال است که اتومبیل‌اش را  عوض نکرده به معنای واقعی لگن شده و دیگری حتی ازعهده‌‌ی تعمیر اتومبیل لگن خود هم بر نمی‌آید. سومی ماشین را می‌فروشد تا پول پیش کرایه منزل را تامین کند و برای یکسالی زندگی کند. دیگری فرزندش را که قبلا به مدارس غیر انتفاعی می‌فرستاد حالا دیگر بودجه‌اش نمی‌رسد و فرزند را به مدرسه دولتی شلوغ، با معلمان خسته‌ از گرانی و تورم فرستاده است. این پدر حالا در چشم فرزندش بیش از پیش تحقیر شده است. بسیاری هزینه مراجعه به پزشک را ندارند و هربار درمان را به تاخیر می اندازند. آنها می‌دانند که خسارت این تاخیر در آینده جبران ناپذیر است ولی فعلا فقر را مدیریت می کنند. ▫️ از بعدی دیگر همچنین این روزها به خاطر بیکاری و افزایش جوانان بیکار هر روز در کوی و برزن شاهد روند روبه رشد موبایل دزدی و کیف دزدی و دیگر رفتارهای مجرمانه هستیم. امروزه با این تورم و گرانی سرسام‌آور، بیش از ۸۰ درصد مردم فقیر هستند. برخی مستاصل شده و فقر را پذیرفته‌اند، برخی فقیرند اما ظاهرشان از تک و تا نیفتاده است. نمی دانم مسئولین تا کی می‌خواهند جامعه ۸۰ - ۹۰ میلیونی را همینطور رها کنند و هر روز بیکاری و گرانی و تورم و مهاجرت نخبگان و... و... افزایش یابد. مهمتر آنکه در آینده نه چندان دور جمعیت کشور از صد میلیون نفر هم عبور خواهد کرد اینکه چه برنامه ای برای آینده جمعیت صد میلیونی دادند معلوم نیست.     ▫️ یکی به تمسخر به من می‌گوید "تو را چه شده، نصیحت‌الملوک شده ای! ول کن تا بیفتند و بینند سزای خویش!" اما می دانم که اگر فکری عاجل نشود جامعه دچار بحران‌های عمیق پی در پی و جبران ناپذیر خواهد شد. مسئولین و مدیران ارشد جامعه باید فکری به حال جامعه بکنند. همه کارشناسان متفق‌القوال‌اند که تنش زدایی با جهان بویژه جهان غرب، و جذب سرمایه‌ گذاری و رونق اقتصادی و افزایش اشتغال و اصلاح در سایر سیاست‌های کلان مملکتی راه حل مشکلات کشور است. اما نمی‌دانم چرا اینقدر در مقابل پیشنهادهای کارشناسان مقامت می‌کنند تا جامعه فقیر و فقیرتر شود. بهرحال ما کاری از دست‌مان برنمی‌آید. فقط همین نصیحت‌الملوکی! برای‌مان مانده. می‌دانم بسیاری افراد متخصص، کاردان و دلسوز این سخنان را بارها و بارها و بسیار بهتر از من گفته‌اند و نوشته‌اند. اما چه کنیم چاره‌ای جز گفتن و نوشتن نداریم." وذکر فان الذکری تنفع‌المومنین". ✍سعید معدنی https://t.me/darvishane49 @hooree🌹
یک گزارش بی‌سابقه از کابوس کودکان غزه نتایج تکان دهنده یک پژوهش علمی با موضوع تأثیر روانی جنگ بر کودکان آسیب‌پذیر در غزه نوشته و ترجمه: مهگان فرهنگ بازتولید نا امیدی و بی ثباتی اجتماعی از ابتدای جنگ بین غزه و اسراییل آمارها و اطلاعات کودکان را در این جنگ دنبال می‌کنم و گاها درباره‌ی آن صحبت کرده‌ام یا نوشته‌ام. مطلبی توسط انجمن یا سازمان وار چایلد ارائه شده که یک ارزیابی علمی شکل گرفته توسط این سازمان و همکارانشان در غزه می‌باشد و طی این نظر سنجی و تحقیق نشان می‌دهد که ۹۲٪ از کودکان “واقعیت را نمی‌پذیرند”، ۷۹ درصد از کابوس رنج می‌برند و آمارهای دیگر که در ادامه خواهم نوشت. اما مهمترین اتفاق رنجی است که بر این کودکان می‌رود و این تأثیر روانی تا سال‌های سال و نسل‌ها بعد بر آن‌ها و آن منطقه خواهد ماند. آنقدر حجم تلخی و ناراحتی در خاورمیانه زیاد است که حتی دیدن تصاویر تلخ نیز برای مردمان خاورمیانه عادی شده است. در جامعه‌شناسی، ناامیدی و خشونت علیه کودکان به عنوان پدیده‌های اجتماعی پیچیده مورد بررسی قرار می‌گیرند که از عوامل ساختاری، فرهنگی و اقتصادی سرچشمه می‌گیرند. خشونت، چه به صورت فیزیکی، روانی یا نمادین، تأثیرات مخربی بر رشد فردی و اجتماعی کودکان می‌گذارد و می‌تواند زمینه‌ساز چرخه‌های مداوم آسیب اجتماعی شود. ناامیدی کودکان ناامیدی در کودکان، به‌خصوص در جوامعی که دچار جنگ، فقر یا نابرابری‌های اجتماعی هستند، نتیجه‌ی عدم دسترسی به فرصت‌های برابر، امنیت روانی و اجتماعی است. این شرایط باعث شکل‌گیری احساس ناتوانی و بی‌معنایی در کودکان می‌شود که خود می‌تواند به انزوای اجتماعی، افسردگی و بروز رفتارهای پرخاشگرانه منجر شود. از منظر جامعه‌شناختی، خشونت علیه کودکان نه ‌تنها یک مسئله فردی بلکه یک مشکل ساختاری است که به بازتولید ناامیدی و بی‌ثباتی اجتماعی دامن می‌زند. جوامعی که قادر به حمایت از کودکان و محافظت از آن‌ها در برابر خشونت و آسیب نیستند، در آینده با نسل‌هایی آسیب‌دیده مواجه خواهند شد که توانایی مشارکت فعال و سازنده در اجتماع را نخواهند داشت. در این گزارش بی‌سابقه که توسط مرکز آموزش جامعه برای مدیریت بحران (CTCCM) در غزه تهیه شده و از سوی اتحاد سازمان وار چایلد (War Child) حمایت می‌شود، تأثیرات روانی تکان‌دهنده جنگ جاری بر کودکان در غزه را به تصویر کشیده شده است. موضوع: محافظت و ایمنی کودکان در منطقه‌ی غزه می‌باشد و این مطالعه ارزیابی نیازها که با بیش از ۵۰۰ کودک، والدین و مراقبان آن‌ها مصاحبه کرده است – از خانواده‌هایی که در آن حداقل یک کودک معلول، مجروح یا بدون همراه وجود دارد – نشان می‌دهد که بیش از یک سال آوارگی، فقدان و بمباران مداوم، کودکان آسیب‌پذیر در غزه را دچار آسیب‌های روانی شدیدی کرده و خانواده‌های آن‌ها را در آستانه فروپاشی قرار داده است. 🔺برای آسیب‌پذیرترین کودکان در غزه، مراقبان گزارش داده‌اند که: ۹۶٪ از کودکان احساس می‌کنند مرگ آن‌ها قریب‌الوقوع است. ۹۲٪ از کودکان واقعیت را نمی‌پذیرند. ۸۷٪ ترس شدید از خود نشان می‌دهند. ۷۹٪ کابوس‌های شبانه دارند. ۷۷٪ از کودکان از صحبت در مورد حوادث آسیب‌زا اجتناب می‌کنند. ۷۳٪ کودکان علائم پرخاشگری نشان می‌دهند. ۴۹٪ از کودکان به دلیل جنگ آرزوی مرگ دارند. و بسیاری دیگر علائم انزوا، اضطراب شدید و حس ناامیدی فراگیر را از خود نشان می‌دهند. ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید: https://ir-women.com/20491 @hooree🌹
🔺هشدار؛ «سن» اعتیاد رو به کاهش است رئیس سازمان بهزیستی کشور: 🔹خانواده بیش از ۹۰ درصد در شیوع اعتیاد اثرگذار است. 🔹سن آسیب‌ها از جمله اعتیاد رو به کاهش است. 🔹اگر آنچه که در امروز جامعه است رمزگشایی شود، نتیجه دیروز مدرسه و خانواده است 🔹بیش از ۶۰ درصد خانواده‌های ایرانی در بخش پرآشوب و خاموش‌اند. 👈و متاسفانه بیشترین فرزندآوری نیز در میان این بخش از جامعه است. کسانی که تشویقهای مالی فرزندآوری بهترین مشوق آنها برای تکثیر نسلی است که هزینه های سنگینی را در آینده بر دوش جامعه تحمیل می کند! @hooree 🌹