آقا صاحبخونمون اومده میگه کرایه خونه باید دوبرابر بشه، چون دلار و سکه گرون شده
منم گفتم پس پول اون ۲۰ میلیون پول پیشی که بهتون دادم پارسال بهار رو هم با قیمت سکه محاسبه کن بهم برگردون. اون موقع سکه یک میلیون بود. الان باید ۲۰ تا سکه بهم بدی...
کُرک و پر صاحبخونه ریخت.
الان داره کرکوپرش رو جمع میکنه
تازه شانس آورد با دلار حساب نکردم
والا
@HoseinDarabi
قال رسول الله صلى الله عليه و آله : يأتي علَى الناسِ زَمانٌ يكونُ الناسُ فيه ذِئابا ، فَمَن لم يكن ذِئبا أكَلَتهُ الذِّئابُ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمودند :زمانى بر مردم مى آيد كه در آن زمان مردم گرگ میشوند. و اگر كسى گرگ نباشد، گرگها او را مى خورند
حالا شما گرگ نشیداا، فقط مواظب باشید نخورنتون
@HoseinDarabi
4_5848084382845240628.mp3
13.99M
مشروح سخنرانی استاد محمدتقی فیاض بخش در #مراسم_محرم
🚩 قسمت هشتم
@Hoseindarabi
👆این آخرین صوت استاد فیاض بخش بود در دهه محرم انشالله استفاده کرده باشید
اگرم خیلی علاقه دارید صوتهای محرم سال قبل رو هم بگذارم براتون
آقا ۱۴۰۰ سال پیش واقعه عاشورا اتفاق افتاده، چه دلیلی داره الان ما عزاداری کنیم؟ هر سال هرسال؟ اونم با این همه سروصدا و تشکیلات؟
یکی از دلایل عزاداری هر ساله اینه که اون اهداف و آرمانهای امامحسین زنده بمونه، برخی از اهداف امام چی بود؟
🔻ظلمناپذیری
🔻جلوگیری از نابود شدن دین خدا
🔻مبارزه و عدم سازش با طاغوت
🔻فدای جان برای بقای دین
وقتی هر ساله این اهداف امامحسین بازگو شد و الگوی ما قرار گرفت، تو جنگ تحمیلی از نوجوان تا پیرمرد رفتن برای دفاع از کشورشون، دفاع از دینشون و جلوی ظلم سرخم نکردن و تسلیم نشدن.
مادرای شهدا چه کسی به جز حضرت زینب رو الگوی خودشون قرار دادن که ۵ تا ۵ تا بچههاشون رو میفرستادن میدون جنگ و جنازههاشونو تحویل میگرفتن؟
اصلا همین هیاتها و روضهها تو خود جبهه و تو سنگرها، غوغا میکرد، بمب انرژی و انگیزه بود برای رزمندهها. چنان ایمان و شجاعتشون رو تقویت میکرد که برای شهادت دست از پا نمیشناختن
نصف رزمندهها رو مداحیهای حاج صادق آهنگران به میدون میفرستاد نصف دیگشهم حاج منصور😃.
اونایی هم که هیچی از عاشورا و امامحسین نمیدونستن و ترسو بودن یا فرار کردن که جونشون به خطر نیفته یا قایم شدن اوف نشن، الانم نشستن میگن چرا عزاداری کنیم بعد ۱۴۰۰ سال و از این حرفا، نمیدونن اگه همین بچه هیاتیها و امامحسینیها نبودن و نمیرفتن برای دفاع، همین ترسوها الان باید با عراقی ها زندگی میکردن و چه بسا تمدن آریاییشون به ملکوت اعلی میپیوست.
#شبهات_دینی
✍حسین دارابی
@HoseinDarabi
آقا بیاید یکم متفاوت به امامحسین و عاشورا نگاه کنیم
تو گودال قتلگاه وقتی شمر میخواست کار رو تموم کنه حضرت به شمر گفت: منو میشناسی؟ گفت بله پسر فاطمه و علی هستی، گفت چرا پس میخوای منو بکشی؟ تو منو نکش تا بتونم شفاعتت بکنم. شمر گفت جایزه یزید از شفاعت تو برام بهتره.
سپس حضرت فرمود اگر راه دیگری جز کشتن من نداری پس مقداری آب بهمن بده....
چندنکته:
🔻حضرت در آخرین لحظات عمرش فکر نجات شمره، شمری که خیلی از یاران حضرت رو کشته، هر جنایتی تونسته کرده ولی بازم بهش میگه تو منو نکش، چون من قاتلمو نمیتونم شفاعت کنم. اصلا شما از بعد روانشناسی بخوای نگاه کنی، حیرتانگیزه. مگه میشه یک آدم یکذره کینه و نفرت تو وجودش نداشته باشه، انقدر فکر خیر و صلاح دیگران باشه.
🔻بازم حضرت بیخیال نمیشن، میفرمایند که حالا که میخوای بکشی مقداری آب بده، خب معلومه حضرت محال بود اون آب رو بخوره، چون یاران غیرمعصومش لب به آب نزدن و تشنه شهید شدند، حضرت هم چه آب میخورد و چه نمیخورد شهید میشد، پس چه بهتر که در بهترین و معنویترین حالت شهید بشه.
🔻پس چرا حضرت طلب آب کرد؟
عالم بزرگواری فرمودند که حضرت دنبال بهونهای بود که بتونه قاتلش رو فردای قیامت شفاعت کنه. تا آخرین لحظه فکر نجات دیگرانه.
تمام خطبههایی که تو روز عاشورا میخونن برای همینه، که صداش به گوش مردم برسه شاید دلشون لرزید و به حضرت ملحق بشن ونجات پیدا کنن. وگرنه حضرت که نیازی به یارویاور نداشته. شب عاشورا به همه یارانش فرمود عاقبت هممون شهادته، هرکی میخواد بلند شه بره
ولی ما تو این قضایا برای مظلومیت حضرت گریه میکنیم، مداح این طلب کردن آب رو با آب دادن گوسفند قبل از قربانی کردن مقایسه میکنه و همه گریه میکنن. اشکالی نداره گریه کنیم خیلی هم خوبه ولی تو گریه متوقف نشیم
⬅️ آقااا ماها همچین انسانهای بینظیری رو از دست دادیم، اگر بر کشته شدنهاشون گریه میکنیم برای از دست دادنشون و فراق اونها باید خون گریه کنیم. این مصیبت خیلی بزرگتره
⭕️ استادمحمدشجاعی در کتاب عزادار حقیقی میگن دو مصیبت داریم:
🔸مصیبت عظیم (مصیبت بزرگ):
همان مصیبتها، جنایات و ظلمهایی که در به شهادت رساندن خاندان اهل بیت برآنان وارد شده است
🔸مصیبت اَعظم (مصیبت بزرگتر):
همان مصیبتی که به جامعه انسانی در طول تاریخ به علت محرومیت از حقیقت دین و ائمه معصومین، وارد گردیده است. این مصیبت به علت کنار گذاشته شدن معصومین از مقام و مرتبهای است که خداوند برای آنان در رهبری و هدایت جامعه انسانی در نظر گرفته است.
این مصیبت بزرگتر از مصیبت اول است.
@HoseinDarabi
آنتوان بارا نويسنده مسيحي كتاب «حسين در انديشه مسيحي»:
اگر امام حسين(ع) از ما بود، در تمام زمين براي او منبر و پرچم بر ميافراشتيم و مردم را با نام حسين(ع) به مسيحيت فرا ميخوانديم.
آيا انساني يافت ميشود كه چنين شخصيت نمونهاي كه تاكنون در هيچ ديني شبيه او متولد نشدهاست را دوست نداشته باشد؟
اگر از خودگذشتگي امام حسين (ع) نبود، از عقايد اسلامي چيزي باقي نمانده بود.
این نویسنده، مسلمانان را به كوتاهي و قدرنشناسي در حق امامحسين(ع) متهم كرده و شهادت ايشان را امانتي بر گردن همه مسلمانان ميداند كه بايد اسرار و اهداف بزرگ آن را به گوش جهانيان برسانند.
@HoseinDarabi
وقتی حرمله تیر افکند، این حرمله نبود که تیر افکند، بلکه تیرانداز واقعی کسی بود که زمینه را برای او زمینهسازی کرده بود. تیری از جانب سقیفه آمد که کمان آن دست خلیفه بود. آن تیر بر گلوی آن کودک فرود نیامد، بلکه بر جگر دین و قلب پیامبر(ص) نشست.
آیت الله غروی اصفهانی
@HoseinDarabi
4_5920137750635348465.mp3
14.75M
سخنرانی استاد #فیاض_بخش در محرم سال ۹۶
1️⃣ شب اول
@HoseinDarabi
⬆️نکات مطرح شده در صوت بالا
🔻گریه بر امام حسین ملاک ایمان مومنین
🔻اهمیت حب اهلبیت و بغض دشمنانشان
🔻فضیلت زیارت سیدالشهدا و امام رضا وتفاوت آن با زیارت دیگر ائمه
🔻چرا فقط امام علی، امیرالمؤمنین است ودیگر ائمه این لقب را ندارند
🔻هدف خلقت فقط با اهل بیت صورت میگیرد
🔻برهان لطف چیست؟
🔻پایه های اسلام چیست؟
🔻نکات مهمی درباره ولایت و امامشناسی
(استاد فیاض بخش)
#حتما_گوش_بدید
پنجه بوکس را دور انداختم. عکس خواننده های دوران طاغوت را، که همیشه مایه رنجش مادرم بود، از در و دیوار اتاق کندم و دلخوشی و سرگرمی ام شد مدرسه و مسجد. با پیروزی انقلاب در ۲۲ بهمن ماه سال ۱۳۵۷ نوجوانانی مثل من زیر چتر معنویت اسلام و پایگاهی به نام مسجد محل، مسیر تازه ای را در زندگی خود آغاز کردند. کلاس اول راهنمایی را در سال ۱۳۵۸ با سه تجدیدی به پایان رساندم . البته با جان کندن و چند نمره ناپلئونی و به کلاس دوم رفتم. در این سال به کلاس عکاسی بیشتر از درس علاقهمند شدم.
سرم به کارم بود و مسیر زندگی ام در مثلث خانه و مدرسه و مسجد می چرخید، که روزی بعد از کلاس عکاسی، گنده لات محل، که رضا سیاه صدایش می کردند، با سه تن از رفقایش جلویم سبز شد. با اینکه انقلاب به شکل زیربنایی و اساسی در سطح نوجوانان و جوانان تحولی شگرف ایجاد کرده بود، اما باز در گوشه و کنار شهر امثال رضا سیاه پیدا می شدند که رنگی از تفکرات زمان طاغوت داشتند. او شاید پنج شش سال از من بزرگ تر بود.سر راهم ایستاد. در حالی که نوچه هایش چپ و راستش بودند با لحنی مسخره خطاب به آن ها گفت: بچه ها، تا آنجایی که من می دانم توی این محله بچه سوسول نداشتیم. داشتیم؟! منتظر بود که جوابش را بدهم. اطرافیانش آن طور که او میخواست جواب دادند: نه آقا رضا، نداشتیم! در دستش یک کمربند چرمی با قلاب آهنی بود که در هوا می چرخاند. مطمئن شدم که مفری برای گریز نیست و در هر صورت جدال فیزیکی اتفاق خواهد افتاد. معطل نکردم و با مشت وسط پیشانی اش کوبیدم. انگار کور شده باشد، سر خم کرد و مشت دوم و سوم را برق آسا خورد. همین که نوچه هایش نزدیک شدند، مثل تیر از معرکه گریختم. رضا سیاه عربده می کشید و فحش می داد و چهار نفری دنبالم می کردند. نزدیک مسجد رسیدم. احساس خوبی داشتم. شاید فکر میکردم بچه های مسجد به کمکم خواهند آمد که رضا سیاه رسید و مثل فیلم فارسی های زمان طاغوت، نوچه هایش را عقب زد و تنهایی جلو آمد.
مردم نگاه می کردند. برای یک لحظه مثل گردباد به هم پیچیدیم. آن قدر زد و زدم که یکباره، درد جانکاهی در دستم احساس کردم. از ضرب مشتی که زده بودم، دستم شکست کوچکی برداشته بود.
فرداش مثل توپ توی منطقه کمال آباد و شترگلو پیچید که یکی پیدا شده و گنده لات محل را زیر مشت و لگد سیاه کرده است. خیلی ها خوشحال شدند. بیشتر از همه آن کسانی که زهر تحقیر و توهین رضا سیاه را چشیده بودند. من هم به جای دکتر و دوا، دستم را با دستمال یزدی بستم و تا مدتی با درد کنار آمدم. عباس حیدری از جوانان اهل مسجد یادم داد که با صدای اذان به مسجد بیا. اگر نماز را اول وقت بخوانی دور دعوا خط خواهی کشید و همین هم شد. یک شب شام منزل آقای خضریان - از اقوام - مهمان بودیم که رادیو خبر ناگواری را داد. سخن از سر بریدن پاسداران شهر پاوه توسط نیروهای ضد انقلاب و گروهک های کمونیستی بود. همان زمان حضرت امام از مردم خواست برای کمک به پاسداران محاصره شده در پاوه خودشان را به آنجا برسانند. خبرهای نگران کننده ای از مرزها به ویژه مناطق کردنشین می رسید. دلم می خواست شرایط رفتن من هم فراهم شود، اما سن و سالم برای اعزام به کردستان کم بود.
سال ۱۳۵۹ فرا رسید و حالا در کنار مدرسه و مسجد در رشته هایی مثل فوتبال، دوچرخه سواری، بوکس، و کونگ فو فعالیت می کردم. یک روز با بچه های محل در زمین خاکی کنار انبار گندم فوتبال بازی می کردیم که صدای مهیب انفجاری تمام شهر را لرزاند. بازی نیمه تمام ماند. هر کس به گوشه ای دوید. دقایقی بعد صدای عبور گوش خراش هواپیما، دیوار صوتی را شکست و همه چشم ها را رو به آسمان و در بهت و حیرت فرو برد. صدای هواپیما مرا به توهم مانور هواپیماها در آستانه انقلاب برد و نمی دانستم که یک جنگ تمام عیار از زمین و هوا و دریا آغاز شده است. آن روز ساعت دوی بعد از ظهر ۳۱ شهریور ماه سال ۱۳۵۹ بود.
📚وقتی مهتاب گم شد
@Hoseindarabi
👆آقا اینو مث نامیرا نمیگذارما، دو سه قسمت از کتاب میگذارم جهت بزرگداشت هفته دفاع مقدس و هم روند معرفی کتابمون. کتاب خیلی قطوری هست
۶۵۰ صفحه اس ولی خیلی باحاله
آقا اهل بیت مظلوم بودن، ولی ضعیف و بدبخت و بیچاره نبودن. بین اینا فرق هست. گاهی اوقات واقعه عاشورا و کربلا جوری گفته میشه همه فکر میکنن چقدر امامحسین و یارانش ضعیف بودن.
🔻مثلا درباره حضرت عباس، فقط شنیدیم رفت آب بیاره و کشتنش، در صورتی که حضرت عباس چندین بار روزهای قبل رفته بود و آب آورده بود. تاجایی که عبیدالله بن زیاد به عمرسعد نامه نوشت چه وضعشه، شنیدم عباس براحتی میره آب میاره....
درسته حضرت عباس از امامحسین اذن میدان جنگ نگرفت. ولی چندین بار برای نجات برخی از اصحاب که تو محاصره دشمن گیر میکردن میرفت و نجاتشون میداد. یکبارعبدالله بن عمیر کلبی که تو دلیری و جنگآوری همه میشناختنش همراه چند نفر دیگه در محاصره دشمن گیر افتادن که حضرت عباس رفت و نجاتشون داد.
عباس این بوده تو رشادت. ولی اینارو نمیشنویم در روضهها و هیاتها
🔻اصلا اصحاب حضرت رو تو جنگ تن به تن نمیتونستن بکشن، یا از راه دور تیراندازی میکردن یا چندنفری حمله میکردن، یا با نیزه از راه دور میزدن. خود امام حسین هم تو جنگ تن به تن نتونستن شهید کنن
کتابهای تاریخی رو مطالعه کنید، اعداد عجیب غریبی درباره تعداد کشته شدگان توسط امامحسین نقل میکنن. اصلا هیچکس توان رویارویی با حضرت رو نداشت
میگن حضرت یه تنه به سپاه دشمن حمله میکرد و سپاه مثل موروملخ فرار میکردن و تعداد بسیاری رو کشت تاجایی که عمر سعد فریاد زد میدونید با کی دارید میجنگید؟ او پسر قتّال عربه، از همه طرف محاصرهاش کنید، که ۴ هزار تیرانداز دور حضرت جمع شدند، لحظات آخر سنگی به پیشانی مبارکشان زدن، حضرت لباسشو برد بالا خون رو پاک کنن، حرمله یک تیر به سینه امام زد و...
😔 مظلومیت امام حسین میدونید تو چیه؟
تو اینه که تو هزاران حدیث فقهی همش ۴_۵ تا حدیث از امام حسینه، یعنی اصلا هیچکس نمیومده از حضرت سوال بپرسه، چند تا حکم فقهی هم که از امام هست مربوط به احکام حجه که تو راه حج از حضرت سوال کردن. اینطوری امام حسین رو مهجور کرده بودن، میگن ابنعباس و امامحسین نشسته بودند، شخصی اومد یک سوال علمی پرسید، امام حسین جواب داد، اون شخص گفت کی از تو پرسید، من از ابنعباس که عالم دینی هست پرسیدم. بعد ابنعباس شروع کرد به معرفی امام حسین. مظلومیت یعنی این...
✍حسین دارابی
@HoseinDarabi
آقا بعضی وقتا برای نوشتن یه مطلب چند تا سخنرانی و کتاب میخونم و گوش میدم. خدایی بخونید مطالبو
منبع مطلب بالا
سخنرانی های آیت الله جوادی آملی
سخنرانیهای استاد فیاض بخش
برنامه پرسمان تاریخی رادیومعارف استادپیشوایی
چند کتاب تاریخی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کار بسیار زیبا از عادل فردوسیپور درباره جنگ و دفاع مقدس
پخش شده در برنامه نود
@HoseinDarabi
4_473160900434461946.mp3
11.31M
👈 ما همه "فهمیده ایم" (ویژه نوجوانان)
ابتدای مداحی درباره عبداللهبنحسن
انتهای مداحی درباره دفاع مقدس
🔹بانوای: حاج میثم مطیعی
🔗متن: http://meysammotiee.ir/post/1203
انصافا سطح مداحی رو ببینید
4_5922715078905299248.mp3
15.89M
سخنرانی استاد #فیاض_بخش در محرم سال ۹۶
2⃣ شب دوم
@Hosein_Darabi
👆موضوعات مطرح شده در صوت بالا
🔻معنی زیارت و ادب زیارت
🔻زیارت امام رضا و امام حسین هزارهزار برابر حج خانه خداست، به چه شرطی؟
🔻ثواب دیدار برادر مومن
🔻خطر خشک مقدس های خوارج
🔻 چگونگی پیدایش داعش
🔻 نکاتی درباره مسلم و بیت المال و نماز
🔻اهمیت تبرّی👈 اکثر سپاهیان عمرسعد از محبان و موالیان امام حسین بودند ولی تبرّی ضعیفی داشتند
@HoseinDarabi
آيا زمستان سختی در پيش است
سرخ پوستان از رييس جديد پرسیدند: آيا زمستان سختی در پيش است؟
رييس جوان قبيله که نمی دانست چه جوابی بدهد گفت: برای احتياط برويد هيزم تهيه کنيد.
سپس به سازمان هواشناسی زنگ زد:
آقا امسال زمستان سردی در پيش است؟
و پاسخ شنید: اينطور به نظر می آید.
پس رييس دستور داد که بيشتر هيزم جمع کنند، و بعد يک بار ديگر به سازمان هواشناسی زنگ زد:
شما نظر قبلی تان را تأييد می کنيد؟
و پاسخ شنید: صد در صد.
رييس دستور داد که همه سرخپوستان، تمام توانشان را برای جمع آوری هيزم بيشتر بکار ببرند.
سپس دوباره به سازمان هواشناسی زنگ زد: آقا شما مطمئنيد که امسال زمستان سردی در پيش است؟
و پاسخ شنید: بگذار اينطور بگویم؛ سردترين زمستان در تاريخ معاصر.
رييس پرسید: از کجا می دانيد؟
و پاسخ شنید: چون سرخ پوستها دارند دیوانه وار هيزم جمع میکنند!
حکایت امروز کشور ما شده ...
بیایید کمتر هیزم جمع کنیم!
@HoseinDarabi
آقا اگه بازی پرسپولیس استقلال برات مهمه بدون هنوز بچهای
اگه خیلی برات مهمه خیلی بچهای
اگه یه ذره برات مهمه به همون اندازه بچهای
اگه قبلا برات خیلی مهم بوده الان یه کوچولو برات مهمه، خب خیلی پیشرفت کردی
اگه قبلا خیلی برات مهم بوده الان اصلا برات مهم نیست، خیلی عالی رشد داشتی
اگه قبلا برات مهم نبود، الان برات مهمه، واقعا برات متاسفم
احمقانهتر این که بازیهای باشگاههای خارجی برا آدم مهم باشه، تو اسپانیا یا انگلیس خیلیا آدمای عاقلی هستن که خیلی بازیهای باشگاهیشون براشون مهم نیست، ولی تو ایران یه سری آدما خودشونو تیکه پاره میکنن.
واقعا چه اهمیتی داره کی ببره کی ببازه؟
آقا بعضیا سر این بازیها سکته میکنن میمیرن. بوخودا
یادش بخیر من یه مدت معلم بودم، دوران خیلی خوبی بود، معلم خیلی خوبی بودم، بچه ها عاشقم بودن🙃. هنوزم با خیلیاشون بعد ۱۰ سال ارتباط دارم.
یه روز دیدم یکی لباس مشکی پوشیده، گفتم چرا مشکی پوشیدی؟ گفت دیروز پرسپولیس باخت عموم سکته کرد مُرد. مونده بودم تسلیت بگم بهش یا بگم خاک بر سر عموت. فکر کنم آخرش گفتم، خدا عموی خاک بر سرت رو رحمت کنه ان شاءالله.
خلاصه اینطوریه
ولی خودمونیما، هر چقدر هم عاقل باشیم و بچه نباشیم و اصلا برامون مهم هم نباشه فوتبال ولی خدایی نتیجه ۶_هیچ رو نمیشه فراموش کرد. آخه چجوری استقلال تو یه بازی شیش تا خورد.
خودتون بچه اید. برا من اصلا مهم نیست😏
✍حسین دارابی
@HoseinDarabi
👆واکنش اعضا به این پیام
🔻 خیلی لُنگی ای داداش
🔻انقدر خندیدم که بخیههام داشت پاره میشد😳
🔻خیلی بچهای . میخواستم لفت بدم از کانالت دلم نیومد😐
🔻خیلی بدی
🔻اول پیامو خیلی خوب شروع کردی، آخرش خراب شد😃 (دوس داشتم)
حالا جدا از شوخی من دیروز فهمیدم این دوتا باهم بازی دارن و بازی رو هم ندیدم. چند دقیقهاش رو جایی مهمون بودیم دیدم😃. حیف وقت که برای همچین چیزایی تلف بشه. ۹۰ دقیقه شما میتونید یه سخنرانی گوش بدی، بری بیرون بگردی با خانواده، ۵۰ صفحه کتاب بخونی و هزارتا کار مفید دیگه.
از ثانیه ثانیه عمر و جوانیمون باید اون دنیا جواب پس بدیم.
واقعا پیام قبلی رو میخواستم فقط قسمت اولش رو بنویسم خیلی آموزنده باشه، ولی چون طبع طنز هم دارم دیدم بامزه میشه وگرنه اصلا مهم نیست این بازی ها
بالاخره یا پرسپولیس میبره
یا استقلال میبازه
یا مثل دیشب مساوی میشن که هیچی از ارزشهای پرسپولیس کم نمیکنه
انقدر ناراحتی و اعصاب خوردی نداره
نمیدونم چرا نمیتونم پیامهامو آموزنده تموم کنم😃
@HoseinDarabi
دخترک قهقهه ای بلند میزند وشال کوتاهش را که حکم بادبزن دارد مرتب جابه جا میکند. زیر این آفتاب داغ یک بستنی با طعم شکلات چقدر میچسبد
دختر بستنی اش را لیس میزند و چشم های دودوزه باز به موهای طلایی که زیر شال قرمزش خودنمایی میکند،خیره شده اند.
آخر میدانی؟گرگ ها همیشه به دنبال شنل قرمزیند.
لبخند هوس آمیز روی لبهای پسری که آن سوی خیابان ایستاده است مینشیند.
و برای هزارمین بار اشک در چشمانت حلقه میزند. آه بلندی از اعماق وجودت زبانه میکشد که دل آسمانها و زمین را میلرزاند.
لبخند روی لبهای همگان و اشک های سرد روی گونه های تو .عبایت را روی سر میکشی و از کوچه ها عبور میکنی.
یک عبور تلخ.شاید تحمل دیدن این صحنه ها آنقدر برایت دشوار است که ندیدنشان را ترجیح میدهی.
و سخت تر از همه آنکه امروز جمعه است. روزی که قولش را داده بودی. هزار سال میگذرد و هزاران جمعه. هزار جمعه و هنوز آن سیصد و سیزده نفر جور نشده است...
انتظار چقدر سخت است این را باید از تو پرسید؟
ای کاش تو هم یک زینب داشتی. زینبی که غمخوارت میشد. زینبی که سنگ برادر را به سینه میزند. کاش عباسی داشتی تاحداقل در این هلهله و شور وهیاهو دلت را به او خوش میکردی.
یک روز هم جمعه بود و فکر همه درگیر دِربی. شوق و ذوق همه گرفتن بلیط برای آمدن به ورزشگاه و استرسشان کم آمدن بلیط و جاماندن از بقیه. دریغ از آنکه هیچ یک نمیدانند جاماندن از غافله عشق یعنی چه؟
توی این وضعیت کمتر کسی به فکر تو میماند کمتر کسی ذکر لبش «یامهدی ادرکنی» ست.
توی این شوق و شور هیجان فوتبال، شاید آمدنت خوشیهایشان را برهم زند!
یعنی میتوان لذتی که در دیدن توست را به دیدن فیلم ها وعکس هایی که دشمنانت ساخته اند وعمل به برنامه هایشان فروخت؟
دیدن روی ماه تو یا هوس و وسوسه شیطان؟
به راستی که قدر تورا فقط کودکی میداند که مشق شبش به جای الف، ب و بابا آب داد خمپاره و گلوله و بابایی که رفت وآغوش گرم مادرانه ای که دیگر نیست شده!
قدر تورا تنها مادری میداند که پیشانی خونین پسرش را درآغوش گرفته میبوسد و انتقام خون شهیدش را به تو واگذار میکند!
ای کاش دعاهایمان ادعا نبود که اگر چیزی بیش از این بود امروز تیتر رسانه ها بجای نرخ دلار و سکه و گرانی و یا حمله انتحاری و کشته شدن صدها زن و کودک این بود!👇👇👇👇
«یوسف زهرا آمـــــــــــد!»
@HoseinDarabi