.
بسم الله
.
تو صف نماز جماعت چند قدمی سقاخونه فیروزهای صحن جمهوری نشسته بودم و زیرلبی با امام رضا (ع) حرف میزدم. نگاهم از روی ریسههای رنگ و وارنگ فضای صحن سر میخورد به سمت مناره طلایی رنگ رو به روم. مابین این چشم دووندنها نگاهی هم به سمت گنبد میانداختم مثل گویندهای که برای اطمینان از توجه مخاطب گهگداری بهش نگاه میکنه.
گاه گاهی هم نگاهم به پیکسل گوشه جانمازم خیره میموند و فضای ذهنم پر میشد از حال و هوای اون روزا که تو برای حیات روی تخت بیمارستان و من برای ادامه دادن از بین روزهای پر از خشونت و شایعه تلاش میکردیم، همون روزای چهارم تا ششم آبان ماه...
متوجه نگاههای از سر کنجکاوی زائر روسری سرمهای پوش سمت راستم به پیکسل و عکس آویز تسبیحم شده بودم اما سکوت کرده بود و فقط نگاه میکرد. اتفاق جدیدی نبود از ابتدای سفر هر بار تو صف نماز پیکسلم برای کسی جلب توجه کرده بود. حواسم پرت افکارم شده بود که ازم پرسید: شما انگلیسی بلدین؟ من متوجه نمیشم ایشون چی میگه
سر چرخوندم به سمتش. زائر هندی هم ردیفمون که دستمال آبی تیرهای رو روی چادرش بسته بود پرسشگرانه به ما نگاه میکرد:
- When is the time of ghaza... sunrise?
برنامه باد صبا رو باز کردم:
- Four, twenty five.
تو دلم خدا رو شکر کردم، همیشه اعداد رو خصوصا اگر اضطراب میگرفتم اشتباه میگفتم.
- چی پرسید؟
- زمان طلوع خورشید رو میخواست بدونه.
سکوت کوتاهی بینمون حکم فرما شد که با اشاره ای به پیکسل سکوت رو شکست:
خانواده شهید هستین؟
نگاهت کردم: نه.
تک خندهای زدم:
خانواده شهید رو دیدیم.
- کجا شهید شده؟
پیکسل رو بین دوتا انگشتم گرفتم:
- تو اغتشاشات پاییز پارسال، اکباتان تهران.
- آها تلویزیون نشون داد، خیلی ناراحت شدم.
عقده دلم دنبال فرصت بود برای باز شدن، برای بیان هرچی که به سرت آورده بودن درست مثل یه دمل چرکی که باید خالی بشه بلکه کمی بهبود پیدا کنه...
میگفتم و میشنید که
«مثل علی اکبره، رو خاکِ صحرا
فَقَطَّعوهُ بِالسُیوفِ اِرباً اِربا»
من گفتم و اون گله کرد از وضعی که پیش اومده...
نگران بود برای دختر و پسرش، برای آیندهاشون...
گفت: امام رضا (ع) کمک کنه...
گفتم: تا الانم امام رضا (ع) حفظ کرده همه چی رو...
صدای اذان از منارههای طلایی حرم بلند شد. نگاهم رو ازش گرفتم و پیکسل رو از کنار جانماز برداشتم که بذارم توی جیبم اما چند ثانیهای نگاهم به عکس روی پیکسل خیره موند.
به حرفایی فکر کردم که صبح روز قبل توی صحن گوهرشاد با امام رضا زدم، به اشکهایی که ریختم وقتی صدای حاج محمود از سیم پیچهای نازک هندزفری به مجرای شنواییم میرسید که
«شهیدم کاکلش در خون غلتونه»
بماند که هر مداحی تو این غریب به نه ماه یاد تو رو برای من زنده میکرد، دروغ نگفتم اگه بگم:
«تو روضه مجسم هستی
یه مملکت شده بی تابت...»
خدا رو چه دیدی شاید تو هم یه روزی تو همون نقطه نشستی و خواستی و امام رضا (ع) با یه لبخند شیرین گفتن بیارین درخواستشو.
امضا زدن زیرش که
«از علی ابن موسی الرضا به آرمان علی وردی
شفیع شدم به درگاه خدای یکتای بیهمتا
که داده بشه بهت هر چی که به دل داری
دلی که از حب جد ما امیرالمومنین (ع) و اولادش پر کردی
و قدم برنداشتی مگر برای رضایت خدا و تسکین دل قائم (عج) ما...»
همین شد که
«تو به آرزوت رسیدی...
تو امام حسین رو دیدی...»
تشهد و سلام نماز رو که دادیم، جانمازم رو جمع کردم و گذاشتم تو کیفم. از محفظه کوچیک روی کیف یه استیکر بیرون آوردم و گرفتم سمت مادر نگران روسری سرمهای پوش.
- دهه هشتادی بوده، برای آینده دختر و پسرتون بهش متوسل بشین. گره کار خیلیا رو باز کرده.
برق قطرههای اشک چشماش زیر نور ریسهها و چراغهای صحن دیده میشد، بغضش رو به سختی فرو داد و گفت:
تو اینو به من دادی حالا من چجوری ببینم و گریه نکنم...؟!
لبخندی زدم و تو دلم جوابشو دادم:
گریه بر شهدا، در امتداد گریه بر حسین و روز عاشوراست. اشکالش چیه اگه از داستان زندگیشون به داستان شهدای کربلا و از داستان شهادتشون به روضه قتلگاه برسیم...؟
اون یه بیت شعر طلایی سنگ مزار آقا رسول (خلیلی) از ذهنم گذشت:
«ای که بر تربت من میگذری روضه بخوان
نام زینب شنوم زیر لحد گریه کنم»
بلند شدم که برای آخرین بار تو صحن و سرای سلطان طوس با کلمه به کلمه حرف، با خط به خط خوندنِ زیارت سبک بشم. رفتم که برای محرم اذن نوکری از امام رئوف بگیرم. خدا رو چه دیدی؟ شاید منم پر پرواز و گمشده ام رو همینجا و زیر سایه آقا پیدا کردم...
ولی خودمونیما آقا آرمان، پروازت مُحَرّم امسال ما رو متفاوت کرده.
خودمونیم...!
«عجب محرمی شد امسال...»
#آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
----------
📣 کانال شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy
⭕️ وظیفه مهم مومنین در قبال حجاب
یک نکته بسیار مهم در مورد تذکر و برخورد پلیس با بدحجابی عرض کنم.
❇️ ببینید حکومت و پلیس یه وظیفه ای دارن، عموم مردم و خصوصا مومنین هم یه وظیفه دیگه.
💢 اینکه همه مذهبی ها بشینن توی خونه ها و هی کلیپ های برخورد پلیس با بی حجاب ها رو ببینن و بگن های جیگرم خنک شد اصلا درست نیست!!!
🔺 خصوصا در این روزها که داره برخورد صورت میگیره حتی یه زن و مرد مذهبی هم نباید توی خونه ها بشینن.
👈🏼 همه باید بین مردم توی کوچه و بازار راه بیفتن و به بهانه های مختلف با مردم عادی صحبت کنند و ضرورت عقلی حجاب رو براشون مطرح کنند.
کسی نباید توی خونه بشینه. همه باید مشغول تبیین باشند.
اگه در این برهه زمانی تبیین صورت نگیره عملیات پلیس به شکست منجر خواهد شد.
✅🔶 از تک تک شما سروران گرامی خواهش میکنم بعد از ظهر ها و شب ها برید توی پاساژ ها و جاهای شلوغ شروع کنید با مردم با زبان مهربانانه و دلسوزانه و دقیق صحبت کنید و براشون از اهمیت حجاب بگید.
اگه این کار رو نکنید اثر کار پلیس برعکس خواهد شد و وضعیت حجاب بدتر از این میشه.
✅ الان وقتشه که همه مومنین توی کوچه و بازار مشغول تبیین باشند. هر کی این کار رو کرد تجربش رو به ما بگه تا منتشر کنیم.
یه یا علی بگید و کارتون رو شروع کنید
🔸تنهامسیری شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/63963136Ca672116ed5
هر نفر فقط ۵۰ هزار تومان
چند سال پیش برای صحن حضرت زهرا سلام الله علیها این کار بزرگ رو به کمک هم انجام دادیم و قطعه قطعه کاشی های حرم رو به نام خودمون ثبت کردیم
حالا انشاالله با یاری هم بتونیم صحن عقیله بنی هاشم رو هم تا اربعین با کمک های مردمی تکمیل کنیم
6273817010189094
به نام گروه جهادی
جهت واریز به ایدی زیر اطلاع دهید
@zeynab1546
یا بی بی زینب کبری (س) دریاب مارا
شماره ثبت
۳۹۸۶۸۰۵۹۱۴۰۱۳
شماره تماس
۰۲۱۶۶۴۰۴۱۸۳
ادرس قرارگاه تهران منطقه ۱۱ _خیابان امام خمینی(ره) کوچه منشور پلاک۲۳
@kosar218
🚫 گناه در نظام اسلامی چه جایگاهی دارد!
📣 امام خامنه ای:
در نظام اسلامى، فضا گناه آلود نيست. گناهكار هست، در سطوح مختلف و در مشاغل متعدد هم هست، با اختيارات گوناگون هم هست نه اينكه نيست اما گناه، ممكن است فقط جاذبه ى شخصى داشته باشد؛ يعنى هوى و هوس انسان، او را به طرف گناه بكشاند. اين نظام، غير از نظام طاغوتى و شيطانى است كه #گناه، معيار پيشرفت اجتماعى هم هست! در نظام اسلامى، گناه نه فقط معيار پيشرفت نيست، بلكه ضد پيشرفت و ضد ارزش و معيار تنزل است.
🔺صاحب مکیال المکارم می نویسد:
🔷 یکی از دوستان صالح من در عالم خواب مولا صاحب الزمان سلام الله علیه را دید که فرمود:
🔹 من دعاگوی هر مومنی هستم كه پس از ذكر مصائب حضرت سيدالشهدا سلام الله علیه برای تعجیل فرج و تایید من دعا كند!
📚 مکیال المکارم بخش۶ ذیل قسمت۲۹
🔻 اولین دعای ما هنگام جاری شدن اشکها در مجالس عزا، دعای فرج منتقم است ...
خدا رو شاکریم که در این مسیر یاری مان کرد و معنای واقعی( ان تنصروالله ینصرکم) رو با این امداد الهی برایمان معنا کرد
این است تفسیر اللهم عجل لولیک الفرج
یعنی از تو حرکت از خدا برکت
اینجا بوستان ایثارگران در اندیشه 71 است که با 4 نفر شروع کردیم و الحمدلله با این حرکت و یاری خدا این بوستان از سگبازها و اراذل و اوباش پاکسازی شد
ایده بگیرید برای محله ی خودتون
چشمه حیات.mp3
6.17M
به اذن الله و اذن رسول
به اذن مولا و حضرت بتول
غریقم، حسین سفینه النجاه
بگیر دستمو بده اذن دخول
🎙#علیرضا_سحری
📌چرا عزاداری امام حسین(ع) از اول محرم شروع میشود؟
دلایل مختلفی میتواند داشته باشد:
🔻احادیثی که میگوید ائمه از اول محرم محزون بودند و ذکر مصیبت را آغاز میکردند.
🔻آمادگی عزاداران برای اینکه بتوانند مصیبتهای سنگین روز عاشورا را تحمل کنند.
🔻فرصتی برای افزایش توجه دلهای غافل تا مبادا در روز عاشورا بیاحساس حاضر شوند.
🔻نوعی اعلام آمادگی برای نصرت و یاری امام حسین(ع) و جلوگیری از غربت و مظلومیت ایشان در عاشورا.
👈 متن کامل این یادداشت علیرضا پناهیان:
panahian.ir/post/2522
@Panahian_ir
8.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
واکنش دختران تهرانی به «ون حجاب» در میدان ولیعصر (عج)