eitaa logo
حوزه بسیج دانش آموزی کوثر شهرستان تکاب
589 دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
195 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام🌹 *زمانی در زندگی پخته شده ایم که متوجه شویم نیازی نیست به هر رفتاری واکنش نشان دهیم ، یا برای هر حرفی جواب داشته باشیم....!!* اوقات خوش🌴
ماجراي خواندني از زبان پدرش   مي‌خواستم برم كربلا زيارت امام حسين (ع). همسرم سه ماهه حامله بود. التماس و اصرار كه منوهم ببر، مشكلي پيش نمي‌آيد. هر جوري بود راضيم كرد. با خودم بردمش. اما سختي سفر به شدت مريضش كرد. وقتي رسيديم كربلا، اول بردمش دكتر.😞دكتر گفت: احتمالا جنين مرده. اگر هم هنوز زنده باشه، اميدي نيست. چون علايم حيات نداره.😢وقتي برگشتيم مسافرخونه، خانم گفت: من اين داروها رو نمي‌خورم! بريم حرم. هرجوري كه مي‌توان منو برسون به ضريح آقا💔. زير بلغ‌هاش رو گرفتم و بردمش كنار ضريح. تنهاش گذاشتم و رفتم يه گوشه‌اي واسه زيارت.✨با حال عجيبي شروع كرد به زيارت. بعد هم خودش بلند شد و رفت تا دم در حرم. صبح كه براي نماز بيدارش كردم. با خوشحالي بلند شد☺️ و گفت: چه خواب شيريني بود.الان ديگه مريضي ندارم. بعد هم گفت: توي خواب خانمي رو ديدم كه نقاب به صورتش بود، و فرمودند:کودک تو از دنیا رفت ولی اینکه دست خالی برنگردی یک کودک از خودمان به تو امانت میدهیم و باید اسمش را بگذاری😊 بردمش پيش همون پزشك. 20 دقيقه‌اي معاينه كرد.آخرش هم با تعجب گفت:يعني چه؟ موضوع چيه؟ ديروز اين بچه مرده بود. ولي امروز كاملا زنده و سالمه! اونو كجا برديد؟ كي اين خانم رو معالجه كرده؟ باور كردني نيست، امكان نداره!؟خانم كه جريان رو براش تعريف كرد،ساكت شد و رفت توي فكر.وقتي بچه به دنيا اومد،اسمش رو گذاشتيم. .☺️🌹 راوی:پدرشهید شهیدمحمدابراهیم‌همت فرزند علی اکبر متولد 13فروردین 1334 در شهرضا ┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
hamid-alimi-ta-harfe-to-mishe(128).mp3
3.79M
هوای‌ِدلم‌سبک‌می‌شود بازمزمہ‌ۍنام‌زیبایت‌ح‌ـسین«؏»:)🌱♥️
💠امام خمینی : ما این بزرگان را برای شکست آمریکا در منطقه دست می دهیم... 💠مقام معظم رهبری: این چهره پارسا و پرهیزكار [آیت الله حاج سید عبدالحسین دستغیب] در بهترین بخش از عمر پربركتش بی‌اعتنا به زخارف دنیوی همت و نیروی خود را در راه استقرار حاكمیت الله صرف كرد و به یاد خدا دلخوش بود كه «الا بذكر الله تطمئن القلوب». چهره معظّم و دوست داشتنی این مرد خدا محبوب‌ترین چهره در میان مردم فارس و مورد احترام عمیق مردم در سراسر ایران بود.۱۳۶۰/۰۹/۲۰ 💠 شهید آیت اللّه دستغیب: «مواظب باشید گرگ ها شما را از رهبر الهی جدا نکنند٬ شما را گروه گروه نکنند، شما را طعمه خودشان قرار ندهند.» 💥 نواری از شهید آیت الله دستغیب، شنیدم که پاییز ۶۰ در تجلیل از رزمندگان فرموده: آهای بسیجی خوب گوش کن چه می گویم. من می خواهم به تو پیشنهاد یک معامله ای کنم که در این معامله سرت کلاه برود!... من دستغیب حاضرم یک جا ثواب هفتاد سال نمازهای واجب و نوافل و روزه ها و تهجدها و شب زنده داری هایم را بدهم به تو، و در عوض ثواب آن دو رکعت نمازی را که تو در میدان جنگ بدون وضو پشت به قبله با لباس خونی و بدن نجس خوانده ای از تو بگیرم... آیا تو حاضر به چنین معامله ای هستی؟!..ِ. 💗 خواب قبل از شهادت آیت‌الله دستغیب 💥نیمه‌های شب بود که پیش از موعد که برای تهجد از خواب بر می‌خواست، ناگهان سراسیمه از بستر بلند شد و زانوها را بلند کرده و نشست... دستهایش را بر پیشانی نهاد و مرتبا "لاحول و لا قوة الا بالله" می‌گفت..ِ حالتش از یک خواب هولناک خبر می‌داد، اما سخن مرا که شما را چه می‌شود آیا آب می‌خواهید؟ چیزی دیگر می‌خواهید؟ پاسخ نمی‌داد... اصرارم زیاد شد، فرمود: امروز دیگر جز با اشاره با شما سخن نمی‌گویم... آنگاه کمی دراز کشید و برای تهجد طبق معمول برخاست. آخرین دقایق، هنگامی که از پلکان منزل جهت بیرون رفتن پائین آمد، دست چپ را به سینه اشاره کرد و سپس رو به آسمان بلند نمود، بدین ترتیب خداحافظی کرد... آن وقت من (سید محمدهاشم دستغیب فرزند شهید دستغیب) نفهمیدم با اشاره چه گفت، اما لحظاتی بعد صدای انفجار از معنی این اشاره پرده برداشت، یعنی من هم پرواز نمودم و به ملکوت اعلا رفتم... از این شگفت‌تر نواری است که روز پنچشنبه 19 آذر ماه 1360 یعنی درست یک روز پیش از شهادت ایشان در جلسه درس اخلاق جهت طلاب علوم دینی از او باقیمانده که دو مرتبه با تاکید تکرار می‌کند من روزهای آخر عمرم را می‌گذرانم... 💥هنگامی که خلعتی (کفن) ایشان را بیرون آوردم، در میان پارچه‌‌های کفن، کیسه‌‌ای دوخته شده از پارچه سفید یافتم، متحیر شدم این دیگر برای چیست؟... آن را کنار گذاشتم و بقیه تکه‌‌ها و پارچه‌‌ها را دادم.... یک هفته گذشت، اربعین حسینی (هفتم شهدای جمعه خونین شیراز) بود، قضیه خواب‌هایی که شب پیش از روز هفتم شهادت شان دیده شده بود که پاره‌های بدن آقا هنوز لای دیوارها و پشت بام‌‌ها و بر سر  درخت‌‌های خانه‌‌های مجاور باقیمانده است... وقتی معلوم شد این خواب‌‌ها درست است هیاهویی در شهر افتاد. گوشت‌ها را جمع آوری نمودند و از من کیسه‌‌ای جهت جا دادن آن خواستند... فورا به یاد آن کیسه همراه خلعتی افتادم، رفتم و آن را آوردم و به بعضی از بستگان دادم و جریان را گفتم؛ که آقا از پیش این کیسه را جز کفنی خود به حساب آورده و از قبل تهیه کرده است. گویا به ایشان الهام شده بود که برای تکه پاره‌‌های باقیمانده بدنشان کیسه مخصوص لازم است... راوی: همسر و فرزند شهید دستغیب , جلوه بارز یقین
AUD-20210218-WA0022.mp3
10.96M
🎤 " بر خدا وارد شوید، درحالیکه مظلومید، نه ظالم ... " ▪️این جمله، به چه معناست؟ بگذاریم هرچه می‌خواهند بر ما ظلم کنند و ما خاموش باشیم؟ 🍃أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج
با آدمها ...🌹 به بدى خودشون رفتار نكن❌ باهاشون به خوبى خودت رفتار كن❤️
‍ با آدمهایی که بویی از آدمیت ندارند بحث نکن با آدمهای نادانی که خود را پشت چهره همه چی میدانم پنهان میکنند و میخواهند خود را فقط ارائه دهند بحث نکن با آدمهایی که بهت خیانت کردند و یا از پشت خنجر زدند بحث نکن با آدمهای ترسو که فقط تو را تهدید میکنند بحث نکن با آدمهایی که از کمترین شعور برخوردارند و حسی غیر از بهم ریختنت ندارند بحث نکن با آدمهایی که پر از کینه و رنجش و حسادت هستند بحث نکن با آدمهای کج فهم و کوته بین بحث نکن با آدمهایی که تحصیلات و یا دانش خود را برای اثبات گفته های خود به رخ تو میکشند بحث نکن با آدمهایی که پاهایت را محکم بغل میکنند تا از پلهای موفقیت بالا نری بحث نکن با آدمهایی که مشکلات و اشتباهات خود را گردن دیگران میاندازند بحث نکن‌ با آدم های خودخواه و خودپرست بحث نکن با آدمهایی که به ایمان و اعتقادات دیگران لطمه زدند بحث نکن وقت انرژی و آرامشت رابابحث کردن با این اشخاص هدر نده بگذار این آدمها از دری که وارد زندگیت شدند از در دیگر خارج شوند 
‌ 📚داستان روز روزی حضرت سلیمان(ع) در کنار دریا نشسته بود، نگاهش به مورچه‌ای افتاد که دانه‌ گندمی را با خود به طرف دریا حمل می‌کرد. سلیمان(ع) همچنان به او نگاه می‌کرد که در همان لحظه قورباغه‌ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود، مورچه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه به درون آب رفت. سلیمان(ع) مدتی به فکر فرو رفت و شگفت‌زده شد، ناگاه دید قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود، آن مورچه از دهان او بیرون آمد ولی دانه گندم را همراه نداشت. سلیمان(ع) آن مورچه را طلبید، و سرگذاشت او را پرسید. مورچه گفت: «ای پیامبرخدا در قعر این دریا سنگی تو خالی وجود دارد و کرمی در درون آن زندگی می‌کند که نمی‌تواند از آنجا خارج شود و من روزی او را حمل می‌کنم و خداوند این قورباغه را مامور کرده مرا نزد آن کرم ببرد. قورباغه مرا به کنار سوراخی که در آن سنگ است می‌برد، و دهانش را به درگاه آن سوراخ می‌گذارد، من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم می رسانم و دانه‌ گندم را نزد او می‌گذارم و سپس باز می‌گردم به دهان قورباغه، سپس در آب شنا کرده و مرا به بیرون از آب دریا می‌آورد و دهانش را باز می‌کند و من از دهان او خارج می شوم.» سلیمان(ع) به مورچه گفت: وقتی که دانه گندم را برای آن کرم می‌بری، آیا سخنی از او شنیده‌ای؟ مورچه گفت: آری او می‌گوید «یا من لا ینسانی فی جوف هذه الصخره تحت هذه اللجه برزقک، لا تنس عبادک المومنین برحمتک» ای خدایی که رزق و روزی مرا در درون این سنگ در قعر دریا فراموش نمی‌کنی، رحمتت را نسبت به بندگان با ایمانت فراموش نکن. ✍غم روزی مخور بر همه مزن اوراق دفتر را که ایزد پر کند پیش از طفل پستان مادررا 🌺بیایید قول بدیم توزندگی غصه روزی رو نخوریم خدایی که روزی یه حشره رو در دل سنگ میرسونه آیا میخواهد از روزی ما غافل باشد.
*پاسخ شاعر به شعر مقام معظم رهبری* شعری که مقام معظم رهبری خطاب به شهدا خواندند و گریه کردند: (ما سینه زدیم و بی صدا باریدند از هرچه که دم زدیم آنها دیدند ما مدعیان صف اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند) شاعر ،خطاب به آقا درجواب شعری که خواندند: از اشک شما ارض و سما باریدند بر آه شما انس و ملک نالیدند گفتند همه “فدای اشکت آقا” تصویر شما را شهدا بوسیدند آقا خودتان حضرت خورشید هستید از نور شما ستاره ها تابیدند در مجلس خوبان شهدا هم بودند اما همگان گرد شما چرخیدند از اول و از آخر مجلس، شهدا آقای جهان سید علی را چیدند ‌
🔴 ✅میوه ای که به تنهایی غذایی کامل است 🔺کاهش دهنده حرارت بدن 🔹شستشودهنده سلولهای مغزی 🔸کاهش دهنده چربی خون 🔹مقوی مغز کسانی که قند دارند روزی۵دانه عناب بخورند.
توجه توجه توجه 📣📣📣 😍 ♥️ 💫 نوبتی هم باشه نوبت 😌 🔸وقتشه که دیگه یواش یواش برای سالگرد 🏴 🏴 دست به کار بشیم 💪 وقتشه دست به دست هم دیگه 🤝 یه کار بزرگ برای حاج قاسم انجام بدیم 😍 باید کاری کنیم که تموم مردم دنیـ🌍ــا از و کارهای بزرگش باخبر بشن😌✌️ ♥️قراره این پویش شما دانش آموزان باشید 😍😊 میپرسی چه جوری🤔؟ 🌻فقط کافیه 😁 رو که به مناسبت تو کانالمون میزاریم با دقت 🧐 دنبال کنی و اونو برای دوستانت و هر کسی که میشناسی ارسال کنی📮📲 حواستون باشه کلیپ ها طی به صورت در اختیار شما قرار خواهد گرفت!!! و سوالات❓به همراه فرم در روز در کانال سنجاق خواهد شد و شما باید بعد از دیدن کلیپ ها پاسخ نامه خودتون رو تا ، ساعت 23:45 به آی دی زیر در پیامرسان 🆔 @Basij_daneshamuzii برامون ارسال 📲 کنید🤞🏻 🔸راستی به نفر برتــ🤩ــر 🤯😱که پاسخ های درست رو برامون ارسال کنند در روز جوایزی🎁 اهدا خواهد شد😍 ما در کانالمون منتظر شما هستیم👇